گزارشی از یک بحران؛
اینکه آقای رئیسی (سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا) عنوان کرده بود فوتی‌های ما در آبان‌ماه به زیر ۵۰ نفر می‌رسد ملزوماتی دارد. باید بتوانیم موارد ابتلای روزانه را به زیر چهار، پنج‌هزار نفر برسانیم. اقدامات ما در این زمینه در این راستا نبوده است و همانند پیک چهارم که به پیک پنجم وصل شد، همچنان بالای ۱۰ هزار نفر مبتلای روزانه داریم. اگر انتظار داریم فوتی‌های روزانه کمتر شود، باید اقداماتی در راستای توقف گردش ویروس انجام شود.
به گزارش «سدید»؛  ماجرای ما و کرونا، ما منظورم ما ایرانی‌هاست، از آن ماجرا‌های عجیب و موارد خاصی است که به این زودی‌ها سر تمام‌شدن و به پایان خط رسیدن ندارد. بار‌ها گفتیم، کسی گوشش بدهکار نبود، بازهم می‌نویسیم، هرچند می‌دانیم کسی گوشش بدهکار نیست. مشکل اصلی مواجهه با کرونا در ایران، مدیریت این بیماری است. در دولت قبل و ستاد مقابله با شیوع کرونا توسط روحانی، بیشتر، شدیدتر و جدی‌تر از وضعیت نابسامان کرونا و سهل‌انگاری‌هایی که می‌شود نوشتیم، اما انگار تجربیات گذشته قرار نیست عبرت شود. این دولت هم علی‌رغم تمام گشایش‌ها و اقدامات سریع و موثری که خصوصا در امر واکسیناسیون انجام داد، گویا در همان ریل و مسیر قبلی‌ها افتاده و مشی و رویه را بر سهل‌انگاری گذاشته وگرنه همه می‌دانستیم و بار‌ها هم تکرارش کرده بودیم که مادامی که پوشش واکسیناسیون در کشور به بالای عدد ۷۰ درصد نرسد، هرگونه رفع‌محدودیت، بازگشایی و ساده‌انگاری خطاست و می‌تواند دروازه ورود ما به پیک بعدی و بحران جدیدی باشد. اما خب ظاهرا این‌ها را برای پرکردن همین صفحه روزنامه می‌نویسیم، اگرنه هیچ قوه عاقله‌ای به این سادگی و با شتابزدگی، دستاورد حاصل از خرید و توزیع و تزریق میلیون‌ها دز واکسن را زیرسوال نمی‌برد و با جان مردم و کادر درمانی که خسته از پنج پیک مهلک است بازی نمی‌کند. چندخطی درباره اشتباه محاسباتی مسئولان و تصمیم‌گیران در مواجهه با کرونا می‌نویسیم تا شاید قبل از اینکه خیلی دیر شود، کسی فکری به‌حال وضع موجود کرده و راهکاری جدید برای رسیدن به وضع مطلوب ارائه کند.

روند رو به رشد تعداد شهر‌های قرمز؛ زنگ خطر پیک ششم به صدا درآمد
بنابر اعلام مرکز روابط‌عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت، «از ۲۳ تا ۲۴ مهرماه ۱۴۰۰ و براساس معیار‌های قطعی-تشخیصی، هفت‌هزار و ۵۱۵ بیمار جدید مبتلابه کووید-۱۹ در کشور شناسایی شد که هزار و ۱۹۷ نفر از آن‌ها بستری شدند. مجموع بیماران کووید-۱۹ در کشور به پنج‌میلیون و ۷۷۳هزار و ۴۱۹ نفر رسید. متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت، ۱۸۱ بیمار کووید-۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۲۳هزار و ۸۷۶ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون پنج‌میلیون و ۳۰۹ هزار و ۹۹۲ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستان‌ها ترخیص شده‌اند. چهارهزار و ۸۴۰ نفر از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌ها تحت‌مراقبت قرار دارند. تاکنون ۳۳ میلیون و ۸۹۸ هزار و ۹۷۸ آزمایش تشخیص کووید-۱۹ در کشور انجام شده است. درحال حاضر ۹ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۰۶ شهر در وضعیت نارنجی، ۲۲۸ شهر در وضعیت زرد و ۱۰۵ شهر در وضعیت آبی قرار دارند.» این وضعیت شکننده و البته به تعبیر کارشناسان و متخصصان، وضعیت همچنان وخیم ایران در مواجهه با کروناست. طبق آخرین رنگ‌بندی کرونایی شهرها، نسبت به هفته گذشته، دو شهر به شهر‌های قرمز کشور اضافه شد و به این ترتیب اکنون ۹ شهرستان کشور در وضعیت قرمز قرار دارند. همچنین ۱۰۶ شهرستان نارنجی هستند. برای فهم بهتر و اطلاع دقیق‌تر از وضع موجود بد نیست به سخنان برخی مسئولان و متخصصان هم رجوع کنیم.

به پیک ششم کرونا سلام کنیم؟
روز گذشته محمدمهدی گویا، رئیس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا درباره احتمال بروز موج ششم کرونا در کشور و اقدامات انجام‌شده در این زمینه، گفت: «درباره موج ششم پیش‌بینی‌ها این است که این احتمال وجود دارد. هرچه جلو می‌رویم، از آنجایی که داریم به فصل سرما نزدیک‌تر می‌شویم و درعین‌حال زندگی در ازدحام مانند دانش‌آموزان که به مدرسه می‌روند و دانشجویان که به دانشگاه می‌روند و شرایط اینچنینی باعث می‌شود موارد بیماری مجددا آغاز شود. اگر این تصور را داشته باشیم که تنها واکسن می‌تواند باعث کنترل این بیماری شود، به بیراهه رفته‌ایم. واکسن به تنهایی نمی‌تواند این بیماری را کنترل کند، بلکه درکنار رعایت توصیه‌های بهداشتی به‌ویژه رعایت استفاده از ماسک، شست‌وشوی دست‌ها، عدم‌حضور در اجتماعاتی که ضرورتی برای آن‌ها وجود ندارد و عوامل دیگر می‌تواند موثر باشد و این موارد کنار هم معنی و مفهوم پیدا می‌کند. موضوع دیگری که خیلی تاثیرگذار است، اینکه در محیط‌های پرازدحام باید سیستم‌های تهویه‌ای به نحو مناسبی باشد که مانع به چرخش درآمدن ویروس به‌ویژه در فضا‌های بسته شود؛ بنابراین این‌طور نیست که یک عامل را دخیل بدانیم. از طرف دیگر موضوع بسیار مهم این است که زمانی می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که اطلاعات کافی داشته باشیم. اطلاعات ما درباره بیماری کووید-۱۹ به ۱۴ تا ۱۵ روز آینده محدود می‌شود؛ بنابراین اگر بخواهیم بیش از آن را پیش‌بینی کنیم، این پیش‌بینی مبتنی بر شواهد علمی نیست.» بهرام عین‌اللهی وزیر بهداشت هم با بیان اینکه تمهیدات لازم برای موج ششم کرونا در کشور اندیشیده شده است، گفت: «برای موج ششم کرونا هم تمهیدات لازم را انجام داده‌ایم و هم بیمارستان‌هایمان درحال آماده‌باش هستند. همچنین پرسنل، پزشکان، پرستاران و کمیته‌های علمی درحال آمادگی هستند و با تجربیاتی که از گذشته داشتیم نگرانی از نظر درمان وجود ندارد. امیدواریم با واکسیناسیون زیادی که انجام شده و رعایتی که مردم می‌کنند، موج بعدی نسبت به موج قبلی سبک‌تر باشد.» سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور نیز روز گذشته در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه ادامه راه مقابله با بیماری کرونا نیازمند تدوین نقشه راه جامع است، گفت: «در این نقشه راه باید همه موارد بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی و درمانی به‌طور دقیق لحاظ شود تا با روشن کردن وضع آینده، ما را از اقدامات انفعالی در برابر شیوع بیماری خارج کند. عادی‌انگاری می‌تواند تبعات خطرناکی داشته باشد، بنابراین از مردم تقاضا می‌کنم درکنار واکسیناسیون، شیوه‌نامه‌های بهداشتی را هم با دقت رعایت کنند. مسئولان مربوطه در روند بازگشایی‌ها باید برنامه‌ریزی‌ها و نظارت‌های لازم را انجام دهند تا سلامت مردم به خطر نیفتد.» همان‌طور که بالاتر هم گفتیم، متاسفانه شواهد موجود، خبر از شروع قریب‌الوقوع پیک ششم کرونا می‌دهند. در این بین نگاهی به آمار روزانه واکسیناسیون هم می‌انداختم، خبری از تزریق میلیونی نبود. برای مثال از ۲۳ تا ۲۴ مهرماه و طی این ۲۴ ساعت، چیزی حدود ۸۲۸ هزار و ۴۸۳ دز واکسن کرونا در کشور تزریق شد.

تصمیم‌های اشتباه ماحصل برآورد‌های اشتباه نسبت به حال و آینده است.
اما نکته مهم‌تر از همه این‌ها برآوردها، وعده‌ها و برنامه‌ریزی‌های غلطی است که منجر به تصمیمات اشتباه می‌شود. حتما وعده‌هایی که برای جشن پایان کرونا در کشور داده شد را خاطرتان هست؛ وعده‌هایی که از همان شنبه معروف روحانی شروع شد و تا امروز هم در سطوح و عناوین مختلف ادامه دارد. یادم هست، علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا همین شهریور ماه گذشته، گفت: «کشور از پیک پنجم عبور کرده و ۲۱ استان پیک پنجم را پشت‌سر گذاشته‌اند و در سیر نزولی قرار دارند. گذر از پیک پنجم در یک استان دیگر هم به‌تازگی شروع شده است. بقیه ۹ استان هم سیر افزایش یابنده‌شان متوقف شده است. در تهران و البرز هم شاهد روند نزولی هستیم. اما نباید فراموش کرد رعایت شیوه‌نامه‌ها می‌تواند سرعت کاهش را بیشتر کند تا شاهد فروکش کردن بیماری در سطح کشور باشیم. با توجه به سرعت واکسیناسیون امیدوار هستیم تا آبان‌ماه تعداد فوتی‌ها به زیر ۵۰ نفر در روز برسد.» الان در روز‌های پایانی مهرماه هستیم و خبری از فوتی زیر ۵۰ نفر نیست، تازه زنگ خطر افزایش تعداد موارد ابتلا و مرگ‌ومیر هم به صدا درآمده است. این‌ها یعنی خطا‌های راهبردی و برآورد‌های اشتباهی که منجر به تصمیمات اشتباه نظیر بازگشایی‌ها و تسهیلگری‌ها می‌شود.

با این تعداد مبتلای روزانه فوتی‌ها کاهش محسوسی نمی‌یابند؛ بازگشایی‌ها اشتباه‌ترین کار در شرایط فعلی است

با همه این‌ها ناظر به هشدار‌ها و زنگ‌خطر‌های به صدا درآمده نسبت به آینده شیوع بیماری کرونا در کشور، سراغ متخصصان و کارشناسان هم رفتیم. سیدعلیرضا ناجی، رئیس مرکز ویروس‌شناسی بیمارستان مسیح دانشوری در گفتگو ضمن گلایه از بازگشایی‌های سریع و انتقاد از ساده‌انگاری‌ها صورت گرفته گفت: «اینکه آقای رئیسی (سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا) عنوان کرده بود فوتی‌های ما در آبان‌ماه به زیر ۵۰ نفر می‌رسد ملزوماتی دارد. باید بتوانیم موارد ابتلای روزانه را به زیر چهار، پنج‌هزار نفر برسانیم. اقدامات ما در این زمینه در این راستا نبوده است و همانند پیک چهارم که به پیک پنجم وصل شد، همچنان بالای ۱۰ هزار نفر مبتلای روزانه داریم. اگر انتظار داریم فوتی‌های روزانه کمتر شود، باید اقداماتی در راستای توقف گردش ویروس انجام شود. انتظار اینکه با این تعداد مبتلای روزانه فوتی‌ها کاهش یابد، امکان‌پذیر نیست. معیار تغییر شهر‌های ما درست نیست. رنگ‌بندی شهر‌ها باید براساس موارد روزانه مبتلا و مراجعات سرپایی و واریانت درحال گردش تعیین شود. تغییر رنگ‌ها را درحال حاضر براساس موارد بستری انجام می‌دهیم و به این علت سه، چهار هفته از اپیدمی عقب هستیم. این موضوع باید اصلاح شود. اقدامات باید جدی‌تر صورت گیرد. هم بازگشایی و هم مراسم‌هایی که برگزار می‌شود و هم مسافرت‌هایی که در آخر تابستان انجام شد در افزایش موارد ابتلا تاثیرگذار بود. باید قاطع‌تر برخورد کرد، هرگونه تجمع باید ممنوع شود؛ چراکه روی افزایش موارد ابتلا تاثیرگذار است. علی‌رغم این موارد اصرار به بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها را هم داریم، قبل از اینکه موارد واکسیناسیون ما به حد کافی برسد. این امر به نظر من در افزایش موارد ابتلا و میزان فوتی‌ها تاثیرگذار است. هنوز ۳۲ درصد دو دز واکسن را تزریق کرده‌اند. نمی‌توان انتظار داشت تاثیری روی جلوگیری از گردش ویروس داشته باشد. برای کنترل گردش ویروس دو کار می‌توان انجام داد؛ یکی اقدامات غیردرمانی است که روی آن بسیار تاکید دارم. استفاده از ماسک، دوری از تجمعات، عدم‌برگزاری مراسم و... باید رعایت شود. من در این زمینه کمک دولت را ندیدم، مثلا افزایش ناوگان حمل‌ونقل و... انجام نشد. همچنین تست‌های بالاتر انجام شود که هم موارد بیماری و هم موارد در دسترس را شناسایی کنیم. اقدامات به‌موقع غیردرمانی بسیار اهمیت دارد. این‌ها می‌تواند به واکسیناسیون کمک کند و حتی در واکسیناسیون بالای ۸۰-۷۰ درصد نیز باید از ماسک استفاده شود، تعادل گروه‌های سنی نیز باید برقرار شود. باید بالای ۸۰ درصد جامعه واکسیناسیون را انجام دهند تا بتوان گردش ویروس را کنترل کنیم. الان انتظار زیادی است که با ۳۰درصد واکسیناسیون بتوانیم موارد ابتلا را کاهش دهیم. یک‌سری از هموطنان ما به‌خصوص سالمندان زمان زیادی از دریافت واکسن‌هایشان گذشته که باید دز یادآوری واکسن برایشان تزریق شود. مضاف بر تمام شرایط خاص کرونا باید بگویم الان شرایط این‌طور است که باید در نظر بگیریم در زمان طولانی‌مدتی اقدامات غیردرمانی را در تمام جامعه اجرا کردیم و فعالیت ویروس‌های تنفسی کاهش یافت. با توجه به اینکه هر لحظه آزادسازی اجتماعی اجرایی می‌شود، احتمال اینکه افزایش ویروس‌های تنفسی ازجمله آنفلوآنزا را شاهد باشیم وجود دارد. با توجه به اینکه ایمنی کافی وجود ندارد بروز فعالیت این ویروس‌ها افزایش می‌یابد. زیرا آنفلوآنزا می‌تواند بچرخد و اینکه عفونت توام کووید همراه با آنفلوآنزا می‌تواند محتمل باشد و از لحاظ سلامتی باید واکسیناسیون آنفلوآنزا را سریع‌تر انجام دهیم که از آن جهت خیال ما راحت شود و جلوی گردش ویروس گرفته شود، البته در اینجا به کفایت واکسن آنفلوآنزا باید دقت کرد، چون پیش‌بینی دقیقی درباره اینکه چه تیپی از آنفلوآنزا را خواهیم داشت، نداریم، چون پیش‌بینی‌ها براساس گردش ویروس است. با توجه به اینکه سال آرامی را در دنیا از لحاظ آنفلوآنزا داشتیم پیش‌بینی ویروس سخت است. واکسیناسیون و اقدامات غیردرمانی برای آنفلوآنزا مهم است. اما در کل ناظر به شرایط موجود با هرگونه بازگشایی مدارس و مشاغل و... مخالفم. باید میزان واکسیناسیون به بالای ۷۰درصد برسد تا بتوانیم این کار را انجام دهیم. بازگشایی در جوامعی همچون دانشگاه‌ها و مدارس با توجه به واکسن و مجوزی که داریم -اگر واکسیناسیون به اندازه کافی انجام نشود- امکان‌پذیر نیست. هم مدارس و هم دانشگاه‌های ما تراکم بالایی دارند و نمی‌توان از محصلان اجرای پروتکل‌ها را انتظار داشت و تهویه خوبی در مدارس و دانشگاه‌ها نداریم. تعداد واکسیناسیون ما نیز به حد کافی نرسیده است. ما اکنون در گردش بالایی از ویروس هستیم و بازگشایی اشتباه‌ترین کار در این شرایط است.»

آینده خوبی در انتظار نظام بهداشت و درمان کشور نیست، هر تغییر مثبت و منفی در وضعیت ماحصل سیاست‌های وزارت بهداشت است

در ادامه داریوش چیوایی، کارشناس و پژوهشگر حوزه بهداشت و درمان هم با انتقاد از رویه مدیریت کرونا در ایران و نبود برنامه‌ریزی دقیق در این ماجرا گفت: «اساسا چیزی به اسم تصمیم مبتنی‌بر شواهد و یک برنامه وجود ندارد. برنامه هم تعریف دارد؛ هدف می‌گذارند. اگر بپرسید برنامه‌ای وجود دارد که بگوید با کرونا و در مقابل آن قرار است چطور رفتار شود، واکسیناسیون این روند را پیش برود، اگر به ۳۰درصد رسید مثلا یک‌سری اقدامات را انجام می‌دهیم، طرحی برای تعامل مردم با سیستم اداری ارائه دهیم و... چنین برنامه‌هایی نبوده و نیست. درخصوص واکسن بحثی بود و هر آنچه بود میزانی واکسن وارد کشور شده و سیستم تزریق را انجام داده است. درحالی‌که اگر قبل از پیک بعدی ۷۰درصد تکمیل نشود نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود. ۴۰-۳۰درصد واکسیناسیون تاثیر چندان مثبتی نخواهد داشت. سیستم باید مشخص می‌کرد برای کسانی که نمی‌خواهند واکسن بزنند برنامه‌ای تبیین کرده است یا خیر. چه برنامه‌ای برای مردم اجرا شد که واکسن تسهیل شود. از این به بعد مشکلات پیچیده‌تر می‌شود. الان مولفه‌ها بیشتر می‌شود و هیچ نظامی برای پایش نداریم. دستگاه آموزش کشور هیچ پژوهشی در این خصوص انجام نداده است. هیچ مانیتورینگی انجام نشده است، یک سال و خرده‌ای مداخله در این روند داریم، ولی پژوهشی در این مدت منتشر نشده است و گزارشی درخصوص واکسن نداریم. پیچیدگی درخصوص واکسن همچنان وجود دارد، چون هیچ نظمی برای تصمیم‌گیری وجود ندارد. اینکه بخواهید مدارس را بازگشایی کنید، راه‌حل نیست. از قبل باید برنامه برای این تعیین شود. هدف بلندمدت و کوتاه‌مدت و ابزار باید مشخص شود. چون در سطح برنامه‌ریزی مشکل داریم، احساس می‌کنیم با یک‌سری اقدامات کار را می‌توانیم دربیاوریم. اینکه بگوییم جشن شکست کرونا را در بهمن برگزار کنیم، اتفاق خاصی می‌افتد؟ درحالی‌که این درست نیست و این‌ها نیاز به برنامه و اقدام دارد. مشکل اصلی هم برنامه است که پلن بلندمدتی وجود نداشته است؛ لذا هیچ‌وقت به سامان نمی‌رسد. احساس می‌کنم حاکمیت و دولت اگر برنامه‌ای از سوی وزارت بهداشت اعلام شود، حمایت می‌کنند، درحالی‌که رهبری نیز در هر پروتکلی که از سوی وزارت بهداشت اعلام شده، پای کار آمده‌اند. این دیدگاه وجود دارد که نظام سلامت نگاه درستی ندارد و ترجیح می‌دهد توپ را در میدان سیاسی و رهبری و رئیس‌جمهور بیندازد. بار‌ها حاکمیت نشان داده اگر تصمیمی باشد باید اجرا شود، محکم پای بحث می‌ایستد و همه دستگاه‌ها را پای کار می‌آورد. این‌ها این‌کاره نیستند و نمی‌دانند چه کار کنند و کار خوب باشد، می‌گویند ما کردیم و اگر بد باشد، می‌گویند اینجا و آنجا نبودند. به‌هر‌حال متولی این بحث وزارت بهداشت است و حاکمیت از کلیت نظام سلامت همواره دفاع کرده است. بحث مربوط به سواد است، کسی که در راس تصمیم‌گیری نظام سلامت حضور دارد سواد و دانش تصمیم‌گیری در این زمینه را ندارد. تیم قوی حضور ندارد. این چالشی است که از ابتدای کرونا وجود دارد. اگر برنامه و تصمیم مشخص وجود داشته باشد و دستگاه پژوهشی کشور پای کار بیاید، می‌توانیم ساماندهی کنیم و به‌روز پایش و تصمیم‌گیری کنیم. این کار مقدور است، ولی این دوستان توان استفاده از ظرفیت نظام بهداشت و درمان کشور را ندارند. این نیاز به مرد میدان دارد که سواد داشته باشد و کار را پیش ببرد. با بازدید از چند بیمارستان با وجود اینکه کار خوبی است، ولی کار پیش نمی‌رود. این‌ها کار وزیر بهداشت نیست، بلکه کار رئیس‌جمهور است که کار نمادین بازدید را باید برعهده گیرد. وزیر بهداشت سطح اجرایی است و باید کار را انجام دهد. من آینده روشنی نمی‌بینم. واکسیناسیون آنچنان نیست که شلیک کنید و کرونا متوقف شود، کرونا پدیده صرفا بالینی نیست بلکه با ابعاد بالینی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی مرتبط است. فرهنگ درست به کنترل کرونا منجر می‌شود. این را دوستان می‌گویند، ولی باید عمل شود. این قصه کماکان ادامه دارد تا زمانی که سیاستگذاران و مجریان حوزه سلامت بفهمند چطور با این پدیده رفتار و به برنامه عمل کنند. تقصیر هیچ کسی نیست، تزریق واکسن برکت توسط رهبری در تاریخ حکمرانی دنیا بی‌نظیر بود که رهبر یک جامعه جان خود را وسط می‌گذارد تا از این امر حمایت کند. چرا نظام سلامت نمی‌تواند از این ظرفیت استفاده کند؟ رهبری پای این کار ایستاده، ولی وزارت بهداشت از این ظرفیت استفاده کرده است؟ رهبری چقدر حمایت کردند؟ وزارت بهداشت پول دارد، ولی نمی‌تواند هزینه کند. آقایان سازوکاری که بتوانند در شرایط فعلی خدمات ارائه دهند، ندارند. سیستم مالی وزارت بهداشت با این تغییر وضعیت نتوانست به‌روز شود. به این مدل حکمرانی در نظام سلامت چه می‌توان گفت؟ دوستان در بحث مدیریت نمی‌توانند کاری کنند، یک‌سری پزشک جمع شده‌اند و نمی‌خواهند قبول کنند بلد نیستند مدیریت چیست. احساس می‌کنند، چون متخصص چشم، جراح زانو و... هستند از اقتصاد و فرهنگ و... هم می‌فهمند. این بدبختی کشور شده است. این نقد جدی به سطوح بالای حاکمیت کشور است که بعد از ۴۰ سال هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند وزیر بهداشتی بیاورند که تعارض منافع نداشته باشد. این‌ها روز‌های خوب وزارت بهداشت است، من نگران روز‌هایی هستم که کرونا فروکش کند و برای رادیولوژی ساده ساعت‌ها معطل و از گرفتن خدمات پشیمان شوید. ۶ ماه دیگر سیل بیمارانی است که در این مدت برای درمان بیماری‌های خود مراجعه نکرده‌اند. با آن‌ها چه خواهند کرد؟»
ارسال نظر
captcha