باید معنای کنش جمعی را شناخت؛
هرچند طی سال‌های اخیر با ظهور مباحث هویت در خصوص اعتراضات، دقت هربرت بلومر در حوزه معنایابی اعتراضات موردتوجه قرارگرفته، اما بلومر رفتار‌های جمعی اولیه را ماقبل جامعه و غیراجتماعی می‌داند که موردانتقاد جامعه‌شناسان متأخر قراردارد. خردگریزی رفتارهای جمعی اولیه، احساساتی بودن و... ازنظر بلومر اوامری هستند که طرح وی از اعتراضات را شبیه به طرح انبوه خلق لوبون می‌سازد.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ همزمان با محبوبیت آراء لوبون در اروپا، جامعه شناسی در آمریکا مسیر متفاوتی را پیمود، تحت تأثیر رفتار گرایی مید، روانشناسی رفتاری واتسون و فلسفه های پراگماتیستی، مکتبی تحت عنوان شیکاگو به وجود آمد که روح نظرات وی در خصوص کنش جمعی را می توان در نظریه کنش متقابل نمادین جستجو کرد. در ادامه گزارشی از نظریه پرداز اصلی این رویکرد یعنی «هربرت بلومر» و برخی دیگر از ایده پردازان آن خواهید خواند.

اجتماعات بدون هدف

یکی از تحلیل های ابتدایی مکتب شیکاگو در خصوص کنش جمعی معترضانه توسط رابرت پارک و ارنست برگس بیان شد. آنها در کتاب مقدمه ای برعلم جامعه شناسی تلاش کردند تا توضیحی از جوهره رویکرد کنش متقابل نمادین را ارائه کنند. پارک و برگس تحت تأثیر لوبون رفتار توده ها را به نحو غیر عقلانی و بدوی تبیین می کردند. از منظر آنان در فرایند جمع شدن توده های انسانی در ابتدا اهداف غایند اما در عین حال می توان نوعی پاسخگویی متقابل میان مشارکت کنندگان یافت، پاسخگویی که خود کنترلی اشخاص را از بین برده و آنها را مهیای پذیرش دستورات می کند. از منظر این رویکرد کنش جمعی از اشکال نا متعارف کنش و متمایز از دیگر اشکال کنش روزمره است. همین أمر باعث شد تا مکتب شیکاگو تمرکز بیشتری را بر تحلیل کنش جمعی داشته باشد.

کنش متقابل نمادین و معنایابی اعتراضات

هربرت بلومر یکی دیگر از اساتید جامعه شناس مکتب شیکاگو و در حقیقت پدر مکتب کنش متقابل نمادین است که اوج آراء مکتب شیکاگو پیرامون کنش جمعی را می توان در آثار وی مشاهده کرد. بلومر به دنبال آن بود تا با کنش متقابل نمادین، شکل گیری معنا را توضیح دهد. از نظر بلومر تبیین و معنا یابی کنش جمعی بسیار مهم بود چراکه این سبک از کنش ها، نمایانگر گسستی در زندگی روزمره به حساب می آمد. از نظر بلومر اشاعه نارضایتی در میان اعضای یک گروه، آگاهی مشترکی در میان آنان هویدا می کند. در مرحله بعد این آگاهی رشد یافته و به یکی شدن گروه ها می انجامد و در نهایت شاهد به وجود آمدن روح رفاقتی هستیم که گروه ها را هویت داده و اخلاق گروهی را شکل می دهد. این اخلاق منجر به ایجاد سازمانی می شود که اهداف و تاکتیک های مبارزه را مشخص می کند. بدین طریق نارضایتی می تواند گروه های مختلف را منسجم و به کنش جمعی اعتراضی وادار کند.[1]

تأکید بلومر در مطالعات اجتماعی بر پرهیز از نظریه پردازی های کلان و انتزاعی و در عوض، توجه به داده های دست اول از حیات اجتماعی و بررسی تنوع غنی تجربه اجتماعی زیست شده است. نکته مورد اهمیت دیگر بلومر معناست، از نظر وی سرشت هر چیز، معنایی است که فرد به آن می دهد. بر همین اساس در پژوهش های خود جامعه شناسان کلان نگر و روان شناسان رفتار گرا را که اهمیت معنا و برساخت های اجتماعی واقعیت را کم رنگ جلوه می دهند مورد انتقاد قرار می دهد. توضیح آنکه روان شناسان رفتار گرا، تنها بر تأثیر محرک های بیرونی بر رفتار فرد تأکید کرده و جامعه شناسان کلان نگر تنها بر تأثیر ساختار  های کلان بر رفتار انسان تمرکز دارند، از  نظر بلومر این دو رویکرد غفلط از فرایند درونی ساخت معنا و برساخت معانی اجتماعی دارند. بر این اساس بلومر برداشت از اجتماع به عنوان أمری بیرونی تعیین کننده را نمی پسندد.[2]

آنچه که در حیات اجتماعی واقعا اهمیت دارد کنش و کنش متقابل انسانی است که به سرشت جامعه شکل می دهد. در مطالعه کنش های اجتماعی آنچه مورد توجه خاص قرار می گیرد، فرایند تفسیری است که در حیات اجتماعی بسیار حائز اهمیت است. یک پژوهشگر در مطالعه کنش اجتماعی لازم است تا خود را جای کنش گران قرار داده تا واقعیت را از منظر آنان بفهمد.[3]

بلومر به دنبال چه چیزی است؟

از نظر بلومر جامعه همواره با نوعی تقسیم کار مواجه است که به علت فهم انتظارات مشترک انسان ها در میان آنها شکل می گیرد. انتظارات مشترک که رفتارها را هدایت می کند همیشه نوعی از فعالیت گروهی را مشخص می سازد. این فعالیت ها تحت تأثیر آداب، عرف، سنت و نظم نهادین هستند. اما چیزی که برای بلومر مهم است، مطالعه رفتار گروه های اولیه است که جنبه خود جوش داشته و  بر فهمی از عرف و سنت مبتنی نشده اند. از همین طریق می توان به چگونگی ظهور اشکال جدید رفتار جمعی و سامانه های جدید اجتماعی دست یافت نه آنکه تنها بر نظم های موجود متمرکز شد. از نظر بلومر ما در جنبش ها و اعتراضات با فرایند ساخته شدن نظم اجتماعی که حاوی نوعی خلاقیت است سر و کار داریم.

بلومر برای فهم نحوه خلق معنا در کنش های جمعی بر رفتار های جمعی اولیه تأمید می کند. از نظر او، رفتار های جمعی اولیه رفتار هایی هستند که در آن کنش و واکنش نه به نحو تفسیری بدین معنا که کنش شخص به واسطه تفسیری در ذهن طرف مقابل واکنشی را به دنبال خواهد داشت بلکه به گونه دوری اتفاق می افتد که در آن واکنش ها به نحو مستقیم( نه از کانال تفسیر) رخ داده و در دل رفت و برگشت ها معنا ساخته می شود. در شرایطی که راه های موجود عمل، قواعد و هنجار ها مختل شوند یا تمایلات جدیدی ایجاد شود که تعاریف فرهنگی موجود نتواند آنها را تأمین کنند، احتمال ظهور رفتار های جمعی اولیه و ناآرامی اجتماعی ایجاد می شود. تسری نارضایتی ها نیز تنها از طریق واکنش های دوری به دیگران اتفاق می افتد.

از نظر بلومر رفتار اجتماعی حاوی چهار ویژگی زیر است:

۱: جنبه تصادفی داشتن

۲: فقدان اهداف توجیه کننده رفتار

۳: توأم بودن با احساسات هیجانی

۴: تحریک پذیری و تأثیر پذیری شدید اشخاص

اهمیت ناآرامی در این است که از سویی نشانه گسست و یا فروپاشی نظم زندگی است و از سوی دیگر آمادگی پذیرش اشکال جدید رفتار جمعی را نشان می دهد.

چه گروه هایی توانایی معناسازی دارند؟

بلومر طبقه بندی خاص خود را برای گروه ها ارائه می کند که مبتنی بر سه دسته جماعت، توده و عامه مردم است. جماعت از نظر بلومر کسانی هستند که حول یک رویداد گرد هم جمع آمده اند. حال ممکن است که یک رویداد تصادفی بوده و یا یک رویداد از پیش تعیین شده همچون اتفاقی ورزشی، ویژگی آنها داشتن موضوع مشخص، تکلم و انتقال احساسات پیرامون آن است. اما توده مجموعه ای هستند گسترده که به دنبال اتفاقی، عملی را انجام می دهند، در عمل توده تفکر، تکلم و... نیست بلکه به صورت گسترده و بدون تأمل صورت می گیرد، مانند کسانی که به دنبال گرانی مسکن، از اقشار و شهر های گوناگون به سمت خرید ان هجوم می برند. گروه سوم عامه مردم هستند. کسانی که نه همچون اجتماع حول رویدادی جمع شده اند و نه همچون توده، وحدتی بدون تکلم دارند. در عامه مردم اختلاف نظر بر سر مسائل وجود دارد، در نتیجه دیالوگ شکل گرفته، اما به این نکته باید توجه شود که در مراوردات میان آن ها قواعد مرسوم وجود ندارد، طبقه بندی های رایج مبتنی بر آگاهی از خود مفقود است، لذا عامه مردم یک گروه اولیه است که می تواند خلق معنا و خلق مناسبات اجتماعی کند. اهمیت این گروه های اولیه در سرشت دوگانه آنهاست که هم پیامرسان تغییر نظم موجود و هم نوید دهنده شکل گیری نظمی جدید هستند.

اعتراض بدون تفسیر

هرچند که با ظهور مباحث هویت در خصوص اعتراضات در چند سال گذشته مجدد دقت های بلومر در حوزه معنایابی اعتراضات مورد توجه قرار گرفته، اما بلومر رفتار های جمعی اولیه را ما قبل جامعه و غیر اجتماعی می داند که این نکته مورد انتقاد جامعه شناسان متأخر قرار گرفته است. خردگریزی رفتار های جمعی اولیه، احساساتی بودن و... از نظر بلومر أوامری هستند که طرح وی از اعتراضات را شبیه به طرح انبوه خلق لوبون می سازد. أمری که در نظریات متأخر اعتراض مورد انتقاد قرار گرفته و بر هدف مندی آن تأکید می شد. توجه به این نکته ضروری است که بلومر، کنش و واکنش میان گروه های اولیه را دوری می داند، به عبارتی فاقد هر گونه تفسیر و عقلانیت تلقی کرده و همین باعث شده تا نظریه بلومر را دنباله نظریات انبوه خلق بدانند.

در گزارش بعدی به بررسی نظریاتی خواهیم پرداخت که اعتراضات را بر محور نوسازی مورد توجه قرار داده اند.

 

[1] جانستون، هنک: جنبش اجتماعی چیست، نشر ثالث: ص ۵۷-۵۸

[2] ریتزر، جرج: نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ص ۳۰۳

[3] مشیرزاده، حمیرا: درآمدی نظری بر جنبش های اجتماعی، ص ۶۰

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha