گروه راهبرد «سدید»؛ در طی مطالب پیشین، به موسیقی و شعر بهعنوان دو ابزار مهم انتقال پیام و اعمال اراده جنبشها اشاره کردیم، اما تولید شعر و موسیقی اثرگذار دو ابزاری است که تولید و استفاده از آن، از عهده بسیاری از جنبشهای کوچک خارج است. در این بخش میخواهیم به گرافیتی پردازیم که یکی از زیرشاخههای نقاشی و گرافیک هنری خیابانی است. گرافیتی به دلایل متعدد که در ادامه خواهیم گفت وجهه اعتراضی و انتقادی فراوانی دارد به گونهای که در بسیاری از کشورهای دنیا، گرافیتی جرم تلقی شده و از همین رو هنرمندان این رشته، با نام مستعار اقدام به فعالیت میکنند.
گرافیتی، رسانه همگان
گرافیتی را بنا به رسانه مورداستفادهاش یعنی دیوار و ظهور آن به شکل امروزی آن در حدود سال ۱۹۷۰- علیرغم پیشینه بسیار قدیمی آنکه گاه یونان و روم باستان میدانند- میتوان جزو پدیدههای پستمدرن بهحساب آورد. استفاده از دیوار بهعنوان یکی از اصلیترین محملهای پیدایش که بنا به ماهیتش، قابلدسترس برای همگان و در منظر عموم است، گرافیتی را به پدیدهای خاص بدل ساخته است که از یک طرف برای جلبتوجه نیاز به سالن، گالری، تهیه بلیت و ... ندارد و همگان خواسته یا ناخواسته با آن برخورد میکنند و از طرفی امکان کنترل و - نظارت بر آن وجود ندارد.
اولین تأثیر چنین عدم کنترلی آن است که هر شخصی با هر زمینه فکری میتواند به فعالیت در این زمینه پرداخته و در بسیاری موارد موجب جبههگیری متخصصان هنری و یا مردم عادی از دیدن تصاویری شود که گاهی به نظرشان ناخوشایند و حتی آزاردهنده به نظر میرسند و در بسیاری موارد نیز نه تنها تحسین بینندگان را در پی داشته که از جانب صاحبنظران هنری نیز مورد تأیید قرارگرفته است.
مسعود کوثری در کتاب «گرافیتی رویکردی انتقادی» با در نظر گرفتن سویه تبلیغاتی گرافیتی مینویسد: «استفاده از گرافیتی برای گروههایی که پولی ندارند تا بابت تبلیغات سیاسی خود بپردازند یا در اساس تمایلی ندارند تا برنامههایشان از مجاری مرسوم سیاسی و رسانهای وابسته بهنظام سرمایهداری یا قدرتهای حاکم که جریان اصلی را بهصورت نظاممند کنترل و دیدگاههای رادیکال یا جایگزین را حذف میکنند. رایج است. برای مثال برخی از حامیان فاشیسم و نازیسم از صلیب شکسته و سایر نشانهای نازی در کارهای گرافیتی خود استفاده میکنند». کوثری در ادامه ضمن بیان دیدگاههای ژان بودریار مینویسد: «او بهروشنی به روح معترض گرافیتی که نوعی شورش علیه فضای نابرابر و تفکیکشده سرمایه دارانه شهرها است اشاره میکند و از آن خشنود است که جهان سایبر کنونی قدرت مقابله با آن را ندارد. بهزعم وی نقاشیهای دیواری و گرافیتی روشی برای گفتن اینکه من اینجا زندگی میکنم» و «ما هم وجود داریم» است.[1]
هنر اعتراضی، یا اعتراض هنری
گرافیتی در مهمترین علت پیدایش خود، شیوهای برای بیان اعتراض است. اعتراضی حاوی مضامین اجتماعی و سیاسی که از این منظر نمیتوان گرافیتی را صرفاً بهعنوان امری هنری دانست بلکه گرافیتیها برای انتقال دامنه گستردهای از پیامها از موضوعات اجتماعی و فرهنگی گرفته تا مضامین سیاسی چون ضد نژادپرستی، ضد سرمایهداری، ضد کمونیستی و یا حتی به سود آنان است. اولین نمونه گرافیتی را میتوان در آثار آنارکو پانک کرس دید که با استنیسل[2] کردن پیامهای ضد جنگ و پیامهای آنارشیستی، فمنیستی و ضد کمونیستی در گوشهکنار متروی لندن طی سالهای دهه هفتاد و اواخر دهه هشتاد مبارزه گستردهای را به راه انداخت.
اما استفاده از این سبک از نقاشی تنها منحصر در انگلستان نماند. گاهی اوقات، نقاشی دیواری چشمانداز بصری متفاوتی را باز میکند و موضوع آن، داستانی واقعی را تشکیل میدهد. به همین دلیل، نقاشیهای دیواری وسیله تبلیغی ارجح برای سیاست، تبلیغات و هنر هستند. هنر خیابانی، هنر وسیعی است که با حمله به هوشیاری بیننده و فتح قلمروهای جدید در آن، توانسته است به خردهفرهنگ جهانی تبدیل شود. هنر خیابانی راهی است برای بیان عقاید و دیدگاههای گروههای سیاسی به حاشیه راندهشده یا محروم از امکانات تبلیغات رسمی. قطعات گرافیتی به رشد و توسعه خود در طول مسیرهای عبور رهگذران و خودروها و قطارها ادامه میدهند، در این میان روند ثابتی از پویایی اجتماعی در نقاشی دیواری از نوع گرافیتی در جریان است. تا زمانی که گرافیتی به پیشروی در خیابانها و شهرها میپردازد و به بیان شور جوانی خود ادامه میدهد، جذابیت خود را حفظ خواهدکرد. گرافیتی وسیلهای برای شنیده شدن فوری بدون اجازه است. این هنر از سر اتفاق در فضای عمومی رخ نمیدهد. خلق این نوع آثار بیشتر در جوامع آزادی که ارتباط هنرمند با جامعه یک ارتباط پذیرفتهشده است صورت میگیرد. نقاش گرافیتی مانند بسیاری از پیشروان هنر، از محیط واقعی شهر برای بیان و ایجاد تأثیر استفاده میکند و از جدارههای شهری بهعنوان زمینهای برای ارائه آثار خود بهره میبرد. گرافیتی ارتباطی است پیشرو که از سوی هنرمندان با قشر وسیعی از افراد اجتماع بهعنوان مردم عادی و مسئولان اجرایی شهری برقرارمی شود. آنان تلاش میکنند تا آثارشان با توده مردم ارتباط برقرار کند و از تأثیرات هنر خیابانی برای بیان عقاید و مفاهیمی که عموماً اپوزیستی و معترضاند، استفاده کنند.[3]
چرا بر روی دیوار خانه دیگران نقاشی می کشی؟
نقاش خیابانی بنکسی که شهرتی جهانی دارد، درباره هنر گرافیتی اینگونه گفته است: «از نظر برخی، ورود غیرقانونی به املاک دیگران و کشیدن نقاشی بر روی دیوارهای آن، ممکن است نوعی بیملاحظگی تلقی شود، اما در واقعیت ۳۰ سانتی مترمربع از مغز شما بهطور روزانه مورد هجوم گروهی از متخصصان تبلیغاتی قرار داد. گرافیتی پاسخی کاملاً متناسب و درخور به اهداف دستنیافتنیِ فروختهشده از سوی جامعهای است که تنها به بدنامی و موقعیت خود فکر میکند. گرافیتی نمایی از یک بازار آزاد کنترل نشده است که هر آنچه شایستهی هنر باشد به آن میدهد» [4]
گرافیتی های انقلابی در سراسر دنیا
گرافیتی ها به واسطه ویژگی هایی که بر شمرده شد، به طور گسترده تری مورد استفاده جنبش ها و اعتراضات قرار می گیرند. گذشته از آمریکای شمالی و اروپا، گرافیتی در آمریکای لاتین و در میان کشور های انقلابی آن جایگاه ویژه ای دارد. برای نمونه شهر یوگوتا در کلمبیا، مملو از گرافیتی های گوناگون سیاسی و اجتماعی است. این نقاشی های دیواری در آسیا نیز کاربرد فراوانی دارند، برای نمونه در فلسطین اشغالی به واسطه محدودیت های فراوان، یکی از جدی ترین ابزار ها در دست نهضت مقاومت مردمی برای اعتراض و رساندن پیام خود گرافیتی است. دیوار های اردوگاه های پناهندگان و یا دیوار حائل میان اسرائیل و فلسطین از جمله محل هایی هستند که گرافیتی های فراوانی بر آن کشیده شده است.
در کشور ما نیز هرچند هنر گرافیتی به عنوان هنر رسمی و حتی جدی شناخته نشده اما در میانه مبارزات جنبش اسلامی در دهه چهل و پنجاه، می توان تصویر نگاره های امام بر دیواره ها را از نمونه های گرافیتی اعتراضی دانست.
[1] محسنی نژاد فرید و دیگران: گرافیتی، هنر اعتراضی یا اعتراض هنری: نشریه نقش مایه، زمستان ۱۳۹۲، شال هفتم، شماره ۱۷. ص ۱۸
[2] گونه ای از نقاشی است که از طریق شابلون یا الگو، اشکالی را رسم می نمایند.
[3] اسفندیاری، آمنه: گرافیتی هنر عصیانگر، مجله پژوهش هنر، سال اول، بهار ۱۳۹۲شماره یک
/انتهای پیام/