به گزارش «سدید»؛ احتمالا باید از عبارت متاسفانه استفاده کنیم که تقریبا همه امکانات فیلمسازی و سینمای حرفهای ایران در تهران متمرکز است و بخشی از مهاجرتهای علاقهمندان فعالیت در سینما هم از همین دایره بسته و انحصاری ناشی میشود. برخلاف سینمای آمریکا که باوجود برتری هالیوود و تمرکز فیلمسازی در لسآنجلس، دیگر شهرهای بزرگ هم امکان فعالیت و ساخت فیلمهای سینمایی در سطح و کیفیتی استاندارد را دارند، در ایران همه چیز در سینمای حرفهای به تهران ختم میشود. برای همین تهران، اولین و راحتترین لوکیشن فیلمها و سریالهای تلویزیونی است و گروههای سازنده معمولا به دلایل مختلف از جمله کاهش هزینهها ترجیح میدهند پایشان را از تهران بیرون نگذارند. به همین دلیل، بیشتر فیلمها و سریالهای ما رنگ و بویی کاملا تهرانی دارند و مردم مناطق مختلف کشور، کمتر خودشان و جغرافیا و فرهنگشان را در آثار نمایشی شاخص میبینند. البته این به معنی تولید نشدن آثار مهم و شاخص و فیلمهایی در خارج از تهران نیست، اما میتوان بیش از اینها گستردگی جغرافیای کشور را برای قصهگویی و فیلمسازی درنظر گرفت تا آن عبارت پرطمطراق و شاید غلط انداز «سینمای ملی» به جایگاه واقعی خودش دستیابد. اینجا تنها به عنوان نمونه و مرور، به برخی فیلمهایی که به جغرافیای ایران اهمیت دادهاند و خارج از تهران تولید شدهاند، اشاره میکنیم.
تهرانِ بیهویتِ سینمای ایران
تردیدی نیست که تهران، مهمترین شهر سینمای ایران است؛ بالاخره پایتخت کشور است و تقریبا همه استودیوها و مراکز و امکانات فیلمسازی در این شهر متمرکز است. از سوی دیگر، با توجه به اقتصاد شکننده سینمای ما، فیلم ساختن در تهران ارزانتر است. به همین دلایل، تهران، از بدو پیدایش سینما تا همین حالا، حضور پررنگی در سینمای ایران داشته. این قاعده تنها در یک بازه زمانی تا حدودی بر هم خورده است؛ در نیمه اول دهه ۵۰. در آن سالها، دو گونه از شهرها مورد توجه سینمای ایران قرار گرفتند: ابتدا برخی شهرها به خاطر بافت سنتی و معماری کهن مثل یزد و کاشان به عنوان شهرهای کویری و حاشیه کویری، چون بیشباهت به تهران دوره قاجار و پهلوی اول نبودند، به سینمای ما راه یافتند آن هم نه با هویت بومی خودشان بلکه به عنوان بدلی از تهران قدیم. سپس برخی شهرهای جنوب که امکان تنوع لوکیشن در آنها مثل دریا و کشتی و لنج و... بیشترین حضور را در سینمای نیمه اول دهه ۵۰ تجربه کردند.
همچنان تهران بر صدر همه شهرهای حاضر در سینمای ایران است؛ هرچند مهمترین شهر سینمای ماست، اما باهویتترین شهر آن نیست. اساسا فارغ از سینما نیز تهران شهر بیهویتی شده است. اگر هویت به مثابه شناسنامه است، تهران آن را ندارد. پاریس و ونیز و لندن و همه شهرهای قدیمی اروپا شناسنامه دارند، اما با اینکه در ایران هنوز برخی شهرها هویت بومی دارند متاسفانه تهران هویت خود را پاک از دست داده است. در تهران، خیابان لالهزار را داشتهایم؛ حالا مدام به قصد احیای سنتهای این خیابان، بازسازیاش میکنیم، غافل از اینکه ممکن نیست آن رونق را به این خیابان بازگرداند. البته وضع تهران در سینمای ایران، همیشه اینطور نبوده است. در دورهای، تصویر تهران در سینمای ما، تصویری باهویت بوده است؛ در فیلمهای مربوط به لمپنها و جاهلها در نیمه اول دهه ۵۰، عناصری از آداب تهران قدیم مثل ترنابازی و قاپبازی را میشد دید، که خب البته این، همه هویت تهران نیست. هر گوشه تهران، هویتی جداگانه دارد؛ هویت تجریش با ری یا با چهارراه، ولی عصر یکی نیست.
مدتی است سینمای ایران مملو از فیلمهای آپارتمانی است؛ فیلمهایی در فضاهای بسته با لوکیشنهای محدود. در این فیلمها، فیلمسازان نهایتا تلاش میکنند تنوع را با میزانسن ایجاد کنند. خب میدانیم هرچه لوکیشن کمتر، هزینه تولید نیز کمتر است. اقتصاد، حاکمیت دارد بر جنبههای دیگر سینمای ایران. بروز این وضع از سویی به بازار محدود فیلم در ایران مربوط است و از سویی به تهیهکنندههای غیرواقعی. تهیهکنندههای ما اغلب واقعی نیستند؛ آنها از نهادهای مختلف بودجه دریافت میکنند، ابتدا سهم خود را برمیدارند و با تتمهاش فیلم را سرهمبندی میکنند. اگر در حق فیلم لطف داشته باشند نهایتا دو تا کوچه اطراف دفترشان را هم به تصاویر فیلم اضافه میکنند که خب این، مطلقا نمیتواند نشاندهنده تصویری درست و کامل از موقعیت تهران باشد. کسی نمیتواند از خلال فیلمهای ما تهران را بشناسد. این در حالی است که مثلا در سینمای ایتالیا، همه شهرها هویت داشتهاند. به فیلمهایی که بهخصوص به شهرها پرداختهاند مثل «رم» فدریکو فلینی یا فیلمی که شش کارگردان درباره پاریس ساختند یا به فیلم «نیویورکنیویورک» مارتین اسکورسیزی و امثال اینها نگاه کنید. در سینمای ما چنین فیلمهایی درباره شهرها کمیاب است، جز یکی دو فیلم، مثلا دو اپیزود فیلم «طهران، تهران» مهدی کرمپور و داریوش مهرجویی که البته همین فیلمها هم نشاندهنده موقعیت فعلی تهران نیستند، با این حال دستکم فیلم مهرجویی تلاشی بوده برای ثبت عناصری از تهران که در حال از دست رفتن هستند.
تصویر تهران، در سینمای ایران کج و معوج است؛ شفاف نیست. دلایل بروز این وضع، مختلف است. شخص یا مسؤولی را نمیتوان به عنوان مقصر محکوم کرد. مزاج سینمای ایران، اینگونه بوده است؛ مزاجی اقتصادمحور که چنین دغدغههایی برایش اهمیت ندارد. ما فیلمسازی نداریم که به هویت شهرهایمان فکر کند. در رابطه با بازنمایی هویت تهران در فیلمها، موارد معدودی را میشود پیدا کرد. مثلا در «هامون» داریوش مهرجویی و «جدایی نادر از سیمین»، تهران را با همه ویژگیهای مثبت و منفیاش میبینیم. در «هامون»، سرگردانی انسانی پایتختنشین را میبینیم که هویت اصلیاش را از شهرستانها کسب میکند. به این در و آن در میزند تا خودش را پیدا کند، اما عاقبت پیدا نمیکند و فقط از این موقعیت فرار میکند. در «جدایی نادر از سیمین» نیز که مقایسهای است از حیات خردهبورژوازی با زندگی فقیرانه، ما با دو چهره از تهران روبهرو هستیم؛ تهران، جغرافیای فقر و غناست. از طرفی گرانترین و حیرتآورترین ساختمانهایش را میبینیم و از سویی محلههایی، چون صابونپزخانه را میبینیم با بدویترین شکل از زندگی. این دوگانه، موقعیت تهران و بسیاری از دیگر پایتختهای جهان بوده است که مثلا در فیلمهای نئورئالیستی ایتالیایی هم بروز و ظهور داشته است. اما توجه داشته باشیم که آن تصاویر از بسیاری از پایتختهای جهان زدوده شده در حالی که دوگانه تهران به همان قدرت سابق باقی است.
آذربایجان غربی
فیلم «آتابای» به کارگردانی نیکی کریمی از مهمترین فیلمهایی است که در آذربایجانغربی ساخته شد. هادی حجازیفر، نویسنده فیلمنامه و بازیگر نقش اصلی فیلم (کاظم آتابای) که متولد خوی است، قصه را هم حوالی همین شهر بزرگ و پرجمعیت آذربایجانغربی یعنی روستای پیرکندی روایت میکند. به جز فیلمنامه، استفاده درست از لوکیشن و وجوه بصری آن هم از قوتهای آتابای است.
فیلم «گمیچی» به کارگردانی مجید اسماعیلی هم از فیلمهای خوب و تحسینشدهای است که در دریاچه ارومیه و با موضوع این دریاچه ساختهشد.
اردبیل
احمد مرادپور که سریال رقصپرواز و فیلمهای سجادهآتش و رنجر را در کارنامه دارد، بهتازگی و پس از چند سال دوری از کارگردانی، ساخت فیلمی به نام «کارو» را به عهده گرفت؛ فیلمی که در استان اردبیل فیلمبرداری شد. کارو در خلخال کلید خورد و بعد هم فیلمبرداری آن در سرعین ادامه پیدا کرد. قصه فیلم، اما درباره یک کشتیگیر نوجوان کرمانشاهی است. باید منتظر تماشای این فیلم تازه تولید شدهباشیم تا ببینیم آیا از لوکیشنهای اردبیل به جای کرمانشاه استفاده شده یا ماجرا چیز دیگری است.
ایلام
شاخصترین فیلمی که در ایلام جلوی دوربین رفت، «بمانی» ساخته داریوش مهرجویی است که قصه تلخ سه دختر ایلامی به نامهای مدینه، نسیم و بمانی را روایت میکرد. تهیهکنندگی این فیلم را محمد نیکبین و تهمینه میلانی بر عهده داشتند.
از دیگر فیلمهایی که در ایلام ساخته شد، میتوان به فیلم مستطیل قرمز به کارگردانی حسن سید خانی و حسین سید خانی و بازی بازیگرانی، چون اندیشه فولادوند و علیرضا اوسیوند اشاره کرد.
خراسان رضوی
خراسان رضوی بهویژه شهر مقدس مشهد، یکی از مهمترین و پرکاربردترین لوکیشنهای سینما و تلویزیون است و بهخصوص قصههایی که با محوریت سفر زیارتی و با حال و هوا و مضمونی معنوی روایت میشوند، دستکم در یکی دو سکانس گذرشان به مشهد میافتد.
سهگانه زائر ساخته رسول صدرعاملی (فیلمهای شب، هرشب تنهایی و در انتظار معجزه)، بیا از گذشته حرف بزنیم به کارگردانی حمید نعمتا...، دو چشم بیسو به کارگردانی محسن مخملباف، به آهستگی ساخته مازیار میری، روز هشتم به کارگردانی مهدی کرمپور، زیارت به کارگردانی صادق کرمیار، آوای نقارهها ساخته جواد مزدآبادی، زائر غریب به کارگردانی اکبر صادقی و کیمیا به کارگردانی احمدرضا درویش از جمله فیلمهایی هستند که در مشهد جلوی دوربین رفتهاند.
مجید مجیدی هم مستند تاثیرگذاری در مشهد ساختهبود به نام «رضای رضوان» که حال و هوای خادمان بخش کفشداری حرم امام رضا (ع) را روایت میکند.
گشت ارشاد ۳ به کارگردانی سعید سهیلی هم تازهترین فیلمی است که در شهر مشهد جلوی دوربین رفت.
خراسان شمالی
کوک نغمه گمشده به کارگردانی داریوش یاری و با بازی کاوه خداشناس، تلهفیلمی است که در بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی جلوی دوربین رفت.
چهارمحال و بختیاری (شهرکرد)
یکی از فیلمهایی که در چهارمحال و بختیاری جلوی دوربین رفت، فیلم دفاع مقدسی «۵۰ قدم آخر» به کارگردانی کیومرث پوراحمد است که بخشی از آن در منطقه سواد جان شهر سامان فیلمبرداری شد. البته بخشی از این فیلم هم در نجفآباد اصفهان ساختهشدهبود.
خراسان جنوبی
فیلم یاور به کارگردانی عمار خطی از جمله فیلمهایی است که در خراسان جنوبی و در شهرستان فردوس ساخته شد.
همچنین باید به تلهفیلم زرپرانی به کارگردانی رضا غفاری و با بازی علیرضا اوسیوند، فریده دریامج و حسین توشه هم اشاره کرد که در لوکیشنهایی در خراسان جنوبی فیلمبرداری شد.
فارس
استان فارس و شهر شیراز هم به دلیل قدمت تاریخی و جاذبههای گردشگری، لوکیشن فیلمها و سریالهای زیادی بود. یکی از مشهورترین فیلمهای سینمای ایران که چند سکانس آن در شیراز و در محله سردزک فیلمبرداری شد، داش آکل ساخته مسعود کیمیایی است.
اصغر فرهادی هم قرار بود فیلم تازهاش قهرمان را در شیراز کلید بزند که به دلیل کرونا، زمان ساخت آن به تعویق افتاد.
سیستان و بلوچستان
بخشهایی از دو فیلم سینمایی شبی که ماه کامل شد ساخته نرگس آبیار و روز صفر ساخته سعید ملکان در این استان جلوی دوربین رفت.
فیلمهای شرفناز ساخته حسن نجفی، آرایش غلیظ ساخته حمید نعمتا... و شعلهور باز هم به کارگردانی حمید نعمتا... از فیلمهایی هستند که در چابهار این استان فیلمبرداری شدند. فیلم شبشکن ساخته خسرو ملکان هم در چابهار (کنارک) ساخته شد.
مازندران
مازندران یکی از پرکاربردترین و محبوبترین لوکیشنهای آثار سینمایی و تلویزیونی است. مجموعه تلویزیونی پایتخت به کارگردانی سیروس مقدم، شاخصترین نمونه است. فیلم خرس (خسرو معصومی) که بهتازگی نسخه قاچاق آن منتشر شده هم در مازندران (شیرگاه، سوادکوه و نوشهر) فیلمبرداری شدهاست. بعضی دیگر از فیلمهای خسرو معصومی هم در مازندران فیلمبرداری شدند مثل رسم عاشقکشی، باد در علفزار میپیچد و آقای بخشدار. داریوش فرهنگ هم فیلم رز زرد را در چالوس ساخت. فیلممردی در آینه به کارگردانی ساموئل خاچیکیان هم در شهر چالوس جلوی دوربین رفت. فیلم شکار خاموشکیومرث پوراحمد در مازندران فیلمبرداری شد و این فهرست بسیار طولانیتر از این حرفهاست.
گلستان
خدا نزدیک است ساخته علی وزیریان و تومان ساخته مرتضی فرشباف و بالهای سپید ساخته مهدی هاشمی و ناصر هاشمی از جمله آثاری هستند که در استان گلستان فیلمبرداری شدند.
قم
این شهر مذهبی هم هرازگاهی لوکیشن برخی آثار نمایشی میشود؛ مثل سکانس زیارت حرم حضرت معصومه (س) در خروج ابراهیم حاتمیکیا.
آذربایجان شرقی
یکی از مهمترین فیلمهایی که بخشی از آن در تبریز فیلمبرداری شده، ستارخان به کارگردانی علی حاتمی است. این فیلم که قصه ستارخان، از سرداران جنبش مشروطه را روایت میکند، به جز شهر تهران و لوکیشنهایی مثل کاخ گلستان و مسجد سپهسالار، در تبریز هم جلوی دوربین رفت؛ همان بخشهایی که حیدرعمواوغلو به تبریز میرود و مردم شهر را به هواداری از ستارخان تشویق میکند و همچنین آن صحنههایی که قشون دولتی برای جنگ وارد شهر میشوند.
بهمن و بهرام ارک، دو فیلمساز جوان اهل تبریز هم فیلم سینمایی پوست را حوالی تبریز و در روستای باویل شهر اسکو و به زبان ترکی ساختند؛ فیلمی خاص که با توجه به فرهنگ و مولفههای بومی سراغ قصهای درباره عشق و جادو و خرافهپرستی میرود. آنها فیلم کوتاه و تحسین شده حیوان را هم در آذربایجان شرقی ساختند.
منطقه پرواز ممنوع به کارگردانی امیر داسارگر که از فیلمهای موفق کودک و نوجوان و با موضوع مدافعان حرم است، در آذربایجان شرقی و در منطقه کلیبر فیلمبرداری شد.
بخشهایی از فیلم عشق و جنون به کارگردانی حسن نجفی و با بازی سعید راد هم در تبریز و روستای مشهور و زیبای کندوان در اسکو فیلمبرداری شد. حالا که صحبت از کندوان شد، باید به فیلم شهر موشها ۲ هم اشاره کرد؛ بااینکه فیلم عروسکی است و در استودیویی در تهران فیلمبرداری شده، اما دکور فیلم و شهر موشهای قصه، یادآور خانههای صخرهای کندوان است.
بوشهر
احسان عبدی پور که در این چند وقت اخیر شهرت قصهنویسیاش به اسمورسم فیلمسازیاش میچربد، متولد بوشهر است و چند سال گذشته فیلمهای خوبی را هم با لحن و حال و هوای این شهر خوب و باصفای جنوبی ساختهاست؛ همسنگار، تنهای تنهای تنها، پاپ و تیک آف که موفقترین و تحسینشدهترین آنها تنهای تنهای تنهاست.
وقتی صحبت از بوشهر است، باید از داریوش غریب زاده، فیلمساز خوب و باتجربه بوشهری هم یادکرد که فیلمهای خوب کوتاهی را در زادگاهش ساختهاست.
فیلم کتونی سفید به کارگردانی محمدابراهیم معیری با بازی حسین یاری و باران کوثری هم ازجمله آثاری است که در بوشهر ساخته شد.
به خاطر هانیه، ساخته کیومرث پوراحمد هم ازجمله فیلمهایی است که فیلمبرداری آن در بوشهر انجام شد.
اصفهان
یکی از مهمترین لوکیشنهای فیلمها و سریالهای تلویزیونی ایران، استان اصفهان و بهویژه شهر اصفهان است که به دلیل جاذبههای گردشگری فراوان و جذابیتهای مختلف شهری و روستایی، یکی از اولویتهای فیلمسازان برای ساخت آثار نمایشی است. البته برخورداری از امکانات و وجود هتلهای خوب برای اسکان و اقامت گروههای تولید هم در این زمینه مزید علت است. ضمن اینکه شهر اصفهان از دیرباز و در بیشتر دورهها، میزبان جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان هم هست و اساساً یک پاتوق سینمایی خوب هم محسوب میشود. آثاری که در اصفهان فیلمبرداری شده فراوان است، اما عجالتاً میتوانیم تنها بهعنوان نمونه به برخی کارها اشارهکنیم؛ سریال مشهور قصههای مجید به کارگردانی کیومرث پوراحمد و طبعاً نسخههای سینمایی این مجموعه، فرش باد ساخته کمال تبریزی، گاوخونی به کارگردانی بهروز افخمی، دو زن ساخته تهمینه میلانی، سفربخیر به کارگردانی داریوش مودبیان، سال دوم دانشکده من به کارگردانی رسول صدرعاملی، جن زیبا ساخته بایرام فضلی، چهار اصفهانی در بغداد به کارگردانی محمدرضا ممتاز و مالیخولیا به کارگردانی مرتضی آتش زمزم، بعضی از فیلمهایی هستند که دست کم سکانسهایی از آنها در اصفهان فیلمبرداری شدهاست. باید به فیلم مشهور کاروانها ساخته جیمز فارگو با بازی آنتونی کویین هم اشاره کرد که بخشهایی از آن در استان اصفهان فیلمبرداری شد. همچنین فیلم بلند «یکی آواز میخواند دیگری نه» و فیلم کوتاه «لذت عشق» هر دو ساخته کارگردان مشهور فرانسوی انیس واردا که با بازی دکتر علی رفیعی در اصفهان جلوی دوربین رفت و جاذبههای گردشگری این شهر رابه تصویر کشید.
بخشهای مهمی از فیلم خیلی دور خیلی نزدیک ساخته رضا میر کریمی هم در کویر مصر فیلمبرداری شد؛ کویر مصر روستایی از توابع شهرستان خور و بیابانک در استان اصفهان است.
فیلم دستمزد به کارگردانی مجید جوانمرد هم در روستای پل کله اصفهان جلوی دوربین رفت. فیلم عامهپسند به کارگردانی سهیل بیرقی نیز در شهرضای اصفهان فیلمبرداری شد.
برخی مناطق و بیابانهای اصفهان همچنین طی سالها بهعنوان لوکیشن برخی فیلمهای اکشن و مرتبط با قاچاق مواد مخدر مورداستفاده قرار میگرفت، مثل نیش به کارگردانی همایون اسعدیان و تهیهکنندگی حسین فرحبخش و عبدا... علیخانی یا عقرب باز هم به تهیهکنندگی فرحبخش و علیخانی و به کارگردانی بهروز افخمی.
کاشان هم بهعنوان یکی از شهرهای مهم و تاریخی استان اصفهان، لوکیشن فیلمها و سریالهای مهم و شناخته شدهای بود؛ فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی چند سکانس مهم در کاشان دارد، ازجمله در بقعه شاهزاده ابراهیم و سریال افسانه سلطان و شبان هم که در باغ فین فیلمبرداری شد.
یکی از متأخرترین فیلمهایی که در کاشان جلوی دوربین رفت، فیلمی درباره زندگی سهراب سپهری بود؛ «رویای سهراب» به کارگردانی و با بازی علی قوی تن.
قزوین
یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران در استان قزوین ساخته شدهاست؛ فیلم گاو به کارگردانی داریوش مهرجویی که در روستایی به نام بویینک جلوی دوربین رفت.
همچنین بخشهایی از فیلم درخونگاه سیاوش اسعدی هم در قزوین فیلمبرداری شد. گذر سریال بانوی عمارت هم برای فیلمبرداری برخی سکانسها به قزوین افتاد.
کرمان
استان کرمان از جمله لوکیشنهای محبوب فیلمسازان است. یکی از بهترین فیلمهایی که در کرمان و بهویژه در منطقه کلوت شهداد ساخته شد، خسته نباشید ساخته افشین هاشمی و محسن قرایی است. نرگس آبیار هم شیار ۱۴۳ را در استان کرمان جلوی دوربین برد. مینای شهرخاموش (امیرشهاب رضویان)، ایران سرای من است (پرویز کیمیاوی)، باغ سنگی (پرویز کیمیاوی) و تک درختها (سعید ابراهیمیفر)، از جمله فیلمهای ساخته شده در کرمان هستند. فیلمهای بیدارشو آرزو (کیانوش عیاری) و صحرای تاتارها (والریو زورلینی) هم در بم فیلمبرداری شدند، به ویژه این دومی که ۷۰ درصد آن در ارگ بم جلوی دوربین رفت و تنها اثر شاخص سینمایی جهان است که این بنای مشهور را قبل از ویرانی ثبت کرد.
لرستان
فیلم خون بس ساخته ناصر غلامرضایی از شاخصترین فیلمهایی است که در استان لرستان فیلمبرداری شد.
هرمزگان
در این استان فیلمهای شاخصی تولید شدهاست؛ آن سری فیلمهای داستانهای جزیره و قصههای کیش در هرمزگان فیلمبرداری شدند. خسرو سینایی جزیره رنگین را در جزیره هرمز ساخت. اژدها وارد میشود ساخته مانی حقیقی در جزیره قشم و دره چاهکوه یا دره ستارگان فیلمبرداری شد. فیلم گمشدگان محمدعلی سجادی در جزیرههرمز جلوی دوربین رفت. فیلم لنگرگاه کیومرث پوراحمد در بندرعباس فیلمبرداری شد.
گیلان (رشت)
این استان همراه دیگر مناطق شمالی یکی از محبوبترین لوکیشنهای فیلمسازان هستند و انواع و اقسام فیلمها و سریالها در آنجا تولید شدهاست؛ عباس کیارستمی سهگانه مشهور کوکر را در گیلان و در رودبار ساخت (خانه دوست کجاست؟، زیر درختان زیتون و زندگی و دیگر هیچ). صفی یزدانیان فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟ را در رشت و بندرانزلی ساخت. رسول صدرعاملی فیلم قربانی را در لاهیجان جلوی دوربین بردهبود. بهرام بیضایی، باشو غریبه کوچک را در گیلان ساخت. شهرام مکری ماهی و گربه را در دریاچه سقالسکار در حوالی رشت جلوی دوربین برد. ناهید، ساخته آیدا پناهنده در بندرانزلی فیلمبرداری شد و اینها تنها چند نمونه است و حتما خودتان آثار مهم و شناختهشده دیگری را در این زمینه به یاد دارید.
کرمانشاه
فیلم باد ما را خواهد برد به کارگردانی عباس کیارستمی در روستاهای سیاهدره و شاهپورآباد در بخش دینور و دهستان حر در کرمانشاه فیلمبرداری شد. همچنین فیلم دفاع مقدسی شورشیرین ساخته جواد اردکانی در استان کرمانشاه جلوی دوربین رفت.
همدان
فیلم پدران ساخته سالم صلواتی، جزو فیلمهایی است که در همدان فیلمبرداری شد. سریال علیالبدل ساخته سیروس مقدم هم در روستای ورکانه همدان جلوی دوربین رفت.
سمنان
یکی از مشهورترین و مهمترین فیلمهایی که در سمنان فیلمبرداری شد، روز باشکوه به کارگردانی کیانوش عیاری و بازی علیرضا خمسه است. فیلمی که تماما در بافت قدیمی این شهر فیلمبرداری شد.
بخشهایی از فیلم قسم ساخته محسن تنابنده هم در بسطام شاهرود استان سمنان جلوی دوربین رفت.
کردستان (سنندج)
در این سالها محمدحسین مهدویان، بخشهایی از ایستاده در غبار و درخت گردو را در کردستان جلوی دوربین برد. در سالهای گذشته هم بهمن قبادی، فیلمهای خود را در این منطقه میساخت؛ آثاری مثل زمانی برای مستی اسبها، آوازهای سرزمین مادریام.
البرز
چارلی در تهران (مهدی آقابابایی)، بیستویک روز بعد (محمدرضا خردمندان) و درساژ (پویا بادکوبه) از فیلمهایی هستند که در استان البرز و در کرج جلوی دوربین رفتند.
کهگیلویه و بویراحمد
فیلم «قصر شیرین» رضا میرکریمی در یاسوج و فیلم خروج ابراهیم حاتمیکیا در گچساران فیلمبرداری شدند که از شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد هستند.
یزد
نرگس آبیار فیلمساز یزدی، فیلم نفس را در ابرندآباد (شهرک شاهدیه) یزد فیلمبرداری کرد. فیلم مادری ساخته رقیه توکلی هم از جمله آثاری است که در یزد فیلمبرداری شدهاست.
خوزستان
جنوب کشور بهویژه استان خوزستان و شهرهای اهواز، آبادان، خرمشهر، اندیمشک، هویزه و... لوکیشن بسیاری از فیلمها و سریالهای مرتبط با جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بوده و هستند و معمولا این آثار بهجز شهرک سینمایی دفاع مقدس، در این مناطق هم جلوی دوربین میروند. بهجز این دسته از آثار نمایشی، فیلمها و سریالهایی هم هستند که با موضوعات دیگر از جمله سوژههای اجتماعی در مناطق جنوبی و در استان خوزستان ساخته میشوند.
یدو و ۲۳ نفر هر دو ساخته مهدی جعفری در آبادان هم جلوی دوربین رفتند. فیلم روز سوم محمدحسین لطیفی در خرمشهر ساخته شد. بخشهایی از یوسف هور به کارگردانی علیاصغر شادروان در منطقه هور خوزستان فیلمبرداری شد.
خاک سرخ ابراهیم حاتمیکیا، سرزمین خورشید احمدرضا درویش و گلهای گرمسیری محمدمهدی عسگرپور از جمله کارهایی هستند که در خرمشهر هم جلوی دوربین رفتهاند.
کیانوش عیاری هم فیلم آنسوی آتش را در زادگاهش اهواز ساخت. فیلم عروس آتش ساخته خسرو سینایی هم در اهواز و استان خوزستان فیلمبرداری شد.
انتهای پیام/