بررسی اثرگذاری محتوایی پیام رسانه روبیکا در گفتگو با محمد لسانی؛
پلتفرم‌های ارتباطی سعی می‌کنند خود را خنثی و حامل ِبی‌طرف نشان دهند. برای همین پلتفرم به‌تنهایی نمی‌تواند رسالت فرهنگ‌سازی را بر عهده بگیرد. عموماً پلتفرم‌ها تبلور ذائقه کاربرانشان هستند و دیالوگ پلتفرم-یوزر باعث نزدیک شدن انتظارات کاربر به خدمات سرویس دهنده می‌شود. گزینه‌های اصلی یا دسته‌بندی‌های روبیکا گرچه برای نمایش‌های مدیریتی خوب است، اما نسبت به هدایت مصرف خیلی مؤثر نیست.
گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ بخشی از انتقادات به حضور پیام رسان‌های خارجی به مساله پیوست‌های فرهنگی این پیام رسان‌ها ذیل مساله تهاجم فرهنگی برمی گردد و به همین منظور تشویق استفاده از پیام رسان‌های داخلی توسط مسئولین در دستور کار قرار گرفت. اما در پی توسعه پیام رسان‌های ایرانی، شاهد هستیم که «پیوست فرهنگی» یکی کاستی‌های ملموس این پیام رسان‌ها است.
یکی از پیام‌رسان‌هایی که از اقبال مخاطبان همراه شده است، روبیکا است که با برنامه عصرجدید به مخاطب شناسانده شد. به منظور درک صحیح از چرایی عقب‌ماندگی پیام‌رسان‌های داخلی از پیوست فرهنگی و محتوایی به سراغ محمد لسانی، کارشناس رسانه و مدرس سواد رسانه‌ای رفتیم. لسانی معتقد است که عناصر اصلی تکمیل کننده رسانه و محتوا در پیام رسان روبیکا به خوبی به هم وصل نشده و در واقع برنامه ریزی محتوایی دقیقی برایش در نظر گرفته نشده است و همین امر ولنگاری تکراری پیام رسان‌های خارجی را در روبیکا تکرار کرده است.

به عنوان اولین سوال، دلیل برنامه ریزی کلان نظام و مشوق‌های صورت گرفته در راستای حضور مردم در پیام رسان‌های داخلی چه بوده و وجه افتراق فعالیت در میان پیام رسان‌های داخلی و خارجی چیست؟

پلتفرم‌ها حامل اطلاعات هستند و کاربران را تبدیل به کارگران اطلاعاتی می‌کنند به نحوی که هر فردی که اطلاعات بیشتری از خود را به اشتراک بگذارد می‌تواند خدمات بیشتری نیز دریافت کند. بر این اساس در پیام رسان‌ها که برای تبادلات روزمره به کار می‌روند عملا دامنه وسیعی از اطلاعات خبری، کاری، تحصیلی و حتی اسناد تحلیلی و طبقه بندی منتقل می‌شود. با توجه به پیوست حکم اعضای شورایعالی فضای مجازی که توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد باید محیط تبادل اطلاعات از ایمیل تا هر بستر مبادلاتی دیگر در داخل کشور تعریف شود و به عبارتی حفاظت از میراث دیجیتالی صورت پذیرد. پیام رسان ایرانی می‌تواند سرعت بسیار بالاتر و خدمات مکمل همچون سامانه پرداخت آنلاین و سفارشات خرید و نوبت گیری داشته باشد. امروزه شاهدیم پیام رسان‌های خارجی که مسلط به بازار ایران شده اند تک بعدی و تک ساحتی هستند و در صورت ورود یک سامانه قوی و مطمئن که چندلایه باشد حتما اقبال عمومی ایجاد خواهد شد.

براساس آمار‌های منتشر شده حدود ۹ درصد از جامعه کشور در پیام رسان‌های داخلی حضور دارند که بیشترین جمعیت در روبیکاست. دلیل استقبال بخشی از مردم از روبیکا نسبت به سایرپیام رسان‌ها چه بوده است؟

روبیکا مبتنی بر تبلیغ برودکست و تلویزیونی به مخاطب معرفی شد. الگوی مصرف مردمی هنوز به تبلیغات رسانه‌های جمعی و به خصوص تلویزیونی واکنش مثبت نشان می‌دهد. هر چند که این الگو در حال تغییر و تحول است و در یک دهه گذشته به شدت تضعیف شده است به نحوی که حتی تلویزیون، رقیب و مقابل ذائقه عمومی ترسیم می‌شد، اما پس از همه گیری کرونا و پاندمیک شاهد بودیم تلویزیون به شدت رشد فزاینده هم در تبلیغ هم در مخاطب داشت. روبیکا با جنگ‌های شبانه همه گیر شد و نصب کنندگان آن عموم خانواده‌ها و بینندگان لایه‌های میانی اجتماع بودند.

آیا پیوست‌های فرهنگی سبک زندگی ایرانی اسلامی در پیام رسان داخلی جلوه داشته است؟

متاسفانه در تنظیم و شکل دهی محتوای منتشر شده توسط پیام رسان‌های خارجی و یا پیام رسان‌های داخلی چون روبیکا شاهد تغییر محسوسی نیستیم و کما اینکه دقیقا همان محتوای منتشر شده در برخی شبکه‌های اجتماعی همچون اینستاگرام در صفحات روبیکا نیز بازنشر پیدا می‌کنند. در واقع علیرغم اینکه انتظارات از یک پیام رسان داخلی همچون روبیکا نمایش نماد و نمود‌های فرهنگ بومی است، ولی چنین مساله‌ای تا به امروز محقق نشده است.

دلیل این اهمال را در پیام رسان‌های داخلی در چه مولفه‌هایی مستتر می‌دانید؟

شاید بتوان گفت بخشی از این رخداد حاصل عدم سوادکافی در حوزه محتوایی و همچنین نگاه صرفا فنی در حوزه زیرساخت‌ها است. شما نمی‌توانید از آدم‌هایی که به طور محض در حوزه فنی فعالیت دارند انتظار نظارت و همچنین ارزشیابی محتوایی داشته باشید، چون چنین امری در حیطه تخصص آن‌ها نیست. شاید حضور متخصصین در حوزه محتوایی و رسانه‌ای بتواند این نقصیه را تعدیل بخشد.

بخش دیگر ماجرا نیز به نظام فرهنگی ما بر می‌گردد. زمانی که نظام فرهنگی ِ مستقر دچار از خودبیگانگی باشد، نظام ارتباطی در جهت عکس ارزش‌ها و هنجار‌های فرهنگی حرکت می‌کند. نظام ارتباطی پیرو نظام فرهنگی است. باید مردم به هسته اصلی فرهنگ بومی معتقد باشند تا آن را پمپاژ کنند، اما وقتی این اعتقاد کمرنگ باشد شاهد رشد رسانه‌های غیر رسمی از ماهواره تا سایت‌ها و اپلیکیشن‌های زرد و بیگانه هستیم. نکته دوم به تولید محتوای داخلی بر می‌گردد که باید جذاب و بهنگام باشد. تولید محتوا اگر به صورت شبکه‌ای و با طراحی باشد می‌تواند در پازل فرهنگ ملی موثر باشد.

به نظر می‌رسد پیام رسان هایی چون روبیکا تا به امروز خود از مخاطبانش اثرپذیری داشته تا اثرگذاری، دلیل این امر را در چه مساله‌ای می‌دانید؟

پلتفرم‌های ارتباطی سعی می‌کنند خود را خنثی و حامل ِبی‌طرف نشان دهند. برای همین پلتفرم به تنهایی نمی‌تواند رسالت فرهنگ سازی را بر عهده بگیرد. عموما پلتفرم‌ها تبلور ذائقه کاربرانشان هستند و دیالوگ پلتفرم-یوزر باعث نزدیک شدن انتظارات کاربر به خدمات سرویس دهنده می‌شود. گزینه‌های اصلی یا دسته بندی‌های روبیکا گرچه برای نمایش‌های مدیریتی خوب است، اما نسبت به هدایت مصرف خیلی موثر نیست، بنابراین می‌توان گفت تا به امروز روبیکا در راهبری محتوای غنی ایرانی و اسلامی نقشی نداشته است و صرفا همان محتوای سایر پیام رسان‌ها خارجی در یک پیام رسان داخلی رویت می‌شود.

متاسفانه مشاهده می‌شود برخی از محتوای منتشرشده در پیام رسان های داخلی با هنجاری‌های بومی، عرفی و به خصوص دینی ما هیچ سنخیتی ندارد. برای نمونه در روبیکا در برهه‌ای کلیپی از یک خواننده لس‌آنجلسی به صورت پرتکرار در آن منتشرشد (هرچند بعد از انتشار حذف شد) دلیل این سهل انگاری‌ها چیست؟

پیام رسان ظرف پیام فرست و تحت اراده او است. هر چیزی که وایرال شود از مجرای پیام رسان منتقل می‌شود چه ساسی مانکن باشد چه سوتی سخنرانی رئیس جمهور. اینکه فکر کنیم با داخلی شدن پیام رسان‌ها عملا کاربران اقدام به ارسال محتوای زرد، فیک یا ناصواب! نمی‌کنند اشتباه است.

آیا نیازمند نظارت بر حوزه محتوایی پیام رسان‌های داخلی هستیم؟ اگر بله چگونه باید این مهم شکل گیرد و چه سازوکاری باید برای این ترسیم شود؟

باید از بالادست ورود کرد. باید نظام ارجاع رسانه‌ای را شکل داد. باید کنترل اجتماعی مقدم به کنترل رسانه‌ای باشد. مردم محتوای زرد، فیک یا ناصواب! را تحریم کنند نه رسانه. وقتی رسانه‌ها نظارتگری کنند کاربران راه خود را به محتوا باز می‌کنند. فیلترشکن باشد یا پلتفرم آلترناتیو یا بازار سیاه. رسانه عملا ته خط است. نمی‌شود در حوزه رسانه‌ای زیاد پا را روی پدال فیلتر و نظارت فشار داد. کلونی‌های تولیدکننده محتوا و کلونی‌های منتشرکننده محتوا اگر همراه و تحت اشراف باشند می‌توانند بر مصرف تأثیر بگذارند.

باتوجه به اینکه ما می‌توانیم توسط پیام رسان‌های داخلی در راستای تولید محتوای مفید فضای مجازی قدم برداریم شاهد این ماجرا هستیم که در روبیکا تاک شو‌ها و کنسرت‌های انلاین و هرگونه برنامه‌ای که مخاطب را به سمت خود بکشاند در اولویت قرار گرفته است. برای اصلاح این ساختار ناصواب چه پیشنهادی دارید؟

نمایشی شدن ارتباطات و رسانه محور شدن فراغت دو عاملی هستند که سمت و سوی برنامه‌های پربیننده را روشن می‌کنند. از عصر جدید به عنوان پدیده چند سال اخیر رسانه بگیرید تا دیگر برنامه‌های وی او دی‌ها. برای جلوگیری از انتشار محتوای ناصواب باید عناصر و حلقه‌های اصلی رسانه و محتوا، شناسایی و مرتبط شود تا نظام تولید محتوا شکل بگیرد. وقتی این نظام شکل گرفت می‌توان محتوای مد نظر را تولید کرد. در گام اول باید مخاطب حس کند داخل پلتفرم یک محتوای اختصاصی هست. در هر دسترسی یک بازخورد مثبت بگیرد و بتواند وابسته شود.



/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha