بررسی ادبیات گفتمانی گروه های جهادی
تعداد اخبار:۱۴

بررسی ادبیات گفتمانی گروه های جهادی

آنچه امروز جامعه نیاز دارد تا از جمهوری اسلامی ایران دریافت کند، الگوهای متفاوت، راهگشا و موفق است. یکی از مدل‌های موفق اثبات‌شده، حل مسئله با استفاده از ظرفیت مردم است که انقلاب اسلامی به آن توجه ویژه داشته است. آنچه توسط مشارکت مردم به سرانجام برسد، چند ویژگی بارز و مهم دارد: «امیدآفرین است، سطح مشارکت را افزایش می‌دهد، مسئولیت اجتماعی را بالا می‌برد، امنیت ایجاد می‌کند و...». امروزه "گروه‌های جهادی" که در سطح کشور در حال فعالیت هستند، توانسته‌اند جایگاه خوبی را بین جامعه پیدا کنند اما آیا به میزان حضور میدانی، گفتمان آن‌ها نیز شکل‌گرفته است؟ در این پرونده تلاش شده است تا ضمن بررسی ادبیات گفتمانی گروه‌های جهادی به منطق اجرایی و عملیاتی این گروه‌های مردم پایه نیز پرداخته شود.
هر جهدی، جهاد نیست

هر جهدی، جهاد نیست

حرکت جهادی قابل‌تبدیل است یعنی ما می‌توانیم نرم‌افزار جهادی را روی یک سازمان و نهاد قرار دهیم. یعنی فرد جهادی به عنوان مدل جهادی و جهادگر را تبدیل به یک سازمان جهادی کنیم. البته این کار مدتی است که در کشور به‌صورت نمایشی انجام می‌شود و اقدام دولت در ایجاد شورای عالی جهاد سازندگی نمونه بارز آن است. این‌طور به نظر می‌رسد که جهاد در قالب شورای عالی جهاد سازندگی احیاشده است، یعنی جهادی که در کشور فعالیت می‌کرد و کل ایران نیز خدمات آن را چشیده بود، تبدیل به یک شورا شده که تابه‌حال نیز جز یک جلسه برگزار نکرده است!
ملاک جهادی بودن میزان ارتباط جهادگران با مردم است

ملاک جهادی بودن میزان ارتباط جهادگران با مردم است

کار عمرانی را تنها کار ویژه گروه‌های جهادی نمی‌بینم و اولویت بالاتری را برای تربیت و رشد معنوی قائل هستم، بنابراین ممکن است گروه‌های جهادی شکل بگیرند که الزاما فقط کار‌های عمرانی و محرومیت زدایی انجام ندهند. در واقع میدان برای گروه‌های جهادی بسیار فراخ است. مثلا می‌توانیم گروه‌های جهادی مطالبه‌گر داشته باشیم که زبان مردم محروم باشند و از جانب مردم محروم، از مسئولان مطالبه کنند که حلقه ارتباط بین حاکمیت و مردم‌اند و این کار هم کمک به محرومان در سطح دیگری است.
گفتمان «با مردم» باید جایگزین مدل حکمرانی «برای مردم» شود

گفتمان «با مردم» باید جایگزین مدل حکمرانی «برای مردم» شود

متأسفانه ما طی سال‌های اخیر نقش مردم را فقط به انتخابات تقلیل دادیم. به‌گونه‌ای که چند سال یک‌بار در انتخابات مختلف از آن‌ها دعوت می‌کنیم برای رأی دادن در صحنه حاضر شوند و بعد از انتخابات آن‌ها را کنار می‌گذاریم و به آن‌ها می‌گوییم ما می‌خواهیم برای شما آزادی و عدالت و رفاه ایجاد کنیم و همیشه می‌گوییم برای مردم، اما هیچ‌وقت نمی‌گوییم با مردم. می‌گوییم رفاه برای مردم، عدالت برای مردم و آزادی برای مردم، اما نمی‌گوییم که با مردم می‌خواهیم این فاکتور‌ها را ایجاد کنیم.
از علم جهادی تا جهاد علمی

از علم جهادی تا جهاد علمی

در دهه سوم پس از انقلاب، خصوصا با اوج گیری طرح بحث علم دینی و نرم افزار اداره حکومت اسلامی شکل گرفت. بدین بیان که گفته می‌شد دانش أمری تهی از بنیان‌های اخلاقی، هستی شناسانه و... نبوده و چنانچه انقلاب ما بخواهد امتداد پیدا کند، لازم است تا ارزش‌های خود را در عرصه علم کشانده و برای نیل به اهداف خود دانش بومی و اسلامی را بنیان بگذارد. در چنین فضایی از نظر برخی جهادی بودن یک مدیر به آن است که شیوه سیاست ورزی خود را به نحو اسلامی بنا نهاده و پیش ببرد.
از جهاد دفاعی تا فرهنگ جهادی، چالش‌های پیش رو یک واژه

از جهاد دفاعی تا فرهنگ جهادی، چالش‌های پیش رو یک واژه

به اعتقاد برخی کار جهادی یعنی کار خود جوش، کاری که از ناحیه سازمان و ارگانی دولتی واگذار نشده باشد، بلکه خود مردم احساس تکلیف کرده و برای همین منظور، گرد هم آمده و از ناحیه خود طراحی را صورت می‌دهند؛ لذا اگر کسانی برای ترمیم خانه‌های زلزله زدگان، بشتابند، چنانچه از ناحیه خود برخواسته، به این عمل مبادرت کرده‌اند و دستمزدی برای آن دریافت نمی‌کنند جهادی به حساب می‌آیند، اما اگر همان اشخاص از ناحیه ارگانی مأمور به این کار شده و در ازای آن دستمزد دریافت کرده‌اند، ولو آنکه در این عمل خود قصد قربت داشتند و به صورت حجیم، اخلاقی و اعتقادی کار کنند جهادی دانسته نمی‌شوند.
جهادگران نه نهادند و نه جنبش!

جهادگران نه نهادند و نه جنبش!

ما به‌عنوان حلقه‌های میانی مردم و حاکمیت هستیم و مجوز‌هایی که اکنون برای گروه‌های جهادی صادر می‌شود طبق منویات رهبر معظم انقلاب، صرفاً از طریق بسیج سازندگی صورت می‌گیرد؛ لذا جریان جهادی یک تعریف دارد که ما بر اساس آنکه برحسب منویات رهبری است در حال حرکت هستیم و بر این مبنا نه نهادیم و نه جنبش.
جهادگران باید واقعیت‌ها را تغییر دهند تا بتوانند به آرمان‌ها برسند

جهادگران باید واقعیت‌ها را تغییر دهند تا بتوانند به آرمان‌ها برسند

در پاسخ به این سوال شما که آیا یک غیر مسلمان می‌تواند یک فرد جهادی به حساب بیاید؟ باید بگویم یک فرد در ونزوئلا هم می‌تواند فردی جهادی باشد. حتی اگر کسی نیز در سوئد باشد و برای حل مشکل آلودگی هوای جهان تلاش کند، می‌تواند فردی جهادی باشد.
 در کار جهادی باید به سراغ علت‌ها رفت نه معلول‌ها

 در کار جهادی باید به سراغ علت‌ها رفت نه معلول‌ها

آسیب دیگری که متوجه فعالیت‌های جهادی است این است که بعضا در این فضا سراغ معلول‌ها می‌روند به جای اینکه سراغ علت‌ها بروند. نمونه بارز آن نیز توزیع مداوم بسته معیشتی است. در واقع به جای اینکه به دنبال توانمند کردن یا مهارت آموزی به خانواده نیازمند برویم تا بتوانند روی پای خودشان بایستند، به صورت مداوم اقدام به ارائه کمک‌های مالی مانند توزیع بسته معیشتی، جهیزیه و لوازم التحریر کرده‌ایم و با این شیوه آن‌ها را به دریافت کمک عادت داده‌ایم.
بایدها و نبایدهای ورود گروه‌های جهادی به عرصه آسیب‌های اجتماعی

بایدها و نبایدهای ورود گروه‌های جهادی به عرصه آسیب‌های اجتماعی

اگر گروه‌های جهادی بتوانند با توانمندسازی و محرومیت زدایی تا حدی محرومیت را کاهش دهند، قاعدتا ریشه‌های آسیب‌های اجتماعی را تا حدودی خشک کرده‌اند. به شخصه با ورود گروه‌های جهادی به عرصه درمان آسیب‌های اجتماعی مخالفم، چون مبارزه با آسیب‌های اجتماعی پیچیدگی‌های خاصی دارد، حتی شاید از عهده بسیاری از متخصصین دولتی که از بودجه لازم برخوردارند نیز خارج باشد.
جهادگرانِ محصور!

جهادگرانِ محصور!

احساس کاذب استغنا از گروه‌های جهادی در ماموریت‌های اصلی سازمان‌های دولتی، موجب شده آنان برای حضور در یک منطقه محروم برای دریافت امکانات و تجهیزات از سازمان‌های مختلف با سختی مواجه ‌شوند مگر اینکه فردی بسیار بسیار خبره و پیگیر باشد که بتواند از این سازمان‌های دولتی تجهیزاتی دریافت کند! این درحالی است که در دهه شصت، حاکمیت حرکت‌های جهادی را به رسمیت می‌شناخت و نیرو‌های جهادی به واسطه نهادهای انقلابی مختلف، حکم از حضرت امام داشتند و اساسا مقدورات دست جهاد سازندگی بود و این نهاد دست برتر را داشت. دست برتری که بعد از رحلت امام به انحصار بوروکرات‌های تکنوکرات درآمد.
گروه‌های جهادی و مسئله هویت مناطق محروم

گروه‌های جهادی و مسئله هویت مناطق محروم

وقتی کار محرومیت‌زدایی از طریق پروژه‌های عمرانی و بسته‌های معیشتی می‌کنید، صرفا انسان‌ها را کمک می‌کنید که از حلقه فقر خارج شوند یا فقرشان تسکین یابد. حتی بعضا انجام بدون برنامه آن آسیب‌هایی هم دارد. در یکی از محلات پایین شهر مشهد، اجاره خانه بالا رفته بود که با پرس‌و‌جویی که داشتیم متوجه شدیم به دلیل توزیع زیاد بسته‌های معیشتی این اتفاق افتاده است. در واقع شما مشکلی را از افراد این منطقه محروم حل نکردید، یک چیزی به نام بسته معیشتی به او داده‌اید، اما یک چیز دیگر از او گرفته‌اید.
آرمان ما حل نظام مسائل روستاست

آرمان ما حل نظام مسائل روستاست

همین که بچه‌های گروه‌های جهادی، دغدغه این را پیدا می‌کنند که سراغ شناسایی نظام مسائل روستا بروند، نه صرف کار عمرانی و توزیع بسته معیشتی؛ این خود شروع حرکت است. یعنی به نوعی کار تخصصی است. جلوتر که می‌روند گروه‌های جهادی می‌توانند دانش‌بنیان شوند.
بوروکراتیزه شدن مانع کار‌های مردمی است

بوروکراتیزه شدن مانع کار‌های مردمی است

اگر انفعال مردم را تاثیر بروکراتیزه شدن دولت بدانیم، باید بگویم بله این امر در کاهش حضور مردم دخیل بوده است. اما اگر شرایط فعلی جامعه را به این معنی تعبیر کنیم که مردم خسته شده‌اند و دیگر پای کار نیستند؛ خیر این را قبول ندارم و معتقدم مردم در عرصه‌های مختلف که فراخوان حقیقی شده‌اند، حضور میلیونی داشته‌اند. ما کجا صادقانه از مردم خواستیم که نیامدند؟
نگذاریم گفتمان «جهادی» به سرنوشت گفتمان‌هایی چون «اصلاحات»، «عدالت» و «تدبیر و امید» دچار شود

نگذاریم گفتمان «جهادی» به سرنوشت گفتمان‌هایی چون «اصلاحات»، «عدالت» و «تدبیر و امید» دچار شود

در حالی که منظومه فکری، مداری از فلسفه تا عملیات دارد یعنی در این مدار از تکنیک، تاکتیک تا فلسفه کار باید مشخص شوند. ما این منظومه را در کارهای جهادی هم نداریم بنابراین فضای حاکم بر کار متغیر، ملتهب و نسبی است. دولت‌هایمان نیز تا به امروز گفتمان‌های اصیل مان همچون اصلاحات، عدالت، تدبیر و امید را نابود کرده‌اند. دولت فعلی نیز روی «جهاد» دست گذاشته است.