چه وسعت خانه برای زندگی مناسب است؟
شاید تابه‌حال به این حدیث از پیامبر برخورده باشید که می‌فرمایند "مِنْ سَعَادَةِ اَلْمُسْلِمِ، اَلْمَسْکَنُ اَلْوَاسِعُ"؛ اما ایا واقعاً اگر خانه‌ی بزرگ نداشته باشیم سعادت‌مند نیستیم؟ یا نمی‌توانیم بشویم؟
به گزارش «سدید»؛ مرضیه کمایی: شاید تابه‌حال به این حدیث از پیامبر برخورده باشید که می‌فرمایند "مِنْ سَعَادَةِ اَلْمُسْلِمِ، اَلْمَسْکَنُ اَلْوَاسِعُ" (۱).
اما ایا واقعاً اگر خانه‌ی بزرگ نداشته باشیم سعادت‌مند نیستیم؟ یا نمی‌توانیم بشویم؟
اولین بار این حدیث را جایی شنیدم که شخصی می‌خواست با اتکا به آن، خانه‌ی فول امکاناتِ چند هزار متری خود در یکی از بهترین محلاتِ تهران را توجیه کند!
هرچه بالا و پایین کردم با دیگر احادیثی که خوانده بودم همخوانی نداشت... خصوصاً احادیثی که مربوط به محدودیت مالکیت در اسلام و حد الهی اموال بود...!
با کمی تحقیق متوجهِ شرایطِ خاص این حدیث شدم و سعی کردم ارتباطش با دیگر احادیث را پیدا کنم...
حدِ قوامی یا همان حدِ الهی مال، به این معناست که مال، باید در حدی باشد که هم‌تراز با سطح زندگی اجتماعی عمومِ مردم و نیاز عادلانه باشد و از حدِ کفاف تجاوز نکند.
یکی از مصادیقِ حد الهی مال، موضوعِ مسکن و شرایطِ آن است. به طبع مسکن و خانه نباید به چیزی فراتر از "محلِ سکونت بودن" برسد یعنی ابزاری شود برای برتری جویی و فخر فروشی به دیگرانی که از کمترین امکانات بهره‌مند نیستند! پس کیفیت و کمیت مسکن، هر دو محدود به حدودِ قوامی هستند.
دین مبینِ اسلام به شدت ساختن کاخ‌های بلند و خانه‌های بسیار آراسته و اشرافی را که از مظاهر آشکار استکبار و استضعافِ طبقات محروم جامعه هستند، محکوم می‌کند. چنانکه وقتی پیامبر به یکی از صحابی انصاری که گنبد و قبه ساخته بود اعتراض کرد و جواب سلامش را با وجود واجب بودن نداد تا وقتی‌که قبه را درهم کوبید و با زمین یکسان کرد. (۲)
اما باید دید که وسعت خانه برای چه‌کاری و برای چه کسی مناسب است؟ و آیا نمی‌شود خانه‌ی بزرگی داشت که عاری از هرگونه تجمل و اشرافی گری باشد؟
خانواده‌هایی که افرادی چند و فرزندانی متعدد از دختر و پسر دارند که مطابق با احادیثِ بسیار باید محل استراحت و خوابشان جدا باشد تا از پاره‌ای از مشکلات اخلاقی و تربیتی که ممکن است کوچکی خانه به وجود بیاورد در امان باشند، می‌توانند مطابق با نیازشان و به دور از تجملات صاحب‌خانه‌ای بزرگ باشند تا در زندگی خانوادگی خود آسایش داشته باشند؛ و این چگونگی شامل هر خانواده‌ای با تعدادِ افراد بالا می‌شود.
کسانی که خانه‌های خود را در اختیار کارهای خیریه از جمله برگزاری جلساتی آموزنده به منظورهای مفید برای همه مردم یا اطعامِ مردم و گسترش دادن روابط خویشاوندی و انسانی و نظیر این‌ها قرار می‌دهند نیز می‌توانند شامل حدیثِ منظور باشند.. چنانچه شرایطِ یاد شده را رعایت کنند و از اسراف بپرهیزند.
پس وسعت خانه با این اهداف، با شرطِ رعایت جوانب اقتصاد و ترک اسراف و تجملِ زاید امری است پسندیده! و جداست از مقوله‌ی کاخ سازی‌های مسرفانه‌ای که موجب غصبِ زمین‌هایی می‌شود که باید برای ساخت خانه برای دیگران استفاده شود.
حال نکته‌ی مهم اینجاست که اگر داشتن خانه‌ی بزرگ باعث سعادتمندی ست پس به طریق اولی داشتنِ اصل خانه نیز یکی از ابزار رسیدن به سعادت است! پس لازم است که حکومت اسلامی در جهت رساندن مردم به این ابزارِ سعادت تلاش کند و این مهم تنها زمانی رخ می‌دهد که به جد با غاصبانی که حق مردم را خورده‌اند برخورد کند. چرا که مطابق با نص، تا کاخ‌نشینی هست، کوخ‌نشینی هم پابرجاست!
در حکومت اسلامی امیرالمونین علی (ع) با استناد به حدیثی از ایشان که می‌فرمایند"ما أصْبَحَ بِاْلکُوفَةِ أحَدٌ الاّ ناعِماً، إنَّ أدْناهُمْ مَنْزِلَةً لَیَأکُلُ مِنَ البُرِّ وَ یَجْلِسُ فی الظِّلِّ وَ یَشْرَبَ مِنْ ماءِ الفُراتِ" (۳) موضوع مسکن حل شده بود. یعنی در کوفه، تنها شهری که در اختیار آن حضرت باقی‌مانده بود کسی بدون مسکن وجود نداشت.
متاسفانه به نظر می‌رسد این حد از تأمین شرایط زندگی با گذشت این همه‌سال از آن زمان، جزء ارزوهای بشر بشمار می‌رود...

۱- وسائل ۳/ ۵۵۸، از احادیث نبوی
۲- الحیات/ ج. ۴، ص. ۲۹۲،
۳- بحارالانوار، ج. ۴۰، ص. ۳۲۷.
ارسال نظر
captcha