ما دستکم دو بار به سطح قابل قبولی از خودآگاهی دست پیداکردهایم. طبیعتاً منظور من از این خودآگاهی، خودآگاهی جمعی از نخبگان فکری کشور است و نه خودآگاهی عمومی و اجتماعی که در دوره جدید رخ میدهد. هر دو خودآگاهی یادشده محصول نوع و شرایط حکمرانی صفویه است. حکومت صفویان در حقیقت بحران بزرگی را در عرصهٔ حیات داخلی و روابط خارجی جامعه ایران ایجاد کردند. از یک سو، بحرانی درونی و از سوی دیگری بحرانی خارجی که هر دو ایران را در وضعیت تنش داخلی و چالش خارجی با کشورهای همسایه قرار داد. در آن زمان هنوز غرب برای ما نه تبدیل به مساله و موضوع تفکر شده بود و نه اساساً شناختی از ماهیت و مبانی آن داشتیم.