دورکهایم، جامعه صنعتی و آنومی اجتماعی
عدم‌انسجام جایی شکل می‌گیرد که تقسیم‌کار، تمایز را بیش از آگاهی و وجدان عمومی گسترش دهد، در این حالت آگاهی و وجدان عمومی با گسست همراه‌شده و درعین‌حال آگاهی جدیدی جایگزین آن نمی‌شود. آنومی در چنین حالتی مطرح می‌شود. ازنظر دورکهایم جامعه در وضعیت آنومی به شهروندان فشار آورده تا آنچه از فقدان انسجام در درون خود داشته را بیرون ریخته و اعتراضات خشونت‌بار شکل می‌گیرد.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ پیش‌ازاین پیرامون نظریه گوستاو لوبون پیرامون اعتراض نکاتی را بیان کردیم. نظریه لوبون ازاین‌جهت دارای اهمیت است که در مطالعات اعتراض، چندین نسل از نظریات بعدی را تحت تأثیر خود قرار داد. نظریاتی که اعتراض و خشونت را امری غیرعادی تلقی کرده و به دنبال آسیب‌شناسی در این حوزه بودند. یکی از آسیب‌هایی که توجه به آن زمینه ایجاد نظریه جدیدی را فراهم کرد، توجه به عدم انسجام جامعه بود. اکنون به دنبال بیان نظریه ازهم‌گسیختگی در تحلیل چرایی اعتراض و اغتشاش هستیم.

ازهم‌گسیختگی اجتماعی

این نظریه را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد؛ اگر جامعه‌ای نتواند انسجام مدنی و هویتی یک پارچه برای شهروندان خود به وجود بیاورد، به دنبال آن حس سرخوردگی و پرخاشگری به وجود آمده و این زمینه کنش جمعی اعتراضی و خشونت‌آمیز خواهد بود.

این ایده نیز همچون دیگر ایده‌های ابتدایی در خصوص اعتراض، هرچند که از ادبیات جامعه‌شناسی یعنی انسجام و... شروع می‌کند اما در انتها اعتراض را با مفاهیم روان‌شناسی اجتماعی همچون حس سرخوردگی و... توضیح می‌دهد. البته بااین‌حال این نظریه در مقایسه با نظریه لوبون، یک گام حرکت از روان‌شناسی به سمت جامعه‌شناسی تلقی می‌شود اما مجدد تحت تأثیر اصول نظریه لوبون یعنی فقدان عقلانیت در اعتراضات و تحلیل روان‌شناختی است.

این جنبش‌ها با اهداف از پیش تعیین‌شده و با مطالبات مشخص از رهبران اتفاق نمی‌افتد، طبق این دیدگاه وجهه سلبی اعتراض بیش از وجهه ایجابی آن است. معترضان بیشتر به دنبال نه گفتن هستند، چراکه طرح ایجابی در دل یک هویت محقق شده و در صورت آنکه بتواند همگان را گرد خود منسجم سازد تبدیل به یک حرکت اعتراضی هدفمند می‌شود.

در این نظریه اعتراض بیش از آنکه سازنده و اصلاح‌گر باشد، مخرب است درنتیجه باید آسیب‌شناسی شده و رفع شود.

صنعتی شدن، تقسیم کار پیشرفته و جامعه ازهم گسیخته

یکی از نخستین تبیین‌های شورش‌ها «نظریه گسیختگی» بود. این دیدگاه از زمان پیدایش جامعه‌شناسی توسط آگوست کنت تا کارکردگرایی امیل دورکیم، تالکوت پارسونز و نیل اسملسر، از مکتب جامعه‌شناسی شیکاگوی رابرت پارک و هربرت بلومر تا سپس سنت اروپایی گوستاو لوبون و گابریل تارد نفوذ داشت. رویکرد «گسیختگی»، شورش‌ها را به‌عنوان نتیجه سازوکارهای اجتماعی گوناگونی تبیین می‌کند که نمی‌توانند توده‌ها را مهار کنند[1]. در میان نظریاتی که ذیل این رویکرد شکل‌گرفته‌اند در این بخش تنها به نظریه امیل دورکهایم پرداخته و تلاش شده تا تحلیلی جامعه‌شناسانه از مسئله عدم انسجام و شورش ارائه شده باشد.

  • دورکهایم دیدگاه شایع قرن نوزدهمی را درباره اینکه صنعتی شدن با جهان چه می‌کند را متبلور ساخت... به گفته تالکوت پارسونز پرداختن به مشکل همگرایی نظام اجتماعی و اینکه چه چیزهایی اجتماعات را انسجام می‌بخشد پایاترین دلمشغولی دورکهایم بود...

وی در کتاب تقسیم‌کار در جامعه تحولات شغلی را موردبحث قرار می‌دهد. وی در اولین صفحات این کتاب می‌گوید:

  • «لازم نیست بیش از این درباره تمایلات صنعت مدرن دچار توهم شویم: این صنعت پیوسته به سمت ماشین‌های قدرتمند، تمرکزهای بزرگ نیروها و سرمایه و درنتیجه به سمت تقسیم‌کار شدید پیش می‌رود. مشاغل به‌صورت بی‌پایان تفکیک و تخصصی می‌شوند و این نه تنها در درون کارخانه‌هاست، بلکه هر محصولی به‌خودی‌خود تک‌بودی است که به دیگر محصولات وابسته است.»

به گفته دورکهایم جامعه از طریق مشارکت افراد در یک آگاهی مشترک، کنترل خود را بر آنها اعمال می‌کند... کلیت باورها و احساسات مشترک میان شهروندان در یک جامعه نظامی را شکل می‌دهد که می‌توان آن را وجدان جمعی یا مشترک نامید. ازنظر دورکهایم، تقسیم‌کار روزافزون آگاهی مشترک میان افراد را تهدید کرده و درنتیجه انسجام جامعه را هدف قرار می‌دهد. این در حالی است که آگاهی مشترک جدید به‌آرامی شکل‌گرفته و دورکهایم در اینجا از وضعیتی با عنوان آنومی یاد می‌کند، وضعیتی که در آن شکافی میان سطح آگاهی مشترک و سطح تمایز به وجود می‌آید.»[2]

انواع همبستگی

دورکهایم نیز مبتنی بر سنت رایج جامعه‌شناسی در تقسیم‌بندی جوامع، از دو نوع جامعه و همبستگی یاد می‌کند. ازنظر او جوامع سنتی و یا تیره‌ای که هنوز در مراحل نخستین تقسیم‌کار قرار داشته و تقسیم‌کار به نحو پیچیده در آن انجام نگرفته است، از همبستگی بیشتری برخوردارند. همبستگی در این جوامع مبتنی بر احساسات و ارزش‌ها رخ‌داده و این دو مقوله همچون سیمان، اعضای جامعه را به یکدیگر پیوند داده است. دورکهایم همبستگی این جوامع را مکانیکی می‌خواند بدین بیان که به نحو خودکار اشخاص به یکدیگر احساس دارند. اما در جوامع صنعتی وضعیت به نحو دیگری است. در این جوامع که تقسیم‌کار به نحو پیشرفته انجام‌شده، اشخاص نه بر اساس احساس و ارزش بلکه بر اساس نوعی آگاهی به نیاز متقابل و وجدان عمومی انسجام می‌یابند. در حقیقت اشخاص به‌واسطه نیاز متقابل به یکدیگر و آگاهی حاصل از این نیاز، گرد هم جمع آمده‌اند. دورکهایم این سبک از انسجام را ارگانیک می‌نامد، برای نمونه اعضای بدن انسان درعین‌حال که هر یک از دیگری متمایزند، اما نیاز  آنها را به یکدیگر پیوند داده است.[3] عدم انسجام درجایی شکل می‌گیرد که تقسیم‌کار پیشرفته، تمایز را بیش از آگاهی و وجدان عمومی گسترش دهد، در چنین حالتی آگاهی و وجدان عمومی با گسست همراه شده و درعین‌حال آگاهی جدیدی جایگزین آن نشده است. آنومی در چنین حالتی مطرح می‌شود. ازنظر دورکهایم جامعه در وضعیت آنومی به شهروندان خود فشار آورده تا آنچه که در درون خود از فقدان انسجام داشته بیرون ریخته و اعتراضات خشونت‌بار شکل می‌گیرد.

در نگاهی کلی می‌توان دیدگاه دورکهایم را در ذیل پارادایم کارکردگرایی قرار داد. طبق این گفتمان، هر یک از عناصر اجتماعی درصورتی‌که نتوانند مأموریتی را که برای آن به وجود آمده بودند محقق کنند، روی به سمت زوال خواهند گذاشت، وجدان جمعی و آگاهی عمومی، به دنبال مأموریت ایجاد انسجام به وجود آمده بودند، حال‌آنکه عدم موفقیت آنها در انجام مأموریت مساوی است با از بین رفتن این آگاهی و وجدان عمومی. بحران نیز هنگامی رخ می‌دهد که آگاهی موجود با آگاهی جدیدی جایگزین نشود. بدین بیان دورکهایم تحلیلی از وقوع اعتراضات و شورش‌ها در جوامع صنعتی را ارائه می‌کند. جدای از پذیرش و یا رد دیدگاه دورکهایم، وی دین را از منظر انسجام نگریسته و ازاین‌رو جوامعی را که دین در آنها نقش پررنگی دارد، منسجم‌تر می‌بیند. چنین جوامعی استعداد کمتری برای شورش و اعتراضات خشونت‌بار دارند.

در ادامه تلاش داریم تا نظریه رضایت نسبی در تحلیل اعتراضات را توضیح داده و بیان کنیم.

 

[1] https://www.ricac.ac.ir/pages/1160

[2] تیلی، چارلز: از بسیج تا انقلاب، ترجمه علی مرشدی زاده؛ ص ۳۰-۳۵

[3] حمیرا، مشیرزاده: درآمدی نظری بر جنبش های اجتماعی، ص ۲۲-۲۷

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha