به گزارش «سدید»؛ سریالی که تا به امروز توانسته جای خود را به عنوان سریالی به قول معروف ترسناک در دل مردم باز کند. البته علیرضا افخمی، کارگردان این سریال که به نوعی سرمدار ساخت سریال در این ژانر است امتحان خودش را در سالهای گذشته و با ساخت آثاری، چون «او یک فرشته بود» و «اغما» پس داده. امسال هم تا به امروز که «احضار» پربینندهترین سریال مناسبتی ماه رمضان لقب گرفته و افخمی بار دیگر ثابت کرده که با وجود، اما و اگرهای فراوان، ولی همچنان میتواند مخاطب را پای تماشای سریالهایی با مضامین ماورایی-معرفتی بنشاند. رضا توکلی در این سریال نقش «حمیدرضا مرادی» ناپدری مائده (با بازی آدرینا صادقی) را بازی میکند که تا اینجای سریال که با خلق و خویی پدرانه در حمایت و راهنمایی دختر خوانده اش چیزی کم نگذاشته که البته هنوز هم برای اظهارنظر نهایی راجع به این شخصیت کمی زود است و باید منتظر ماند و دید که آیا تا پایان سریال هم همینقدر نسبت به دختر خوانده اش بلندنظر و رئوف است یا خیر. آنچه در ادامه میخوانید حاصل پرسش و پاسخی است که در جام جم آنلاین با رضا توکلی داشتیم.
در قسمتهای پایانی میبینیم که شیطان چه بلاهایی سر انسان میآورد / به خاطر بازی در «احضار»، پیشنهاد مسعود کیمیایی را رد کردمآقای توکلی، ظاهرا بازی در سریالهای ماه رمضانی تجربه خوب و دلچسبی بوده که برای ماه رمضان امسال هم بازی در سریال «احضار» را پذیرفتید؟
سریالهای مناسبتی به دلیل شرایط خاص تولید و پخش که مهمتر از همه ضیق وقت در تولید است، آمادگی یک بازیگر را برای بازی میطلبد. من هم البته چند سالی بود که در این سریالها بازی نداشتم، اما بازی در سریالهای ماه رمضانی را سعادتی میدانم که نصیب یک بازیگر میشود. البته بعد از لطف الهی، انرژیای که از سمت تماشاگر به کارگردان یک مجموعه و عوامل انتخاب بازیگر میرسد هم در این موضوع بی تاثیر نیست. تماشاگر دوست دارد بازیگرانی که در دهههای گذشته برایشان خاطره سازی کرده اند را دوباره در قاب تلویزیون ببیند. مردم هنوز هم سریالهایی مثل «او یک فرشته بود»، «زیرزمین»، «پنج کیلومتر تا بهشت» و... را دوست دارند و دنبال بازیگران آنها در سریالهای امروزی میگردند. حتی خیلیها که در چند سال اخیر که من را میدیدند میپرسیدند؛ تو کجایی! خدا رحمت کند حسن جوهرچی را، بعد از بازی در سریال «او یک فرشته بود» تیم خوبی را شکل داده بودیم که نتیجه اش هم به دل مردم نشست. بعد از آن هر چه به علیرضا افخمی اصرار کردم که سری دوم این سریال را هم بساز، قبول نکرد. نه تنها در مورد این سریال بلکه در مورد هیچکدام از سریالهای موفق دیگرش مثل «زیر زمین» و «پنج کیلومتر تا بهشت» هم این پیشنهاد ساخت سری دوم را نپذیرفت.
معمولا دنباله سازی برای فیلمها و سریالهایی انجام میشود که از کیفیت و جذابیت بالایی برخوردار باشند و سریالهای آقای افخمی واجد این ویژگیها بودند، با این وجود چرا ایشان حاضر به ساخت سری دوم سریالهای پرمخاطب شان نشدند؟
علیرضا افخمی نگاه ویژه و خاص به خودش را در سریال سازی دارد. به نظرم مخالفت ایشان به این دلیل است که نمیخواهد شیرینی سری اول یک مجموعه پرمخاطب با ساخت سری دوم آن کمرنگ شود. به عنوان مثال تاثیری که «او یک فرشته بود» در جامعه گذاشته را میخواهد با همان یک سری ماندگار کند. کمااینکه امروز هم میبینیم در شروع هر قسمت از سریال «احضار» چیزی به عنوان "آنچه گذشت" که در واقع مرور اجمالی بر قسمت پیشین سریال است برای مخاطب پخش نمیشود.
درباره ویژگیهای نقش حمیدرضا مرادی (ناپدری مائده) در سریال «احضار»، بیشتر توضیح میدهید؟
فعلا نمیتوانم راجع به شخصیت خودم در این سریال خیلی توضیح بدهم. اجازه بدهید سریال جلوتر برود، بعدا توضیحی بود در خدمت هستم.
با توجه به اینکه پیشینه تلویزیونی پر و پیمانی دارید، فکر میکنید یک سریال تلویزیونی باید از چه شاخصهها و فاکتورهایی برخوردار باشد تا به جایی برسد که مخاطب هر شب آن را دنبال کند؟
در وهله اول فکر میکنم قصه یک سریال باید نیاز یک جامعه باشد. خاصه در مورد «احضار» میگویم؛ قصه این سریال باظرافت به ارتباطات معرفتی و انسانی در لایههای زیرین جامعه میپردازد. در سریال سازی قلابی که در ابتدای سریال میاندازیم باید بتواند مخاطب را جذب کند. علیرضا افخمی، همان ابتدای سریال «احضار» یک آیه قرآن پیش روی مخاطب قرار میدهد که تمام سریال استنادی است به همان یک آیه و فارغ از تمام ویژگی ها، همین یک ویژگی برای مخاطب جذاب است.
اصولا پرداخت به سوژههای ماورایی را تا چه اندازه نیاز جامعه میدانید؟
خودتان ببینید چه فجایعی تحت عنوان مراسم احضار روح در لایههای زیرین جامعه رخ میدهد. فجایعی که مو را بر تن آدم سیخ میکند. خب، مردم از کجا و چگونه باید متوجه فریب و نیرنگ حاکم بر این مجالس شوند و بفهمند که حضور در این مجالس چه تبعات جبران ناپذیری برایشان دارد؟! ژانر ماورایی، ژانر تازهای بود که با سریال «او یک فرشته بود» به تلویزیون آمد، اما نگذاشتند که ادامه دار شود و افخمی امسال بعد از چندین سال دوری از تلویزیون دوباره آمده تا با موضوع توجه به عرفانهای کاذب و جلسات احضار روح که با خود جز نابودی خانوادهها و مشکلات روحی و روانی برای افراد شرکتکننده در این جلسات چیزی دیگری به همراه ندارد، جامعه و به خصوص جوانها را آگاه سازد. تماشاگر ما بارها ثابت کرده که به این ژانر علاقه دارد و متاسفانه این ژانر را حتی در سینمایمان هم نداریم. چرا؟ چون میگویند؛ به خطوط قرمز نباید نزدیک شوید! خب این چه حرفی است؟ تماشاگر باید ناگفتهها و نادیدههایی که سالها نشنیده و ندیده است را بشنود و ببیند تا به آگاهی برسد و فریب نخورد. ما باید این ژانر را در تولیدات تلویزیونی و سینمایی مان داشته باشیم، اما نه به قدری که قبح آن ریخته شود.
اشاره کردید که جای این ژانر در آثار سینمایی و تلویزیونی ما خالی است؛ این حرف شما درست، اما در طی سالیان گذشته، بودند فیلمسازانی که اقدام به ساخت سریالهای ماورایی کردند، اما متاسفانه درعمل موفق نشدند و سریال هایشان بیشتر شبیه به ژانر کمدی شد تا ترسناک و به همین خاطر به محبوبیت این ژانر لطمه زد و اصلا نتیجه معکوس هم روی جامعه گذاشت. علیرضا افخمی برای اینکه سریالش «احضار»، دقیقا در ژانر خودش عمل کند چه تدابیری را در نظر گرفت؟
به هر حال عرصه سریال سازی برای همه جای کار دارد و هر کسی میتواند بیاید و برای مردم سریال سازی کند. مردم ما خودشان باهوش هستند و میدانند چه اثری را باید دنبال کنند. افخمی هم جدای از نگاه کارشناسانهای که به مسائل ماورائی دارد، ظرافتهای خودش را در ساخت یک مجموعه دارد. او تماشاگر را میشناسد و بنابراین میداند که چه طور باید سریالش را ارائه دهد تا مخاطب آن را باور کند. اگر تلویزیون امکانات و شرایط لازم به لحاظ مادی و دیگر قضایا را برای سریال سازان کارآزموده ای، چون ایشان آماده کنند، قطعا با دقت و بررسی کاملتری یک سریال به نگارش درآمده و به منصه ظهور میرسد.
آقای افخمی برای اینکه بازیگران را بیشتر در حال و هوای فیلم قرار دهد از چه تکنیکی استفاده کرد؟ منظورم این است که برای درک بهتر از این ژانر کتاب یا فیلم خاصی به بازیگران پیشنهاد نداند؟
نگاه و راهنماییهای آقای افخمی به قدری کامل و دقیق است که برای من به شخصه کفایت میکند. بعضا پیش میآید که در گوشم کد یا نکتهای را تذکر میدهد که راهنماست. نه تنها من بلکه به تمام بازیگرانش چه پیشکسوتها چه جوانهای مستعد و پرتلاش این سریال که بار اولشان است مقابل دوربین قرار میگیرند این نکات را یادآور میشود. جزئیاتی که ایشان قدم به قدم در طول کار به بازیگر یادآوری میکنند باعث اتفاقاتی در قصه میشود که از اختیار همگی ما خارج است. از این جهت میگویم که بعد از ۵۰ سال و دو دکترای هنری، اما سر کار ایشان مثل بچهای هستم که تازه سر کار آمده است.
در قسمتهای پایانی میبینیم که شیطان چه بلاهایی سر انسان میآورد / به خاطر بازی در «احضار»، پیشنهاد مسعود کیمیایی را رد کردمدر قسمتهای پایانی سریال چقدر شاهد صحنههای ترسناک و اتفاقات عجیب هستیم؟
کمی صبر و شکیبایی داشته باشید که خودتان قصه ببینید. در قسمتهای بعدی اتفاقاتی که نباید بیافتد، میافتد و میبینید که شیطان چه بلاهایی سر انسان میافتد. بدیهی است که پیر و جوان علاقه دارند که مثلا کسی دستشان را ببیند و آینده شان را پیشگویی کند. آیندهای که هیچکس از آن خبر ندارد، اما جوانهای ما به دلیل تجربه کمتری که دارند بیشتر در معرض خطر این دکانهای فریبکارانه هستند.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
در این یکسال و اندی که از شیوع کرونا میگذرد پیشنهادهای زیادی داشتم. یکی از پیشنهادتم هم بازی در فیلم آخر مسعود کیمیایی بود که به خاطر بازی در «احضار» آن را رد کردم. حتی در زمان استراحتم هم میتوانستم بروم فیلم آقای کیمیایی را بازی کنم، اما نرفتم. چون باید گریمم را تغییر میدادم. جدای از این برای ایفای نقش اول دو سریال با من تماس گرفتند که به دلیل تعهداتی که برای «احضار» داشتم به هر دو جواب منفی دادم. فقط و فقط به دلیل سریال «احضار» و مفاهیمی که در این سریال نهفته است و نگاهی که کارگردان به مسئله مهمی، چون احضار روح دارد. افخمی جنس بازی من را میشناسد و متقابلا من هم قلم و خواسته او را از بازیگر میفهمم. به همین خاطر است که بارها با هم همکاری داشتیم و من بدون هیچ، چون و چرایی بازی در کارهایش را میپذیرم؛ و در پایان تا به امروز نظر مخاطبان را در مورد سریال «احضار» چطور ارزیابی میکنید؟
مخاطب امروز با مخاطب گذشته خیلی فرق کرده. با این وجود وقتی مردم را در خیابان میبینم واکنشی بسیار مثبت نسبت به این سریال دارند و سوالهایی برایشان مطرح شده که اتفاقا منظور از ساخت این سریال ایجاد چنین سوالهایی در ذهن مردم است؛ که مردم فکر کنند و درست را از غلط تشخیص بدهند. فکر کنند که به دام کسانی نیافتند که با حرف هایشان ممکن است مسیر زندگی شان را تغییر دهند. ما تمام زحمت مان را کشیدیم، امیدوارم مقبول بیافتد و در نهایت لازم میدانم به آقای جواد رمضانی نژاد، مدیر سیمافیلم تبریک ویژه عرض کنم بابت اهتمام و جسارتی که برای تولید این سریال داشتند.
انتهای پیام/