تشریح نقش مشارکت مردم در اثرگذاری رسانه در گفتگو با هادی کهندل؛
شما مشاهده می‌کنید که بسیاری از رسانه‌های ضدانقلاب برای پیشبرد اهداف خود از اصطلاحات همچون شهروند خبرنگار استفاده می‌کنند تا شاید بتوانند از این طریق ضربه‌ای به نظام بزنند. حال که جریان معاند انقلاب اسلامی به این مساله پی برده چرا ما در درون کشور نسبت به ظرفیت مردم در عرصه رسانه‌ای غافل هستیم!
گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ در دنیای کنونی رسانه‌ها نقش بی بدیلی در جریان سازی و ذهنیت سازی عمومی دارا هستند و از این رو بسیاری از کشور‌های ابرقدرت سعی دارند تا سایر کشور‌ها را با ابزار رسانه‌ای و اثرگذاری بر روی مردمشان تحت فشار قراردهند. مشارکت و همدلی مردم با رسانه‌های داخلی می‌تواند از هرگونه عواقب احتمالی هجمه رسانه‌ای دشمن جلوگیری کند. در همین راستا مصاحبه‌ای با هادی کهندل مدیرمسئول خبرگزاری بسیج ترتیب داده ایم تا به آثار مشارکت مردم در عرصه رسانه‌ای و همچنین نقش رسانه در مشارکت مردمی بپردازیم.

در هم تنیدگی نقش متقابل رسانه و مردم چگونه موجب آگاهی بخشی در سطح جامعه می‌شود؟

از آن جایی که عصر حاضر را عصر ارتباطات و رسانه می‌دانیم بنابراین همه رخداد‌هایی که در سطح جهانی شکل گرفته براساس مدل و سیاست رسانه‌ای به مردم منعکس می‌شود. دیگر همچون گذشته رسانه‌ها محدود به مرز‌های جغرافیایی نبوده و هر رسانه‌ای در هرکجای دنیا می‌تواند اخبار کشور دیگری را به صورت دقیق منعکس کند و بر سایر ملت‌های جهان اثربگذارد. مشارکت مردمی می‌تواند کارکرد‌های متنوع رسانه‌ای همچون آگاهی بخشی عمومی و اطلاع رسانی را با دقت بیشتری به انجام رساند و از آن جایی که رسانه‌ها امری فراگیر هستند، بنابراین هر فردی در هرنقطه از کره خاکی می‌تواند با ارائه اطلاعات و اخبار به یک منبع رسمی، همچون یک منبع خبری ایفای نقش کند. حاصل این نقش مردم، آگاهی بخشی عمومی نسبت به یک مقوله، رخداد و یا بحران است. آگاهی بخشی مردم در عرصه رسانه‌ای شامل دو بخش می‌باشد که بخش اول انتقال اطلاعات و اخبار از کلونی جمعیتی و جغرافیایی زیست حقیقی می‌باشد و بخش دوم شامل ایمن سازی بستر‌های رسانه‌ای در قالب پلتفرم‌های موجود با توجه به حضور کودکان و نوجوانان در این پلتفرم هاست.

مشارکت مردمی چگونه باعث ایجاد اینترنت امن برای کودکان می‌شود؟
قبل از پاسخ به سوال شما می‌خواهم درباره بستر اینترنت و فضای مجازی نکته‌ای بگویم. چه بخواهیم چه نخواهیم باید بپذیریم که فضای مجازی ما با توجه به سیاست‌های موجود رها شده است و دولت نیز برنامه‌ای برای این موضوع ندارد. سالهاست که بحث اینترنت ملی بلاتکلیف باقی مانده در حالی که پیشرفته‌ترین کشور‌های دنیا نیز در کنار اینترنت جهانی یک اینترنت ملی را راه اندازی کرده اند. از لحاظ فنی ما مشکلی برای راه اندازی اینترنت ملی نداریم، ولی گویا همتی برای انجامش وجود ندارد. جالب اینجاست که در سال‌های گذشته مساله اینترانت ملی به عنوان یک اینترنت امن توسط بسیج به دولت پیشنهاد داده شده بود، ولی مورد استقبال قرار نگرفت. این حق مردم است که از فضای مجازی امن استفاده کنند و از پلتفرم‌هایی بهره ببرند که با فرهنگ کشور ما سازگاراست.
حال به سوال قبلی شما برمی گردیم. ابزار‌ها و بستر‌های متفاوت و متکثر رسانه‌ای در قالب پلتفرم‌های جهانی کار را به جایی رسانده که حتی از این بستر‌ها به عنوان زندگی دوم یا همان second life نام برده می‌شود و در این بستر‌ها همه افراد با هرسنی حضور دارند از کودک گرفته تا بزرگسال زیست مجازی داشته و این امر موجب شده تا کودکان در خطر مواجهه با برخی تصاویر، اطلاعات و یا فیلم‌هایی قرار بگیرند که متناسب سن آن‌ها نیست. در همین راستا مشارکت مردم در ایمن سازی فضای مجازی نیز امری بوده که سیاست گذاران رسانه‌ای در هرکجای دنیا بدان توجه داشته اند. به عنوان مثال در کشور‌های حوزه خلیج فارس و در عربستان کمیسیون فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه کودکان و نوجوان یک فضای دوسویه میان مردم و مسئولین برای ایمن سازی فضای مجازی ایجاد کرده است. ایجاد اپلیکیشنی به نام تطبیق_الترشیح یا (filter-sa) موجب شده تا هر یک از کاربران در مواجهه با سایت‌های غیراخلاقی آن را به کمیسیون فناوری اطلاعات و ارتباطات گزارش داده و اعلام نمایند که چه مصادیقی مناسب کودکان و نوجوانان بوده وچه مصادیقی نیز به طور کلی اسلامی می‌باشند. در نهایت نیز کمیسیون مربوطه لینک‌های گزارش شده را چک کرده و در صورت لزوم مسدود می‌نماید. براساس آنچه در اتحادیه اروپا نیز مطرح گردیده این نوع ارتباط مستمر میان مشارکت مردم در ایمن سازی فضای مجازی و مسئولین ذی ربط وجود داشته تا کودکان از محتوای غیراخلاقی دور بمانند و یا محیطی ایمن برایشان در دسترس قرار گیرد.

برخی از کارشناسان به نقش رسانه در مشارکت پذیری عمومی اشاره می‌کنند، مشارکت پذیری حاصل از آگاهی بخشی رسانه‌ای چه اثراتی را در جامعه خواهد داشت؟
برای تشریح این موضوع به مساله شیوع بیماری کرونا و نقش رسانه‌ها در این یکسال اخیر اشاره می‌کنم. غلبه بر شرایط ترس و سازگاری زندگی با دوران کرونایی براساس اطلاع رسانی و آگاهی بخشی رسانه‌ها یکی از عواملی بود که با مشارکت مردم و باورپذیری آن‌ها شکل گرفت. باورپذیری مردم شامل پاسخ به شبهاتی بوده که پیرامون بیماری کرونا مطرح شده بود و مشارکت پذیری مردم نیز حضور آن‌ها در عرصه خدمت رسانی به هم نوع تحقق پیدا کرد. در واقع با تشویق رسانه‌ها شاهد یک نوع جوشش درونی مردم برای تولید ماسک خانگی و ارائه آن به نیازمندان بودیم و نمایش این حجم از مهربانی توسط رسانه ها، سایر افراد را نیز بر آن داشته که در این عرصه پا گذارند.

شما در سخنان خود به نقش رسانه‌ها در مشارکت مردمی اشاره کردید. حال این سوال ایجاد می‌شود که آیا می‌توان با مردمی سازی عرصه رسانه؛ در راستای اعتلای نظام جمهوری اسلامی قدم برداشت؟
طبیعتا همین طور است. ما در سوال اول به این نکته اشاره کردیم که رابطه مردم و رسانه یک رابطه دوطرفه است. تا زمانی که رسانه‌ها در قالب پروتکل‌های اداری و ساختاری حرکت کنند؛ بخشی از انعکاس صحیح مشکلات جامعه مورد غفلت قرار می‌گیرد و از طرف دیگر نمی‌توانیم در برابر هجمه‌های ایجاد شده توسط جریان ضدانقلاب ایستادگی کنیم. ظرفیت مردمی یک امر اجتناب ناپذیر در اثرگذاری رسانه‌ای می‌باشد.
شما مشاهده می‌کنید که بسیاری از رسانه‌های ضدانقلاب برای پیشبرد اهداف خود از اصطلاحات همچون شهروند خبرنگار استفاده می‌کنند تا شاید بتوانند از این طریق ضربه‌ای به نظام بزنند. حال که جریان معاند انقلاب اسلامی به این مساله پی برده چرا ما در درون کشور نسبت به ظرفیت مردم در عرصه رسانه‌ای غافل هستیم!

شما در خبرگزاری بسیج تا چه میزان برای انعکاس اخبار و اطلاع رسانی‌ها از ظرفیت عموم مردم بهره می‌برید؟
ماهیت بدنه اجتماعی خبرگزاری بسیج همان بدنه مردمی می‌باشد. ما در دوردست‌ترین روستا‌های کشور نیز با مردم در قالب بسیجیان در ارتباط هستیم و بیش از ۵۰ هزار پایگاه بسیج در کل کشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم با آن در ارتباط می‌باشند. وقتی این گستره ارتباطی در عرصه رسانه وجود داشته باشد طبیعتا همه دغدغه‌های مردم از روستا‌ها گرفته تا نقاط مرزی منتقل شده و می‌توان در راستای برطرف کردن مشکلات قدم‌های خوبی برداشت. در همین خبرگزاری بسیج شاهد این مساله بودیم که برخی از مردم از مشکلات روستای خود می‌گفتند و با اطلاع رسانی مناسب گروه‌های جهادی برای حل مشکل به آنجا فرستاده می‌شدند. از آن جایی که حضور دولت در این پروژه‌های خرد مقرون به صرفه نبوده؛ همواره بسیج برای خدمت رسانی پیشتاز امور گردیده است.

باتوجه به اثرات مشارکت مردم در عرصه رسانه ای، چرا سایر رسانه‌های رسمی و غیررسمی از ظرفیت مردم بهره نمی‌برند؟
به این مساله باید از چند بعد نگاه کرد. اول اینکه بروکراتیک شدن عرصه رسانه‌ای منجر به فراموش شدن نقش مردم شده است و نکته دوم بحث اعتمادزایی است. با توجه به رویکرد بسیج یک نوع حس اعتماد برای حل مشکلات نسبت به این نهاد ایجاد شده به نحوی که در روستا‌ها نیز مردم بار‌ها بسیج سازندگی را مشاهده کرده اند و به همین منظور به رسانه‌های این نهاد نیز اعتماد می‌کنند. اگر اتفاقی در هریک از استان‌ها و شهر‌های کشور بیفتد ما جزو اولین رسانه‌هایی هستیم که از آن مطلع خواهیم شد. به عنوان مثال چند ماه پیش یک انفجار بزرگ در نارمک رخ داده بود که بی بی سی فارسی سعی کرد از این انفجار برای دروغ پراکنی علیه نظام استفاده کند. یکی از بسیجیان که در آن منطقه حضور داشته با گوشی از رخداد پیش آمده فیلم گرفت و مشخص شد که صرفا یک کپسول گاز آتش گرفته بود. سریعا این موضوع را در رسانه خود منعکس کردیم و خدعه بی بی سی برملا گردید. اهمیت بهره برداری از ظرفیت مردمی می‌تواند بسیاری از شبهه افکنی‌های جریان ضدانقلاب را برطرف سازد.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha