بررسی بار روانی تحمیل‌شده در اثر پاندمی کرونا بر خانواده و جامعه در گفتگو با امان‌الله قرائی مقدم؛
افراد در کلان‌شهر‌ها به سمت فرد بی‌شناسنامه و بی‌هویت رفته‌اند؛ منظور شناسنامه کاغذی نیست! فرد در شهر بزرگ کسی را نمی‌شناسد و به دلیل این بهم ریختگی هویتی، می‌بینیم دختر نوجوان در اصفهان قمه می‌کشد. چنان فروریختگی به وجود آمده و چنان روح و روان افراد را آزرده کرده که این اتفاقات را شاهد هستیم.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ نسیم اسدپور: شیوع کرونا در حدود دو سال اخیر در سطح جهان و از جمله در ایران، علاوه بر آسیب‌های جانی و اقتصادی که به دنبال داشته، فشارهای روحی و روانی خاصی هم به جامعه وارد کرده است. فشارهایی که بخش عمده آنها ناشی از استرس ابتلای خود و خانواده به این بیماری مرگبار و یا بخاطر خستگی ناشی از محدودیت‌های اجتماعی است. اینکه این فشارهای روحی چه آثاری می‌تواند در مناسبات اجتماعی افراد داشته باشد، موضوع گفتگوی ما با دکتر امان‌الله قرائی مقدم جامعه‌شناس و استاد دانشگاه است.

وی در این گفتگو، به خطر انزوای افراد به دلیل شیوع  کرونا اشاره کرده و گریزی هم به راههای مقابله با این خطر می زند. مشروح این گپ و گفت در ادامه از منظر شما می‌گذرد:

***

آقای دکتر؛ حدود یک سال و نیم از شیوع بیماری کرونا در کشورمان می‌گذرد و در این مدت از خطرات شیوع بیماری و تاثیرش بر کار و معیشت گروه‌هایی از مردم به قدر کافی صحبت شده، اما به نظر می‌رسد به مسئله آرامش و بهداشت روانی جامعه کمتر توجه شده است؛ به نظر شما، مهمترین و اولین آسیب روانی که کرونا در جامعه به جا می‌گذارد، چیست؟

اولین و مهمترین آسیب این پدیده شوم، هم فرهنگی و هم اجتماعی است و هر دو زمینه‌ساز بروز بیماری ها و آسیب‌های روانی و عقیدتی و در نتیجه رفتاری است و تغییر تعاملات اجتماعی و دور شدن افراد از یکدیگر را موجب می‌شود؛ بخاطر اینکه روح و روان افراد از نظر روانشناسی اجتماعی درگیر است.

می‌دانید که شخصیت افراد در محیط فرهنگی و تحت تاثیر عوامل فرهنگی و رفتاری مختلفی که در طول زندگی و بنا به فرمایش پیامبر (ص) از گهواره تا گور پیش می‌آید، شکل می‌گیرد. به همین دلیل صحبت از روانشناسی ملل مختلف می‌شود؛ مثلا روانشناسی اجتماعی مردم ایران با روانشناسی اجتماعی مردم عراق و کشورهای دیگر فرق دارد و حتی در ایران، روانشناسی مردم تهران با روانشناسی مردم مشهد متفاوت است.

این پدیده باعث شده بزرگترین آسیب روحی و روانی در جامعه به دلیل اینکه تعاملات اجتماعی یا رفتارهای اجتماعی بهم خورده است، پیش بیاید؛ به عبارتی، آن معنویات و ارزش‌هایی که بین افراد جامعه و در خانواده‌ها به دلیل نزدیکی با هم برقرار بوده، الان که افراد به دلیل خطر بیماری از هم دور شده‌اند، آسیب می‌بیند.

یعنی بزرگترین صدمه‌ این وضعیت این است که افراد را در جامعه از یکدیگر دور می کند و از لحاظ عاطفی، روحی و روانی عدم پیوستگی ایجاد می‌کند و افراد از روابط معنوی و روحی و روانی به سمت روابط صوری و بی‌تفاوتی و ماشینی شدن پیش می‌روند؛ بنابراین از لحاظ روحی و روانی، این وضعیت حتی منجر به خودکشی، فرزندکشی و بحران‌هایی از این قبیل می‌شود.

حتی آمارهایی وجود دارد که این تنش‌های روانی در شرایط کرونا به 45 درصد رسیده است؛ هرچند نمی‌توان دقیق درباره این آمار صحبت کرد.

 

این آماری که مطرح می‌فرمایید، از طرف چه مرجعی اعلام شده است؟

این آمار به صورت غیررسمی در رسانه‌های خودمان مطرح شده است. قبل از این 14 درصد بوده است که بخاطر مسائلی مثل معضلات اقتصادی، فروریختگی ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی و تغییر باورها و اعتقاداتی که در جامعه بوده، اتفاق می‌افتاده، ولی الان مسئله اینجاست که کرونا به شدت افراد را از یکدیگر دور کرده و افراد در تنهایی بر اساس تئوری «خودکشی کلاسیک» به این سمت سوق داده می‌شوند. بر اساس مطالعاتی که انجام شده یکی از عوامل موثر در خودکشی، تنها شدن فرد و بی کس شدن او و یا احساس تنهایی و بی کسی است که کرونا این احساس را ایجاد می کند.

بر اساس مطالعاتی که انجام شده یکی از عوامل موثر در خودکشی، تنها شدن فرد و بی کس شدن او و یا احساس تنهایی و بی کسی است که کرونا این احساس را ایجاد می کند

کرونا فرد را از جمع جدا و منزوی می‌کند؛ فرد و جمع لازم و ملزوم هم هستند، اینطور نیست که در جامعه ایرانی مانند جامعه آمریکا فردگرایی حاکم باشد. به قول یک جامعه‌شناس بزرگ فرانسوی، فرد و جمع دو گوی بیلیارد نیستند که به هم برخورد کنند و از هم دور شوند؛ بلکه اینها لازم و ملزوم هم هستند. جمع بدون فرد معنا ندارد و فرد بدون جمع هم نمی‌تواند زندگی کند. خب این کرونا جمع را برهم زده است، ناراحتی روحی و روانی ایجاد کرده است، تنهایی اصولاً مُردگی فکری ایجاد می کند. به همین دلیل هم افراد پناه به رسانه‌های بیگانه و ماهواره‌ها می‌برند که در آنجا هم حلوا پخش نمی‌کنند؛ در نتیجه، صدمات روحی و روانی این پدیده شوم علاوه بر آنچه شما بیان کردید که شامل صدمات جسمانی یا معیشتی است، شامل مسائل فرهنگی و اجتماعی هم خواهد شد.

ببینید چرا خودکشی در شهرهای بزرگ زیاد است؟ چون افراد در شهرهای بزرگ بی‌هویت و بی‌شناسنامه هستند؛ منظورم شناسنامه کاغذی نیست! فرد در شهر بزرگ کسی را نمی‌شناسد و به دلیل همین بهم ریختگی‌های هویتی، می بینیم دختر نوجوان در اصفهان قمه می‌کشد. چرا این اتفاق می افتد؟ چون این بیماری چنان اعصاب و روان افراد را بهم ریخته که دختر نوجوانی که باید معیارهای اعتقادی و دینی را یاد بگیرد و تمرین کند، از زیر لباسش قمه می کشد! چنان فروریختگی بوجود آمده و چنان روح و روان افراد را آزرده کرده که این اتفاقات را شاهد هستیم. این بیماری یکی از عوامل این اتفاقات است. سرخوردگی ها و یأس ها و شکاف بین هدف و ایده و راه رسیدن به هدف، در قبل هم وجود داشت، ولی امروز عمیق می‌شود.

همین چند روز قبل آماری در رسانه‌ها دیدم که 250 هزار نفر از ثروتمندان دنیا در ایران هستند! این یعنی چه؟! نه 20 نفر و 100 نفر و 200 نفر، بلکه 250 هزار نفر! این شکاف طبقاتی، عامل بیماری روحی و روانی و عصبانیت فرد است. نتیجه‌اش را در این می‌بینیم که روز به روز پرخاشگری و ستیزه‌جویی و جنگ و نزاع و قمه‌کشی افزایش می یابد. در خیابان به دختری حمله می کنند و موبایل او را می‌دزدند ولی یک نفر کمک نمی کند؛ اینها نشانه صدمات روحی به جامعه است و یکی از آن عوامل موثر، همین بیماری کروناست که باعث شده صدمات روحی و روانی در جامعه زیاد شود.

 

آقای دکتر؛ این صدمات روحی و روانی ناشی از کرونا، بیشتر بین چه گروه‌های سنی یا چه اقشاری از جامعه شیوع پیدا می‌کند؟

این مسئله اصولا روی همه افراد تاثیر دارد، اما نسل جوان بدلیل اینکه حساس‌تر است، بیشتر مورد هدف است. جوان، کمتر تجربه دارد و کمتر سرد و گرم روزگار چشیده و هنوز به مرحله ادراک بزرگسالان نرسیده است و در نتیجه صدمات روحی بیشتری می‌بیند.

مثلاً در مورد واکسن کرونا که الحمدالله در کشورمان دارد تولید می‌شود، جوان کشور خودش را با دیگر کشورها مقایسه می‌کند که بعنوان  مثال، چطور کشور من الان چندده میلیون دُز واکسن تزریق کرده و درحالی که قبل‌تر از ما ترکیه چندده میلیون دُز تزریق کرده بود؟! حتی وضعیت کشورش را با کشوورهای ضعیف‌تری مثل افغانستان و عراق مقاسه می‌کند و صرف نظر از اینکه این مقایسه درست است یا غلط، اما این مسئله باعث صدمه روحی برای نسل جوان است. این مقایسه ها و این توقعاتی که در جامعه وجود دارد و علاوه بر آن توقعاتی که به طور معمول از جامعه دارد و برآورده نمی شود، موجب صدمات روحی و روانی می شود.

 

آقای دکتر، بین این صدمات روحی و روانی با وضعیت مالی و معیشتی افرادی که از کرونا آسیب می‌بینند هم رابطه‌ای وجود دارد یا اینکه این آسییب‌ها فراتر و فراگیرتر از این حرف‌هاست؟!

بله؛ قطعا افرادی که توانمندتر هستند و امکانات بهتری دارند، کمتر آسیب می‌بینند. شما ببینید همین اخیرا چه کسانی تلاش کردند به ارمنستان بروند و واکسن تزریق کنند؟! هرچند باید بگویم که اینها متاسفانه آبروی کشورشان را بردند که در دروازه کشور دیگری معطل بمانند که بروند و واکسن بزنند، اما واقعیت این است که این افراد به صرف دارا بودن، اقدام به این کار کردند.

 

هرچند این کار قابل دفاع نیست، اما شاید این مسئله هم ناشی از نوع مدیریت بیماری کرونا در کشورمان باشد!

شکی در این نکته نیست، اما واقعیت را هم نمی‌توان ندید. حالا البته امیدواریم جناب آقای رئیسی که من دهها مقاله درباره عملکرد ایشان در حوزه حقوق عامه نوشته‌ام، این مسئله را هم سامان بدهند؛ معلوم است که همه این‌ها نتیجه ندانم‌کاری‌های مدیریتی است.

مثلا، در خصوص مسئله برق همین نکته را می‌بینید. از 32 سال قبل قرار بوده سالانه 28 هزار مگاوات به برق کشور افزوده شود. طبق برنامه های هر ساله که وجود داشت، چقدر تولیدات داشتند که کشور درگیر خاموشی های متعدد شده است؟! این نتیجه ندانم‌کاری های مسئولین مدیریتی است؛ شکی در این امر نیست.

در کرونا هم مسئله همینطور است. مشخص است که دشمن دنبال بهانه می‌گردد که یک چیزی را علم کند. یکی از اساتید دانشگاه هاروارد در کتابی با عنوان «توسعه اقتصادی» می‌گوید هیچ سازمان و مقرراتی در زمینه رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی موثر نیست مگر مردانی که آن را اداره می‌کنند بدانند چکاری می خواهند انجام دهند.

چرا آقای رئیسی در قوه قضائیه یک طوفانی راه انداخت و تغییری ایجاد کرد؟ چون می‌دانست چکار می‌خواهد بکند. این یک قاعده مسلم است که مردانی که کشور را اداره می‌کنند باید بدانند دارند چه می‌کنند؛ مهم این است.

 

آقای دکتر؛ صرفنظر از گروه‌هایی که بیشتر درگیر این آلام روحی ناشی از کرونا هستند، مهمترین راه درمان این آلام و دردها چیست؟

ببینید، به قول جامعه‌شناسان «سرمایه اجتماعی» نه به زودی بوجود می آید و نه بزودی از بین می‌رود؛ این پروسه درازمدت است. سرمایه اجتماعی که رهبری بارها در این خصوص صحبت کرده‌اند، اهمیت دارد.

اگر مسئله سرمایه اجتماعی یا به تعبیر رهبر انقلاب، همدلی، اتحاد و افزایش اعتماد، وجود نداشته باشد، توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم تحقق نمی‌یابد. بنابراین، برای مقابله با این دردها باید سرمایه اجتماعی را ارتقاء داد و به موازات آن، فرهنگ‌سازی و آموزش مردم را جدی گرفت.

من این مطلب را 32 سال قبل در مقاله ای نوشتم و گفتم باید مردم را طوری تربیت کنیم که کار دیگران را کار خودشان بدانند.

 

رسانه ها و فضای مجازی چقدر در این فرایند آموزش و فرهنگ‌سازی و در نهایت آرامش‌بخشی به جامعه تاثیرگذار هستند؟

نقش رسانه‌ها مخصوصا صدا و سیما بسیار زیاد است. اما سوال اینجاست که همین رادیو و تلویزیون توانسته تاثیرگذار باشد؟ یک آماری اعلام شده بود که 35 درصد مردم تلویزیون ما را نگاه نمی‌کنند و روی رسانه های خارجی تمرکز می‌کنند؛ چون که رسانه داخلی جذاب نیست.

ما دائم در تلویزیون کلیپ‌های «ایران من» را پخش می‌کنیم؛ بسیار خوب، اما مفهوم واقعی «ایران من» را باید جوان ایرانی باید لمس کند. بزرگان خودش را به یاد بیاورد و ببیند. در تمام تهران فقط یک مجسمه فردوسی دارید، یک مجسمه از سعدی ندارید، یک مجسمه از آرش کمانگیر ندارید. «ایران من» وقتی واقعا درک می‌شود که جوان 4 بیت شعر ادبیات فارسی را بلد باشد.

من قبلا هم گفته‌ام که بیگانگی با فرهنگی ملی، از کودکستان آغاز می شود. در این مقاله نوشتم ژاپنی ها از 1948 گفتند «ژاپنی بمانیم، ولی از غرب عقب نمانیم» ما در این زمینه چه کار کردیم؟!

 

به نظر می‌رسد این فرایند فرهنگ‌سازی و ایجاد سرمایه اجتماعی هم ابتدا از مدارس شروع می شود.

بله؛ کره‌ای ها جومونگ و جواهری در قصر ساختند، ما روی تام و جری کار کردیم. برنامه هایی که ما برای کودکان و نوجوانان ساخته‌ایم چه بوده است؟ البته حواسمان باشد که آموزش و پرورش فقط مدرسه نیست، بلکه آموزش و پرورش، همان حدیث نبوی «از گهواره تا گور» است؛ یعنی همه محیط پیرامونی آدم‌ها به آنها درس می‌دهد.

این‌ها نکاتی است که در هر فرایند آموزشی و تبلیغی و برای هر مسئله‌ای از جمله کرونا، باید به آن توجه داشته باشیم.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha