گروه فرهنگ و رسانه «سدبد»؛ با توجه به حضور برنامه عصرجدید و همچنین ایجاد افزونههای متعدد توسط پیام رسان روبیکا که این پیام رسان را به ترکیبی از VODها و پیام رسانهای خارجی مبدل کرده، میزان اقبال عمومی نسبت به این پیام رسان بیشتر شده، ولی شاهد این موضوع هستیم که محتوای منتشر شده توسط روبیکا باسایر پیام رسانها از تفاوت محسوسی برخوردار نیست و در واقع ناهنجاریهای اجتماعی منتشر شده توسط اینستاگرام در روبیکا بازنشر پیدا میکند. در همین راستا گفتگویی با محمدصادق کوشکی جامعه شناس فرهنگی ترتیب داده ایم تا به چرایی عملکرد غیربومی پیام رسانهای داخلی بپردازیم.
دکترکوشکی معتقد است که به دلیل کاهلی در تولیدات محتوای ارزشی مناسب برای مخاطب، شاهدبروز محتوای غیردینی و... در روبیکا هستیم که همان عارضههای سایرپیام رسانهای خارجی را تکرار میکند.
یکی از سیاست گذاریهای صورت گرفته در نظام رسانهای کشور، تقویت پیام رسانهای داخلی بوده است. این نظام تغییر رسانهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم که پیام رسانهای داخلی شاید از نظر فرمی تغییری ایجاد کرده، اما از نظر محتوایی همان مفسدههای موجود در سایر پیام رسانها همچون تلگرام، اینستاگرام و... را به دنبال خود دارد.
مدیریت محتوایی این پیام رسان ها را به چه صورت میبینید؟ برای نمونه یک کلیپ غیراخلاقی از یک خواننده به اسم ساسی مانکن در روبیکا منتشر و بلافاصله حذف گردید، در حالی که در سایر پیام رسانهای خارجی موجود بود. پس این امر را چگونه تجزیه و تحلیل میکنید؟
حذف کلیپ ساسی مانکن به دلیل وایرال شدن این موضوع و حساسیتهای ایجاد شده در سطح کلان نظام جمهوری اسلامی بود وگرنه اگر همین الان وارد این پیام رسان بشویم با انواع و اقسام موارد مشابه روبرو هستیم که هیچ راهکاری برای آن درنظر گرفته نشده است.
به نظر شما تقویت پیام رسانهای داخلی موجب قانون مندی بیشتر حوزه رسانه نمیشود؟
بعضیها معتقدند فضای داخلی قانونمند یعنی یک فضای مجازی داخلی، در حالی که قانون مندی ربطی به داخل و خارج ندارد. وقتی چارچوبهای منافع ملی، امنیت داخلی، حریم خصوصی افراد و... رعایت شود فرقی میان پیام رسان داخلی وخارجی نیست
بعضیها معتقدند فضای داخلی قانونمند یعنی یک فضای مجازی داخلی، در حالی که قانون مندی ربطی به داخل و خارج ندارد. وقتی چارچوبهای منافع ملی، امنیت داخلی، حریم خصوصی افراد و... رعایت شود فرقی میان پیام رسان داخلی وخارجی نیست. بنده این مساله را میپذیرم که، چون سامانه مرکزی پیام رسان خارجی در اختیار ما نیست ممکن از خطوط قرمز امنیت ملی به خطر بیفتد، ولی نباید این موضوع موجب شود که دست اندرکاران پیام رسانهای داخلی سوء استفاده کرده و امیال و خواستههای خود فارغ از پیوستهای فرهنگی و بومی پیاده سازند. الان کدام اثرگذاری فرهنگی یا دینی را در روبیکا مشاهده میکنیم؟ هیچ. در واقع روبیکا متاثر از جامعه بوده و خود را در آن مسیر حرکت میدهد.
علت این اهمال در پیام رسانهای داخلی را در چه مسالهای میدانید؟
مشکل ما این است که یک سری آدمهای فنی در حوزه آی تی یا سایر حوزههای مرتبط را آورده که پیام رسان ایجاد کنند و پس از آن همانها را مدیرعامل کرده ایم. طبیعتا این افراد فنی صلاحیت و تخصص در حوزه محتوایی ندارند. شما نمیتوانید به مدیرعامل مربوطه بگویید هم تولید محتوا انجام بده هم نظارت کن و هم بحثهای فنی را پیش ببر.
اگر قرار است یک پیام رسان بومی با همان خاستگاه و ظرفیتهای داخلی داشته باشیم باید متخصصین حوزههای مختلفی همچون فرهنگ دینی، دانش ارتباطات، روان شناسی اجتماعی و حتی حوزه امنیت ملی و تبیین خطوط قرمزنظام یک شورایی را ایجاد کنند و درباره محتوای پیام رسان داخلی به یک سیاست گذاری برسند. طبیعتایک نفر نمیتواند به تنهایی این تخصص هارا داشته باشد و باید ذیل یک شورای هماهنگی تصمیم گیری شود تا تامین و نظارت محتوا شکل گیرد.
بنابراین شما معتقدید که باید یک شورای محتوایی برای پیام رسانهای داخلی ترسیم شود؟
این مساله مختص به ایران نبوده و مساله رایج دنیاست. در کشور آلمان یک شبکه تلویزیونی وجود دارد به اسم (ZDF) که این شبکه خانوادگی بوده و بیشتر به پخش موزیک و مولفههای فرهنگی آلمان برای خانوادهها میپردازد. وقتی وارد اتاق فکر این شبکه آلمانی میشویم از متخصصین فلسفه غرب در آن وجود داشته تا روان شناس و... که اینها تعیین کننده خط مشی شبکه ZDF هستند. پس طبیعی است که از تجربه موفق سایرکشورها در حوزه رسانهای استفاده کنیم و این شورای محتوایی نیز در همین راستا پیشنهاد میشود.
به تازگی مصوبهای به تصویب رسیده که در حدود ۳ هزار میلیارد تومان برای تهیه محتوای مناسب توسط نهادهای ذی ربط در فضای مجازی بهره برداری شود. به نظر شما این اقدام در بهبود فضای پیام رسانهای داخلی موثراست؟
اگر ضابطه در حوزه محتوای فضای مجازی نداشته باشیم همان نهادهایی که در مصوبه برایشان نقش تعیین شده نیز خود عامل مخرب میشوند. مگر همین نهادهایی که برای آنها نقش تعیین شده محصولات فرهنگی غیرمناسب نداشته اند! مگر برخی از همین نهادها نبودند که امثال تتلو رو بر روی ناو ارتش قرار داده و به خیال خود در حال خدمت به نظام بودند؛ بنابراین چنین اقدامی به نظرم راهگشا نیست. ما یک کانال آب غیرتمیز داریم که به نهادهای الف و ب و ج میگوییم شیرفلکههای آب خود را باز کنید تا آب کانال تمیز شود در حالی که فلسفه فعل این عمل اشتباه بوده بسیاری از این شیرفلکهها خود از آب تمیزی برخوردار نیستند.
پس این سیاست گذاری را از ابتدا اشتباه میدانید؟
نگاه بودجهای و نگاه مالی به مساله فرهنگ خود یک آفت است. در نگاه فرهنگی میگویند که شما شعور و دانش را تزریق کن و فرهنگ درست میشود، ولی متاسفانه مدیران ما فکر میکنند باتزریق پول میتوان فرهنگ را اصلاح کرد
اجازه دهید کلانتر جواب بدهم. من اساسا هیچ سیاست گذاری نمیبینم بلکه اینها رفتارهای سلیقهای مدیران است که از سوادفرهنگی بیبهره اند. نگاه بودجهای و نگاه مالی به مساله فرهنگ خود یک آفت است. در نگاه فرهنگی میگویند که شما شعور و دانش را تزریق کن و فرهنگ درست میشود، ولی متاسفانه مدیران ما فکر میکنند باتزریق پول میتوان فرهنگ را اصلاح کرد. همه ما قبول داریم که محرم یکی از بزرگترین پدیدههای فرهنگی و تاثیرگذاری کشور است. خب آیا برای مراسم محرم بودجهای در نظر گرفته میشود آیا کسی در تحقق فرهنگ حسینی اولین سوالش این است که چه میزان پول نیاز داریم؟ خیر. دغدغه این مراسم انتخاب خطیب مناسب است که بتواند شعائر و آموزههای دینی را به درستی به مخاطب منتقل کند. حالا همین موضوع را به فضای مجازی بسط بدهید و نتیجه گیری کنید.
وقتی پای صحبتهای مدیران پیام رسانهای داخلی مینشینیم میگویند برای اینکه بتوانند مخاطب را از پیام رسانهای خارجی به سمت امثال روبیکا سوق دهند مجبور به تساهل فرهنگی هستند. این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟
این نوع نگرش را ما سالها پیش توسط رسانه ملی نیز دیده ایم. وقتی مدیرانش میگویند برای جلوگیری از تماشای ماهواره توسط مردم ما به سمت تساهل فرهنگی در تلویزیون ملی رفتیم. این یک نگرش و تفکر اشتباه از پایه است. مثل این است که پدری بگوید برای جلوگیری از مصرف مواد مخدر توسط پسرم به او دوبسته سیگار میدهم. یا سیاستمداری بگوید برای جلوگیری از حضور برهنه خانمها در خیابان، مجوز نیمه برهنه رفتن آنها را میدهم. اجازه بدهید با یک مثال تاریخی این رفتار مدیران رسانهای را تفسیر کنم. پس از فوت پیام یک فردی به نام مسیلمه کذاب ادعای پیامبری کرد و گفت که خدا وحی کرده هرکسی که به تو ایمان بیاورد نیازی نیست که نماز صبح بخواند و من نماز صبح را بخشیدم. این حرکتی که برخی تصمیم گیران رسانهای انجام میدهند همان مکانیزم مسیلمه کذاب است. نگاه دینی میگوید شما خوراک ومحتوای مناسب را تزریق کن، مخاطب خود از محتوای نادرست دور میشود. مشکل این جاست، چون در خلاقیت فرمی تزریق محتوای مناسب دچار مشکل هستند به سمت محتوای نامناسب میروند.
/انتهای پیام/