گروه های مرجع در ایران و دایره اثرگذاری آنها
تعداد اخبار:۱۰

گروه های مرجع در ایران و دایره اثرگذاری آنها

افراد یک جامعه به‌واسطه هویتی که از یک گروه دریافت می‌کنند و یا منابعی که از طریق این گروه در اختیار آن‌ها قرار داده می‌شود، گروه مرجع خود را انتخاب می‌کنند. گروه‌های مرجع در ایران طی سالیان گذشته تغییرات فراوانی کرده است و امروز این دایره گسترده‌تر و پیچیده‌تر شده است. دراین‌بین لازم است بررسی شود که «در حال حاضر گروه‌های مرجع در ایران به چه دسته‌هایی تقسیم‌بندی می‌شوند»، «ترکیب این گروه‌های مرجع از گذشته معاصر تاکنون چه تغییراتی داشته است»، «افت مرجعیت گروه‌های سنتی و پیدایش گروه‌های مرجع جدید آسیب‌شناسی شود»، «دایره اثرگذاری گروه‌های مرجع بر مخاطبان خود و سطح نفوذ گروه‌ها بررسی شود.»
گروه‌های مرجع بهترین الترناتیو برای ترمیم جامعه در بحران‌ها

گروه‌های مرجع بهترین الترناتیو برای ترمیم جامعه در بحران‌ها

هنوز به درک درستی از وظایف و مسئولیت‌های حکومتی و مدنی نرسیده‌ایم. همان‌طور که در استراتژی حیات اجتماعی جایگاهی برای سلبریتی‌ها قائل نیستیم وگرنه این افراد می‌توانند نقش‌های ترمیمی یک نظام را ایفا کنند.
استانداردسازی نظام اجتماعی

استانداردسازی نظام اجتماعی

تجمیع ذهنی نظرات مختلف شاکله اصلی نسل مدرن امروزی است. این پدیده برخلاف گذشته یا حداقل ۵۰ سال پیش بوده که ریش سفیدی به عنوان عامل تصمیم گیرنده نقش بدیلی را ایفا می‌کرد.
سلبریتی پروری رسانه ملی، عامل دوری مردم از گروه‌های مرجع تخصصی

سلبریتی پروری رسانه ملی، عامل دوری مردم از گروه‌های مرجع تخصصی

به نظر اصلی‌ترین عامل این جابه جایی گروه‌های مرجع، رسانه ملی است. غصب گروه‌های مرجع توسط رسانه ملی به یکی از برنامه‌های ثابت این رسانه مبدل شده است. وقتی هنرپیشه‌ها پای ثابت برنامه‌های رسانه ملی باشند طبیعتا به مرور زمان به گروه‌های مرجع در نزد مردم تبدیل می‌شوند.
شاهد عقل گرایی به جای دنباله‌روی هستیم

شاهد عقل گرایی به جای دنباله‌روی هستیم

هرچند در جامعه مدرن، پمپاژ تبلیغات رسانه‌ای بدون توجه صلاحیت فرد به وی شانیت و محبوبیت می‌بخشد، اما پایداری این گروه‌های مرجع مجازی ازنظر زمانی بسیار پایین است. در حقیقت جامعه شاهدیم که اندیشه و عقلانیت حاکم موجب شده تا پذیرش بی‌چون‌وچرا نسبت به مرجعیت دنباله‌رو به‌خصوص در حوزه سیاسی نداشته باشیم.
سیاست زدگی عامل ذبح گروه‌های مرجع در جامعه ایرانی

سیاست زدگی عامل ذبح گروه‌های مرجع در جامعه ایرانی

قبول ندارم که گروه‌های مرجع سنتی کمرنگ شده‌اند بلکه سیاست‌زدگی گروه‌های مرجع را تهدید کرده و موجب شده که گروه‌های مرجع دربازی‌های سیاسی ذبح شوند. بعضی از صاحب‌قلمان از این نوع اقدام حاکمیت اصطلاح نخبه کشی را به‌کار برده‌اند.
حذف گروه‌های مرجع تخصصی موجب ترویج پدیده دماگوژی در جامعه می‌شود

حذف گروه‌های مرجع تخصصی موجب ترویج پدیده دماگوژی در جامعه می‌شود

دماگوژی همان عوام‌فریبی است یعنی افرادی در مسند تصمیم سازی و یا مشاوره برای تصمیم‌گیری رأس قدرت قرارمی‌گیرند که از توانایی عوام‌فریبی برخوردار باشند. به قول هانا آرنت، آدم‌هایی بالا می‌آیند که اصلاً به جامعه و مردم اعتقاد ندارند اما خوب نقش بازی می‌کنند.
گروه‌های مرجع واقعی در بحران‌ها، نظم اجتماعی ایجاد می‌کنند

گروه‌های مرجع واقعی در بحران‌ها، نظم اجتماعی ایجاد می‌کنند

وقتی با کلیه گروه‌های مرجع ارتباط برقرارباشد، تغییر گروه‌ها معضلی در حکمرانی به وجود نمی‌آورد. وقتی جامعه دچار آنومی یا ناهنجاری می‌شود بهره‌مندی از گروه‌های مرجع بهترین شیوه در ایجاد ثبات است. نگرانی زمانی شکل می‌گیرد که گروه‌های مرجع خود بازیچه شوند.
شکست انحصار مرجعیت‌های سنتی

شکست انحصار مرجعیت‌های سنتی

دنیای مدرن امروز نسبت به دوران قبل متنوع‌تر شده است. به همین نسبت گروه‌های مرجع نیز متکثر شده‌اند. رسانه باعث شده است که انحصار مرجعیت‌های سنتی و مذهبی از بین بروند. یعنی اگر روابط قبلاً در محدوده گروه‌های اولیه یا گروه‌های کوچک بود، الآن این ارتباط و شناخت در سطوح گروه‌های بسیار متنوعی وجود دارد.
کدام گروه مرجع همچنان مقبولیت دارد؟

کدام گروه مرجع همچنان مقبولیت دارد؟

خیلی‌ها سعی می‌کنند با دیدن این اعتراضات (که امروزه نام اعتراض مدنی (نه سیاسی) به خود گرفته) گروه مرجع روحانیت را از نظر مقبولیت زیر سؤال ببرند، اما من بر این باورم که اگر الآن رفراندوم انجام شود هنوز هم ملت، همین گروه مرجع را به هر گروه دیگر مدعی که لندن نشین و پاریس نشین و واشنگتن نشین است، ترجیح می‌دهد. اما متأسفانه این گروه نمی‌خواهد باور کند که اگر داخل صدایی بلند می‌شود، اعتراض دوستانه و دلسوزانه است.
تصور عمومی از روحانیت، محدود به فرد معمم است!

تصور عمومی از روحانیت، محدود به فرد معمم است!

من نگران این هستم مخاطب هر واژه فقهی که می‌آید تصور کند یک روحانی با لباس معمم مدنظر ماست، اصلاً این‌طور نیست. با همه توضیحاتی که عرض کردم اگر این فقه در جامعه شکل بگیرد و به وجود بیاید واقعاً توان پاسخ‌گویی را دارد. ولی سؤال مهم‌تر این است آیا ما متولی برای اجرای این فقه داریم؟ مشکل ما این نیست که آیا فقه پویا، توان پاسخ‌گویی به جامعه جهانی امروز و ایران را دارد یا نه. دغدغه ما این است که آیا ما متولی اجرای این فقه پویا را داریم؟ آیا کسی را داریم که این فقه پویا را در قامتش بنشانیم؟