داستان کتاب سراغ ماجرای «جمکو» و روزهای اعتراضات کارگران وامانده از معیشت زندگی رفته بود، این ماجرا در حدود سال ۹۶ اصلا پدیدهای منحصربهفرد نبود! اما الان که ماجرا را از زبان یکی از حاضران میخوانم، وجودم گُر گرفته است. هر چه را از «بیمدیریتی و نالایقی» شنیدهاید کتاب یکجا جمع کرده و کاملاً شمرده شمرده به خورد ذهنتان میدهد. نویسنده با طرح گزارههایی بیسابقه از شرایط یک کارخانه ایرانی، نیت کرده خواننده را چنان عصبانی کند که بخواهد کتاب را گوشهای پرت کند و چند جمله کشدار نصیب بانیاش کند، اما در عین غضب، گزینش واژهها و جزئیات ماجرا، این اجازه را به شما نمیدهد که از خواندن دست بکشید و عقب بنشینید.