پرونده «هیئت و اقتضائات اجتماعی شعر»؛
زکریا اخلاقی، می‌گوید مصداق‌سازی‌های جزئی و ریز از عاشورای سال ۶۱ از ساحت شعر دور است و همینکه شاعر وجوه مختلف عاشورا را بیان کند، شعرش امروزی و حق‌طلبانه می‌شود.
به گزارش «سدید» یکی از چالش‌های شاعرانی که متعهد به سرودن شعر حق‌طلبانه و اجتماعی در بستر مضامین عاشورا هستند این است که چنین شعرهایی تا چه حد مخاطب خاص خود را پیدا خواهد کرد؛ آیا به عنوان شعری که برای بزرگداشت حادثه عاشورا سروده شده، به هیئات مذهبی راه می‌یابد؟ توسط مداحان اهل بیت (ع) خوانده می‌شود و از سوی مخاطبان یا همان هیئتی‌ها اصطلاحاً تحویل گرفته می‌شود؟ حجت‌الاسلام زکریا اخلاقی در این زمینه از موقعیتی یاد می‌کند که ممکن است شاعران را در گرایش‌شان به شعر هیئت خواه ناخواه به جلب «پسند مخاطب» سوق دهد؛ حال چه در زمینه طرح مسائل اجتماعی و سیاسی باشد، چه در بستر طرح ماتم و سوگ. در ادامه گفت‌وگو با حجت الاسلام اخلاقی را می‌خوانید؛

در خصوص شعر عاشورایی حق‌طلبانه که واجد نوعی موضوع‌مندی و ظلم‌ستیزی مختص امروز هم باشد، یک چالش وجود دارد؛ از یکسو هم خود فرهنگ عاشورا و هم دستور بزرگان دین این است که شعرها و هیئت‌ها به سمت سکولاریسم و سیاست‌زدایی نروند، اما از سوی دیگر ورود شاعران به عرصه اجتماعی سیاسی امروز ممکن است شعر را به دام نوعی سیاست‌زدگی و حتی جناح بازی‌های نامطلوبی بیندازد که نمونه‌های آن را هم کم نداشتیم. در این میانه چه اقتضائات و مولفه‌هایی باید رعایت شود تا این آسیب‌های دوسویه به شکلی برطرف شوند یا به حداقل برسند؟

همان‌طور که می‌دانید واقعه عاشورا واقعه‌ای بوده که ابعاد گوناگونی داشته است؛ یک بخش آن بخش ماتم، سوگ و مرثیه است، بقیه آن آزادی‌خواهی، عزت‌طلبی، فداکاری، ایثار و… که جهات گوناگون این حادثه را ساخته است. اینکه معمولاً توصیه می‌کنند در شعر آیینی خود به مسائل مورد نیاز روز بپردازید، خیلی هم لازم نیست تعبیر به سیاسی کنیم که بعد دچار مشکل شویم.

 اگر ما از آزادی‌خواهی، بزرگ‌منشی و عزت‌طلبی در شعرمان سخن گفتیم، شعر عاشورا را با مسائلی که به‌نوعی در سیاست برای ما حرف اول را می‌زند، پیوند زده‌ایم

همین که مسائل دیگری غیر از ماتم، سوگ، مظلومیت هم در عاشورا وجود داشته، یعنی حماسه، آزادی، عزت، ایثار، فداکاری هم می‌بینیم و بیان می‌کنیم، همین‌ها آن وجه به روز بودن را با خود خواهد داشت. اینکه گفته می‌شود یک مقدار با مسائل روز و سیاست پیوندش بزنید بیشتر این است که ما فقط به بُعد غم، نوحه، ناله و مظلومیت نپردازیم. اگر ما از آزادی‌خواهی، بزرگ‌منشی و عزت‌طلبی در شعرمان سخن گفتیم، شعر عاشورا را با مسائلی که به‌نوعی در سیاست برای ما حرف اول را می‌زند، پیوند زده‌ایم. بعید می‌دانم منظور کسی این باشد که شعر آیینی را به‌نوعی به مسائل سیاسی و روز پیوند بزنید که سر از مسائل جناحی درآورد.

ولی امروزه این اتفاق می‌افتد. مثلاً شعرهایی سروده یا خوانده شده که دنبال مصادیق امروز و انطباق آنها با جریانات عاشورا سال ۶۱ بوده و سعی می‌کنند برخی از شخصیت‌ها را - چه در جبهه باطل و چه در جبهه حق - با برخی چهره‌های تاریخی انطباق بدهند. درباره این مصداق‌سازی‌ها و انطباق‌ها نظر شما چیست؟ آیا مجازیم به‌طور خاص برخی چهره‌ها را در وضعیت کنونی با وضعیت سال ۶۱ هجری انطباق دهیم؟

ساحت شعر تا حدی مبری است از اینکه بیاییم آن را آلوده به چنین مسائلی کنیم. بنده صلاح نمی‌بینم مصداقی مورد اشاره قرار بگیرد یا دنبال تطبیق بر مصادیق باشیم. معتقدم اگر حرف کلی‌مان را بزنیم و اگر آن آرمان‌ها و مسائل مهمی که در واقعه عاشورا بوده را بیان کنیم، خود بیان این مسائل پیش مخاطب مصداق پیدا می‌کند. ارزش شعر بالاتر از این مسائل است؛ یعنی ساحت شعر ساحتی نیست که بیاییم این مسائل را در آن مطرح کنیم. اگر چیزهایی را که باید از حادثه عاشورا بیان کنیم مخاطب خودش برداشت می‌کند. به نظرم خیلی مجاز نیستیم در شعر این‌طور ریز بپردازیم که مصادیق را مشخص کنیم و برخی از چهره‌های سیاسی را نشان دهیم که در این جبهه هستند و برخی در آن جبهه.

منظورتان این است که در این زمینه‌ها شعر، فاشگو نباشد؟

بله. آنچه برداشت ما از حادثه عاشورا مهم است؛ باید درسی را که از حادثه عاشورا گرفته‌ایم بیان کنیم و بگوییم چطور انسان باید در زندگی خود چنین ویژگی‌ها و درس‌هایی را متجلی کند. مثلاً در این حد که بگوییم کسی که مسئولیت دارد باید چنین باشد، کسی که فلان کار بر عهده می‌گیرد، باید چنین باشد. این‌ها چیزهایی است که باید از حادثه عاشورا برداشت کنیم. فقط هم بحث، بحث عاشورا نیست، بلکه همیشه باید این مسائل ارزشی را در شعر خودمان تجلی دهیم. مخاطبان اگر بخواهند خودشان تطبیق می‌دهند و افراد مورد نظر را پیدا می‌کنند. شعر نباید این‌قدر ریز شود و به جزئیات بپردازد و مصادیق نشان دهد و به قول شما خیلی صراحت لهجه داشته باشد. ساحت شعر این نیست که بگوید مثلاً فلان شخص، مصداق فلان معنا و مفهوم است.

ارزیابی شما درباره نسبت شعرهای امروز بویژه شعرهایی که در هیئات مذهبی ماه محرم خوانده می‌شوند با این محتوای حق‌طلبانه و آرمان‌خواهانه چیست؟ چقدر این مضامین اخلاقی، اجتماعی و انسانی توانسته به میانجی شعر شاعران امروز در هیئات مذهبی ما راه پیدا کند؟

یک نکته‌ای که شاعران جوان ما نباید فراموش کنند این است که تعادل در همه چیز، از جمله در پرداختن به ابعاد گوناگون واقعه عاشورا خوب است. قدمای ما بیشتر مسائل سوگ، مرثیه، ماتم و… را در شعرهایشان بیان می‌کردند؛ یعنی بُعد برجسته‌ای که از ابعاد حادثه عاشورا مشاهده می‌کردند همان بعد مظلومیت و مسائل عاطفی و احساسی بود. اما این یک بخش کار است و به نظر من نشانگر نوعی عدم تعادل است. امروز هم اگر بخواهیم بزرگداشت حادثه عاشورا را انجام دهیم، یک بخش عمده آن همین مسائل عاطفی، احساسی و مظلومیت است که باید وجود داشته باشد، ولی نباید دچار افراط شویم. از سوی دیگر نباید شعرهایی بسراییم و آن را در هیئاتی ببریم که عموم مردم برای اقامه عزا در آن شرکت می‌کنند و انتظاراتی از شعرها دارند، ولی ما این شعرها را فقط به مسائل اجتماعی و سیاسی اختصاص دهیم و ابعاد ماتم، سوگ، احساس و عاطفه را کمرنگ کنیم. این مسئله هم خوب نیست.

خدا مرحوم «حاج اسماعیل دولابی» را رحمت کند که می‌فرمودند نوحه‌های قدیمی دل‌نشین‌تر و به فطرت انسان نزدیک‌تر است. یک مقداری از آن به خاطر همین است که آن‌ها مسائل را یک مقدار احساسی‌تر و عاطفی‌تر مطرح می‌کردند، این را نمی‌شود کنار گذاشت. در عین اینکه شاعران جوان ما به مسائل دیگری از حادثه عاشورا هم می‌پردازند و ابعاد دیگر را هم تجلی می‌دهند. ولی آن مسائل عاطفی را نباید فراموش کرد.

دوستانی که می‌خواهند برای عاشورا کار کنند باید آن را ببینند. حرف‌های ناگفته‌ای که در مورد حادثه عاشورا هست و کسی از شاعران قدیم نزدند، آن‌ها را هم در نظر بگیرند و یک ترکیبی از این دو باشد. هم به بخش ماتم، سوگ، مرثیه، احساس و عاطفه بپردازند هم مسائل دیگری که مربوط به امروز است و شعر را به‌روز می‌کند، مطرح بکنند؛ در این صورت شعر همان چیزی می‌شود که مردم می‌پسندند

پیشینه درخشان شعر عاشورا جلوی چشم ماست. دوستانی که می‌خواهند برای عاشورا کار کنند باید آن را ببینند. حرف‌های ناگفته‌ای که در مورد حادثه عاشورا هست و کسی از شاعران قدیم نزدند، آن‌ها را هم در نظر بگیرند و یک ترکیبی از این دو باشد. هم به بخش ماتم، سوگ، مرثیه، احساس و عاطفه بپردازند هم مسائل دیگری که مربوط به امروز است و شعر را به‌روز می‌کند، مطرح بکنند؛ در این صورت شعر همان چیزی می‌شود که مردم می‌پسندند. اگر شاعران فقط حرف‌هایی بزنند که مربوط به این‌طرف قضیه است و آنچه تابه‌حال در شعر عاشورا، مرثیه عاشورایی، نوحه عاشورایی بوده را رها کنند، طبع و ذوق مردم ما نمی‌پسندند.

شما معتقدید در شعرهای رایجی که الآن در هیئات خوانده می‌شود، حجم مضامین اجتماعی سیاسی و حق‌طلبانه پررنگ‌تر از وجه متم، مصیبت و مرثیه است؟

خیر، الآن خیلی این‌طور نیست. الآن سال‌هاست که شاعران جوان ما به‌خصوص روی آوردند به اینکه اشعار جامعی بگویند که عواطف و احساسات هم در آن رعایت شده باشد. منتها یک مشکل دیگری هست؛ اینکه یک مقدار شعرها سطحی است. گاهی به دوستان می‌گوییم اگر خیلی به سمت گفتن شعرهای هیئتی رفتند دچار این مسئله می‌شوند که ببینند ذوق مردم چه می‌پسندد و یک مقدار از آن مؤلفه‌هایی که یک شعر خوب و محکم و قابل‌قبول باید داشته باشد، کوتاه می‌آیند. چون مردم ما یک مقداری سهل‌پسند هستند، و بیشتر شعرهای عاطفی سطحی را می‌پسندند؛ فرقی هم نمی‌کند شعر در چه حوزه‌ای باشد. مسئله این است که حتی اگر شاعران جوان موضوعات اجتماعی، سیاسی هم وارد شوند، باز در همان‌ها هم توجهشان به این مسئله معطوف می‌شود که مخاطب عامی که در هیئت نشسته و دارد آن را گوش می‌کند، چه می‌پسندد. به نظرم این یک مشکلی است که دامن‌گیر شعرهای هیئتی شده است. وگرنه امروز شعرهای هیئتی ما از آن جهت که حجم مسائل اجتماعی در آنها زیاد شده، مشکلی ندارد؛ یعنی پا به پای مسائل اجتماعی و مسائل مورد نیاز روز، مسائل عاطفی و مرثیه هم در آن هست و از این جهت مشکلی ندارند.

تنها مشکل شعر هیئت این است که خیلی به خواست مخاطب توجه کرده است. شاعر باید به محکم سرودن شعر خودش و رعایت اصول ادبی در شعر، توجه داشته باشد و برای آن در شعر جایی باز کند. فقط این‌طور نباشد که خواست مخاطب را در نظر بگیرد. شعرهای هیئتی یک مقدار به این سمت رفته و به نظرم یک مقدار سطحی شده است؛ چون مخاطب چنین شعرهایی را راحت‌تر می‌تواند بفهمد و برای مخاطب سهل‌الوصول و سهل‌الهضم‌تر است، شاعران به این سمت رفته‌اند که مخاطب شعرها را بهتر تحویل بگیرد و از این جهت شعرها کمی افت کرده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha