در گفت‌وگو با ابراهیم فیاض تشریح شد؛

دو جنگ برای دو تفکر تئولوژیکال

دو جنگ برای دو تفکر تئولوژیکال
در شرایط فعلی دو جنگ برای دو تفکر تئولوژیکال وجود دارد و رهیافت اونتولوژیکال دیگر تقریباً تمام شده‌است، کل جهان را فساد و ظلم گرفته‌است و هیچ کسی را در هیچ جای دنیا پیدا نمی‌کنید که بگوید وضعیت الان دنیا خوب است، بلکه همه چه مسیحی، یهودی و بودایی می‌گویند شرایط بد است و همه دنبال یک الگوی آخرالزمانی می‌گردند که آنها را نجات بدهد و سرمایه‌داری، یهودیت و اونجلیست‌ها می‌خواهند جنگ را الگوی نجابت بخش خودشان نشان بدهند. 

به گزارش «سدید»؛ انسان‌ها این روز‌ها شاهد نوع منحصر به فردی از سبوعیت بشر هستند که توسط صهیونیست‌ها علیه فلسطینی‌ها در غزه انجام می‌شود. حمایت از این جنایات به دست قدرت‌های بزرگ بیش از پیش انسان‌ها به این واقعیت رهنمون می‌سازد که در وضعیتی که قانون جنگل در دنیا حاکم است، از نظام بین‌الملل و حقوق بشر و حقوق بشردوستانه کار زیادی ساخته نیست و بسیاری منتظرند قدرت برتری برای گرفتن انتقام مظلومان از ظالمان قیام کند. در گفت وگوی «جوان» با ابراهیم فیاض جامعه شناس و استاد دانشگاه، مسئله مهدویت، تفکر انتظار به ظهور منجی و نسبت آن با اتفاقات امروز را از دیدگاه جامعه‌شناسانه مورد بررسی قرار داده‌ایم که بخش اول آن در ادامه می‌آید.

 

اگر بخواهیم مسئله مهدویت را تطبیقی و مرتبط با مسائل روز بررسی کنیم، آیا به نظر شما از نظر جامعه شناسانه چنین چیزی ممکن است؟

دو رهیافت همیشه در علوم انسانی وجود دارد یک رهیافت اونتولوژیکال (وجودشناسی) و دیگری تئولوژیکال (غایت‌شناسی) است. وجود شناسی همین وضعیت موجود را توجیه می‌کند و هیچ‌گاه اعتراضی ندارد ولی وقتی که رهیافت غایت‌شناسی می‌شود اعتراض اتفاق می‌افتد و وضعیت موجود را دیگر قبول ندارد. مرحوم شریعتی که انتظار مذهب اعتراض گفته‌است، بحث پروتستانتیزم اسلامی را دارد (چون پروتست یعنی اعتراض) ولی اصلش این است که کسانی که اعتراض به وضعیت موجود دارند، انتظار هم دارند، انقلاب اسلامی هم از همان اول براساس مذهب انتظار بوده‌است. حضرت امام شعر مشهوری دارند که «سال‌ها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آیند/ انتظار فرج از نیمه خرداد کشم» یعنی از همان ۱۵ خرداد سال ۴۲ حرکت امام خمینی در جهت ظهور بوده و بعد از انقلاب نیز فرمودند ما در جهت ظهور هستیم و وقتی که در بیمارستان قلب بودند فرمودند قرن آینده، قرن پیروزی مستضعفان بر مستکبران است. 

می‌خواهم بگویم این انقلاب بدون سیر و سلوک و توجه غایت نبوده‌است، بلکه براساس یک مذهب انتظار و اعتراض بوده‌است و البته این مذهب انتظار و اعتراض فقط در سطح ایران نیز نبود و در سطح جهانی اتفاق افتاد یعنی اعتراض به جهان پر ظلم است، حالا می‌خواهد مدرن چپ که شرق می‌شود باشد یا مدرن راست که غرب می‌شود. مدرن چپ که دهه‌هاست سقوط کرده‌است و دوگین مشاور پوتین اخیراً گفت امام یک پیامبر و فرشته بود که به شوروی هشدار داد، ولی گورباچف نفهمید و قبول نکرد و رفت طرف غرب و سرنگون شد و جمله جالب ترش این بود که الان پوتین پیام امام به روسیه را فهمیده‌است. 

امروز جهان، اما وضعیت موجود را هم قبول نمی‌کند و خود سرمایه داری هم که دیده رو به سرنگونی است، دیدگاه اونتولوژیکال که قبلاً داشتند کنار گذاشتند و حتی فوکویاما که براساس آن دیدگاه اونتولوژیکال تاریخ امریکا را به عنوان الگوی جهانی مطرح می‌کرد و بحث هگل را مطرح کرد و براساس آن گفت وحدت ذهن و عین به وجود آمده‌است، به این عبارت که ذهن آرمان می‌شود و عین هم خارج است و در دوره بیل کلینتون که ۳/ ۰ درصد تورم امریکا بود و اشتغال بسیار بالا داشتند، گفت این لیبرال دموکراسی الگوی جهانی است و تاریخ هم دیگر تمام شود و تحولی دیگر وجود ندارد و همین امریکا الگوی جهانی است. 

این گرایش اونتولوژیکال فوکویاما به عنوان کارشناس بزرگ پنتاگون بود، ولی دیدند که این دیدگاه شکست خورد، یعنی بلافاصله تحولات جهانی نگذاشت به اینجا برسند. وقتی که دیدند امریکا نیز در حال سقوط است، آنها نیز گرایش تئولوژیکال یا همان غایت‌گرایی گرفتند که تقریباً از دوره ریگان شروع شده‌بود، ولی از دوره بوش و بعد از ۱۱ سپتامبر دیگر اوج گرفت. 

 

این دیدگاه غایت گرایی فقط مخصوص غرب و امریکاست؟

دو رهیافت غایت‌گرایانه وجود دارد که یکی از آنها متعلق به سرمایه داری جهانی است و دیگری متعلق به ایران است و هیچ‌کس دیگری نیز مانند ایران وجود ندارد. برخلاف بسیاری دیگر ما امام زمان زنده داریم و از برکت معنایی نور ایشان برخوردار هستیم مانند خورشید پشت ابر از نور ایشان استفاده می‌کنیم و کل زمین از نور ایشان روشن است. هانری کربن سعی کرده این مسئله را اونتولوژیکال کند و این کلک فراماسونری جهانی بود که هانری کربن هم پشت آن بود و می‌خواست امام زمان را اونتولوژیکال کند، ولی تئولوژیکال آن را قبول نداشت؛ یعنی کسانی در حلقه اِرانوس سوئیس بودند، از جمله هانری کربن، ایزوتسو و میرچا الیاده به دنبال یک حکومت فراماسونری شاهنشاهی عرفانی حتی در قالب حکومت شاه بودند که سیدحسین نصر هم در میان اینها بود و می‌خواستند بگویند حتی حکومت شاهنشاهی شاه هم می‌تواند یک حکومت غایت جهانی باشد؛ یعنی فراماسونری در قالب هانری کربن روی این قصه اینطور کار می‌کرد، اما وضع همه اینها از جمله انجمن فراماسونری اِرانوس که الحادی هم بود، بعد از انقلاب ایران که براساس تئولوژیکال بود، خراب شد، البته این جریان در ایران توسط برخی هم رواج دارد که حالا نمی‌خواهم به آن بپردازم. 

در مجموع هانری کربن و انجمن اِرانوس می‌خواست مسئله امام زمان را اونتولوژیکال و توجیه گر وضعیت موجود جهانی باشد، ولی انقلاب اسلامی ایران با حضور نایب امام زمان (عج) یعنی امام‌خمینی (ره) آمد، رهیافت تئولوژیکال ظهور امام زمان را ارائه داد و این قصه شد یک اعتراض جهانی با یک چارچوب تئوریک که البته دنبال جنگ نیست. تئولوژیکال سرمایه دار دنبال جنگ است و الان یهود می‌گوید باید بجنگیم تا مسیح (ع) بیاید که آرماگدون و کل فیلم ارباب حلقه‌ها بر همین اساس بود. پس مبنای تئولوژیکال سرمایه داری، یهودی، مسیحی اونجلیست و اینها که الان ترامپ و نتانیاهو محصول آن است براساس جنگ است. می‌گویند ما باید بجنگیم و کشت وکشتار کنیم تا مسیح بیاید ولی ما همان چیزی که حضرت آقا به عنوان کسی که پرچمدار نهضت است، فرمودند اعلام می‌کنیم که به دنبال جنگ نیستیم، ولی حق را پیگیری می‌کنیم و البته دشمن هم نمی‌تواند این را تحمل کند، یعنی ما نمی‌گوییم امام زمان (عج) فردا ظهور می‌کند یا باید آنقدر بجنگیم تا امام زمان ظهور کند، بلکه معتقدیم حضرت حضور دارد و از طرف دیگر دشمنان نیز به ما حمله می‌کنند. 

پس در شرایط فعلی دو جنگ برای دو تفکر تئولوژیکال وجود دارد و رهیافت اونتولوژیکال دیگر تقریباً تمام شده‌است، کل جهان را فساد و ظلم گرفته‌است و هیچ کسی را در هیچ جای دنیا پیدا نمی‌کنید که بگوید وضعیت الان دنیا خوب است، بلکه همه چه مسیحی، یهودی و بودایی می‌گویند شرایط بد است و همه دنبال یک الگوی آخرالزمانی می‌گردند که آنها را نجات بدهد و سرمایه‌داری، یهودیت و اونجلیست‌ها می‌خواهند جنگ را الگوی نجابت بخش خودشان نشان بدهند. 

وقتی که این مسئله مطرح می‌شود، گفته می‌شود از اول تاریخ همه دنبال یک نجات‌بخش بوده و گفته‌اند بدتر از این دیگر نمی‌تواند بشود. 

تقریباً می‌توان می‌گفت ما چنین وضعی تا حالا نداشتیم و نداریم که این مسئله اینقدر عمومیت یافته باشد. یعنی براساس فطرت جهانی این خواست در بین مردم به شدت اوج گرفته و حتی در اندیشه‌ها و کتاب‌ها آمده‌است. این چیز‌ها را کسانی مطرح می‌کنند که اونتولوژیکال هستند و می‌خواهند بگویند آخرتی نیست و همین جهان خوب است و به دنبال توجیه وضعیت موجود هستند، سکولارها، کسانی که ایمانی ندارند و حتی روشنفکران دینی مانند سروش یا مدرسی که در هاروارد است می‌خواستند توجیه گر باشند که امام زمانی نیست. روشنفکر دینی که می‌خواست انقلاب اسلامی ایران را نقد کند، می‌گفت مذهب انتظار و اعتراض و آن را نفی می‌کرد؛ روشنفکر دینی به معنای توجیه سرمایه داری جهانی است اصلاً روشنفکر دینی سرباز لیبرالیسم جهانی بود و بعد هم می‌خواستند بگویند انتظاری وجود ندارد. الان اینها خیلی هم به رهبر معظم انقلاب فشار می‌آورند تا به شکلی تسلیم شوند. 

جریان فلسطین و اسرائیل را نگاه کنید جریان اونتولوژیک می‌خواهد جنایات اسرائیل را توجیه کند در حالی که در تئولوژیکال اصلاً اسرائیل نیست و در احادیث شیعه و بقیه که جریان سفیانی و بقیه اتفاقات آخرالزمان آمده اصلاً اسرائیل وجود ندارد. از طرف دیگر کسانی که توجیه گر بودند، می‌گفتند اصلاً ظهور و انتظاری نیست تا اینکه به یکباره با ظهور بوش پسر و آن شعار‌های جنگ‌های صلیبی و اونجلیست‌ها دیگر همه قافیه را باختند، البته در ایران ادامه نیز پیدا کردند به شکلی که عده‌ای می‌خواستند بروند با بایدن یا همان جریان اونتولوژیکال صحبت کنند و بگویند دیگر انتظار، آینده و آرمانی نیست که به یکباره ترامپی که رفته بود، بازگشت و مذهبی که الان اینها دارند همان غایت گرایی جنگ‌طلب است. 

 

مبانی این مذهبی که در مورد ترامپ می‌گوید، چیست؟

مبانی آنها این است که امریکا باید محور مسیحیت جهانی شود و هر چند می‌گویند مسیح از فلسطین باز می‌گردد، ولی می‌گویند که محور آن ما هستیم و حتی یهودی‌ها را می‌خواهند قربانی کنند، با اینکه می‌گویند ما طرفدار اسرائیل هستیم باز هم منظورشان این است که یهودیان باید قربانی شوند تا حضرت مسیح ظهور کند، چون به نظر اینها یهودیان بودند که حضرت مسیح را کشته‌اند و اگر با یهودیان دوستی می‌کنند دوستی ابزاری است تا یهودیان کشته شوند تا مسیح ظهور کند، چون معتقدند با وجود یهودی‌ها حضرت مسیح نمی‌تواند بازگردد، چون یهودی‌ها حضرت مسیح را می‌کشند، پس نباید یهودی‌ها باشند. 

در نتیجه می‌خواهم بگویم غایت گرایی یک محوریت غربی دارد و یک پان‌غربیسم در آن وجود دارد و در مقابل امام زمان‌گرایی ما که شرقی و مربوط به جهان اسلام است اینها به دنبال غرب گرایی هستند. اول امریکایی که ترامپ در دوره اولش می‌گفت سکولار بود، ولی الان به شدت مذهبی شده و همین که می‌خواهد کانادا و گرینلند را بگیرد می‌خواهد امریکای شمالی، امریکایی باشد که در انتظار ظهور و بازگشت مسیح است و در این جریان یهودیان نیز باید به شکلی نابود شوند و به همین دلیل باید جنگ بین مسیحیان و یهودیان راه بیندازند. قصه بمباران شدید و کشت و کشتار فلسطینی‌ها در جهت بازگشت مسیح از نظر اونجلیست‌ها بود که حضرت آقا نیز در این خصوص گفتند که غزه با امریکا جنگید و پیروز شد و اسرائیل را اصلاً نگفتند، یعنی می‌خواستند بگویند که کل قضیه امریکاست یا در سخنرانی قبلی خود فرمودند یک نظام شیطانی استکبار جهانی در مقابل جریان مقاومت است. 

پس الان دو رهیافت تئولوژیکال (غایت شناسی) در حال جنگ است که یکی تفکر شیعی است که به شدت صلح طلب است و در کتاب در محضر بهجت، حضرت آیت‌الله بهجت می‌گوید که امام زمان می‌آید که صلح جهانی ایجاد کند، چون دشمنان جنگ جهانی ایجاد می‌کنند و امام زمان این جنگ‌ها را تمام می‌کند و صلح ایجاد می‌کند و این برعکس تفکر امریکایی است که می‌گوید باید جنگ و کشت و کشتار ایجاد شود، حالا جالب است که آنها به ما حمله می‌کنند و می‌گویند شما جنگ‌طلب هستید، در حالی که یهودیت و اونجلیست جهانی همه جنگ‌طلب هستند و می‌گویند تا جنگ و کشت و کشتار نشود و جهان نابود نشود، مسیح باز نمی‌گردد، در حالی که ما می‌گوییم امام زمان منجی کل جهان و نه فقط منجی شیعیان یا مسلمانان است و کل جهان را از کشت و کشتار نجات می‌دهد، چون اینها اگر بخواهند جنگ اتمی راه بیندازند باید در روسیه، چین و امریکا انسان‌ها کشته شوند، در حالی که امام زمان حتی امریکایی‌ها را نیز از دست دولت‌های جنایتکارشان نجات می‌دهد و امام زمان ما منجی امریکایی‌ها هم هست. شما تا به حال کی دیده‌بودید که در دانشگاه هاروارد هم دانشجویان ضدجنگی باشند که در خاورمیانه اتفاق افتاده‌است، پس امام زمان منادی صلح جهانی و منجی کل جهان است و مشخص است که امام زمان را کل جهان می‌پذیرد، چون هیچ کسی از کشت و کشتار خوشش نمی‌آید. حتی اینکه در برابر قدرت اتمی ایران هم مقاومت می‌کنند، برای این است که می‌گویند این در برابر قدرت اتمی ماست، چون اینها می‌خواهند جنگ و کشت و کشتار به راه بیندازند و اگر ایران بمب اتمی داشته باشد، از آن جلوگیری می‌کند. 

خلاصه اینکه تئوری امام زمان و غایت‌گرایی ایرانی‌ها و شیعه بسیار مفصل، دقیق با چارچوب منظم و تئوریک است و البته کتاب‌های خوبی نیز در این خصوص منتشر شده که از جمله آنها موعود نامه است که دائره المعارف ظهور امام زمان است و کلی مطلب در این خصوص از نظر فلسفی، پیش‌بینی و دیگر مسائل در کتاب‌ها آمده که به شدت هم به دنبال صلح جهانی است و این در حالی است که طرف مقابل یعنی غربی‌ها امروز با کشت و کشتار زنان و بچه‌ها در فلسطین نشان داده‌اند که چقدر بی رحمانه به دنبال کشت و کشتار هستند و البته در مقابل این تفکر امام زمانی ما این طرف، چون هیچ مبنایی ندارند، داستان سرایی می‌کنند و یهودیان و اونجلیست‌ها تماماً داستانی و اسطوره‌ای هستند.

/انتهای پیام/ 

منبع: جوان