گروه‌های اعتراضی می‌کوشند طبق توان بسیج و کنش‌گری خود در ساختار رسمی قدرت نفوذ کرده، سهمی یافته، خط‌کشی‌ها را تغییر دهند و یا در آن اخلال ایجاد کنند. ازنظر تیلی میزان توان هر سازمان اعتراضی بسته به چهار مؤلفه تعهد، تعداد، وحدت و ارزشمندی است که در صورت فقدان هریک، گروه اعتبار خود را از دست می‌دهد.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ در گزارش پیشین، توضیحی از اصول کلی نظریه بسیج منابع و یکی از قرائت های آن را خواندید، در این بخش به توضیح نظریه چارلز تیلی و اوبرشال در بسیج منابع خواهیم پرداخت. این دو نظر هرچند در اصول کلی خود دارای اشتراک بوده اما هر یک نقطه تمرکز و استرس کار خود را بر موضوعی متفاوت نهاده اند. زالد و مک کارتی همانطور که مطالعه شد نقطه تمرکز ایده خود را بر مسئله سازماندی اعتراضات نهاده و چالرز تیلی و آنتونی اوبرشال به ابعاد تعارض سیاسی اعتراضات توجه دارند.

جوامع مردم سالار، آبستن اعتراضات

اوبرشال بحث خود را از مقوله تعارض اجتماعی شروع می کند، از نظر وی در جوامع مردم سالار به علت پیچیدگی مشکلات حکومت، مشارکت گسترده مردم در نظام سیاسی و انتظارات غیر واقع بینانه آنها، تعدد رهبران و احزاب و رقابت آنها در بزرگ نمایی و مبالغه در مشکلات، نارضایتی بیشتر می شود. در این میان وجود نهاد های پاسخگو می تواند از شدت اعتراضات بکاهد اما چنانچه تعارض ها بر سر ارزش ها شکل گیرد حل آن دشوار تر خواهد بود چراکه حل این تعارضات نمی تواند به نفع هر دو طرف تمام شود.

فرض دیگر نظر اوبرشال وجود سازمان قبل از بسیج مردم برای اعتراض است، از اساس بسیج از نظر اوبرشال به معنای فرایند هایی است که طی آن گروه های ناراضی منابع خود را برای تعقیب اهداف گروهی به حرکت وا می دارند، لذا فرض وجود گروه ها و سازمان های اعتراضی لازمه وجود اعتراضات است و این موضوع در جوامعی که قطعه قطعه بوده و گروه بندی ها به صورت گسترده تری در آن وجود دارد، با سهولت و سرعت بیشتری محقق می شود، همچنین در جوامع فاقد سازماندهی سنتی و در جوامعی که گروه های مبتنی بر مشارکت داوطلبانه شکل نگرفته اند اعتراضات زود تر شکل گرفته و به سطوح خشونت بار خود می رسد.

 بر اساس رویکرد اوبرشال نباید میان سازمان ها و گروه های معترض و سازمان های نهادینه شده تمایز قائل شد، چراکه اگر معترضین یکی از احزاب و سازمان های نهادینه قدرت را صدای خود بدانند به سرعت جذب آن خواهند شد و تبدیل به قدرت نهادینه می شوند، مانند احزاب سبز که از دل اعتراضات و جنبش های محیط زیستی بیرون آمده و امروزه یکی از سازمان های رسمی و نهادینه قدرت به حساب می آیند، در غیر این صورت در حاشیه و به عنوان گروه فشار نقش ایفا خواهند کرد. اوبرشال در سیر نظریه پردازی خود هیچ توجهی به زمینه های فرهنگی اعتراضات و ایدئولوژی های آنان ندارد.[1]

مدل های تحلیلی تیلی برای فهم اعتراض

خط تحلیلی که تیلی در کتاب از بسیج تا انقلاب خود دنبال می کند به دنبال توضیح فرایندی است که از سازمان شروع شده، به بسیج، کنش جمعی و انقلاب منتهی می شود. تیلی از اساس کنش جمعی را « کنشی مشترک در تعقیب منافع مشترک» تعریف کرده[2] و اعتراضات را با ترکیب کلید واژه های منافع، سازمان، بسیج و فرصت ها درک می کند. از نظر وی نوعی تعارض منافع آشکار و رقابت روزمره میان عرصه سیاست نهادینه شده و سیاست جنبشی وجود دارد.

تیلی برای تحلیل اعتراضات دو مدل جداگانه را پیشنهاد می دهد. نخست مدل تعامل جامعه سیاسی که در جوامع چند پاره و گروه بندی شده رخ داده و طی آن همه مدعیان اعم از اعضای جامعه سیاسی که دعوی آنان برای کسب قدرت مشروع دانسته شده و یا چالش گران یعنی کسانی که دعوی آنان برای کسب قدرت مشروع نبوده با یکدیگر به رقابت می پردازند.

 مدل دوم با عنوان بسیج که از پنج مولفه تشکیل شده است:

۱: منافع که شامل امتیازات و ضعف های مشترک شده.

۲: سازمان به عنوان عنصر هویت بخش و شبکه های آن به عنوان عنصر پیوند دهنده.

۳: بسیج: منابع تحت کنترل جمعی اعم از پول، نیروی انسانی و ...

۴: کنش جمعی که میزان فعالیت مشترک برای اهداف مشترک است.

۵: فرصت ها که در این بخش به رابطه میان سازمان های اعتراضی و سازمان های نهادینه شده پرداخته و بر اساس میزان قدرت، سرکوب، آزادی فضا، تهدیدات و ... تحلیل می شود.

طبق این دو تحلیل گروه ها و سازمان های چالش گر و اعتراضی می کوشند طبق توان بسیج و کنش گری خود در ساختار رسمی قدرت نفوذ کرده، سهمی یافته، خط کشی ها را تغییر دهند و یا در آن اخلال ایجاد کنند. از نظر تیلی میزان توان هر سازمان اعتراضی بسته به چهار مولفه تعهد، تعداد، وحدت و ارزشمندی است که در صورت فقدان هر یک گروه چالش گر اعتبار خود را از دست خواهد داد. البته قوت در هر یک از این چهار مولفه می تواند ضعف دیگر مولفه ها را بپوشاند. برای مثال حرکت اعتراضی که از تعداد کمی برخوردار است، چنانچه دست به اعتصاب غذا بزند، به واسطه ارزشمندی کنش جمعی و تعهد بالا توان اثر گذاری بیشتری دارد. برای نمونه اعتصاب غذای هزار نفر اثر گذار تر از امضای یک طومار توسط بیست هزار نفر است.

از بسیج تا انقلاب

تیلی در تحلیل خود از اعتراضات به نحو کامل محاسبات عقلانی را دخیل می داند. از نظر وی یک جنبش با تحلیل فرصت ها و امکاناتی که می تواند به دست بیاورد، توان بسیج کنندگی خود و محدودیت هایی که از ناحیه گروه های نهادینه سیاست اعمال می شود دست به کنش جمعی می زند. وی با توجه به این نکات از چهار مدل از سازمان های اعتراضی نام می برد.

الف: پر غیرت ها که ارزش بسیار بالایی برای منافع احتمالی قائل بوده و حاضرند تمام سرمایه و بسیج خود را برای به دست آوردن آن صرف کنند. برای نمونه این دسته حاضرند جان خود را برای به دست آوردن حق رأی، برابری و ... بدهند. این دسته تنها برای تعداد محدودی از منافع قدرت خود را بسیج می کنند.

ب: دسته دوم خسیس ها هستند، این دسته از آنجا که برای منابع خود ارزش بسیار زیادی قائل اند به ندرت اتفاق می افتد که آن را برای به دست آوردن منفعتی بسیج کنند.

ج: مدعیان عادی که برای به دست آوردن مقدار محدودی از منافع، حد اقل منابع خود را بسیج می کنند.

د: فرصت طلبان که صرف نظر از مقدار منفعت، به دنبال بازدهی بیشتر هستند.[3]

تیلی در انتها به بررسی نسبت تهدید ها و فرصت ها با کنش جمعی می پردازد، از نظر وی چنانچه در جامعه، حجم فرصت های متصور در پیش پای سازمان های اعتراضی ناچیز و حجم تهدیدات از ناحیه قدرت نهادینه فراوان باشد، گروه ها میل به محافظه کاری پیدا خواهند کرد. در چنین شرایطی گروه های پر غیرت میل به خشونت بیشتری داشته اما دیگر گروه ها تلاش می کنند تا با نفوذ در جریانات قدرت رسمی که در صورت حاکمیت می توانند حجم بیشتری از خواسته های آنان را اعمال کنند به مقصود خود نائل شوند.[4]

 

[1] مشیرزاده، حمیرا: درآمدی بر جنبش های اجتماعی. ص ۱۳۶-۱۳۸

[2] تیلی، چارلز: از بسیج تا انقلاب. ص ۱۲۸

[3] همان، ص ۱۳۳

[4][4] همان، ص۱۹۶-۲۰۲

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha