شرحی بر نظریه بسیج منابع/ بخش نخست؛
مفهوم سواری مجانی عنوان معمایی بود که اولسون برای نخستین بار در خصوص جنبش‌ها مطرح ساخت. ازنظر اولسون اعتراضات بدون در نظر گرفتن پاداش‌های واضح و آشکار نمی‌توانند عضوگیری کنند. عمده افراد در وضعیت آشوب دست به محاسبه زده و به این سمت می‌روند که صرفاً تماشاچی اعتراض باشند، چراکه اگر اعتراضات پیروز شود، نفع آن شامل همه می‌شود و اگر شکست خورد زیانی از سمت اعتراض شامل آن‌ها نمی‌شود.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ در سلسله مطالب گذشته با مفاهیمی از توضیحات اعتراض آشنا شدید، نکته قابل تأمل در عمده این نظریات، تکیه بر توده ای بودن اعتراضات است. توده در اصطلاح جامعه شناختی خود، به انبوه جمعیت فاقد عقلانیت اطلاق می شود، انبوهی که صرفا به دنبال یک اتفاق و احساسی شدن گرد هم جمع می آیند. اما نظریه بسیج منابع(بم) بر خلاف نظریات انبوه خلق، اعتراضات و کنش های اجتماعی را با نوعی عقلانیت فهم می کند، از همین رو در توضیح آن ها از کلید واژه هایی همچون سازمان دهی، شبکه و... بهره می گیرد. در ادامه نگاهی به این رویکرد از تحلیل جنبش ها خواهیم داشت.

معمای مانکور اولسون![1]

مفهوم سواری مجانی عنوان معمایی بود که اولسون برای نخستین بار در خصوص جنبش ها مطرح ساخت. از نظر اولسون اعتراضات بدون در نظر گرفتن پاداش های واضح و آشکار نمی توانند عضو گیری کنند. عمده افراد در وضعیت آشوب دست به محاسبه زده و به این سمت می روند که صرفا تماشاچی اعتراض باشند، چراکه اگر اعتراضات پیروز شود، نفع آن شامل همه می شود و اگر شکست خورد زیانی از سمت اعتراض شامل آنها نمی شود. برای مثال تصور کنید شما کارگر یک کارخانه هستید، به دلیل سختی کار و دستمزد پایین، کارگران دست به اعتصاب می زنند اما در این بین شما و عده ای محافظه کارانه به کار خود ادامه می دهید، در صورتی موفقیت معترضان دستمزد شما نیز افزایش می یابد و در صورت شکست آنان شما از خطر اخراج مصون خواهید بود، حال چنین مثالی را می توان در محیط وسیع جامعه نیز تطبیق نمود. اولسون معتقد است که در وضعیت اعتراض عمده اشخاص میل به سمت گرفتن سواری مجانی از اعتراضات را دارند و بدین ترتیب معمایی جدی را در پیش پای کسانی که معتقد به وجود نوعی عقلانیت در اعتراضات بودند قرار داد.[2]

جان مایه نظریه بسیج منابع

جان مایه نظریه بسیج منابع را می توان رد این پیش فرض نظریه اولسون دانست که معتقد بود بسیج شدگان حاضر در اعتراضات غیر متشکل بوده( مانند مدل بازار که افراد از قبل هیچ سنخیتی با هم ندارند) بلکه آنان از قبل در گروه هایی همبسته شده اند و علت تشکل اولیه آنها نیز اهدافی غیر از مخالفت یعنی اهدافی چون نیل به پاداش های اجتماعی، تأمین منافع محلی و ... است.[3]

در حقیقت دو ادعای اصلی نظریه بسیج منابع آن است که نخست جنبش های اجتماعی خود انگیخته و فاقد سازمان نیستند؛ و ثانیا، شرکت کنندگان در این اعتراضات خرد گریز نبوده و اقدام به تدبیر و مصلحت سنجی می کنند. این خصلت یکی از  مرز های نظریه بسیج منابع با نظریات انبوه توده و کنش اجتماعی کلاسیک که اعتراضات را احساسی درک می نمودند می سازد.

جنبش های طفیلی و مقوله رهبری

یکی دیگر از نقاط اختلاف نظریه بسیج منابع با نظریات پیش از خود در زمینه تقلید و رهبری است. در نظریات پیشین به اشخاص حاضر در اعتراضات به مانند اطفالی نگاه می شد که تحت تأثیر رهبری کاریزماتیک، احساساتشان جهت دهی شده و به سمت خاصی هدایت می شوند، اما فرض نظریه بسیج منابع تأکید بر سازمان دهی و حرکت گروهی است. از این منظر اعتراضات بدون داشتن منابع قابل توجه مانند پول، نیروی کار، تسهیلات اداری و دفتری، تجهیزات ارتباطی، دسترسی به رسانه های گروهی و یک تصویر مردمی مثبت نمی توانند به توفیق برسند و حتی در سطحی جدی شکل بگیرند بنابراین ظهور و افول جنبش ها تنها به وجود نارضایتی وابسته نیست بلکه به توان آنها برای بسیج منابع فوق ذکر منوط است.

از زمانی که نظریه کلان بسیج منابع مطرح شد تا کنون متفکران زیادی خود را نظریه پرداز بسیج منابع دانسته و در ذیل اصول کلی آن تأمل کرده اند. حاصل این تأملات هرچند در اصول کلی دارای اشتراک بوده اما هر یک را با توجه به نقطه تمرکز آن می توان در دسته بندی هایی جا داد. شخصیت هایی چون مایر زالد[4] و جان مک کارتی تمرکز خود را بر سازماندهی و تشکل نهاده و شخصیت هایی چون آنتونی اوبرشال و چارلز تیلی تمرکز خود را بر ابعاد سیاسی جنبش ها و ارتباط سازمان های جنبشی با سازمان های نهادینه شده سیاست نهادند، از همین رو در ادامه این نوشتار به شرح دیدگاه های گروه اول پرداخته و دیدگاه های اوبرشال و تیلی را که به سیاست های ستیز شهرت یافت در نوشتار بعد توضیح خواهیم داد.

سازمان جنبش های اجتماعی

سازمان نقطه عزیمت و آغازین زالد و مک کارتی برای فهم اعتراضات است. از نظر آنان برای فهم فعالیت جنبش های اعتراضی، مطالعه تجمع منابع( پول و کار) دارای اهمیت است. تجمع منابع مستلزم وجود حد اقلی از سازمان است بنابراین باید به سازمان های اجتماعی معترضان توجه بیشتری نمود. آنها در تحقیقات خود از سه ساختار زیر برای توضیح اعتراضات استفاده می کنند:

الف: سازمان جنبش اجتماعی که می تواند سازمانی رسمی و یا اجتماعی باشد که دارای اهداف  اعتراضی است.

ب: صنعت جنبش اجتماعی که از همراهی همه سازمان هایی به وجود می آید که نیل به یک حرکت اعتراضی دارند.

ج: بخش جنبش اجتماعی که شامل همه صنایع جنبش اجتماعی موجود  در یک جامعه است.

از نظر زالد و مک کارتی با افزایش جریان منابع، احتمال ظهور سازمان ها و صنایع جنبش های اعتراضی بیشتر می شود و از طرف دیگر، شبکه و پایگاه اجتماعی این سازمان ها، به ثبات جریان منابع کمک می کند.

گریز زالد و مک کارتی از نظریات سرخوردگی، محرومیت نسبی و ... که بر نارضایتی تأکید دارند سبب می شود نارضایتی و علل ایجاد آن به طور کلی در دیدگاه آنها نادیده گرفته شود و فعال شدن آن به نوعی محصول سازماندهی دانسته شود. بنابراین اگر یک سازمان اجتماعی رسمی و یا غیر رسمی اقدام به فعال سازی نارضایتی ها نکند، اصل وجود مشکلات و نارضایتی نمی تواند موجب اعتراض شود. در حقیقت تأکید این دیدگاه آن است که نارضایتی و محرومیت أمری ثابت در همه جوامع است و این در حالی است که اعتراض در همه جوامع رخ نمی دهد، لذا نمی توان این دو را به عنوان عنصری ثابت در همه اعتراضات لحاظ کرد، چرا که در این صورت لازم بود در همه جوامع شاهد اعتراض باشیم.[5] تحلیل زالد و مک کارتی بر سازمان در جوامع سنتی که از سازماندهی جدی کمتری برخوردار بوده و مبتنی بر رهبری کاریزماتیک پیش می روند شاید کمتر محل تأمل باشد اما در جوامع پیشرفته تر همچون آمریکا که از سازماندهی گسترده ای برخوردار است بسیار محل تأمل خواهد بود.[6]

 در حقیقت نظریه زالد و مک کارتی با رویکرد اقتصاد سیاسی و مدیریت، به حیطه جنبش های معترضانه و تحلیل اعتراضات می پردازد لذا تأکید خود را بر مسئله منابع مالی و نیروی انسانی بسیج کننده، شبکه، سازمان و ... نهاده و از توجه به زمینه های اجتماعی، افراد و ... غفلط می کند.

در ادامه به توضیح نظریه اوبرشال و چارلز تیلی خواهیم پرداخت.

 

[1] اقتصاددان آمریکایی که در دانشگاه مریلند تدریس می کرد.

[2] جانستون، هنک: جنبش اجتماعی چیست. ص ۴۲

[3] مشیر زاده، حمیرا: درآمدی نظری بر جنبش های اجتماعی. ص ۱۳۰

[4] جامعه شناس و نویسنده کتاب «جهانی شدن و جنبش های اجتماعی»

[5] امین صارمی، نوذر: جامعه شناسی جنبش های اجتماعی. ص ۵۹

[6] رهبری، مهدی: جنبش های اجتماعی. ص 120-122

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha