ماجراهای ایران در قرنی که گذشت
تعداد اخبار:۹

ماجراهای ایران در قرنی که گذشت

روایت جامعه ایرانی در ۲۰۰ سال گذشته به‌ویژه در قرنی که گذشت از آن جهت مهم است که سرآغاز بسیاری از تحولات فرهنگی و اجتماعی در جامعه ایرانی است. جامعه‌ای که نشان داده با حفظ هویت یکپارچه خود در برابر فرم و قالب‌های وارداتی، ایده و نظر بومی دارد و به‌راحتی می‌تواند خود را با سازمان‌های جدید وفق دهد. البته برخی از ساختارها و سازمان‌های مدرن در ایران هستند که تناسبی با هویت مردم ایران ندارند که امید است در همین دوران جدید، این ساختارها نیز بازطراحی و بومی شوند. روایت افراد با تمرکز بر چهره‌های پیشرو جامعه به ما کمک می‌کند تا درک درستی نسبت به فضای اجتماعی امروز جامعه داشته باشیم.
تقلای زن‌هایی از جنس مادر روی پرده سینما

تقلای زن‌هایی از جنس مادر روی پرده سینما

در سکانسی که مادر تک و تنها در اتاقی با تابوتی روبه‌رو شده است. از نمای بالا سوژه‌ی آسیب‌پذیر، مادر را می‌بینیم که بی‌تابی امانش را بریده. ناگهان پرچم روی تابوت را کنار می‌زند. شوکه می‌شود. با یک جسد کوچک کفن‌پیچ‌شده روبه‌رو است. جوان رشیدش به اندازه‌ی یک نوزاد شده. چندپاره‌استخوان را همچون نوزادی به بغل می‌کشد. صدای ناله‌ی مادر و شروه‌ی محلی‌ای در هم تنیده می‌شود که «ننه از دشت بیابون کی میایی.. دوتا چشمم نمی‌دن روشنایی»...
فدائیان اسلام؛ آغازگران انقلاب

فدائیان اسلام؛ آغازگران انقلاب

همان زمان که کسی جرات و جسارت سخن گفتن از اسلام را نداشت، با انتشار برنامه حکومت اسلامی، بنیان‌های حکومت ایده آل مشروع دینی را به جامعه شناساند، به طوری که اکثر مبارزین و جهادگران در سال‌های مبارزه با رژیم شاه، تفکراتشان نشأت‌گرفته از حرکت شجاعانه و قاطعانه فدائیان اسلام بود و جان‌فشانی نواب و یارانش، بیش‌ازپیش اذهان مردم را روشن ساخت و بسیاری را به مسیر مبارزه با طاغوت کشاند.
این زن و مأموریت غیرممکن

این زن و مأموریت غیرممکن

مریم عمید اولین نقدهای اجتماعی در قالب کاریکاتور را در تاریخ روزنامه‌نگاری آغاز کرد. مطالب این نشریه عموما حول محور خبر، مقاله و کاریکاتورها، می‌چرخید و همگی برای تشویق به تعلیم و تربیت دختران، مبارزه با خرافه، رمال و فال‌‌گیری، آموزش‌های صحیح در حوزه‌ی سلامت، آداب معاشرت، فعالیت‌های اجتماعی و… بود. این مطالب دریچه‌ای بود که مریم‌خانم به دنیای زنان گشود و سبب شد زنان کم‌کم هویت مفقوده‌ی آن سال‌های خود را بازیابند.
بی‌بی خانم استرآبادی و اولین‌های ماندگار ایران

بی‌بی خانم استرآبادی و اولین‌های ماندگار ایران

سختی و مشقت‌هایی که آن زمان برای تحصیل دختران وجود داشت و بی‌بی خانم بخشی از آن را برای آموزش دخترانش دیده و تجربه کرده بود، او را بر آن داشت تا دبستانی مخصوص دختران تاسیس نماید و این گونه بود که اولین دبستان دخترانه ایران به نام «مدرسه دوشیزگان» در سال ۱۲۸۵ شمسی (مقارن با پیروزی مشروطه) پا به عرصه آموزش گذاشت تا نام بی‌بی خانم در تاریخ ماندگار شود.
زنی که آرزوی تمدن و آگاهی داشت

زنی که آرزوی تمدن و آگاهی داشت

بی‌بی مریم، زنی روشنفکر و فعال بود و از معدود زنان زمان خودش که سواد خواندن و نوشتن داشت و حوادث عصر خویش را می‌نوشت. او در زمانی که اکثر زنان در «پرده‌نشینی» بودند و به اهمیت جایگاه زن به عنوان یک کنشگر مهم فرهنگی یا اجتماعی قائل نبوده و تنها زندگی مطلوب را در پستو و آشپزخانه رضایت داده بودند، به چنان جایگاهی دست یافت که نامش روی زبان همگان بود و حتی آوازه‌اش به دیگر سرزمین‌ها از جمله آلمان نیز رسید و پادشاه آلمان از وی تقدیر کرد.
غلامرضا با مدال‌هایی درون سینه

غلامرضا با مدال‌هایی درون سینه

جایگاه فراموش‌نشدنی تختی در جامعه‌ی ایران نه به‌خاطر این رکوردهای موقتی و قدمت پانزده‌ساله، نه به دلیل چهار بار حضور در آوردگاه المپیک و نه به لحاظ مدال‌های رنگارنگ بر سینه‌ی او، که هیاکل بهتر و روکارتری نسبت به تختی هم در ورزش کشتی پیدا می‌شدند. اصل ماجرا مدال‌های روی سینه‌ی تختی نبودند، درون سینه‌ی او بود‌.
روزنامه؛ نامه‌ای برای روزهای دور

روزنامه؛ نامه‌ای برای روزهای دور

از جمله روزنامه‌های مهم و معروف صدر مشروطیت (به قولی با ۲۴ هزار تیراژ)، «صوراسرافیل» بود که به سردبیری میرزا جهانگیرخان شیرازی و با همکاری علی اکبرخان قزوینی (دهخدا) شروع به فعالیت کرد. آن‌ها در این روزنامه، مقالات کوبنده‌ای بر ضد استبداد می‌نوشتند و از طرفی با روحانیون ضد مشروطه مبارزه می‌کردند. صوراسرافیل از همه قشرهای جامعه مخاطب داشت و بسیاری از مشکلات کشور را بی‌پرده بیان می‌کرد.
صد سال تنهایی

صد سال تنهایی

علوی در گیر و دار کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مصدق، مجبور به ترک وطن شد. در واقع فرصتی پیش آمد و وسایلش را بقچه‌پیچ کرد و برای دریافت مدال صلح شورای جهانی صلح، راهی بوداپست شد. از آن‌جا هم رایزنی کرد و یک پست پروفسور مهمان را در دانشگاه هومبولتِ برلین بُر زد. در همان روزگار، فعالیت‌های قلمی‌اش را از سر گرفت و بیش از پیش در پیله‌ی ترجمه و پژوهش‌های ادبی و فرهنگی‌اش فرو رفت.
او راه زنان ایران را به مدرسه انداخت

او راه زنان ایران را به مدرسه انداخت

زنان محله‌ی چال‌میدان پیش‌تر در جریان گرانی و قحطی نان، یقه‌ی ناصرالدین‌شاه را گرفته و ارزانی را مطالبه کرده بود. و او هم مجبور به اتخاذ تصمیم جدی در این‌باره شده بود. اما این‌بار زنان پا را فراتر گذاشته و درواقع خرده‌ذوق‌ها را پس زده و پیگیر نقش موثرتری در امور اجتماعی بودند.