بررسی جایگاه کتاب در فرهنگ و حاکمیت اسلامی؛
پیشینه‌ی پُربار فرهنگی ما، یعنی شمار کتاب‌ها و کتابخانه‌ها و کتاب‌نگاران، و ظهور و وجود بزرگان و نام‌آوران و اهالی دانش و اندیشه و بینش در عرصه‌ی شکوفایی تمدن و گسترش فرهنگ مکتوب، ما را متقاعد می‌سازد که «کتاب» را یکی از برترین، زیباترین و مهم‌ترین تجلیات فرهنگی بدانیم و آن را از گران‌سنگ‌ترین پدیده‌ها و میراث بشری به شمار آوریم.

گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ مهدی مرادی: از آن‌جا که تغییرات اساسی و بنیادین در هر جامعه، وابستگی کامل به همه‌ی نهادهای فکری و فرهنگی آن جامعه دارد، و نیز به دلیل اهمیت کارایی و شدت تأثیرگذاری‌ای که در مسائل فرهنگی مشهود است، می‌توان به این درک و دریافت رسید که رهبران خردمند و جوامعِ خواهان پیشرفت و اعتلاء، همواره باید نگران اوضاع فرهنگی خود باشند؛ چه آن‌که هر تحول و جهش مطلوبی، در پرتو رشد فرهنگی حاصل می‌شود و به بار می‌نشیند.

در این برهه از زمان نیز، آنچه که در رأس همه‌ی عوامل و عناصر، حرکتی پایدار و پویا را برای تداوم شعور و شور اسلامی و انقلابی و استمرار نظام دینی ما ضروری می‌سازد، مسئله‌ی «فرهنگ» است؛ به‌گونه‌ای که باید گفت هرگاه بتوانیم به تبیین، تعمیق، تفسیرِ بسزا و تقویتِ شایسته‌ی مبانی این جبهه بپردازیم، کسب پیروزی و سرافرازی در سایر جبهه‌ها، برای ما سهولت و سادگی بیشتری خواهد یافت. اهمیت این مسئله هنگام افزایش خواهد یافت که به تهاجم فرهنگی گسترده‌ی همه‌ی دشمنان علیه خویش بیندیشیم و انواع دسیسه‌ها و توطئه‌های فرهنگی مخالفان جمهوری اسلامی ایران را مورد مداقه قرار دهیم.

خوشبختانه برخورداری فرهنگ ارزشمند ما از ریشه‌های قوی و مانا، نگرش‌ها و پویش‌های فرهنگی ما را قدرت و استحکام فزاینده‌ای می‌بخشد؛ زیرا ما با فرهنگی رشد کرده‌ایم که تمامی جلوه‌های افتخار آفرینَش، نمودهای راستین فرهنگیند. نخستین جلوه‌ی باشکوه چنین ارزشی را می‌توان در ابتدای برنامه‌های پیامبر عظیم‌الشان اسلام یافت، که رسالتش را با فرمانِ «خواندن» از سوی خداوند آغاز می‌کند و پی می‌گیرد. در همین فرهنگ مقدس است که خداوند یگانه، به قلم و حرمت آن سوگند یاد می‌کند و معجزه جاودانه‌ی آخرین سفير الهی را یک کتاب آسمانی تشکیل می‌دهد.

این نشانه‌های روشن، به افزوده‌ی پیشینه‌ی پُربار فرهنگی ما، یعنی شمار کتاب‌ها و کتابخانه‌ها و کتاب‌نگاران، و ظهور و وجود بزرگان و نام‌آوران و اهالی دانش و اندیشه و بینش در عرصه‌ی شکوفایی تمدن و گسترش فرهنگ مکتوب، ما را متقاعد می‌سازد که «کتاب» را یکی از برترین، زیباترین و مهم‌ترین تجلیات فرهنگی بدانیم و آن را از گران‌سنگ‌ترین پدیده‌ها و میراث بشری به شمار آوریم.

حال افتخار ما نیز در این است که فرهنگ باورهای دینی ما - یعنی آیین مقدس اسلام – مبتنی بر ارزش بینش و دانش و ارجمندی کتاب و نگارش است و خداوند منان معجزه‌ی ابدی آخرین و محبوب‌ترین فرستاده‌اش را یک «کتاب» قرار داده است. همچنین پیشینه‌ی فرهنگی ما و شمار کتاب‌ها و کتابخانه‌ها در عصر شکوفایی تمدن اسلامی و اهتمام دانشمندان اسلامی و ایرانی در پدید آوردن آثار ارزشمند و جهانی، همه و همه ناظر بر اهمیت کتاب و کتاب‌خوانی است.

سوگمندانه، با سهم سترگی که از این دیدگاه در تاریخ و فرهنگ و تمدن جهان داریم، و علی‌رغم وجود آثار برجسته‌ای که چونان خورشید در گستره‌ی کتاب‌های دنیا و بر چکاد آن‌ها می‌درخشند، جامعه‌ی امروزین ما هنوز بر پدیده‌ی شکوهمند کتاب و کتاب‌خوانی، به دیده‌ی یک نیاز مطرح دائمی نمی‌اندیشد و هنوز آمار کتاب و کتاب‌خوانی در جامعه‌ی ما اسف‌انگیز است.

به همین سبب، وظیفه‌ی همه‌ی افراد فرهیخته و همه‌ی نهادهای فرهنگی کشور است که در اشاعه، گسترش و تقویتِ هرچه بیشتر مسئله‌ی کتاب و کتاب‌خوانی اهتمام ورزند و در یک کلام، همه‌ی دردآشنایان و دل‌آگاهان به‌منظور بسیج همگانی برای گسترش فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی بپا خیزند، تا هنگامه‌ی خجسته‌ای پیش آید که در آن، «کتاب» همه‌جا، برای همه‌کس و در همه‌وقت به‌وفور یافت شود و مطرح باشد و نیز هیچ‌کس در هیچ‌جا، هیچ بهانه‌ای برای کتاب نخواندن نداشته باشد!

جایگاه کتاب در فرهنگ و حاکمیت اسلامی

اسلام، دین اندیشه و معرفت، دین دانش و کتاب و معنویت است؛ چنان‌که می‌توان گفت اصولاً آیین آسمانی ما، پرچم‌دار کتاب و کتاب‌خوانی در زمین است. اندکی تأمل و کاوش در لابه‌لای اوراق زرین تاریخ اسلام، این حقیقت را به‌روشنی می‌نمایاند. اینک ما وارثان نظام گران‌بها، فرهنگ پویا و تمدن والای اسلامی، تا چه میزان باید به برخورداری از آثار مکتوب، فزایندگی کتاب و گستردگی کتاب‌خوانی، دل‌خوش بداریم و بر خود ببالیم؟

رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابراز نگرانی از وضعیتِ کنونی کتاب و کتاب‌خوانی، یکی از دلایل لزوم رویکرد به کتاب و کتاب‌خوانی را پیشینه‌ی تفکر و حاکمیت اسلامی می‌دانند و می‌فرمایند:

  • «من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه‌ی خودمان می‌افتم، قلباً غمگین و متأسف می‌شوم. این به‌خاطرِآن است که در کشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلأ ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد. اگر به دلیل پرچم‌داری تفکر اسلامی و حاکمیت اسلام به‌حساب بیاورید. این معنا صدق می‌کند؛ چون اسلام به کتاب و خواندن و نوشتن، خیلی اهمیت می‌دهد. اگر هر منصفی به بیانات نبی مکرم اسلام و ائمه(علیهم‌السلام) و پیشوایان اسلام نگاه کند و ببیند که این‌ها در چه زمانی به کتاب و کتاب‌خوانی دعوت می‌کردند و فرامی‌خواندند، در همه‌ی افسانه‌ها از ذهنش شسته خواهد شد و خواهد فهمید که و دشمنان اسلام راهی جز این نداشتند که افسانه‌های کتاب‌سوزی و کتاب‌ستیزی را بر سر زبان‌ها بیندازند؛ چون اسلام پرچم‌دار کتاب‌خوانی است.»[1]

ایشان سپس با استناد به تاریخ، از حضور خجسته و پرتوافشانی‌های آثار گران‌سنگ اسلامی یاد می‌کنند و با اشاره به اشتیاق و اقبال غیرمسلمانان به بهره‌وری از این گنجینه‌های شکوهمند، خاطرنشان می‌سازند که جاذبه‌ی شورانگیز کتاب و بالندگی دانش و فرهنگ و کتاب‌خوانی در آغازین سال‌های حیات فرخنده‌ی اسلام، چنان دامنه‌ی گسترده‌ای یافت که تأثیر آن تا قرن‌ها تداوم داشت:

  • «آن کسانی که منتقدانِ امروز جمهوری اسلامی خودشان را مقلدان آن‌ها می‌دانند. کجا بودند که ببینند کتاب‌های اسلامی، اقطار جهان را در حد همت ملت‌ها گرفته بود؛ یعنی هر ملتی که همت بیشتری داشت، از کتاب‌های اسلامی بهره‌ی بیشتر می‌برد. کشیش‌های نصرانی که اهل کتاب و کتاب‌خوانی بودند آن‌هم نه در کلیساها، بلکه در دیرها که مرکز تعلیم و تعلم و تربیت علمی مسیحیت محسوب مي‌شد – کتابخانه‌هایشان مملو از آثار اسلام بود. البته آن روز این‌ها ممنوع می‌کردند که کشیش‌های جوان این کتاب‌ها را نخوانند. این‌ها جزو مسائلی است که آثار تاریخی به آن گواهی می‌دهد و اگر کسی مطالعه و تأمل کند. شواهدش را پیدا خواهد کرد.»[2]

روشن است که چنین رویکردی، به انگیزه‌ی خواست‌ها با عملکردهای تنی چند از حکمرانان نبود؛ بلکه ریشه در مبانی اسلامی داشت و نشئت‌گرفته از تلاش‌های ارزشمند پیامبر گرامی ما، و مددکاری یاران وی و بزرگان اسلام بود:

  • «آن کسانی که منتقدان امروز جمهوری اسلامی مقلدان آن‌ها هستند، کجا بودند که ببینند اسلام پرچم‌دار دانش بود؛ آن‌هم نه در دوران حضور پیامبر و امیرالمؤمنینِ ناطقِ به نهج‌البلاغه، بلکه در روزگاری که خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس بر سر کار بودند؛ يعني دورانی که ما آن را دوران انحطاط اسلام به‌حساب می‌آوریم. ضرب دست پیامبر و امیرالمؤمنین و بزرگان اسلام درزمینه‌ی کشاندن مردم به سمت فرهنگ و کتاب‌خوانی، آن‌چنان بود که تا چهار، پنج قرن تأثیر خودش را داشت؛ والا این‌طور نبود که بگوییم این کار، هنرِ مثلاً مأمون یا معتصم یا امثال این‌ها بود؛ نخیر، مسئله به مبانی اسلامی برمی‌گردد. ما امروز می‌خواهیم آن حکومت و آن نظام و آن فرهنگ و آن تمدن را در کشورمان پیدا و محقق کنیم؛ پس باید به «کتاب» اهمیت بدهیم.»[3]

جایگاه کتاب در فرهنگ ایرانی

اگر تنها از بُعد ملی هم به مسئله بنگریم، گرایش به کتاب و کتاب‌خوانی را - تا حدودی پیش از پذیرش اسلام، و بسیار گسترده‌تر و پردامنه‌تر پس‌ازآن -در میان مردم فهیم میهن‌مان به‌خوبی می‌بینیم. براین‌اساس، توجه عمیق به کتاب و کتاب‌خوانی، از این دیدگاه نیز اهمیت ویژه‌ای می‌یابد:

  • «اگر از جنبه‌ی اسلامی و اسلامی‌گری به‌کلی منصرف بشوید و بگویید ما ایرانی هستیم و کاری به اسلام نداریم، بازهم باید به این نامه را برای قضیه اهمیت بدهید؛ چون ایران - حداقل در قرن‌های بعد از پیروزی اما همیشه با اسلام مهد تمدن و فرهنگ و تولید کتاب و محل اوج اندیشه‌ی انسانی بوده است. حالا قبل از پیروزی اسلام، کم‌وبیش چیزهایی از آن زمان گفته و نقل می‌شود؛ اما آن چیزی که ما به‌طور مسلّم و محقق و دانسته می‌دانیم، متعلق به بعد از اسلام است؛ اگرچه قبل از اسلام هم بعضی از آثار و نشانه‌ها، گرایش ایرانی را تا آن‌قدری که سقف محدود حکومت‌های استبداديِ آن روز اجازه می‌داده که استعدادها رشد کند به فرهنگ و کتاب و کتاب‌خوانی نشان می‌دهد. پس، از جهت ایرانی بودن هم که شما نگاه کنید. جا دارد که ما به کتاب بپردازیم.»[4]

جایگاه کتاب در دفاع ملی

بدیهی است در جهانی که استکبار بر آن چنگ و دندان می‌ساید، ملت‌های آزاد و مستقلی چون ما، باید به همه‌ی وسایل دفاعی تجهیز شوند. به‌ویژه در این روزگار که ناکارایی شیوه‌های نظامی، اقتصادی و سیاسی در به‌زانو درآوردن امت مسلمان و قهرمان ایران، تجربه‌ی تلخ مستکبران است، کدام وسیله‌ی دفاعی را قاطع‌تر و مؤثرتر از دانایی و هوشیاری و فرهنگ می‌توان سراغ گرفت؟ بنابراین، از این دیدگاه نیز «کتاب» جایگاه والا و تعیین‌کننده‌ای را داراست:

  • «اگر ازاین‌جهت هم حساب کنید که امروز این ملت، ملتی است که در دنیا دچار ستم‌های ناشی از اعمال غرض قدرت‌های استکباری جهان است، پس باید از خودش دفاع کند، کدام دفاع ملی است که و در درجه‌ی اول متکی به فرهنگ و آموزش و بینش و دانش نباشد؟ پس، بازهم به «کتاب» برمی­گردیم. یعنی شما از هر طرف که بچرخید مجبورید به کتاب اهمیت بدهید. من تعجب می­کنم که چرا ما ر ا به­عنوان دولت جمهوری اسلامی، آن مقداری که به کتاب اهمیت می­دهیم، ده برابر آن را اهمیت نمی­دهیم؟!»[5]

بنابراین

کتاب باید والاترین جایگاه را در گستره‌های فردی و اجتماعی دارا باشد؛ حال آن‌که سوگمندانه و به دلایلی گوناگون، اکنون کتاب از چنین موقعیتی به شما بستگی در جامعه‌ی ما برخوردار نیست و هنوز مطالعه به­عنوان یک نیاز دائمی برای همگان مطرح نیست. این مسئله، با توجه به­ چنان پیشینه­ی درخشان و درک ضرورت­ها و نیازهای این زمان، درخور تأمل فراوان است و بازنگری آن باید از اولویت­های زندگانی ما باشد.

عنایت به این مهم، به­ ویژه با اهتمام و تأكیدی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به­ طور مداوم درزمینه‌ی رشد و گسترش فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی در جامعه دارند، از یک­سو، و اهمیت «نگرش­های موضوعی» و پرداختن به آن­ها از سوی دیگر، سبب شد تا به این موضوع مهم پرداخته شود. امید است که اهتمام مسئولین ذی‌ربط در امر کتاب و همه‌ی متولیان فرهنگی، اندیشه‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی را دستمایه‌ی اندیشیدن هرچه بیشتر  خود قرار دهند و شور تا با اقدامات و فعالیت‌های سنجیده رغبت به مطالعه را در دل‌های همگان برانگیزاند و به زدودن گرد فراموشی یا غفلت از چهره‌ی کتاب و کتاب‌خوانی مدد برسانند، چندان‌که کتاب هماره بر چکاد اندیشه‌ها و دل‌ها بدرخشد و پیوسته بر ستیغ زندگانی در تجلی و نورافشانی بماند.

 

[1]  بیانات در دیدار با دست‌‎اندرکاران برگزاری هفته کتاب 30/07/1375

[2]  بیانات در دیدار با دست‌‎اندرکاران برگزاری هفته کتاب 30/07/1375

[3]  بیانات در دیدار با دست‌‎اندرکاران برگزاری هفته کتاب 30/07/1375

[4]  بیانات در دیدار با دست‌‎اندرکاران برگزاری هفته کتاب 30/07/1375

[5]  بیانات در دیدار با دست‌‎اندرکاران برگزاری هفته کتاب 30/07/1375

ارسال نظر
captcha