گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ زهرا سعیدی: یادداشت پیش رو تاملی جامعه شناسانه به پدیده حججی دارد و بر این موضوع تاکید دارد که وجود پدیده شهید حججی موید این است که نهادهای اجتماعی کننده و جامعه پذیر کننده درست کار میکنند.
در ۱۸ مرداد سال ۱۳۹۶ خبر شهادت یکی از جوانان ایرانی، فضای عمومی کشور را با بهت و اندوهی فراوان روبهرو کرد؛ خبر شهادت محسن حججی، جوان بیست و پنج سالهای که ابتدا توسط نیروهای تروریستی داعش دستگیر و دو روز بعد از اسارت در سوریه به شهادت میرسد. بعد از انتشار این خبر، موجی از واکنشهای عمومی از سوی جریانها و طیفهای مختلف سیاسی و مردمی در محکومیت این حادثه به راه میافتد. اما آنچه که در هیاهوی این موج سؤال برانگیز شد، علت واکنشهای گستردهی مردم و طیفهای مختلف سیاسی به این موضوع بود. چرا شهادت شهید حججی واکنش اقشار و سلایق مختلف سیاسی را دربرداشت و اصولاً شهادت ایشان به عنوان نمایندهای از نسل سوم انقلاب، در بردارندهی چه مسائلی در این نسل و نوع جامعهپذیری آنان است؟
شهید حججی و تجلی وحدت ملی
شهید محسن حججی متولد سال ۱۳۷۱ و یکی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در جنگ سوریه و در نبرد با گروههای تکفیری به اسارت داعش درآمد. بعد از اسارت، تصاویر و فیلمهای کوتاهی از زمان اسارت او تا لحظات پیش از شهادتش، توسط داعش منتشر شد. در آن تصاویر که خیلی زود در تمام شبکههای اجتماعی منعکس شد، مردم چهرهای مقتدر، نگاهی نافذ و لبخندی هنرمندانه از شهید حججی مشاهده کردند؛ اقتداری که تا آخرین لحظههای شهادت پابرجا بود و نام حججی را با پدیدهی مقاومت پیوند زد؛ پدیدهای که گرچه در علوم جدید همچون جامعهشناسی تا حدی مورد غفلت واقع شده است، اما بیشک بخش مهمی از آرمانهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برگرفته از آن بوده است و البته ریشهی آن را میتوان در طیف وسیعی از آموزههای اسلامی همچون نفی سبیل تا جهاد و پایداری در برابر دشمنان اسلام و نظام دید. پدیدهی مقاومت که بار دیگر با شهادت شهید حججی زنده و پررنگ شد، به عنوان یک اصل محوری در نظام جمهوری اسلامی به ارزشی نهادینه بدل شده و به نظر میرسد تمام افراد و گروههای مختلف سیاسی بر سر پذیرش آن اجماع و وحدت نظر دارند؛ ارزشی که در مواقع بحرانی همچون فتنههای داخلی و تهدیدهای خارجی خود را به شکل میثاق ملی نشان داده و عاملی تحکیم بخش بوده است. آنچه در رابطه با این موضوع و شهادت حججی پیوند میخورد، در واقع یادآور این موضوع است که پدیدهی مقاومت گرچه در علومی، چون جامعهشناسی هنوز آنطور که باید و شاید رشد نیافته، اما در بطن جامعه همچنان به عنوان یک ارزش والا و مقدس نهادینه شده است. شهادت شهید حججی، نهتنها باعث بهت جامعهشناسی از این پدیده شد، بلکه لزوم تجدیدنظر در بسیاری از تحلیلهای مرتبط با این موضوع را نیز ضروری کرد چرا که پیش از این، تصور و تحلیل گروهی از جامعهشناسان در تبیین چنین مسائلی بر این بود که مردم به خصوص نسلهای جوان از ارزشها و آرمانهای انقلاب فاصله گرفته و دیگر خود را با معیارهای محلی و بومی نمیفهمند، بلکه خود را به مثابه شهروند جهانی تعریف میکنند. این افراد معتقدند، امروزه ساختارها به قدری نیرومند شده که اجازهی یک زندگی فرهنگی و اعتقادی را به انسانها به خصوص جوانان نمیدهد. حتی به تعبیر برخی از این کارشناسان، انسانهای امروزی محکوم به روزمرهگی هستند و برای فرار از روزمرهگی بهتر است خود را با معیارهای درست فراملی، تطبیق دهند. این نوع نگاه به خصوص بعد از تجمع گروهی از جوانان و نوجوانان دههی ۷۰ در مجتمع کوروش در سال ۱۳۹۵ شکل گرفت و باعث شد تا گروهی عدم پایبندی نسل سوم انقلاب به آن آرمانها را خاطر نشان سازند، اما با شهادت شهید حججی، تمام این معادلات به نوعی تغییر کرد. از این رو میتوان شهادت ایشان را به عنوان نمایندهی نسل سوم انقلاب در بردارندهی موضوعات مهمی دانست:
موفقیت نهادهای جامعهپذیر در ترویج و انتقال ارزشهای انقلاب
بیشک نهادهای اصلی و متولی انتقال ارزشهایی، چون ایثار، مقاومت، شهادت و از خودگذشتگی، در وهلهی اول نهادهایی، چون رسانه، آموزش و پرورش و خانواده است. گرچه رسانهی ملی و آموزش و پرورش در سالهای اخیر با حجم انبوهی از انتقادات مواجه بودهاند، اما به نظر میرسد که علیرغم تمام کاستیها، انتقال ارزشهای اسلامی و انقلابی با موفقیت همراه بوده است. عمق این جامعهپذیری تا جایی است که کسانی، چون شهید حججی با گذشت از تمام تعلقات مادی، بدون واهمه از مرگ، قاطعانه به استقبال شهادت میروند. این نشاندهندهی آن است که مردم ما به ارزشهایی، چون شهادت، با عمق دل و جان ایمان و اعتقاد دارند و فارغ از نسل و زمانهای که در آن زندگی کردهاند، همچنان به آن اصول و ارزشها پایبند هستند.
ارزشهای عام، عامل وحدت و یکپارچگی
وقتی پای ارزشهای عامی، چون شهادت که پشتوانهی دینی و اعتقادی دارد در میان است، اختلافات سیاسی و جناحی نادیده گرفته شده و یکپارچگی جایگزین آن میشود. این مورد نهتنها در موضوع شهید حججی بلکه در سایر موارد مشابه نیز دیده شده است. به عبارتی، هر گاه پای آرمانهای انقلاب و دفاع از تمامیت ارضی در میان بوده، همهی مردم یکصدا از آن آرمان یا جریان حمایت کردهاند. هر چند شهادت شهید حججی در شرایطی متفاوت به قول برخی از جامعهشناسان، انقلاب به پا نمود و سبب شد تا مردم، یکپارچه مقام وی را تکریم و عاملان حفظ امنیت ملی را ارج نهند.
تقویت ارزشهای انقلابی
در پایان باید به آثار و نتایج فرهنگ شهادت و تقویت آن با پدیدهی شهید حججی نیز اشاره کرد. شهادت ایشان علاوه بر آنکه حکایت از نهادینه بودن ارزشهای اسلامی و انقلابی در مردم و تداوم پایبندی آنان به این مسائل دارد، باعث تقویت آن ارزشها و مهمتر از همه تقویت سرمایهی اجتماعی نیز شد. سرمایهای که بر محوریت روابط میان گروهی استوار بوده و از آن به عنوان راهکاری مناسب جهت حل مشکلات یاد میشود و در صورت تقویت میتواند عاملی مهم جهت غلبه بر بسیاری از مشکلات داخلی و خارجی باشد. سرمایهای که خود با بعد معنوی پیوند خورده، قطعاً با تأسی از پدیدههایی، چون شهید حججی میتواند با ثمراتی، چون تحکیم وحدت و همبستگی ملی باعث تقویت آن نیز شود.
*زهرا سعیدی / پژوهشگر سیاسی
/انتهای پیام/