گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ با توجه به در دسترس نبودن آمار رسمی و دقیق از پراکنش فضایی اقوام ایرانی، نقشهها و شبه نقشههای قومیتی موجود هرکدام توزیع فضایی اقوام در کشور را به شکلی ترسیم میکنند این نقشهها و شبه نقشه هر کدام نقایصی دارند که بزرگترین نقص آنها ترسیم نادرست توزیع فضایی اقوام در سطح کشور؛ عدم تصویر سازی واقعی تنوع قومیتها و گسترده نشان دادن موقعیت و فضای بعضی از قومیتها است. اکثر نقشه ها؛ قومیتها را در حاشیه باریکی از کشور نشان داده و اشارهای به وجود اقوام در سایر نقاط کشور که به صورت اقلیتهای اجتماعی و فضایی زندگی میکنند، نکرده اند. در صورتی که تنوع قومی در سراسر کشور وجود دارد.
علاوه بر نقشههای کلی که نشان دهنده وضعیت قومیت ها در ایران، و خارج از آن است. فعالان قومگرای ایران نیز با کاربرد تکنیکهای نقشه برداری مانند گزینشهای ویژه، کاربرد رنگ و اندازههای خاص، انتخاب عنوان نقشه ها، ترسیم خطوط نقشه مانند مرزهای نقشه به عنوان چارچوب فضایی و همچنین جهت یابیهای متفاوت روی نقشه درپی دستیابی به اهدافی همچون تقویت مرکزگریزی و ترویج خودمختاری و مواردی از این قبیل بوده اند. بازیگران سیاسی از نقشه به عنوان یک ابزار برای به دست آوردن قدرت سیاسی و هویت سازی استفاده میکنند. در قرن اخیر شبه نقشه های زیادی از محدوده کردنشین خاورمیانه منتشر شده است که برخی ماهیت برساخت هویتی دارند.
شبه نقشه طراحی شده در بالا موقعیت قوم کرد را، سرزمینهای شمال غرب ایران، ترکیه و عراق و همچنین بخشهایی از سوریه، ارمنستان و آذربایجان را محدوده کردنشین به شمار آورده است. علاوه براین، در این نقشه کردستان بزرگ دارای موقعیت ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی بسیار مهمی است سرزمینی که از یک سو به دریای مدیترانه و از سوی دیگر به خلیج فارس منتهی میشود. در این فضا منابع عظیم انرژی، مسیرها و کریدورهای انتقال انرژی و منابع آبی عظیم وجود دارد که وجود آنها برای هر کشوری بسیار حیاتی است. این موقعیت، بین منابع انرژی جهان یعنی خلیج فارس و دریای مدیترانه و کشورهای اروپایی که نیازمند واردات انرژی اند، پیوند ایجاد میکند. درواقع این نقشه با تخصیص چنین فضایی به کردها، حس ناسیونالیستی آنان را تقویت میکند و احساس هویت قومی و همبستگی آنها را افزایش میدهد چرا که چنین فضایی با این موقعیت و منابع و با توجه به فقر نسبی کردها در کشورهای محل زندگیشان خود به خود انگیزه کردها را برای همبستگی هر چه بیشتر بالا میبرد. آنچه که مسلم است این نقشه، با واقعیت مطابقت ندارد چراکه فضای واقعی کردنشین را به درستی نشان نمیدهد. در این نقشه بسیاری از مناطق غیرکردنشین در زمره قلمروهای کردنشین قرارگرفته است. به طور مثال در کشور ایران تمام استان آذربایجان غربی، بیشتر استان همدان، بخشی از استان زنجان، استان لرستان، بخش عظیمی از استان خوزستان (اقوام غالب لر و عرب و فارس)، استان کهکلویه و بویر احمد، قسمتی از غرب استان چهارمحال و بختیاری، شمال غربی استان فارس، و شمال و شمال غربی بوشهر به عنوان قلمرو کردنشین محسوب شده اند.
به طورکلی میتوان گفت نقشهها ابزارهای مهمی برای طرح ادعاهای مختلف، در مورد سرزمین، مرزها و متغیرهای فرهنگی (زبان، دین، مذهب، نژاد) هستند. ترسیم کنندگان شبه نقشهها با دادن مرکزیت به نواحی اقوام؛ گستردهتر نشان دادن این نواحی و کشاندن محدوده اقوام به مناطق دارای اهمیت ژئواستراتژیکی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی، با استفاده از رنگها، خطوط و نمادهای خاص سعی در تحریف واقعیت و تقویت حس ناسیونالیستی اقوام دارند.
*منابع:
/انتهای پیام/