برای فهم بهتر و نزدیک به مطلوب این «رسالت گفتمانی دعای شیعی»، مناسبترین شیوه نشان دادن مفصلبندی گفتمانی از «نسبتهای خود و دیگری» در دعای شیعی است. تلاش شده است تا عناصر اساسی این مفصلبندی عرضه شود.
در جهان امروز هویتهای سیال و سیار پدید آمده؛ لذا توصیفی که امروز از جهان میکنند، حاکی از یک بیخانمانی است. رویکرد به دعا در این مقطع، توجه به خانمان است؛ یعنی توجه به اینکه بیپناه نیستیم، روح دعا بهمثابۀ ملجأ و پناهگاه است.
مفاتیح الجنان یک نوع خودآگاهی به مردم داده و ارتباط بین شیعیان و تقویم مذهبیشان را برقرار کرده است؛ لذا در زمینۀ هویت شیعی و از سوی دیگر تأثیر مناسبتهای مذهبی در نهضتهای سیاسی و اجتماعی قطعاً میتوان به نقش این اثر با برکت توجه کرد.
دعاهایی که از سیرۀ اهلبیت نقل شده است، عباراتی است دربردارندۀ مفاهیم بلند سیاسی-اجتماعی و همراه با اعتراض علیه ناهنجاریها؛ یعنی این دعاها نهتنها خاموشکننده و خفقانآور نیستند، بلکه اقدامی است که شورش علیه ستم را به مخاطب میآموزد.
اگر علم سیاست، تکلیف اطاعت و عدم اطاعت را روشن میکند در قالب ادعیه و زیارات، این سرفصل تعیین تکلیف میشود که تابع چه کسانی هستیم و از چه کسانی تبعیت میکنیم. درواقع هویتی که توسط ادعیه و زیارات تولید و بازتولید و تقویت میشود، هویتی است که ایجادکنندۀ صلح است. ایجادکنندۀ آرامش برای انسان است.
در «دعای شیعی» سویههایی است که در آن، نوعی جهتگیری اخلاقی یافت میشود و ماهیت گفتمانی دارد. در این جهتگیری که به نظر ما متمرکز بر نسبت اجتماعی «خود-دیگری» است؛ پادزهری برای مواجهه با آسیبهای فردگرایی لیبرالیستی و سکولاریستی در جامعه مدرن، زندگی روزمره و زیست جهان مردمپسند وجود دارد.
دعا بهمعنای آن نیست که ما چیزی بهدست آوریم؛ دعا برای آن نیست که آن را جانشین مسئولیتهای انسانی و عقلی خودمان بکنیم و در متن تشیع علوی که مظهر مکتب نیایش و بنیانگذارش، امام سجاد (ع)، «زیباترین روح پرستندۀ» تاریخ بشر و جامعه و فرهنگ ماست، نیایش، مکتبی است که تجلیگاه عشق، آگاهی نسبت به جهان و عرصۀ نیازهای بزرگ انسانی است. «دعا» جهاد و مبارزۀ اجتماعی و جمعی در یک وضعیت ناهنجار اجتماعی است.