گزارشی از کتاب «گفتمان هراس» نوشته احمدرضا بردبار؛
دکتر بردبار در آخرین کتاب خود، با انجام مقایسه‌ای تطبیقی میان سیاست‌های دولت دوازدهم و دولت‌های دیگر کشور‌ها در برابر بحران کرونا، به این نتیجه رسیده است که عملکرد و سیاست‌های دولت دوازدهم نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر بحران کرونا چندان قابل دفاع نیست و وزنه نقاط ضعف، بر وزنه عملکرد مثبت، سنگینی می‌کند.
به گزارش «سدید»؛ کتاب گفتمان هراس، به قلم دکتر احمدرضا بردبار، عضو هیات‌علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تهران، به چاپ و نشر رسید. این کتاب حاصل پژوهش علمی نویسنده از بررسی سیاست‌های دولت دوازدهم در برابر بحران کروناست. نویسنده در این کتاب با نگاهی انتقادی دولت وقت درگیر با بحران کرونا را به بوته نقد کشانده و عملکرد آن را به زیر ذره‌بین برده است.

مقایسه تطبیقی دولت‌ها
دکتر بردبار در آخرین کتاب خود، با انجام مقایسه‌ای تطبیقی میان سیاست‌های دولت دوازدهم و دولت‌های دیگر کشور‌ها در برابر بحران کرونا، به این نتیجه رسیده است که عملکرد و سیاست‌های دولت دوازدهم نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر بحران کرونا چندان قابل دفاع نیست و وزنه نقاط ضعف، بر وزنه عملکرد مثبت، سنگینی می‌کند.
در بحران کرونا که اکثریت جهان را درگیر کرده است، براساس مشاهدات انجام‌شده و بررسی‌های متعدد، می‌توان بیان کرد که بخش بزرگ‌تر شرایط به‌وجود‌آمده در کشور، نتیجه نوع حکمرانی و سیاست‌گذاری‌های دولت دوازدهم در زمینه مدیریت بحران بوده است.

این مهم درحالی است که شرایط حساس و شکننده دوران بحران کرونا، زنگ هشدار امنیت ملی را در بسیاری از کشور‌ها به صدا درآورده است و هم‌زمان، این بحران آزمونی عملی برای محکم کردن زیرساخت‌های نظام مقابله با بحران برای هر کشور محسوب می‌شود. سازمان بهداشت جهانی، کارآمدی برنامه‌های سلامت، پیشگیری و درمان بیماری‌ها را مشروط به ملاحظه ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی انسان‌ها، ذیل مفهوم «انسان یکپارچه» می‌داند.

به این ترتیب، بسیار ساده‌لوحانه به نظر می‌رسد اگر مدیریت بحران و دفاع از سلامت و امنیت انسانی را معطوف به سیستم بهداشت و درمان یک کشور یا منطقه دانست؛ زیرا با وجود جانفشانی این تیم، سازوکار دفاع از شهر‌ها و روستا‌ها در یک کشور موضوعی چندبعدی و پیچیده است که بدون شناسایی و یکپارچه کردن شبکه‌های اجتماعی - فرهنگی و قومی - قبیله‌ای به‌ویژه در ایران، امری بیهوده به نظر می‌رسد و موجب تحلیل رفتن قوای روحی و جسمی نیرو‌هایی می‌شود که پتانسیل قدرتمندی دارند، اما انرژی ایشان در جهت اشتباه به کار گرفته شده است و در پاره‌ای از موارد سبب خلل در کار سایر نیرو‌های خدمت‌رسان در شرایط حساس و بحرانی می‌شود.

یک نقطه عطف خاص
کروناویروس که در بهمن‌ماه ۱۳۹۸ طبق اعلام رسمی به ایران وارد شد، پاندمی و طولانی شدن آن بحث زیادی را بین محققان سیاسی برانگیخته است؛ به‌نحوی که برخی از ایران قبل و ایران بعد از بحران کرونا صحبت می‌کنند؛ بدین معنا که این بحران را نقطه‌عطفی در ایران برای تغییر‌های نهادی می‌دانند. در ۲۰۰ سال اخیر بیش از ۱۲ اپیدمی بیماری‌های عفونی در ایران به‌وقوع پیوسته است، اما کمتر بیماری مانند کووید ۱۹ در سطح جهانی و حتی ایران، این همه پیامد‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به‌جا گذاشته است تا حدی که سبب تغییر سبک زندگی شده باشد.

احمدرضا بردبار بیان می‌دارد: درحال‌حاضر، کرونا از رویداد به بحران تبدیل شده و از راه فضای مجازی برجسته‌سازی گشته است؛ زیرا نخستین بیماری عفونی است که در فضای مجازی به‌شدت اطلاع‌رسانی می‌شود. این بیماری ساختار‌های جهانی را نیز مختل کرده است. سیاستمداران زیادی را مبتلا کرده و برخی به‌عنوان یک موضوع شخصی نیز آن را تجربه کرده‌اند؛ بنابراین به‌دلیل گستره وسیع و اختلال‌های زیاد در حکمرانی به‌نظر می‌رسد به مساله‌ای برای نخبگان سیاسی نیز تبدیل شده است.

در ایران وقایع طبیعی در تغییر‌های سیاسی نقش داشته‌اند، اما از آنجا که تحلیلگران علوم سیاسی بیشتر درپی ریشه‌یابی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای پدیده‌های سیاسی هستند، خواسته یا ناخواسته به این حوادث توجه نکرده‌اند؛ البته در برخی نظریه‌های کلان علوم اجتماعی و تطبیق آن با ایران به برخی پدیده‌های طبیعی مانند بی‌آبی و خشکی اقلیم در نظریه‌هایی مانند استبداد شرقی و فرهنگ سیاسی توجه شده است.

احمدرضا بردبار با بررسی موشکافانه و رصد همه‌جانبه رویکرد و سیاست‌های دولت دوازدهم از آغاز درگیری با بحران کووید ۱۹ تا زمان پایان کار این دولت، بیان داشته است که دولت دوازدهم نقش آگاهی‌بخشی به مردم را دیرتر از آنچه باید، انجام داد و همین رویکرد در سیاست‌های آن نیز جاری و ساری بود. احمدرضا بردبار ضمن قید مصوبات ستاد ملی مبارزه با بحران کرونا، تک‌تک این مصوبات را تحلیل و بررسی کرده و حاصل آن، پس از انجام مقایسه تطبیقی، کتاب گفتمان هراس است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «.. بحران کرونا توانست در زمانی کوتاه خود را در قالب گفتمانی رعب‌آور به جامعه جهانی تحمیل کند؛ گفتمانی که هم مردم بی‌دفاع را مورد هجمه قرار داد و هم سیاستمداران و دولتمردان ذی‌قدرت را. در این میان، دولتمردان تلاش کردند تا آسیب‌ها، خسارات و تلفات انسانی ناشی از این بحران را کنترل و سپس به حداقل برسانند.

هر دولتی بنا به ظرفیت‌های موجود جامعه خود، در تلاش بوده است تا بهترین راهکار را پیش بگیرد، اما اینکه دولت‌ها در بحث استفاده از ظرفیت‌ها و سرمایه‌های اجتماعی خود تا چه اندازه موفق بوده‌اند، جای بحث و تحلیل علمی دارد و رسالت این پژوهش بر آن بوده است تا سیاست‌های دولت دوازدهم که همزمان با فراگیر شدن بحران کرونا در نظام جمهوری اسلامی ایران بر سر کار بوده است را مورد تحلیل و بررسی علمی قرار دهد ...»

سازمان بهداشت جهانی، کارآمدی برنامه‌های سلامت، پیشگیری و درمان بیماری‌ها را مشروط به ملاحظه ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی انسان‌ها، ذیل مفهوم «انسان یکپارچه» می‌داند.
 
انتهای پیام/
منبع: صبح نو
ارسال نظر
captcha