یادداشت «زهرا محمدی» درباره وضعیت هنر‌های تجسمی؛
تولید آثار هنری و تلاش در حوزه فرهنگ و هنر یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین جایگاه‌ها در اصلاح نواقص فرهنگی کشور است. از طرفی دیگر درحالی‌که دچار افت شدید فرهنگی هستیم، چرخه اقتصادی در حوزه فرهنگ، هنر و صنعت گردشگری موجب شکوفایی اقتصاد با حداقل بودجه خواهد شد و دولت خرید آثار هنری را در جامعه به‌عنوان بهترین سرمایه‌گذاری جایگزین بورس کند. دولت سیزدهم که قول ضربتی طرح‌های اجرایی را به مردم داده، باید تحولی در این حوزه و صنعت گردشگری ایجاد کند تا اقتصاد ایران جان تازه‌ای بگیرد.
به گزارش «سدید»؛ از مدت‌ها پیش تصمیم به برپایی نمایشگاه انفرادی داشتم. باید برنامه‌ریزی‌های لازم انجام می‌شد، دوره طولانی اجرای آثار با لذت و زحمت به پایان رسیده بود. آثار یک هنرمند مانند فرزندان به‌ثمررسیده‌اش هستند.

هر اثر هنری سالیان متمادی تجربه در آن نهفته است. باید به‌دنبال انتخاب گالری و قاب‌کردن آثار می‌بودم. زمانی‌که می‌خواهی آثارت را به نمایش عموم بگذاری، درحالی‌که متوجه می‌شوی تنها هستی و حمایت‌کننده‌ای وجود ندارد. باز از طرف دولت هیچ حمایت‌کننده‌ای برای من هنرمند جوان وجود ندارد. از روند صعودی قیمت لوازم نقاشی گرفته تا عدم نظارت وزارت ارشاد بر هزینه‌های بالای گالری‌های تازه‌تاسیس، هزینه‌های قاب آثار و در نهایت فروش و... و مطلب حائزاهمیت دیگر که هیچ تسهیلاتی در روند دوره برپایی نمایشگاه به من هنرمند جوان باانگیزه و عاشق هنر تعلق نمی‌گیرد. تا چه زمانی هنرمند باید هزینه بکند تا شاید توجهی از سمت مسوولان و جامعه صورت بگیرد؟

به یاد دارم زمانی که دوران تحصیلم در رشته گرافیک به اتمام رسید با انگیزه آتشی و بالا تصمیم گرفتم وارد بازار کار شوم. وارد جامعه‌ای شدم که من را یک جوان بی‌سابقه و خام با دیدی منفی می‌نگریست، اما من متخصص این رشته بودم. درحالی‌که تمام حرفه مرا مهندسان کامپیوتر تجربی و تحصیلی با تسلط بر نرم‌افزار فتوشاپ بدون هیچ علم گرافیکی اشغال کرده بودند. حالا من جوان بدون هیچ سابقه در کدام موقعیت و جایگاه بودم؟ هر روز که برای یافتن شغل مناسب تلاش می‌کردم یأس و ناامیدی بیشتر و بیشتر بر من مستولی می‌شد، تا جایی که حرفه و هنری به نام گرافیک را کنار گذاشتم و در کنج خلوت خود به خلق آثار نقاشی پرداختم.

در کشور ما متاسفانه هنرمندان از بعد اقتصادی امنیت شغلی ندارند. با این اوصاف هستند اشخاصی که درآمد‌های خوبی از این راه کسب می‌کنند که برای رسیدن به این شرایط مطلوب گذر از سال‌های طولانی را می‌طلبد. هنر به لحاظ ماهیت بیشتر از آنکه بستری برای ایجاد چرخه اقتصادی و محلی برای درآمدزایی باشد با روح و احساسات هنرمند سروکار دارد. اقتصاد حاصل از خلق اثر هنری در مرحله دوم قرار دارد، اما درآمدزایی آثار هنری و امرارمعاش هنرمندان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. متاسفانه در کشور عزیز ما ایران در این حوزه باید دوبرابر تلاش کرد تا هنرمند به موفقیت دست پیدا کند. وقتی به آن روز‌ها بازمی‌گردم، دلیل مهاجرت بی‌رویه جوان‌ها را از زادگاه و وطن‌شان با تمام وجود درک می‌کنم. کاش بودند مسوولانی که ناراحتی من جوان جزو دغدغه‌های کاری و وجدانی‌شان بود و طرح‌های کارآمدی را برای بهبود اوضاع اجرا کنند. دوستانی که در رشته ارتباط تصویری تحصیل کردند، کاملا از هزینه‌های بالای لوازم و متریال‌ها و سختی کار دانشجویان رشته گرافیک ازجمله از شب‌بیداری‌ها و ارائه کار‌ها آگاه‌اند؛ همان‌ها که پس از اتمام تحصیل‌شان با مشکلات فراوانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. از یک طرف، متزلزل‌بودن اقتصاد کشور و از طرف دیگر، تعریف‌نشدن جایگاه یک طراح گرافیک به‌عنوان متخصص باعث شده تا اغلب طراحان گرافیک تغییر مسیر داده و راه دیگری را برگزینند که البته با تلاش‌های انجمن گرافیک ایران تغییرات شایانی در تعرفه‌های درآمدی طراحان گرافیک صورت گرفته که درآمد یک طراح گرافیک را برای اداره یک زندگی تنظیم کرده، اما هنرمند نقاش بدون هیچ حمایت مالی و فرهنگی از طرف دولت سالیان سال قلم می‌زند تا فقط و فقط به دلیل عشقی که بین او و هنرش وجود دارد آن را حفظ بکند، ولی زمان آن رسیده که توجه ویژه‌ای در راستای تسهیلات مالی و کارگاه‌های تولید اثر آن‌ها صورت بگیرد.

با توجه به تاریخ درخشان فرهنگی و هنری سرزمین عزیز ایران، مردم هنردوست و طالب نقاشی هستند؛ البته این کافی نیست. با توجه به وضعیت اقتصادی عموم مردم و نداشتن آگاهی سرمایه‌گذاری بر آثار هنری، اینکه خرید یک اثر هنری یک سرمایه عالی است، اهمیت ویژه‌ای دارد؛ برای مثال قیمت یک تابلوی نقاشی ارزشمند پنج‌سال آینده چند برابر می‌شود، بی‌آنکه ضرری در کار باشد. دولت وظیفه اصلی را برای آگاهی مردم برعهده دارد که جامعه را آگاه و تشویق به خرید اثر هنری کند و زیرساخت‌های لازم را برنامه‌ریزی کرده تا در این بحران با دخالت و نقش دولت به‌عنوان حمایت‌کننده، این حوزه اقتصادی را فعال‌تر کرده و زنده نگه دارد، زیرا سیاست‌های فرهنگی و هنری یکی از عوامل تثبیت موقعیت کشور‌ها محسوب می‌شوند و از سوی دیگر، از این عرصه می‌توان در حوزه سواد، گسترش نیروی کار، جذب توریسم، پایداری اجتماعی، ایجاد مشاغل جدید و اتحاد و قوی‌ترشدن اجتماعات مردمی متاثر باشد و این جریان اقتصادی به چرخش درآید و هنرمندان نیز با فراغ بال و امنیت مالی به تولید آثار هنری بپردازند و آثار شایانی را از مردم این دوره تاریخی در آیندگان به ثبت برسانند.

تولید آثار هنری و تلاش در حوزه فرهنگ و هنر یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین جایگاه‌ها در اصلاح نواقص فرهنگی کشور است. از طرفی دیگر درحالی‌که دچار افت شدید فرهنگی هستیم، چرخه اقتصادی در حوزه فرهنگ، هنر و صنعت گردشگری موجب شکوفایی اقتصاد با حداقل بودجه خواهد شد و دولت خرید آثار هنری را در جامعه به‌عنوان بهترین سرمایه‌گذاری جایگزین بورس کند. دولت سیزدهم که قول ضربتی طرح‌های اجرایی را به مردم داده، باید تحولی در این حوزه و صنعت گردشگری ایجاد کند تا اقتصاد ایران جان تازه‌ای بگیرد.
 
انتهای پیام/
منبع: صبح نو
ارسال نظر
captcha