فرهنگ و مسائل فرهنگی در تبلیغات انتخاباتی چه سهمی دارد؟
بازهم فرهنگ به حاشیه کشیده شد و باز این مسائل سیاسی و پس‌ازآن اقتصادی بود که بر موضوعات دیگر چربید و این متأسفانه با آرمان‌های انقلاب اسلامی فاصله بسیار دارد! کسی منکر این نیست که اقتصاد موضوع بسیار مهمی برای مردمانی است که با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اما همین مردم و فرهیختگان جامعه کاملاً واقف‌اند که برای حل معضلات اقتصادی و اجتماعی نیز باید فرهنگی درست بر دیدگاه کل جامعه حاکم باشد، تا راه درست از نادرست تشخیص داده شود.
گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ نسیم اسدپور: فرهنگ و همه اجزا و مشتقات آن، هویت یک کشور و ملت را می‌سازد؛ در واقع می‌توان گفت این فرهنگ است که مابقی شئون یک جامعه را شکل می‌دهد و ملتی را در مسیری قرار خواهد داد که به سوی سعادت حرکت کند.

ضعف در این حوزه، دامن‌گیر تمام ابعاد زندگی مردمان یک جامعه حتی سیاست و اقتصاد آن کشور نیز خواهد شد؛ در یک کلمه می‌توان گفت، فرهنگ یک کشور در زمان کنونی، گذشته آن کشور و آینده پیش رویش را خواهد ساخت.

به خاطر همین اهمیت حیاتی است که بناینگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و خلف صالح ایشان رهبر حکیم انقلاب، برای هیچ مسئله‌ای به اندازه فرهنگ جامعه حساسیت نداشته‌اند؛ تا حدی که انقلاب اسلامی بیش از اینکه انقلاب سیاسی محسوب شود، یک انقلاب فرهنگی می‌دانیم؛ انقلابی که تمام سیاستش نیز از همین فرهنگ سیراب می‌شود.

امام خمینی (ره) بیانات کلیدی و مهمی درباره «فرهنگ» دارند؛ به طور مثال، ایشان فرهنگ را مبدا همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های ملت می‌دانند و یا در جایی دیگر می‌فرمایند: «بی‌شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است».

فرهنگ برای مقام معظم رهبری نیز آنچنان اهمیت دارد که به گفته خودشان، خواب را از چشمان ایشان می‌رباید. خودشان در این باره خطاب به هیئت وزیران تاکید کرده‌اند: «گاهی اوقات مشکلات فرهنگی موجب شده که من شب خوابم نبرده، به خاطر مسائل فرهنگی؛ یعنی اهمیت مسائل فرهنگی این‌جوری است».

وقتی صدای وزیر فرهنگ هم در می‌آید!
بله؛ مسائل فرهنگی چنین اهمیتی دارد، اما واقعیت این است که مسئولان و زمامدارانی که مسئولیت‌های مهمی در حکومت اسلامی دارند، به این دغدغه‌ها کمتر توجه کرده و گاهی آن را در اولویت دوم که نه، بلکه چندم کار‌های خود قرار می‌دهند.

نمونه بارز این بی‌اهمیتی به عرصه فرهنگ را می‌توان در برنامه‌های نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری این دوره و مناظرات آن‌ها دید و البته این فقط مختص این دوره از انتخابات هم نبوده است؛ بلکه در دوره‌های پیشین نیز این غربت و مهجوریت به عینه دیده شد. مهجوریتی که روزی با پیش کشیدن حاشیه‌های فرهنگی و نه مسائل اصلی به چشم می‌آید و روزی دیگر با نداشتن برنامه‌ای مشخص در راستای مهندسی فرهنگی جامعه.

انتخابات این دوره هم تمام شد، با همه شور و شعورش، اما آنچه مانند ادوار قبلی سرش بی‌کلاه ماند، فرهنگ و درد‌های فرهنگی بود. حتی مناظره‌ای هم که با نام «فرهنگ و اجتماع» شکل گرفت، به کام مسائل دیگر پیش رفت و همین باعث شد تا حتی صدای وزیر ارشاد هم دربیاید.

سیدعباس صالحی در صفحه شخصی‌اش در توئیتر نوشت: «فرهنگ و هنر بخش مغفول مناظرات بود، حتی در دومین مناظره با عنوان فرهنگی و اجتماعی. ایران بدون فرهنگ و هنر، ایران نیست! از کدام برنامه سخن می‌گوئیم؟»

«هیجان‌سازی فرهنگی» بجای «فهم فرهنگ»
فرهنگ تمامی ابعاد مهم هویتی مردمان یک کشور را بر می‌گیرد؛ از اعتقادات دینی گرفته تا حوزه کتاب و کتابخوانی، سبک زندگی و سینما، موسیقی، هنر‌های تجسمی، فرهنگ عمومی، همه و همه مسائلی هستند که تصویری مشخص از یک جامعه و گذشته و حال و آینده‌اش نشان می‌دهند؛ تصویری دلچسب و امیدوارکننده یا ناگوار و نگران‌کننده!

زمانی که در یک برنامه دو سه ساعته هیچ نامزدی نتواند یک برنامه مدون و منظم در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی ارائه دهد، یعنی نمی‌توان انتظار داشت که فرهنگ غریب و مهجور نماند و پروژه‌های فرهنگی نیز دستخوش تصمیمات سلیقه‌ای مدیران پایین دست قرار نگیرد.

در زمینه مسائل «فرهنگی» و «اجتماعی» در جامعه، شاهد نوعی در هم تنیدگی هستیم و گاهی نمی‌توان مرز روشنی میان مسائل فرهنگی و مسائل اجتماعی قائل شد، بنابر این با نگاهی به برنامه‌های تبلیغاتی اختصاصی نامزد‌ها و مناظره‌های مشترک آنها، جای خالی پاسخ روشن و عالمانه به این سوالات به خوبی دیده می‌شود؛

۱. تعریف و فهم روشن نامزد‌ها از مسئله «مهندسی فرهنگی» کشور و الزامات آن چیست و در کجای برنامه‌های تبلیغاتی دیده شده است؟
۲. نامزد‌های انتخابات در حوزه کتاب و ترویج فرهنگ کتابخوانی و افزایش سرانه مطالعه چه ایده‌ای دارند و چه راه حلی برای رفع مشکلات صنعت نشر دارند؟
۳. نگاه نامزد‌ها به مسئله فرهنگ عفاف و حجاب و راه‌های هوشمندانه و هنرمندانه تقویت آن و ارتقاء منزلت انسانی زنان در جامعه چیست؟
۴. نامزد‌ها برای مدیریت هوشمندانه و امانتدارانه فضای مجازی و صیانت از حریم اخلاق و فرهنگ جامعه، چه می‌خواهند بکنند؟
۵. ایده نامزد‌ها برای هم‌افزایی دستگاه‌های مختلف فرهنگی و مدیریت اندک بودجه حوزه فرهنگ و کارایی بهتر آن چیست؟
۶. مدعیان جایگاه ریاست جمهوری، برای فهم دقیق ریشه‌ها و علل مسئله حاشیه‌نشینی و آسیب‌های اجتماعی که باعث به میدان آمدن شخص رهبر معظم انقلاب در سالیان اخیر هم شده، چه برنامه مدون و زمان‌بندی شده‌ای دارند؟
۷. نامزد‌های انتخابات چه دیدگاهی درباره موضوع تحکیم بنیان خانواده و عوامل تهدیدکننده آن دارند و برنامه عالمانه و مدبرانه آن‌ها در این حوزه چیست؟
۸. نامزد‌های رقابت‌کننده بر سر صندلی ریاست جمهوری، برای فرهنگ‌سازی و تسهیل ازدواج و نیز مبارزه با ریشه‌ها و عوامل طلاق چه برنامه مشخصی دارند؟
۹. نگاه سیاستمداران مدعی جایگاه ریاست جمهوری، به مسئله شبهات اعتقادی ذر فضای مجازی و حقیقی چیست و چه پیشنهادی برای نشر موثر و گسترده حقایقی دینی و پاسخ به شبهات نسل جدید دارند؟
۱۰. راه حل نامزد‌های انتخابات و رقابت‌کنندگان جایگاه ریاست جمهوری، برای معضل «شکاف بین نسلی» و فاصله فکری و فهم مشترک میان نوجوانان و جوانان با پدران و مادران، چه ایده مشخص یا چه راهبرد عملیاتی مدنظر دارند؟
و...

وقتی بجای همه این حرف‌های حساب و دغدغه‌های مبنایی، به رقیب‌هراسی و ماجرای پیامک حجاب به فلان دختر خانم بدحجاب و قطار کردن اسم چند بازیگر و خواننده برای هیجان‌سازی و موج‌سواری و کار‌های سطحی از این قبیل که فقط به درد میتینگ‌های انتخاباتی و سوت و کف زدن‌های هیجانی می‌خورد، روی می‌آورند، این‌ها همه یعنی دست نامزد‌های انتخابات در میدان فرهنگ خالی است، یا خودشان خواسته‌اند که خالی باشد.

به عنوان مثال، یک نامزد همه برنامه‌هایش را با محوریت مسائل اقتصادی ارائه می‌کند و حتی بخش فرهنگی و اجتماعی آن را هم با عنوان «اقتصاد اجتماعی» ارائه می‌دهد! یا دیگری درباره مسئله فضای مجازی، فقط به این بسنده می‌کند که فضای مجازی یک موهبت است و باید از ظرفیت‌های آن استفاده کرد، اما نمی‌گوید چگونه و با چه ساز و کاری؟ دیگری از «اینترنت امن و تخصصی» سخن می‌گوید، اما ساز و کار آن را تشریح نمی‌کند و...

نمونه‌هایی از این دست در بیان و برنامه‌های نامزد‌های انتخابات این دوره –مثل هر دوره دیگری– فراوان به چشم می‌خورد و همه آن‌ها نشانه عدم فهم دقیق مسئله «فرهنگ» و «اجتماع» و نداشتن یک منظومه فکری و معرفتی منسجم و برنامه مدون در قبال مدیریت فرهنگی یک جامعه اسلامی و در معرض انواع تهاجم‌هاست.

اگر «فرهنگ» درست شود...
باز هم فرهنگ به حاشیه کشیده شد و باز این مسائل سیاسی و پس از آن اقتصادی بود که بر موضوعات دیگر چربید و این متأسفانه با آرمان‌های انقلاب اسلامی فاصله بسیار دارد! کسی منکر این نیست که اقتصاد موضوع بسیار مهمی برای مردمانی است که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند، اما همین مردم و فرهیختگان جامعه کاملا واقفند که برای حل معضلات اقتصادی و اجتماعی نیز باید فرهنگی درست بر دیدگاه کل جامعه حاکم باشد، تا راه درست از نادرست تشخیص داده شود.

اصلا چرا راه دور می‌رویم! همین مقوله «انتخابات» نیز وابسته به فرهنگ یک کشور است، اگر فرهنگ یک ملت درست باشد، انتخاب درست می‌کنند و با فرهنگ نادرست و سطحی، دست به انتخابی غلط می‌زنند.

همین فرهنگ است که عده‌ای را وابسته و متکی به خارج از کشور بار می‌آورد و عده‌ای دیگر را به نیروی داخلی مومن و خلاقی تبدیل می‌کند که امام خمینی (ره) درباره آن گفته‌اند: «فرهنگ اساس ملت است، اساس ملیت یک ملت است، اساس استقلال یک ملت است.»

با این حال امید می‌رود که رئیس جمهور آینده، برخلاف آنچه از نامزد‌ها در فضای مناظره‌ها و تبلیغات دیده شد، در این راستا برنامه روشن و مدونی در نظر داشته باشد و به نیرو‌های جوان، گمنام و مومن انقلابی در میدان پرخطر فرهنگ تکیه کند.

نخستین گام در این عرضه نیز –علاوه بر داشتن منظومه معرفتی و نظام مسائل منسجم– بهره‌گیری از نیرو‌های فرهنگی خوش فکر، متعهد، دلسوز و متخصص است؛ در این مسیر، باید از جوانانی کمک گرفته شود که تا به حال پشت درب‌های بسته مدیران فرهنگی کشور به انتظار نشسته اند و حالا نیز در انتظارند تا رئیس جمهور جدید راهی جدید برای بروز استعدادهایشان به روی آن‌ها بگشاید و از بند بروکراسی‌ها، پارتی‌بازی‌ها و باندبازی‌ها رها شوند.
 
/انتهای پیام/
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha