نسبت توسعه با فرهنگ
تعداد اخبار:۱۴

نسبت توسعه با فرهنگ

امروزه مقوله اداره و رشد جامعه تفاوت های جدی با گذشته کرده است؛ شاید بتوان مهم ترین تفاوت را در پیچیده تر شدن و برنامه مند شدن این مدیریت دانست؛ بدون اغراق حجمی از برنامه ریزی که امروزه تنها برای خارج ساختن زباله از یک کلانشهر مانند تهران صورت می گیرد بیش از میزان تمام برنامه ریزی هایی است که حکومت ها در هزار سال پیش داشته اند. با شرایط پیش آمده نکته مهمی که به ذهن ها خطور می کند آن است که این مدیریت پیچیده را تحت نظر کدام مدل از حکمرانی میتوان پیش برد. یکی از مدل هایی که طی چند دهه گذشته در جهان و علی الخصوص در جهان سوم رایج گشته، مدلی موسوم به توسعه است. توسعه یکی از مهم ترین واژگان بنیادین در نظریه پردازی و اجرا، برای قرن بیستم است به گونه ای که گاهی جهان بر محوریت آن به سه دسته "توسعه یافته، در حال توسعه و توسعه نیافته تقسیم" می شود.
توسعه با فرهنگ میزبان خود چه تعاملی دارد؟

توسعه با فرهنگ میزبان خود چه تعاملی دارد؟

در خصوص تعریف توسعه و چیستی توسعه‌یافتگی مانند بسیاری از واژگان دیگر همچون فرهنگ، علم و دین اتحادی در میان اندیشمندان وجود ندارد اما نکته ملموس در عمده تعاریف توسعه و اسناد آن این است که توسعه هرچند طرحی اقتصادی است، اما در بسیاری از موارد، توسعه اقتصادی از دریچه فرهنگ نگریسته می‌شود.
سُنت در ترکیه چگونه میزبانی برای توسعه است؟

سُنت در ترکیه چگونه میزبانی برای توسعه است؟

پا‌های ملت ترکیه در سنت گیر کرده، حتی بیشتر از ایران، اما با این حال به نظر ترک‌ها نتوانستند به چهره‌ای هماهنگ از توسعه و سنت برسند، برای مثال شما بسیار می‌بینید که پا‌ها برهنه است، ولی سر‌ها با روسری پوشیده شده و یا روزه می‌گیرند، ولی افطار با شراب انجام می‌دهند.
آسمان ایران و ریسمانِ تجدد!

آسمان ایران و ریسمانِ تجدد!

ایرانیان پس از شکست‌های سنگین از روسیه در دوره فتحعلی‌شاه با دنیای تازه‌ای مواجه شدند. آن‌ها با نگاه به دگرگونی‌های مهم جهانی دریافتند میان ایران و جهان درزمینه‌های گوناگون فاصله بسیار پدیدار شده؛ ازاین‌رو کوشیدند در این گستره درصدد نوخواهی برآیند اما ازآنجا که این تحولات قبل از آمادگی و پذیرش جامعه رخ داد؛ می‌بینیم که سنت درمقابل تجددوتحول ایستادگی می‌کند.
انگاره «سنت ستیزی توسعه» در ترازوی ادله

انگاره «سنت ستیزی توسعه» در ترازوی ادله

یکی از ادله ای که در سنت ستیز بودن توسعه مورد استناد قرار گرفته، تجارب به دست آمده توسط دیگر کشور هاست، به عبارت دیگر امروزه ده ها سال از اجرای برنامه های توسعه و مدرنیزاسیون در کشور های مختلف همچون مصر، ترکیه، ایران و... می گذرد؛ و این درحالی است که فرهنگ سنتی این کشور ها، تحت تأثیر توسعه دچار تحولات ژرفی شده است.
غربی سازی لقمه به لقمه

غربی سازی لقمه به لقمه

عنصر بیگانه مانند یک ویروس در یکی از بخش‌های حیات اجتماعی جا می‌گیرد و منجر به نابودی کل ساختار اجتماعی و تمدنی می‌گردد؛ تجربه برخورد کشورهای اسلامی و میل به اخذ بخشی از تمدن غرب و سپس هضم عملی در تمدن غربی تجربه‌ای مؤید این سخن کلی است.
توسعه مقیاس‌های مادی به عنوان ارزش‌های حقیقی

توسعه مقیاس‌های مادی به عنوان ارزش‌های حقیقی

توسعه برنامه پیوند جهان غیر غربی به تجدد غربی است که مسیر خود را از عصر روشنگری آغاز کرده است. این حرکت که تاریخ را سیری از توسعه نیافتگی به توسعه یافتگی معنا می‌کند، عالم با تاریخ عظیم پیامبرانش را یکسره در بخش عصر تاریکی قرار داده و خود را عصر روشن معرفی می‌کند.
استمرار انقلاب با کدام روایت

استمرار انقلاب با کدام روایت

کتاب «استمرار انقلاب با کدام روایت؟» اثر مصطفی جمالی، نگرشی سیستمی به غرب داشته و معتقد است نوع نگاه جزیره‌ای و یا جزء نگر که ریشه شکل گیری ایده ژاپن اسلامی است، رویکردی ناقص و فریبنده دارد؛ نظری که برای بررسی و فهم آن باید «نحوه مواجه توسعه با فرهنگ» در این کتاب بررسی شود.
توسعه از کجا آمد؟!

توسعه از کجا آمد؟!

توسعه مفهومی کلیدی در علوم اجتماعی است که موضوعات گوناگونی را در اندیشه و رفتار جوامع، در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، دربر می‌گیرد. خوانش غالبی که از مفهوم توسعه در اذهان عمومی وجود دارد، توسعه اقتصادی و تکنولوژیک در جوامع است. اذهان عموم مردم وقتی واژه توسعه را می‌شنوند و درصدد معنا کردنش برمی‌آیند، جامعه‌ای را می‌سازند که ازلحاظ اقتصادی در اعلا درجه قرارگرفته و البته به لحاظ تکنولوژی نیز وضعیت متفاوتی از سایر جوامع دارد
توسعه و زوال سنت‌های معنویت اندیش

توسعه و زوال سنت‌های معنویت اندیش

در فرآیند رویارویی کشور‌های غیرغربی با غرب، ابتدایی‌ترین و ظاهری‌ترین مرحله غرب زدگی آن است که انسان شرقی به صورت مقلد صرفی در آید که برای پوشاندن هویت و پیشینه غیرغربی خود، در تشبه به ظواهر غربی، حتی از غربیان به گونه‌ای مضحک پیشی می‌گیرد؛ مانند کسی که جز ظاهر شیر را نمی‌بیند و در اثر سبع زدگی به دنبال آن راه می‌رود.
بررسی نسبت معنویت، عدالت و پیشرفت

بررسی نسبت معنویت، عدالت و پیشرفت

حتماً شما هم در طول زندگی خود با این سؤال روبرو شده‌اید که چرا به‌جای ساخت مسجد، بقعه امام‌زاده‌ای جلیل‌القدر و یا هر کار فرهنگی دیگر، بودجه‌های مردمی و یا حاکمیتی هرچند اندک مربوطه را هزینه اشتغال‌زایی نمی‌شود؛ شاید پرسیده باشید که آیا بین بسترسازی برای رشد و رفع نیازهای معنوی مردم و پیشرفت اقتصادی که حکومت باید به آن‌ها مبادرت ورزد، تعارض وجود ندارند؟
جایگاه اندیشه اجتماعی در توسعه و پیشرفت جوامع

جایگاه اندیشه اجتماعی در توسعه و پیشرفت جوامع

اندیشه اجتماعی به لحاظ موضوعی و دامنه، شامل تمامی موضوعات مذکور در علوم اجتماعی می‌شود. به بیانی دیگر، اندیشه اجتماعی علمی است که به روابط اجتماعی، نهاد‌های اجتماعی و ابعاد اجتماعی انسان می‌پردازد و در یک منظومه کلی ابعاد مختلف حیات انسان، مانند سیاست، اقتصاد، فرهنگ، آموزش، حقوق و... را در یک کل بررسی می‌کند؛ و به هر یک از عرصه‌های مذکور نیز نگاهی کلان و نه تخصصی دارد.
چرا تفکر مدرنیست‌ها به کاربست خشونت در جامعه می‌انجامد؟

چرا تفکر مدرنیست‌ها به کاربست خشونت در جامعه می‌انجامد؟

سنت و فرهنگ ایرانی-اسلامی با تمام مشکلات خود به الگو و فرمی در خصوص نقش و جایگاه زنان رسیده بود، این الگو و فرم هرچند بنابر درک و فهم امروزین ما از زنان دارای نقیصه‌هایی است، اما بنابر امکان‌هایی که پیش پای فرهنگ و سنت ما قرار داشته، توانسته بود حریم امنی را برای زنان در خانه و خانواده ایجاد نماید. اما طرح بحث توسعه با دستکاری این الگوی زنانه، بدون توجه به دیگر عناصر فرهنگ ایرانی، زنان ایرانی را قربانی الگوی تخیلی خود کرد.
توسعه به‌مثابه غربی سازی و مبارزه با توسعه هر دو خطرناک هستند

توسعه به‌مثابه غربی سازی و مبارزه با توسعه هر دو خطرناک هستند

این یک واقعیت تاریخی است که وقتی دولت‌های مدرن شکل می‌گیرند گفتمان غالبی وجود دارد با عنوان ناسیونالیسم که مبتنی بر زبان واحد، فرهنگ واحد و... به دنبال جامعه سازی است. در مرحله بعد توسعه به‌نوعی یکسان‌سازی فرهنگ‌ها پیش می‌رود و نسبت دارد با این دولت‌های ملی. البته خود دولت‌های ملی مراحلی را طی می‌کنند. البته خود مفهوم توسعه هم امروز مانند توسعه در قرن هجدهم نیست. برای مثال امروزه ما می‌گوییم از توسعه کمی عبور کرده‌ایم و از توسعه کیفی و انسانی سخن می‌گوییم.