بررسی چرخش گروه‌های مرجع در ایران در گفتگو با دکتر تقی آزاد ارمکی؛
هنوز به درک درستی از وظایف و مسئولیت‌های حکومتی و مدنی نرسیده‌ایم. همان‌طور که در استراتژی حیات اجتماعی جایگاهی برای سلبریتی‌ها قائل نیستیم وگرنه این افراد می‌توانند نقش‌های ترمیمی یک نظام را ایفا کنند.
گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ اگرچه برخی از جامعه شناسان چرخش گروه‌های مرجع و همچنین مرجعیت قرار گرفتن سلبریتی‌ها در شرایط فعلی را یک پدیده مذموم در جامعه ایرانی می‌پندارند، ولی دکتر تقی آزاد ارمکی جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران معتقد است که نه تنها گروه‌های مرجع در کشور نیازی به داشتن تخصص ندارند بلکه وظایف آن‌ها به جای کنشگری سیاسی، حضور در بحران‌های اجتماعی است.
در گفت‌وگویی که با دکتر آزاد ارمکی انجام داده‌ایم، موضوع تقویت جامعه مدنی از طریق سلبریتی‌ها طرح شد، او تقویت جامعه مدنی را موجب حل بحران‌های فعلی و آسیب‌های اجتماعی دانسته و گروه‌های مرجع جدید تحت عنوان سلبریتی را آلترناتیوی برای حاکمیت معرفی می‌کند تا در بزنگاه‌ها و بحران‌ها به کمک کشور بیایند. مشروح این گپ و گفت در ادامه از منظر شما می‌گذرد:

برخی از جامعه شناسان معتقدند که فردیت گرایی موجب شده تا گروه‌های مرجع در شرایط کنونی از بین بروند. آیا شما این نظریه را قبول دارید؟ اگر خیر دلیل کمرنگ شدن گروه‌های مرجع پیشین چیست؟

خیر! حذف شدن گروه‌های مرجع را قبول ندارم. این اصل را باید بپذیریم که جامعه جهانی در مسیر تغییرات بنیادین قرار گرفته و در حوزه‌های مصرف، سرمایه گذاری، فراغت و گروه‌های مرجع تغییرات بنیادین مشهود است. مثلا اگر در برهه‌ای گروه روحانیت به عنوان گروه مرجع اصلی در ایران بوده اند الان رتبه آن‌ها پایین آمده و ممتاز بودن خود را از دست داده است و به جای آن اگر هنرمندان در برهه‌ای گروه مرجع رتبه پایینی بودند امروز به صدر آمده اند. این جابه جایی‌های گروه‌های مرجع از نظر رتبه بندی کاملا طبیعی است و نمی‌توان گفت گروه مرجعی به طور کلی حذف شده است. شاید فضای مجازی باعث شده باشد که سلبریتی‌ها به عنوان گروه مرجع اصلی خودنمایی کنند که البته در تفسیر کلمه سلبریتی لزوما نباید بازیگران و ورزشکاران را در برگرفت. ژورنالیست‌ها و همه اقشاری که در فضای مجازی فالوور و مخاطب بالایی پیدا کرده اند جزوی از این سلبریتی‌ها خواهند بود.

آیا ایجاد سلبریتی توسط ساختار‌های قدرت می‌تواند منجر به ایجاد گروه‌های مرجع موثر شود؟
برخی از سیاستمداران در تلاش بودند که سلبریتی ساخته و خلق کنند تا سخنان خود را تحت لوای آن‌ها به مخاطبان القا نمایند، ولی به نظر می‌رسد در این امر موفق نیستند

برخی از سیاستمداران در تلاش بودند که سلبریتی ساخته و خلق کنند تا سخنان خود را تحت لوای آن‌ها به مخاطبان القا نمایند، ولی به نظر می‌رسد در این امر موفق نیستند چرا که سلبریتی بودن و سلبریتی شدن مختصات خاص خود را دارد و نمی‌توان لزوما با توئیت کردن درباره هر موضوعی یا اظهار نظر درباره هر رخدادی به یک سلبریتی مجازی مبدل شد.

آیا می‌توان با مدیریت گروه‌های مرجع فعلی نسبت به اقدامات آن‌ها نظارت داشت؟

ما نمی‌توانیم گروه‌های مرجع را تغییر داده یا مدیریت کنیم چرا که تغییر رتبه بندی گروه‌های مرجع وابسته به کنشگری خود آنهاست. به عنوان مثال وقتی رئیس جمهور و مسئولین برخی مناسبات ساختاری کشور را روحانیون برعهده گرفته اند و ما در شرایط فعلی با مشکلات عدیده اقتصادی، اجتماعی و... مواجه هستیم، بنابراین مردم این مشکلات را به گروه مرجع روحانیت ارجاع داده و در نگاهشان مرجعیت این گروه کاسته می‌شود. باید به این مناسبات اجتماعی زمان داد و این زمان است که دوباره تغییرات گروه‌های مرجع را به نمایش می‌گذارد. شاید دوباره با گذر زمان و یا کنشگری نادرست گروه‌های مرجع فعلی؛ به عنوان مثال گروه مرجع روحانیت در صدر قرار بگیرند.

به نظر شما تبدیل شدن سلبریتی‌ها به گروه‌های مرجع امری مفید در راستای ارتقای توسعه اجتماعی خواهد بود؟

تبدیل شدن سلبریتی‌ها به گروه‌های مرجع نه خوب است نه بد. تجزیه و تحلیل اینکه گروه‌های حاشیه‌ای به صدر آمده اند و اظهار نظر می‌کنند نیازمند گذر زمان است. باید یک دوره زمانی را بگذارنیم تا از اثرگذاری آن‌ها در میان جامعه آگاه شویم. زمان تبدیل شدن سلبریتی‌ها به یک گروه مرجع می‌تواند منفی تلقی شود که در مناسبات رفتاری جامعه اخلال ایجاد کرده و موجب ابهام و آشفتگی اخلاقی واجتماعی شوند. به عنوان مثال اگر سلبریتی‌ها به ماشین تخریب یک کاندیدا در انتخابات مبدل شوند طبیعتا جنبه منفی دارند.

ولی ما شاهدیم که بسیاری از سلبریتی‌ها به ویژه بازیگران هیچ تخصص خاصی برای مرجعیت ندارند؟
به نظر بنده گروه‌های مرجع هیچ ربطی به تخصص گرایی ندارند

به نظر بنده گروه‌های مرجع هیچ ربطی به تخصص گرایی ندارند. به عنوان مثال همین پزشکان در دوران کرونا هیچ گاه به گروه مرجع تبدیل نشدند چرا که از دیدگاه مردم این افراد در وضعیت بیماری مردم منفعت و سود دارند بنابراین شاید اظهاراتشان در راستای سودآوری گروه خویش باشد. گروه‌هایی مثلا در دوران کرونا به گروه‌های مرجع مبدل می‌شوند که اظهارات آن‌ها هیچ منفعت گروهی و فردی نداشته باشد. شما اگر به فضای مجازی هم نگاه کنید متوجه می‌شوید برخی از اظهارنظر‌های سلبریتی‌ها حتی در دوران کرونا اثرگذار‌تر از گروه پزشکی بوده است؛ مردم همواره به منفعت فردی که سخن می‌گوید نیز توجه می‌کنند.

با توجه به صحبت‌های شما پس سلبریتی‌ها به عنوان گروه مرجع چگونه قادر به اثرگذاری اجتماعی خواهند بود؟

در دنیای مدرن چند نیروی مهم همچون بروکرات ها، تکنوکرات‌ها و نظامیان جزو نیرو‌های سازمانده دهنده اصلی بودند و هنرمندان، روشنفکران جزوی از گروه‌های مرجع تکمیلی به حساب می‌آیند. گروه‌های مرجع تکمیلی وظیفه ترمیم جامعه را در بحران‌ها و یا اختلالات پیش آمده دارند. در واقع در ایران باید ساحتی برای گروه‌های مرجع اختصاص داده شود که به تقویت جامعه مدنی و مراقبت از آن بپردازند.
گروه‌های مرجع وظیفه ترمیم جامعه را در بحران‌ها و یا اختلالات پیش آمده دارند. در واقع در ایران باید ساحتی برای گروه‌های مرجع اختصاص داده شود که به تقویت جامعه مدنی و مراقبت از آن بپردازند

ولی اظهارنظر‌های سیاسی این افراد تا به امروز مورد توجه بسیاری از مخاطبانشان قرارگرفته است. این مساله را چگون ارزیابی می‌کنید؟

این نوع اظهارنظر‌ها درست نیست. از ابتدا قرار نبوده که این نوع گروه‌های مرجع، کنشگری سیاسی داشته باشند چرا که رسالت آن‌ها چیز دیگری است. به عنوان مثال در حاشیه تهران بزرگ از جمله هشتگرد و ورامین شاهد تردد سگ‌های ولگرد هستیم؛ حال اینکه با این سگ‌ها باید چه کرد؟! آیا باید آن‌ها را کشت، آیا باید عقیم کرد، آیا باید بین مردم توزیع کرد و... همه و همه جزوی از وظایف گروه‌های مرجع بوده که می‌تواند در نظم دهی افکار تصمیم گیران کمک کند. مردم در زمان بی اعتمادی به ساختار‌ها به گروه‌های مرجع پناه می‌برند. به عنوان مثال در زلزله کرمانشاه یا سیل‌های اخیر، علی دایی به عنوان یک گروه مرجع حضور پیدا کرده و به مردم کمک کرد ودر این راستا نیز مردم کمک‌های بسیاری را به حساب وی ریختند که شگفت انگیز بود. خب این یعنی بخشی از مردم به شماره حساب‌هایی که توسط ساختار حاکمیت اعلام می‌شده اعتماد نداشته اند، ولی به علی دایی اعتماد داشتند. این به نفع جامعه نیز هست تا همه مردم بتوانند به منظور خدمت رسانی در بحران‌ها مستمسک گروه‌های مرجع شوند.

با توجه به نکات شما، سلبریتی‌ها به عنوان گروهی برای حل بحران در جامعه می‌توانند کمک رسان حاکمیت باشند؟

ما در استراتژی حیات اجتماعی جایگاهی برای سلبریتی‌ها قائل نیستیم وگرنه این افراد می‌توانند نقش‌های ترمیمی یک نظام را ایفا کنند. در زمانی که نظام نمی‌تواند برای حل مشکلی ورود کند؛ گروه‌های مرجع بهترین الترناتیو هستند. چون متولیان در راس امور به طور کلی نگاه مثبتی به پدیده سلبریتی ندارند و این مساله را می‌توان از واکنش هایشان به خوبی فهمید بنابراین به نقش ترمیمی آن‌ها نیز معتقد نیستند. شما نگاه کنید که فردی همچون آنجلینا جولی به عنوان یک هنرپیشه و فرد شناخته شده سفیر بسیاری از مناسبات اجتماعی نه در سطح آمریکا بلکه در سطح جهان می‌شود که این همان رسالت ترمیمی است که عرض کردم. در ایران نیز سلبریتی‌ها می‌توانند در راستای فقرزدایی به محله‌های پایین تهران یا سیستان و بلوچستان بروند. ما هنوز درک درستی از وظایف و مسئولیت‌های حکومتی و مدنی نرسیده ایم.

منظور شما از عدم درک صحیح از تمییز قراردادن وظایف حاکمیت و گروه‌های مرجع چیست؟

به عنوان مثال دولت باید کرونا را مدیریت می‌کرد که متاسفانه شرایط نشان می‌دهد در این زمینه ناموفق بوده است. دولت به معنای کلان خود به دنبال فقرزدایی بوده ونهاد‌های متعددی در این زمینه فعالیت می‌کنند در حالی که این نوع اقدامات وظیفه نهاد‌های مدنی یا همان گروه‌های مرجع اجتماعی است. دولت باید در حوزه امنیت و سلامت جامعه و همچنین توسعه زیرساختی قدم بردارد و از طرف دیگر سلبریتی‌ها به عنوان گروه‌های مرجع در راستای سرمایه‌های اجتماعی و حیات اجتماعی حرکت کنند.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha