نگرشی به اثرگذارترین رسانه در تحولات تاریخی از منظر علمی؛
مسئله تحول آفرینی و پیوند آن با کتاب نه تنها در انقلاب ما که در همه حرکت‌ها ملاحظه می‌شد، اما نکته بارز آثار تولید شده در مسیر انقلاب اسلامی، مبحث جریان سازی در عرصه بین الملل بود. آثار تولید شده در انقلاب ما، بعد‌ها مبدأ تحول در دیگر جنبش‌ها نیز شد.

گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ در خصوص انقلاب ها، جنبش ها و حرکت های تحولی از دیرباز تا کنون می شود از زوایای گوناگون مطالبی را به رشته تحریر درآورد.

علم تاریخ به صورت جزئی به بررسی تمایزات و رخداد های هر انقلاب می پردازد، اما پرداخت به أوامری که علی رغم وجود همه تمایزات، در انقلاب ها مشترک بوده، خارج از موضوع و توان علم تاریخ است، لذا در این میان علوم دیگر هر یک به فراخور موضوع خود به بررسی آن می پردازند، برای مثال جامعه شناسی انقلاب به بررسی عواملی که در صورت تحقق، می تواند منجر به وقوع انقلاب شودمی پردازد (بستر های و زمینه های انقلاب ساز)، جامعه شناسی انقلاب در این میان منطقه خاصی را مد نظر نداشته و به صورت کلی بحث می کند. درست مانند جامعه شناسی، رشته های دیگر علوم انسانی هریک از زاویه عینک خود موضوع انقلاب را به نحو کلی پرداخت می کنند. در کنار رشته های مختلف علوم انسانی، علم ارتباطات نیز از منظر خود به این موضوع پرداخته است. موضوع علم ارتباطات عبارت است از رسانه به معنای کلی آن (هر نوع وسیله انتقال پیام)، بنابراین اگر از زاویه این علم به انقلاب ها بنگریم، طبیعتا پرسش محوری، از نقش رسانه در انقلاب ها است، به عبارت دیگر کدام رسانه مادر انقلاب ها در طول تاریخ بوده است؟ نوشتار پیش رو در تلاش است تا با بررسی مصداقی انقلاب اسلامی به این موضوع پاسخ دهد.

رسانه مولد انقلاب کدام است؟

 شکل دهی یک تحول در دل خود نیاز به انسان هایی دارد که با انتخاب هدف، در راستای تغییر وضع موجود، اقدام به تلاش، از خود گذشتگی، از جان گذشتی و راه کار سنجی کنند. بدون وجود چنین کسانی، یا تحولی رخ نمی دهد و یا حرکت ها، به شورش تنزل یافته و با سرکوب مهار می شود. حال سوال این است که چگونه انسان ها به چنین وضعیتی ارتقاء می یابند؟ چه رسانه ای محتوای تعالی انسان به چنین وضعیتی را به او تقدیم می کند؟ در پاسخ تنها باید یک کلمه را گفت: کتاب. در بخش های پیشین این پرونده، به طور مفصل جنبه های نظری این موضوع گشوده شد، گفتیم که کتاب رسانه عمق دهی، رسانه ساخت دستگاه تحلیل و انسان سازی است. تأثیرات عمیق تنها از زاویه کتاب محقق می شوند، رسانه های مدرن همچون شبکه های مجازی، تلویزیون و ... اگر بخواهند در تحول آفرینی خود موفق شوند تنها راهکارشان پس از شورآفرینی، دعوت به مطالعه است، این موضوع به طور جد در تمام انقلاب های دنیا که با طرحی روی کار آمدند ثابت است، خواه انقلاب الهی بوده ویا الحادی، این قاعده در خصوص آن وجود دارد.

 

کتاب هایی با جلد سفید

انقلاب اسلامی ایران را می توان مصداق تام و تمام تحقق این موضوع دانست، انقلابی مبتنی بر رسانه کتاب که از دل صد ها جلد کتاب و بحث انگیزشی و معرفتی بیرون آمد. دکتر هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص شرایط کتاب در چند سال منتهی به انقلاب می گوید:

«گروه دیگری از کتاب‌ها را هم باید در نظر گرفت که به دلیل فضای محدودیت و ممنوعیت رژیم گذشته عمدتا بدون مجوز و با جلد سفید منتشر شده و بسیار هم خوانده می‌شدند. این آثار زمینه‌های مختلف ادبی، تاریخی، هنری، اجتماعی و حتی شعر داشتند اما جذابیت‌ آن‌ها بیشتر مرهون محدودیت و ممنوعیتشان بود.... چه درباره کسانی که وارد حوزه‌های سیاسی می‌شدند و مبارزه مخفی می‌کردند و چه کسانی که نقش آگاهی‌بخشی داشتند نمی‌توان نقش کتاب را نادیده گرفت.‌‌.. به اعتقاد من کسانی که برای کتاب نقش مهمی را در شکل‌گیری افکار انقلابی قائل نیستند یک نگاه بعد از رخدادی دارند. در خود آن دوران می‌بینید که کتابفروشی، راه انداختن کتابخانه، توزیع کتاب جزو فعالیت‌های انقلابی محسوب می‌شود. اصلا یکی از مهم‌ترین نوع فعالیت‌های دانشجویی انتشار کتاب‌هایی بود که خیلی هم مورد حمایت دانشگاه نبود.[1]»

مهم ترین آثار انقلابی

در آن برهه، آثار متعددی از ناحیه شخصیت های حوزوی و روشنفکر تولید می شد اما در این میان، یک کتاب، شرایط متفاوتی داشت، کتابی که طرح پساانقلابی مهم ترین جریان تحول خواه برای مدیریت را معرفی می کرد. کتاب ولایت فقیه امام خمینی که حاصل جلسات درس خارج فقه، هنگام تبعید در نجف اشرف طی سیزده جلسه از اول بهمن 1348 تا 20 بهمن همان سال مباحثی پیرامون ضرورت و چگونگی تأسیس حکومت اسلامی مطرح می کرد. پس از طرح این مطالب، متن سخنرانی‌ها به شیوه‌های مختلف، تکثیر و منتشر گردید که بازتاب گسترده‌ای در محافل مذهبی داشت. یک سال بعد در پاییز 1349 شمسی برای نخستین بار، پس از تأیید و ویرایش متن توسط امام خمینی، جمعی از یاران ایشان جزوه‌ای را آماده و در بیروت، پایتخت لبنان، چاپ و پنهانی به ایران ارسال کردند. از همان زمان نام این جزوه «حکومت اسلامی» گذاشته شد. این کتاب در سال 1356 با عنوان «نامه‌ای از امام موسوی کاشف‌الغطاء» به ضمیمه بحث «جهاد اکبر» در ایران چاپ شد تا پوششی برای مؤلف و محتوای اصلی کتاب و عدم شناساسی آن‌ها از سوی ساواک باشد.آیت الله شهید سعیدی، در تهران، از جمله کسانی بود که برای تکثیر این جزوه‌ تلاش فراوانی کرد. در یکی از گزارش‌های ساواک آمده است: «سیدمحمدرضا سعیدی بیش از دیگران در امر تهیه و پخش جزوات و نوار سخنرانی خمینی فعالیت می‌کند و طبق گزارشات تأیید شده‌ای، مشارالیه آن‌ها را به دوستان خود می‌دهد تا استفاده کنند.»[2]

در کنار آثار امام خمینی، کتاب های دیگری نیز اثرگذار بودند، از جمله جلال آل احمد با کتاب غرب زدگی خود. حضرت آیت الله خامنه ای در خصوص جلال می گویند: « به نظر من سهم جلال بسیار قابل‌ملاحظه و مهم است. یک نهضت انقلابی از «فهمیدن» و «شناختن» شروع می‌شود. روشنفکر درست، آن کسی است که در جامعه جاهلی، آگاهی‌های لازم را به مردم می‌دهد و آنان را به راهی نو می‌کشاند و اگر حرکتی در جامعه آغاز شده است، با طرح آن آگاهی‌ها، بدان عمق می‌بخشد. برای این کار، لازم است روشنفکر اولاً جامعه خود را بشناسد و ناآگاهی او را دقیقاً بداند ثانیاً آن «راه نو» را درست بفهمد و بدان اعتقادی راسخ داشته باشد، ثالثاً خطر کند و از پیشامدها نهراسد. در اینصورت است که می‌شود: العلماء ورثه الانبیاء. آل‌احمد، آن اولی را به تمام و کمال داشت (یعنی در فصل آخر و اصلی عمرش). از دوم و سوم هم بی‌بهره نبود. وجود چنین کسی برای یک ملت که به سوی انقلابی تمام عیار پیش می‌رود، نعمت بزرگی است. و آل‌احمد به راستی نعمت بزرگی بود. حداقل، یک نسل را او آگاهی داده است و این برای یک انقلاب، کم نیست.[3]»

در کنار آثار امام خمینی و جلال آل احمد که ذکر شد، آثار شهید مطهری، دکتر علی شریعتی، محمد رضا حکیمی، کتاب تفسیر آیت الله طالقانی و آثار مهندس بازرگان نیز اهمیت ویژه ای داشتند.

آثاری با ظرفیت تحول آفرینی بین المللی

همانطور که گفته شد، مسئله تحول آفرینی و پیوند آن با کتاب نه تنها در انقلاب ما که در همه حرکت ها ملاحظه می شد، اما نکته بارز آثار تولید شده در مسیر انقلاب اسلامی، مبحث جریان سازی در عرصه بین الملل بود. آثار تولید شده در انقلاب ما، بعد ها مبدأ تحول در دیگر جنبش ها نیز شد. برای مثال جنبش الحوثی ها در یمن از جمله جریان هایی بود که تحت تأثیر آثار اندیشمندان انقلاب ما قرار داشت. در توضیح تاریخچه شکل گیری این جنبش می خوانیم:

«از سال ۱۹۷۹ به بعد شیعیان زیدی  اردوهایی در فصل تابســتان در شهر ها و استان های گوناگون برگزار کردند که در شروع چیزی حدود ۲۵ تا سی هزار دانش آموز مقاطع گوناگون از دبســتان تا دبیرســتان را دربر می گرفت. در تمام این اردوها تصویر حضرت امام بر سر اردوگاه ها نصب می شد که با رهبری آیت الله خامنه ای تصویر ایشان نیز اضافه شد. در این اردوها کتاب های شخصیت های برجسته انقلاب ازجمله آثار شهید مطهری و شهید دستغیب تدریس می شد. علامه سید بدرالدین الحوثی در درس های اخلاقی و عرفانی خود بسیار از کتاب چهل حدیث امام خمینی بهره می برد.»[4]

                    

[1] https://b2n.ir/r78294

[2] https://b2n.ir/q90392

[3] https://b2n.ir/f75469

برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به: https://b2n.ir/p49064

/انتای پیام/

ارسال نظر
captcha