مجری برنامه «کودتای ۹۹» گفت: در این سبک برنامه تلاش کردیم کودتا را از منظر رسمی و تاریخ نگاری انقلاب تبیین کنیم که دو نفر بیایند و با هم افزایی، منطقی را به جامعه ارائه داده و اطلاعات خوبی به مردم منتقل کنند.
به گزارش«سدید»؛ در این چند ساله برنامه‌های تاریخی بسیاری در تلویزیون تهیه و تولید شده است که هرکدام برهه خاصی از تاریخ معاصر را مورد بررسی قرار دادند. اما تا به حال درباره موضوع کودتا برنامه‌ای روی آنتن نرفته بود.

«محمدرضا کائینی» نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، برای اولین بار اجرای برنامه‌ای تاریخی را برای شبکه افق سیما به عهده داشت. برنامه‌ای به نام «کودتای ۹۹» که به بررسی تحلیلی جریان کودتا در صدمین سالگرد این اتفاق تاریخی با حضور دو کارشناس پرداخت.

با کائینی درباره اجرای برنامه‌های تاریخی و لزوم پرداخت تلویزیون به این مضامین گفتگو کردیم.


**اجرای برنامه «کودتای ۹۹» اولین اجرای شما در تلویزیون است؟
-در اجرا بله. اما در برنامه‌های مختلفی به عنوان کارشناس حضور داشتم. در این برنامه هم علاقه‌ای به اجرا نداشتم، اما وقتی متوجه شدم موضوع از نظر تاریخی مهم است و دوستان هم استدلال آوردند که غیر از تو کسی برای اجرای این برنامه مناسب نیست و با توجه به اینکه این اجرا تسلط بر مسائل تاریخی را می‌طلبید در هر حال خطر کرونای انگلیسی و سایر موارد را به جان خریدیم و اجرای این برنامه را قبول کردم.

چون در همین روز‌های صدمین سالگرد کودتای رضاخان کار‌های دیگری داشتم و ترجیح می‌دادم بیشتر بنویسم و در کنگره‌ها و محافلی که برگزار می‌شد، سخنرانی کنم، اما در نهایت دیدم که از طریق برنامه تلویزیونی مخاطب بیشتری خواهیم داشت و حرفمان را به گوش عده بیشتری خواهیم رساند.

**موضوع اصلی این برنامه درباره صدمین سالروز کودتای رضاخان بود که پیش از این دستمایه فراوانی برای شبکه‌های خارجی بود، ولی تلویزیون ما درباره آن تولید محتوای زیادی نداشت. چه شد تصمیم گرفتید درباره این موضوع مناظره برگزار کنید؟
-در ۱۵ سال اخیر تبلیغات خیلی متراکم و مستمر و در عین حال پوچ و غیر علمی درباره رضاخان هم در رسانه و هم در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاده بود و در این باره کار منسجمی نیز صورت نگرفته بود. خیلی‌ها طالب این بودند که ما منطق خودمان را به شکل مستدل و روشن در این زمینه تبیین می‌کنیم. ضرورتی که موجب شد من این کار را بپذیرم این است که قدمی در جهت روشن شدن ماجرا برای مردم به همه فهم و ساده، اما متکی بر استدلال و اسناد برداشته می‌شود.

تصورم این است در این چهار برنامه‌ای که اجرا شد، تقریبا مخاطبی که حتی مطالعه‌ای هم در این زمینه ندارد یک شمایی از موضوع به دستش می‌آید و دست کم سرنخ‌هایی به دست خواهد آمد که منطق طیف فکری ما را در اینباره متوجه شود. از طرفی برایم عجیب بود که امسال سلطنت طلب‌ها با وجود اینکه مناسبت مهمی را پشت سر گذاشتند، اما عملا منفعل و نظاره گر بودند. هرچند قضای آن را طیف‌هایی موسوم به اصلاح طلب به جا آوردند و به تفصیل در مدح کودتای رضاخان صحبت کردند

** فکر می‌کنید تولید این برنامه‌ها و پخششان از تلویزیون چقدر در روشنگری به ویژه برای نسل جوان تاثیر دارد؟
-متاسفانه معتقدم صداوسیما آنطور که باید و شاید به تاریخ اهمیت نمی‌دهد و ما برنامه تاریخی به هنگام و به روز و مخاطب پسند و خصوصا جوان پسند، بسیار کم داریم. در صورتیکه طرف مقابل خیلی از تحریف‌ها و مسائل موهوم و غیر مستند را در ظرفی بسیار زیبا و جوان پسند تحویل مخاطب می‌دهد و ما این عرصه را به حال خود رها کرده ایم. اگر کسانی هم هستند که در این زمینه صحبت می‌کنند و به شبهات پاسخ می‌دهند، معمولا خودجوش و با علاقه شخصی این کار را انجام می‌دهند.



** یعنی غیر از صداوسیما هیچ ارگانی نیست که باعث انسجام بین این نیرو‌ها شود و کار منطقی‌تر و با نظم بیشتری پیش رود؟
-به طور مشخص این خلا در صداوسیما هم وجود دارد و اگر شما در شبکه‌های مجازی یا تلویزیون‌ها دقت کنید، غیر از جنبه‌های هنری و موسیقی که جزو کارشان است و یک عده را هم به شبکه‌های فارسی زبان جذب می‌کند، بخش اصلی کارشان صحبت درباره تاریخ است. یعنی این‌ها هر حرفی را هم که می‌خواهند بزنند با پیش کشیدن گذشته است و ما متاسفانه از این ظرفیت غافل هستیم و به آن نسبتا بی توجهیم. ارجاعات تاریخی معمولا برای مخاطبان جذاب است. برای مثال بنده اینستاگرام کوچکی دارم، اما برخی اوقات که درباره تاریخ چند خطی می‌نویسم، به طور نسبی می‌بینم که مردم به آن توجه نشان می‌دهند.

**یعنی مردم به تاریخ و کشف حقیقت علاقه دارند؟
-بله. به هر حال در میان انواع گونه‌های تولیدات فرهنگی، برای مردم تاریخ جذاب‌ترین است. برای مثال کتاب‌های تاریخی خوبی که در بازار است، فروش مناسبی دارد و برنامه‌های تاریخی تلویزیون اگر درست و جذاب و با بهره گیری از تصاویر آرشیوی منتشر نشده ساخته شوند، بیش از سایر گونه‌ها مخاطب خواهند داشت. همچنین صفحات تاریخی روزنامه‌ها و مجازی سایت‌ها نیز اگر تولید جذابی هم داشته باشند، بخش تاریخ پربیننده‌ترین بخش آنهاست. این ظرفیت جذابی است که تا به حال متاسفانه صداوسیما به آن توجه چندانی نکرده و برای جبرانش باید فکری کرد.

** به نظر شما چرا این اتفاق رخ داده است؟
-خیلی عادت به نیت خوانی ندارم. شاید تصورشان این است که نیاز‌های روز از جمله نیاز‌های سیاسی، اولویت بیشتری دارد یا گونه‌های دیگر تولید شاید تفوق داشته باشد بر این شکل تولید برنامه. اما عملا می‌بینیم که برنامه‌های تاریخی در حاشیه هستند و جذاب هم نیستند و از آرشیو نیز استفاده درستی نمی‌شود و در کل برای ساخت شان هزینه صورت نمی‌گیرد. این غفلت می‌تواند برای ما خسارت بار باشد. چرا که اگر ما خودمان درباره تاریخ روشنگری نکنیم یک عهده آن طرف آب با غرض ورزی خودشان این کار را می‌کنند.

** که البته این اتفاق افتاده است.
-بله متاسفانه شاهدیم حدود یک دهه قبل همین مستند رضاشاه با چه تحریف‌ها و سرهم بندی هایی، با فیلم‌هایی که ظاهرا از آرشیو صداوسیما بیرون برده شده بود، ساخته‌شد. گرچه الان مطالب آن مستند تماما جواب داده شده و شاید گره‌هایی که در ذهن مخاطب ایجاد کرده بود تقریبا باز شده است، اما وقتی اراده جدی برای تبیین وقایع تاریخی آنهم نه به شکل انفعالی که آن‌ها یک مستند بسازند و ما در جوابشان یک مستند بسازیم، بلکه به شکل نیازسنجی شده و دقیق و جذاب این کار صورت نگیرد، همچنان این خلا وجود خواهد داشت.

** قرار است این برنامه‌های تاریخی به طور سلسله وار ادامه داشته باشد؟
-خودم بیشتر علاقه مندم که یک طرف مناظره باشم. چون دیدگاهی برای خودم دارم و بی طرف نیستم. در این سال‌ها هم در دو مناظره حضور داشتم که به شدت هم دیده شد. مخصوصا مناظره‌ای که در برنامه حالا خورشید رضا رشیدپور داشتم.




** فرم ساختاری این برنامه مناظره است. اداره کردن دو سمت مناظره قطعا برای شروع کار ساده‌ای نیست. آیا در گذشته این شکل از برنامه را تجربه کرده بودید؟
-البته من اسمش را مناظره نمی‌گذارم و اگر هم مناظره بوده در سطح حداقلی بوده است. چون این برنامه طوری طراحی شده بود که مهمان‌ها در کلان موضوع با هم توافق داشته باشند؛ لذا این برنامه بیشتر گفتگو بود تا مناظره یعنی ما با دو نفر همزمان مصاحبه می‌کردیم تا یک منطق را به مخاطب القا کنیم. همیشه مناظره‌ها برای مردم مفید نیستند. چون در چنین برنامه‌هایی دو نفر به جان هم می‌افتند و فضا را شلوغ می‌کنند بدون اینکه برای مردم آورده‌ای داشته باشد و نهایتا به حقیقتی دست یابند. شما را ارجاع می‌دهم به مناظره بین آقایان زیباکلام و معتضد که چندی پیش از تلویزیون پخش شد. هرچند که مردم در مورد آقای زیباکلام به نتیجه‌هایی رسیدند، اما من معتقدم در خلال این مناظره، مردم هیچ نکته‌ای از تاریخ نیاموختند. مخاطب فقط بحث بین این دو نفر را می‌دید و از آنجایی که آقای معتضد دست بالایی در موضوع دارد، توانست بیشتر حرفش را به کرسی بنشاند؛ بنابراین الزاما مناظره مخصوصا به شکل هیجانی اش که مردم دوست دارند بصورت تکه تکه در فضای مجازی برای یکدیگر بفرستند، مفید هم نیست. ما ترجیح دادیم در برنامه مان به جای ایجاد چنین فضایی، یک منطق و واقعیت تاریخی را از منظر خودمان به مردم القا کنیم. یعنی دو نفری در نشست حضور داشته باشند که بیشتر با یکدیگر هم افزایی دارند و در اصل موضوع نیز با هم توافق و اختلاف نظر‌های جزئی داشته باشند و یک منطق را به مردم منتقل کنند.

** یعنی به نظر شما اینطور مناظره‌ها بهتر جواب می‌دهد که هر دو طرف مناظره با هم همسو باشند؟
-نه الزاما، اما در شرایط فعلی لازم بود این طرف هم حرف خودش را با بخشی از نیرو‌های تاریخ نگارش به روشنی به مردم بزند تا بخواهد دو نفر را بیاورد که با هم بحث کنند. فکر می‌کنم در حال حاضر این یک ضرورت بود. اما اینکه همه گونه‌های برنامه‌های تلویزیونی باید به این شکل باشد نه. مناظره هم جای خودش را دارد و می‌تواند در جای خود مفید باشد.

** اما مردم بیشتر دوست دارند در مناظره‌ها یک طرف مخالف و طرف دیگر موافق بحث باشد.
-بله معمولا برنامه‌های مناظره محور به این خاطر که هیجان دارد از جنس مسابقه‌های ورزشی فوتبال هیجان دارد. من در مناظره‌های دانشگاه و صداوسیما بار‌ها شرکت کردم و می‌دانم که این شکل مناظره مخاطب بیشتری دارد، اما معلوم نیست که بهره وری و خروجی بیشتری هم داشته باشد. درست است که هیجان مخاطب را اشباع می‌کند، اما مخاطب اطلاعات خاصی نمی‌تواند از آن برنامه به عنوان توشه بردارد. چون طرفین تلاششان این است که منطق طرف مقابل را تخطئه کنندلذا کار به جای باریک می‌کشد و صرفا بیننده نوعی درگیری را مشاهده می‌کند تا شفافیت تاریخی. در همین مناظره اخیر آقایان زیباکلام و معتضد مردم هیچ نکته‌ای را از بین صحبت‌ها نیاموختند، اما دوست داشتند که ببینند دو نفر با هم بحث می‌کنند؛ لذا در این سبک برنامه تلاش کردیم کودتا را از منظر رسمی و تاریخ نگاری انقلاب تبیین کنیم که دو نفر بیایند و با هم افزایی، منطقی را به جامعه ارائه دهند. این گامی است برای خودش، اما منحصر به این گونه هم نیست و می‌تواند در گونه‌های دیگر از قبیل مناظره و تضارب افکار افراد مختلف هم باشد.

** برای اجرای این سبک برنامه‌ها مجری چقدر باید اطلاعات کافی و لازم داشته باشد؟
-مجریان مناظره‌های ما دو دسته هستند یک دسته که اطلاعاتی را از نفر اول یاد می‌گیرند و تحویل نفر دوم می‌دهند. این افراد اگر مقداری هم چرب زبان باشند، کافی است. اما اگر واقعا بخواهیم مناظره ای، مناظره باشد، در درجه اول باید دانش مجری در آن موضوع هم‌سطح دو طرف مناظره یا حتی از آن‌ها بالاتر باشد، که بتواند هر کدام را با چالش‌های دقیق تری مواجه کند.

حتی من در بعضی از شبکه‌هایی که ادعای حرفه‌ای بودنشان می‌شود، بار‌ها مشاهده کردم که مجری جلسه نگاه می‌کند که یک طرف مناظره چه می‌گوید و بدون مطالعه سرنخ بحث را از او گرفته و به خورد نفر دوم می‌دهد. او با اینکار فقط وقت جلسه را می‌گذراند و برنامه را پر‌می کند. به طور مشخص در شبکه‌های بی بی سی و من و تو هم مناظره‌های اینچنینی دیده می‌شود و مجریان مطلع خیلی کمی دارد. این افراد معمولا مطالعه تاریخی قوی ندارند و همین باعث می‌شود حرف هایشان به اندیشه‌های مخالف و ضد انقلاب تبدیل شود تا شفاف شدن یک موضوع تاریخی. مجری این دست برنامه‌ها قاعدتا باید دانش تاریخی خوبی برای اداره مناظره داشته باشد و می‌تواند با هردو طرف مخالف باشد و هر دو را هم با چالش‌هایی متناسب با پاسخی که ارائه دادند، مواجه کند.


**در اجرای این برنامه محدودیت نداشتید؟
-نه. دوستان خیلی دستم را باز گذاشتند و اجازه دادند تا جایی که می‌خواهم بحث را ادامه دهم. البته من دقیقا برنامه را راس ۵٠ دقیقه به پایان می‌رساندم و حذفیات گفتگو هایمان هم خیلی کم بود و شاید در حد یکی دو مورد.

** این برنامه در چهار قسمت طراحی شده بود؟
-بله از همان ابتدا هم در چهار قسمت طراحی شده بود سمیناری از سوی پژوهشگاه اندیشه اسلامی برگزار شد و افرادی را به آنجا معرفی کرده بودند. از ابتدا قرار بود افرادی که به آن پژوهشگاه مقاله ارائه دادند را برای مناظره دعوت کنیم. من گفتم اگر افرادی که مقاله ندادند، اما پژوهش‌هایی در این زمینه داشتند را دعوت نکنیم، برنامه جذاب نخواهد بود. در پایان به این نتیجه رسیدیم که در هر برنامه یک نفر از دو سوی مناظره از افرادی باشد که به آن پژوهشگاه مقاله داده و یک نفر اندیشمندی که مقاله نداده، اما در این زمینه صاحب نظر است، به برنامه دعوت شود.

** یعنی خودتان هم در دعوت از این افراد نقش داشتید؟
-بله. دوستان ابتدا با من در دفتر صحبت کردند که طرح‌هایی پیشنهاد دادم و آن‌ها هم پذیرفتند.

** چرا تعداد قسمت‌های این برنامه بیشتر از چهار قسمت نشد؟
-برای یک مناسبت تاریخی که یک روز است همین مقدار برنامه را اختصاص داده بودند و ما هم فعلا با همین چهار قسمت، برنامه را تمام کردیم.

** اینکه بعد از مدت‌ها به ماجرای کودتا پرداخته شده را می‌توان به جسارت تلویزیون مرتبط دانست؟ یا اینکه اساسا احساس نیازی در این رابطه حس می‌شد؟
-احساس نیاز که از مدت‌ها پیش وجود داشت. چون برخی از دوستان ما و افرادی که طرفدار جبهه فرهنگی انقلاب هستند، دچار این پرسش‌ها شده بودند که چرا کسی به این سوال‌ها پاسخ نمی‌دهد؟! البته ما در مطبوعات و در برخی پایگاه‌های اطلاع رسانی این سوالات را پاسخ می‌دادیم، اما لازم بود تا رسانه ملی هم به این ماجرا ورود پیدا کند. فکر می‌کنم اگر کسی هر چهار قسمت برنامه ما را کامل دیده باشد تا حد زیادی پاسخ سوالاتش را گرفته است و این مبنایی برای برنامه سازان آینده می‌شود هم از نظر ازدیاد مباحث و هم از نظر ضرورت آنها. ناگفته نماند که بازخورد‌هایی هم که گرفتیم خیلی خوب بوده است.

** در حالت کلی اگر در تلویزیون برنامه‌ای تاریخی بخواهد ساخته شود، تصور می‌کنید کدام برهه از تاریخ برای مردم جذابیت بیشتری دارد؟
-امروزه دوران مشروطیت، سلطنت رضا خان و پهلوی دوم و پیروزی انقلاب کانون پرسش است. دوران ناصری هم از سه دهه پیش همچنان محمل پرسش و برنامه سازی و شبهه افکنی است و برای مردم سوال ایجاد می‌کند. به همین دلیل اگر این نقاط دقیق‌تر پرداخته شوند، قطعا برای جامعه مفید خواهد بود.


انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha