تفسیر آیه‌ای از قرآن به مناسبت روز بیست‌وهفتم ماه مبارک رمضان؛
ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سال‌های اخیر با چالش‌های سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلی‌ترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد.
گروه گفتمان فرهنگ سدید؛ شبیر فیروزیان: ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سال‌های اخیر با چالش‌های سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلی‌ترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است؛ «هذا بَصائِرُ لِلنَّاس؛ این قرآن برای مردم بصیرت‌ها آفرین است.» (جاثیه/ ۲۰) و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد. فرهنگ سدید تلاش دارد در طول ماه مبارک رمضان، هر روز بامحوریت یک آیه شریفه به برخی سؤالات و شبهات سیاسی - اجتماعی پاسخ دهد. به مناسبت روز بیست‌وهفتم ماه مبارک رمضان، با اشاره به آیاتی از قرآن کریم با محوریت راحت طلبی و اشرافیت به برخی سؤالات و شبهات سیاسی پیرامون این موضوع پاسخ می‌دهیم.
 
اصلی‌ترین طبقه اجتماعی مخالفان نظام اسلامی کدام طبقه است؟

«وَ ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ؛ و ما درهیچ شهر و دیارى پیامبرى بیمدهنده نفرستادیم مگر اینکه مترفین آن‌ها (که مست در نعمت بودند) گفتند: «ما به آنچه فرستاده شدهاید کافریم!»» (سبأ: ۳۴)

طبق این آیه شریفه، که «حصر» را افاده می‌نماید، اصولاً در شکل گیری هر نهضت اسلامی (از نهضت انبیاء تا نهضت‌های انقلابی معاصر مانند انقلاب اسلامی ایران)، همواره راحت طلبان و اشراف و به تعبیر قرآن «مترفین»، در خط مقدم مبارزه سیاسی و فرهنگی با مصلحان و رهبران الهی جامعه بوده اند.
«اتراف» که مصدر کلمه «مترفین» است به معناى آن است که نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغیان کند؛ کسى که نعمت با او چنین کند مىگویند او «اتراف» شده؛ یعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول کرده که از ماوراى نعمت غافل گشته است. پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمتهاى دنیوى است. (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج. ۱۹؛ ص. ۱۲۴)
همچنین در بسیاری از آیات قرآن کریم از گروهی به نام «ملأ» (بزرگان و اشراف قوم) نام می‌برد که همواره سردمدار مبارزه با پیامبران الهی بودند. (اعراف: ۶۰، اعراف: ۶۶، اعراف: ۷۶- ۷۵، اعراف: ۸۸، اعراف: ۱۰۹، اعراف: ۱۲۷، مؤمنون: ۲۴، قصص: ۲۰، قصص: ۳۸، ص: ۶)

حال باید گفت: علت مخالفت و مبارزه همیشگی اشراف و مرفهین بی درد با نظام اسلامی و آرمان هایش چند چیز است:

اولاً دستیابی نظام اسلامی به آرمانهایش، مستلزم تحمل سختی‌ها و مشقاتی است که این با روحیه رفاه طلبانه این افراد سازگار نیست. حضرت امام (ره) در این باره می‌فرمایند:
«با زندگانى اشرافى و مصرفى نمىتوان ارزشهاى انسانى- اسلامى را حفظ کرد. جوانان ایران و زنان و مردان که در زمان طاغوت با تربیت طاغوتى بار آمده بودند هر گز نتوانستند با قدرت طاغوتى مقابله کنند.» (صحیفه امام (ره)؛ ج. ۱۸، ص. ۴۷۱)

ثانیاً هدف از تشکیل نظام اسلامی ایجاد جامعه‌ای معنوی و مقرب به خداوند است که طبیعتاً برای نیل به این هدف باید محدودیت‌هایی فرهنگی و اجتماعی در جامعه اعمال شود. ایجاد این محدودیت‌ها با طبیعت و غریزه مترفین که اعمال هیچ محدودیتی را برنمی تابند نماید، در تضاد است و همین مسئله مخالفت با نظام اسلامی را در پی خواهد داشت.

ثالثاً به تعبیر علامه طباطبایی اصولاً زیاده روى در لذایذ کار انسان را به جایى مىکشاند که از پذیرفتن حق استکبار ورزد. هم چنان که از آیه بعد از این آیه هم همین معنا استنباط می‌شود: «وَ قالُوا نَحْنُ أَکْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِین»؛ و خاصیت اتراف و ترفه و غوطهور شدن در نعمتهاى مادى همین است که قلب آدمى به آن‌ها متعلق شود و آن‌ها را عظیم بشمارد و سعادت خود را در داشتن آن‌ها بداند؛ حالا چه اینکه موافق حق باشد، یا مخالف آن. در نتیجه همواره به یاد حیات ظاهرى دنیا بوده، ما وراى آن را فراموش مىکند. (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج. ۱۶؛ ص. ۳۸۳)
 
ارسال نظر
captcha