گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ باوجود تاکید مسئولین نسبت به موضوع زنان سرپرست خانوار و اختصاص بودجه سالانه، هنوز بانک اطلاعات جامع و مخاطب شناسی دقیقی از این زنان در کشور وجود ندارد. این خلا، سیاستگذاری و برنامهریزی موثر را دچار مشکل میکند. همچنین از سویی با آمدن کرونا مشکلات بیشتری برای این زنان ایجاد شدهاست. به طوری که نگهداری فرزندان آنان به دلیل تعطیلی مدارس و مهدکودکها به مشکل برخوردهاست. علاوه بر این مشکلات شغلی و ناامنی شغلی نیز در این دوران بیشتر از قبل گریبان گیر آنها شدهاست.
در این جهت یکی از گزارشهای اندیشکدههای آمریکا را که به همین موضوع پرداختهاست، بررسی میشود. باید توجه داشت که تعریف زن سرپرست خانوار در این گزارش با تعریفی که در ایران معیار است، تفاوتهایی دارد. این گزارش از جهت شاخصهای کمی و کیفی و توصیههای سیاستگذارانه دارای اهمیت است.
مسئله زنان سرپرست خانوار، همیشه در شعارهای سیاستمداران وجود داشتهاست. حتی برای این زنان ردیف بودجه تعیین شدهاست و قوانین زیادی در حمایت از آنان وجود دارد. همچنین در برنامه توسعه ششم نیز در ماده ۸۲ به زنان سرپرست خانوار پرداخته شدهاست.
با این وجود، آمار زنان سرپرست خانوار در سالهای اخیر بالا رفته و از سوی دیگر مشکلات متعدد آنان هنوز پابرجا است؛ بنابراین باید بررسی کرد که چرا با وجود شعارهای بسیار درباره این زنان و اختصاص بودجه به آنان وضع نسبتا مطلوبی برای آنان ایجاد نشدهاست.
یکی از مشکلات بزرگ در خصوص زنان سرپرست خانوار، خلا اطلاعات کمی و آمار دقیق است. با وجود آنکه در گزارشهای متعدد، تعداد این زنان گفته میشود، به صورت جزئی و دقیق آمار وجود ندارد. آمار تنها به صورت اینکه در کشور و اختصاصا در هر شهر چه تعداد زن سرپرست وجود دارد، موجود است.
فقدان اطلاعات کمی در سیاستگذاری و به خصوص در اختصاص بودجه، مشکل آفرین است. علاوه بر این وضعیت این زنان به صورت کیفی نیز مشخص نیست. تنها دستهبندی موجود از این زنان براساس وضعیت تاهلشان است. به صورتی که به چهار گروه: زنانی که همسرشان زنده است، اما به دلیل بیماری یا اعتیاد نمیتوانند سرپرست خانواده باشند، دوم زنانی که همسرشان فوت شدهاست، سوم زنانی که طلاق گرفتهاند و چهارم زنانی که مجرد هستند و ازدواج نکردند، دستهبندی میشوند.
علاوه بر نبود اطلاعات کمی دقیق، در اطلاعات کیفی و شاخصهای ارزیابی کیفی نیز خلا وجود دارد. برای مثال وضعیت مسکن و اشتغال این زنان به طور دقیق مشخص نیست. این ابهام در خصوص وضعیت زنان سرپرست خانوار و نداشتن اطلاعات درباره مشکلات آنان به صورت جزئی، باعث میشود که در فرایند سیاستگذاری مشکل اصلی گروههای مختلف زنان سرپرست خانوار فهم نشود. در نتیجه سیاستگذاری دقیق انجام نمیشود؛ بنابراین نبود اطلاعات درست و دقیق در خصوص زنان سرپرست خانوار، یکی از عوامل مهم و ابتدایی است که باعث سیاستگذاریهای ناصحیح میشود. به همین دلیل در وضعیت این زنان، تغییر محسوسی به وجود نمیآید. بنابر گفتههای خود معاونت زنان ریاست جمهوری و فراکسیون زنان مجلس یازدهم این خلا اطلاعاتی در کشور وجود دارد. به همین دلیل تنها به سیاستگذاری در خصوص زنان سرپرستی که تحت نظر کمیته امام خمینی و بهزیستی هستند، پرداختهمیشود و سالانه بودجهای برای آنان اختصاص مییابد.
برای درک بهتر از اهمیت بانک اطلاعات در ادامه گزارشی از یک اندیشکده آمریکایی در خصوص زنان سرپرست خانوار آن کشور بررسی میشود. (توجه: تعریف زن سرپرست خانوار در این گزارش با تعریفی که در ایران است، تفاوتهایی دارد، این گزارش از جهت شاخصهای کمی و کیفی و توصیههای سیاستگذارانه اهمیت دارد) در گزارش این اندیشکده، آمار دقیقی از زنان سرپرست خانوار در کشور آمریکا ارائه دادهاست. تفکیک و گروه بندی این زنان به لحاظ قومی و نژادی صورت گرفته و سپس وضعیت شغلی آنان بررسی شدهاست. برای مثال درصد مادران نان آور سیاهپوست، سفید پوست، لاتینی به طور دقیق مشخص شدهاست. این آمار به صورت جزئیتر در هر ایالت نیز مورد بررسی قرار گرفتهاست.
همچنین در این بررسی به درصد اشتغال این زنان و کمترین و بیشترین دستمزدها نیز پرداختهاست. کلمبیا بیشترین درصد و ایالت یوتا کمترین درصد مادران سرپرست خانوار را داراست. همچنین فراوانی انواع نژادها و قومیتها نیز در هر ایالت سنجیده شدهاست.
نکته حائز اهمیت در این گزارش توجه به وظایف دوگانه این زنان است. آنان هم در خانه باید به تربیت فرزندان و امور خانه بپردازند و هم باید در بیرون از خانه مشغول کار باشند. همچنین درصد زمانی که برای این کارها باید اختصاص دهند نیز در مقایسه با مردان سنجیدهشدهاست. در نتیجه به این دو مسئولیت که به سلامت جسم و روان آنان آسیب وارد میکند نیز اشاره میکند.
همچنین کار این زنان معمولا تمام وقت بوده و در سطح کارهای خدماتی پایین است. همین مسئله باعث شدهاست، زمان زیادی از خانه دور باشند. علاه براین درآمد مناسبی نداشتهباشند. در این گزارش به شرایط کرونا و پیامدهای آن نیز اشاره شدهاست. تعطیلی مهدکودک و مدارس، باعث اضافه شدن مشکل دیگری برای این زنان شدهاست. تعطیلی کارهای خدماتی و بیکارشدن عدهای از این زنان تاثیرات مخربی را به وجود آوردهاست.
در پایان و پس از برشمردن مشکلاتی که برای این زنان به دلیل همهگیری کرونا دوبرابر شدهاست، به توصیههایی در جهت حل این مشکلات پرداختهاست. این توصیهها عبارتاند از: افزایش حداقل دستمزد، رفع شکاف دستمزد جنسیتی، مرخصی با حقوق و استحقاقی در شرایطی که خانواده این زنان بیمار هستند و مسئولیت مراقبت از آنان را دارند، مطمئن شدن از اینکه برای همه والدین مراقبت با کیفیت از کودکان در دسترس و قابل تهیه است.
به خوبی قابل مشاهدهاست که آمار دقیق، پیمایش گسترده و مخاطب شناسی از زنان سرپرست خانوار که طیف گستردهای هستند، کار پیشنهاد و سیاستگذاری را آسان کردهاست. از سوی دیگر در این سیاستگذاریها به خوبی مشکلات مالی و نقش مادری این زنان را مورد توجه قرار دادهاند. به خصوص در شرایط همهگیری کرونا که بسیاری از خدماتی که قبلا وجود داشت، تعطیل شدند و از لحاظ امنیت شغلی در خطر هستند؛ بنابراین باید گفت برای اقدام موثر در خصوص زنان سرپرست خانوار و برون آمدن از شعار و حرف، در وهله اول نیاز است که بانک اطلاعاتی جامعی درباره این زنان در کشور به وجود آید. در کشور آمریکا برحسب جامعه و ساختار اجتماعی، زنان سرپرست خانوار شناسایی و گروهبندی شدند. در ایران نیز براساس ساختار اجتماعی و فرهنگی مخصوص خود نیاز است به شناسایی و نیازسنجی بپردازند. در وهله بعد نیاز است نگاه سیاستگذارانه حاکم در جهت توانمندسازی این زنان و توجه به نقش مادری آنان باشد. نگاه حمایتی صرف و عدم توجه به اینکه آنان نقش مادری را نیز به عهده دارند، نمیتواند به صورت همهجانبه مشکلات آنان را حل کند.
/انتهای پیام/