مدرنیته و نسبت آن با هویت شهری
تعداد اخبار:۹

مدرنیته و نسبت آن با هویت شهری

توسعه شهری و تحولات فرهنگ شهرنشینی در یکصد سال اخیر روند بسیار سریعی را طی کرده و خانواده‌ها و شهروندان همراه متأثر از این تحولات شهری رفتار خود را نیز تغییر داده‌اند که می‌توان این رفتار شهروندان را هویت اجتماعی اطلاق کرد. البته فضای کالبدی همان‌گونه که بر جامعه و فرهنگ آن اثر می‌گذارد به همان میزان نیز متأثر از آن است و همواره هدف آن ایجاد یک شهر سالم و ارتقا کیفیت زندگی بوده است. بررسی و ارزیابی ابعاد مؤلفه‌های مدرنیته بر هویت اجتماعی از منظر جامعه‌شناختی ازجمله موضوعات مهمی بوده است که در سال‌های اخیر مورد پرداخت و اشاره جامعه شناسان قرار داشته است. در همین رابطه محورهای زیر در نگاه به مسئله هویت شهری و شهروندی مدنظر است.
چالش‌های شهروندی در هویت مدرن شهری

چالش‌های شهروندی در هویت مدرن شهری

همزمان با ورود مدرنیته به ساخت کالبد شهری، اکثر شهرهای ایران آمیزه‌هایی از نفوذ خرده‌فرهنگ‌های بیرونی شده‌اند. در شرایط کنونی، دامنه فرهنگی زندگی مردم از حصار و مرز شهر و کشور فراتر رفته و در اکثر شهرها می‌توان به پیوستاری فرهنگی برخورد کرد که یک سوی آن را کلان‌شهرهای اروپایی و آمریکایی تشکیل می‌دهند.
گذر از جمع‌گرایی شهری به فردگرایی بدون نظم

گذر از جمع‌گرایی شهری به فردگرایی بدون نظم

قدرت سیاسی و اقتصادی بر کلان‌شهر‌ها غلبه کرده، مثلاً در شهر تهران شاهد نماد‌های مذهبی نیستیم تا آن را یک شهر مذهبی به جهان معرفی کنیم. آنچه در تهران نمود بیرونی داشته، نمایشی از یک شهر اقتصادی است. طبیعتاً این تقلید در کالبد سازی شهری، نشان‌دهنده تسلیم در برابر فرهنگ غربی است.
محله محوری عامل اصلی در ایجاد هویت شهری است

محله محوری عامل اصلی در ایجاد هویت شهری است

حذف تدریجی هویت محله‌ها، از زمان رضاخان و با طرح نوگرایی دولت شبه مدرن پهلوی راه‌اندازی شد و به تبع آن شاهد تغییر شکل روابط اجتماعی نیز بودیم. بر اساس قوانین بلدیه و با اعتبارات دولتی، حوزه دخالت دولت در فضای شهری افزایش‌یافته و شاهد فروپاشی محلات بودیم. پس از گذار از پهلوی نیز با ایجاد سیستم‌های مدیریت شهری و همچنین دولتی، شاهد مستولی شدن روابط بوروکراتیک اداری بر سیستم‌های مدیریت محله‌ای شدیم.
چرخه تغییر هویت شهروندی در کلان‌شهرها

چرخه تغییر هویت شهروندی در کلان‌شهرها

کاهش سطح اعتماد و وفاق عمومی در جامعه یکی از اصلی‌ترین تغییرات حاصله از روند تحول معماری نوین شهری است. به عنوان مثال در گذشته بین همسایه‌های همواره رابطه‌ای اعتمادزا وجود داشته به‌نحوی‌که وقتی افراد به مسافرت می‌رفتند کلید منزل را به همسایه خود می‌دادند تا به گل‌ها رسیدگی کند و یا مراقب خانه باشد، ولی در شرایط فعلی روابط همسایگی نیز به دلیل عدم اعتماد کمرنگ شده و یا از بین رفته است.
نیازمند معماری الگوگرا در راستای هویت بخشی به کالبدشهری هستیم

نیازمند معماری الگوگرا در راستای هویت بخشی به کالبدشهری هستیم

حجم انبوه‌سازی‌ها، برج‌سازی‌ها و بلندمرتبه‌سازی در همه مناطق کلان‌شهر‌ها موجب شده تا دیگر بافت فرهنگی و بومی در هیچ یک از مناطق قابل رویت نباشد. عدم سوق به سوی معماری الگوگرا موجب شده تا یک سری کپی کاری‌های وارداتی جایگزین معماری اصیل ایرانی شود. معماری الگوگرا به دلیل ماهیت پیونددهنده و اصالت بخش خود، باید توانایی به‌روزرسانی چالش‌های مدرنیته را داشته باشد.
ماسک اجتماعی جایگزین هویت فردی شهروندان شده است

ماسک اجتماعی جایگزین هویت فردی شهروندان شده است

در معرض دید قرارگرفتن در فضای شهرمدرن، موجب شده تا تعاملات اجتماعی ذیل یک نوع ماسک اجتماعی قرار گیرد. مردم یک جامعه براساس ماسکی که دیگران به نمایش می‌گذارند؛ شهروندان را می‌شناسند، اینکه مردم خود را متفکر نشان دهند، پولدارنشان دهند و یا نیکوکار همگی بستگی به چگونگی پرزنت کردن تحت لوای ماسک اجتماعی دارد.

تحقق عدالت شهری با رعایت اصل انتفاع همگانی

پژوهشگر شهرسازی اسلامی گفت: از زمانی که مدرنیته در معماری و شهرسازی ورود پیدا می‌کند، محوریت و مرکزیت در شهر‌ها با عناصر غیر فرهنگی از جمله مال‌ها و مراکز تجاری بزرگ است
ایده‌ای برای پیوند میان آموزش کودک و معماری

ایده‌ای برای پیوند میان آموزش کودک و معماری

تجربه تجدد، همه ساحت های جامعه معاصر ایران را به شیوه ای شکل داده است. از جمله اینکه مدارس و آموزش و پرورش کودکان را به غایت از تمام ابعاد، به منزله بحثی از تجربه تجدد ایرانی فهم کنیم.