گروه وحدت فرهنگ سدید - سیاوش ایمانی: انتخابات پدیدهای اجتماعی و فرهنگی است که درنهایت بروندادی سیاسی دارد. آنچه نقش تعیین کننده در نتایج انتخابات دارد، رفتار انتخاباتی (نحوه رای دهی) شهروندان است و در این بین یکی از حوزههای تاثیرگذار بر رفتارهای انتخابی شهروندان، مسائل قومی است که مورد استفاده نخبگان و احزاب سیاسی در مبارزات انتخاباتی است. یکی از رویدادهای آتی کشور برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
از جمله آسیبهای قبل و بعد از انتخابات در چند دوره اخیر؛ تلاش نامزدها برای کسب رای از طریق وعدههای قومی و طرح مطالباتی بود که بعضا فراتر از ظرفیتهای قانونی آنان محسوب میشود. در چنین فضایی که مسائل قومی با تکیه بر موضوعاتی خاص گرایانه، دستمایه احزاب، گروهها و نخبگان قومی و غیر قومی میشود، میتواند گاه تحرکات خشونت بار قومی را دامن بزند که فارغ از هزینههای عظیم مادی و معنوی، از هم گسیختگی ملی را رقم زده و در برخی مواقع حتی در صورت مدیریت بحران، آتش زیر خاکستر باقی خواهند ماند.
طرح محدود برنامهها و شعارهای محلی-قومی از انتخابات مجلس چهارم یعنی از سال ۱۳۷۱ آغاز شد و در دورههای بعد با افزایش ضریب تاثیرگذاری به عنوان یکی از متغیرهای موثر بر میزان مشارکت و رفتار انتخاباتی مناطق قومی پا به عرصه حیات سیاسی نهاد و با گذشت زمان بر گستره و نفوذ آن افزوده شد و در انتخابات مجلس ششم و هفتم و دیگر مجالس طیف قابل توجهی از کاندیداهای نمایندگان مجلس پیگیری مطالبات محلی و قومی بوده و آن را در سرلوحه برنامههای خود قرار دادند.
باتوجه به اینکه وعده و وعیدهای داوطلبان نمایندگی در زمان انتخابات حاکی از اهمیت این امر در انتخاب شدن و تداوم فعالیت نمایندگی در دروه بعد است. این افراد در دوران نمایندگی خود این مطالبات را مطرح و پیگیری میکنند از جمله این فعالیت میتوان به اقدام نمایندگان مجلس برای تاسیس فراکسیون مناطق قومی اشاره کرد که از جمله شوکهای سیاسی در سال ۱۳۹۵ بود که بازتابهای بسیاری در رسانههای داخلی و خارجی به ویژه رسانههای جریان قومگرا و اپوزیسیون داشت این اقدام نسنجیده هرچند در نهایت با مخالفت شورای عالی امنیت ملی دفع شد لکن رویکرد قوم گرایانه غیر رسمی را در بین نمایندگان مجلس فعال کرد.
هم چنین تلاش برخی از نمایندگان به هنگام تشکیل کابینه درراستای انتخاب تعدادی از وزرا از یک منطقه قومی باعث سرایت به دیگر نمایندگان مجلس و در سطحی وسیعتر باعث تبدیل شدن به مطالبه گروههای مذهبی شد
جالب اینکه برخی از نمایندگان با طرح یک مطالبه مشخص اقدام به انحصار یک اقدام قومی-فرهنگی به سود خود کرده و مرتبا در مصاحبهها و سخنرانی ها، برای جلب نظر عامه مردم به برجسته کردن و اهمیت طرح مورد نظر خود میپردازند برای مثال برخی از این نمایندگان درج نمادهای قومی در اسکناسهای بانک مرکزی و تاسیس شبکه سراسری با یک زبان خاص، درج هنجارها و دغدغههای قوم خاص در کتب درسی، فرهنگستان زبان و ادب مرتبط با مناطق قومی، بومی گزینی مسئولان استانی را به صورت متناوب مطرح میکنند هر یک از این مطالبات بالا هرچند از ظاهری ساده برخودارند، اما در حقیقت کارکرد واگرایانه در سطح ملی دارند. در چنین طرحهایی هویت ملی به کنار رفته و هویت قومی برجسته میشود و به منزله ریل گذاری برای کسانی است که در آینده میتوانند از شکافهای قومی علیه تمامیت ارضی نهایت بهره را ببرند. مواردی دیگر همچون رفتار برخی نمایندگان به هنگام بروز مسائل اجتماعی و یا همراهی آنها با موجهای راه اندازی شده از سوی جریانات قومگرا، نشان میدهد که این افراد از نیات پشت پرده جریانات قومگرا غافل هستند اینگونه رفتارها و مواضع برخی نمایندگان باعث شده است که در چند سال گذشته کانون فعالیتهای واگرایانه از اپوزسیون به داخل سیستم و نخبگان رسمی منتقل شود.
این قبیل اقدمات هشداری جدی برای مسئولان کشور در خصوص خدشه دار شدن انسجام ملی توسط کاندیداها و نمایندگان مجلس محسوب میشود که میطلبد از یکسو برخی از نمایندگان محترم این مناطق دقت نظر و حساسیت بیشتری نسبت به اظهارت خود به خرج دهند و از سوی دیگر برخی نخبگان قومگرا با حضور در دفاتر برخی نمایندگان مجلس به آنها در راستای برنامه خود مشورت داده و اهداف کلان فرهنگی –سیاسی خارج از چهارچوب و متضاد با وحدت ملی را مطرح کنند.
در نهایت آنکه ضرورت دارد در راستای عدم سواستفاده از احساسات و هیجانات مردم، وعدههای مطرح شده از سوی نامزدهای انتخاباتی که ضد منافع ملی و خارج از توان آنهاست، در بزنگاههای سیاسی انتخاباتی به عنوان حفظ حقوق شهروندی، توسط نهادهای قانونی پیگیری شود و به عنوان امانت توسط حاکمیت جرم انگاری شود. برای این منظور باید با ادبیات ایجابی و گفتمان سازی و واژه پردازی مناسب، بدهکار جریانهای واگرای قومی قرار نشده و از موضع مردم، حق مردم را مطالبه کرد. این رویکرد زمانی کارساز است که چندین گام عقبتر از تنش، تشنج و بحران اجتماعی به زمینه سازی فرهنگی و گفتمانی حول این آسیب پرداخت.
منبع:
مقصودی، مجتبی (۱۳۸۲) تحولات قومی در ایران: علل و زمینه ها، موسسه مطالعات ملی
موسسه مطالعات ملی (۱۳۹۶) تحولات هویتی جمهوری اسلامی ایران، موسسه مطالعات ملی