فرهنگ ملک طلق مردم است؛
مدل اداره مردمی، یک بدیل و جانشین برای کلیت دولت ملی نیست بلکه راهی برای اداره بهتر امور توسط دولت ملی است. می‌توان گفت که حاکمیت در قبال کار مردمی، نقش پشتیبان، بسترساز و تاحدودی ریل‌گذار را دارد اما کاری که جمعیت زیاد دارد و از نیروی داوطلب استفاده می‌کند، لزوماً مردمی نیست بلکه کار مردمی ضد بوروکراسی است و در آن مردم سیاهی لشگر نیستند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ در مباحث پیشین به این پرداخته شد که تعریف کار مردمی چیست و نسبت آن با الگوی دولت ملت و آینده آن در ساخت سیاسی جهان چگونه است. اکنون و به جهت وضوح بیشتر خود صورت مسئله، برآنیم تا نسبت آن با برخی مفاهیم مرتبط همچون تشکیلات، حاکمیت و... را مشخص کنیم، طبیعتا در این راه به تعدادی حرکت های مردمی شاخص نیز مراجعه ای داشته تا در نهایت بتوانیم بگوییم که چه کاری، کار مردمی هست و چه کار مردمی نیست.

مدل حل مسئله مردمی در بستر دولت های ملی

همانطور که در مطلب قبل گفته شد، بشر ناچار از نوعی حاکمیت بوده و تمام اتفاقات گفته شده نشان از کاهش گستره نفوذ، قدرت و تسلط دولت هاست، لذا مدل اداره مردمی را نباید به عنوان یک بدیل و جانشین برای کلیت دولت ملی دانست بلکه این مدل راهی برای اداره بهتر امور توسط دولت ملی است. حرکت های مردمی به نحو قطع بدون همراهی مجموعه حاکمیت، نمی توانند گستره چندانی به دست اورند، همراهی حاکمیت به نفوذ آنها ضریب داده و همچنین ممانعت های حاکمیت می تواند آنان را ناکام بگذارد. البته خود دولت ها نیز به این موضوع وقوف داشته که آنها برای مقابله با حرکت های مردمی قدرت محدودی دارند. به نحو کلی می توان گفت که حاکمیت در قبال کار مردمی، نقش پشتیبان، بستر ساز و تا حدودی ریل گذار را دارد.

شاخص های کار مردمی

برای مشخص تر شدن تصویر کار مردمی، ابتدا نگاهی به برخی مدل های کار مردمی می اندازیم:

الف: کمیته انقلاب اسلامی: با پیروزی انقلاب اسلامی، مشکلات فراوانی در سد راه آن پدیدار شد، درگیری های مسلح با بقایای رژیم شاه، درگیری های سیاسی داخلی با طرفداران بنی صدر و در نهایت مسئله منافقین و ترور های کور دهه شصت همگی از بحران های چند سال ابتدایی انقلاب بود. از طرف دیگر اسلحه های موجود در دستان مردم خود می توانست بحران آفرین باشد، لذا در همان روز های ابتدایی انقلاب با فرمان حضرت امام خمینی(ره) دستور تشکیل کمیته های انقلاب صادر شد. طبق این فرمان همه مردم اسلحه های خود را به مساجد تحویل داده و هر مسجد تحت اشراف امام جماعت خود و با کمک مردم تبدیل به پایگاهی برای حفظ امنیت می شد. معضل جدی کمیته دراین برهه، فقدان دانش نظامی، کار با اسلحه و... توسط مردم بود که این مهم با به کار گیری  تعدادی از پرسنل انقلابی ارتش و آموزش نیرو های مردمی جبران شد و ظرف مدت محدودی چندین هزار پاسدار آموزش دیده، با کارت شناسایی به وجود آمد. این تشکیلات در ادامه کارآیی خود را در بحران های مختلف از جمله مهار ترور های خاموش منافقین نشان داد.[1]

ب: جشنواره عمار: نمونه های شاخص کار مردمی در ابتدای انقلاب فراوانند، اما جشنواره عمار را در این بخش به این دلیل قرار داده ایم که نشان داده شود این مدل تنها متعلق به ابتدای انقلاب نبوده است. جشنواره عمار، نمونه موفق رشد و پرورش استعداد های مردمی در زمینه فیلم و مستند است. تمام مراحل این جشنواره، از تهیه آثار تا اکران ها همگی توسط خود مردم و به نحو خودجوش انجام می شود.[2]

ج: طرح شهید سلیمانی: یکی از مشکلاتی که می تواند به گسترش بیشتر بیماری کرونا کمک کند، بحران آگاهی است. متاسفانه امروزه و با گذشت یک سال از بیماری نیز اطلاعات عمومی مردم در خصوص این ویروس پایین است. از طرف دیگر گاهی با وجود اطلاعات کافی، فقدان نظارت منجر به سستی اشخاص و صنوف می شود. طرح شهید سلیمانی با آموزش نیروهای بسیج هر محله، آمار مبتلایان را در اخیتار آنان قرار داده تا با تلفن های هر روزه، اطلاعات لازم را به آنها آموزش داده و در صورت نیاز به دریافت خدمات تخصصی تر، متخصصین مربوطه را به آنها متصل کنند. این طرح همچنین وظیفه نظارت بر صنوف هر مرحله را به عهده دارد.[3]

اکنون و پس از بیان سه مورد از کار مردمی، آن هم در سه حوزه متفاوت امنیت، فرهنگ و بهداشت، نوبت به این پرسش می رسد که کار مردمی چه نیست؟ و کار مردمی چه هست؟

کار مردمی چه نیست؟

۱: کاری که جمعیت زیاد دارد لزوما مردمی نیست: اولین چیزی که  با شنیدن کار مردمی به ذهن می آید آن است که اگر کاری جمعیت زیادی را دور خود جمع کند مردمی است، این تصور، تصور اشتباهی است. کار مردمی ممکن است که توسط جمعیت زیادی انجام شود اما هرجا جمعیت زیادی جمع شد، نمی توان ادعای کار مردمی داشت.

۲:استفاده از نیروی داوطلب مردمی، کار مردمی نیست: اگر اداره ای و یا سازمانی برای پیشبرد اهداف خود، ولو آنکه آن هدف جنبه عمومی داشته و منفعت شخصی در آن لحاظ نشده است، فراخوان عمومی داده و از نیروی داوطلب مردمی استفاده کند، آن کار را نمی توان کار مردمی دانست.

کار مردمی چه هست؟

حال این سوال مطرح می شود که پس کار مردمی چیست؟ در اینجا لازم است تا نگاهی به ویژگی های کار مردمی بیندازیم:

۱: کار مردمی ضد بوروکراسی است: ضد بورکراسی بودن به معنای فقدان تشکیلات نیست بلکه مراد نفی روحیه اداری، مرکز محوری افراطی و ساختار های پیچیده و بی حاصل و در عین حال وجود تشکیلات چابک است، طبیعتا مقایسه جشنواره عمار و دیگر مصادیق ذکر شده با همتایان دولتی خود یعنی جشنواره فجر، سازمان اطلاعات و نیروی انتظامی و ... نمایانگر سبک مطلوب از تشکیلات و سازماندهی است.

۲: در کار مردمی، مردم سیاهی لشگر نیستند: چنانچه جمعیت حاضر شده در میدان، به نحو خودجوش، ایثارگرانه، با دغدغه های مشرک و از همه مهم تر به نحو «کنشگر فعال» گرد یکدیگر جمع شده باشند، ما می توانیم آن فعالیت را مردمی بدانیم.

مردمی زدایی، آفت فرهنگ کشور

به نحو قطع نمی توان مردمی سازی و یا بستر سازی برای ورود مردم به صحنه رابه عنوان نسخه نهایی تمام درد ها تجویز کرد، به فراخور موضوع، نیاز به درصدی از ورود مردم وجود دارد و چه بسی در برخی از عرصه ها، ورود مردم از اساس یا ممکن نبوده و یا مطلوب نباشد. اما در خصوص فرهنگ سخن دیگری وجود دارد، فرهنگ برآید نظرگاه های خود مردم بوده و سازنده اول و آخر آن خود مردم هستند، هرچند که جریان های دیگر همچون دولت ها، رسانه ها و شخصیت های مرجع تا حدودی فرهنگ ساز بوده، اما جدی ترین عنصر فرهنگ ساز خود مردم هستند، لذا تمام همت حاکمیت در این زمینه، لازم است صرف بستر سازی حضور مردم در عرصه فرهنگ شود. متاسفانه باید گفت که طی چند دهه اخیر به سمت حاکمیتی سازی و انحصار فرهنگ در دست جریان های خاصی حرکت کرده ایم. برای وضوح بیشتر مسئله لازم است به مقایسه ای اشاره کنیم؛ مراسم عظیم عزاداری امام حسین(ع) را به یاد بیاورید، به نحو قطع مردمی ترین مراسم دینی که فرهنگ کشور را از چندین قرن قبل درگیر خود ساخته همین مراسمات است. برگذاری خودجوش، همگانی، آمیخته با ایثار و در عین حال بدون هیچ گونه تکلف سازمانی، اضافه کنید بر عزاداری محرم، مسئله اربعین و پیاده روی آن در چند سال گذشته، بازیگرانی که این صحنه های عظیم را خلق می کنند، تک تک زائران پیاده آن هستند، نقش حاکمیت ها در این مسیر تنها می تواند در حد بستر سازی و حفظ امنیت باشد. این اراده مردمی برای خلق صحنه ای پرشور، گاه به قدری مواج بوده که تصمیمات دولت هارا به هم می رید، مانند حضور پر شور مردم در مرز ها و تصمیمی که دولت به اجبار برای لغو روادید گرفت. حال در نقطه مقابل متاسفانه آفت مراسمات دهه فجر انقلاب اسلامی، دولتی کردن آن شده است. هر ارگان دولتی، تقریبا از قبل بودجه ای را برای این مراسمات در نظر گرفته، اقدام به برگزاری مراسمات مختلف می کند، آفت این شرایط خود را در ایام کرونا اینچنین نشان می دهد، مردم در حالی که تمام تلاششان را در ماه محرم و برای حفظ عزای امام حسین با رعایت پروتکل ها کردند، اما در دهه فجر اقدام خاصی صورت نگرفت.

/انتهای پیام/

 

[1] مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات عمید زنجانی؛ ص 271

[2] https://b2n.ir/k03229

https://b2n.ir/x31997

[3] https://b2n.ir/871719

https://b2n.ir/k51765

ارسال نظر
captcha