در جست‌وجوی تعریفی بــرای هنـری انقلابی؛
هنر انقلابی، می‌تواند عارفانه باشد، اما معنویت جاری در چنین آثاری، به تبعیت از روح عدالت خواه اسلام و تشیع، الزاما با حوادث اجتماعی و سیاسی، درگیر می‌شود. به بیانی دیگر، عرفان در هنر انقلابی، در پی رستگاری و نجات جمعی و بلکه کل جامعه بشری است.
به گزارش «سدید»؛ «هنر انقلابی» یک توصیف گسترده است که شناخت و ساخت جریان برای آن، نیازمند نظریه‌پردازی و کار فکری و علمی وسیع و عمیق است. این در حالی است که متأسفانه طی سال‌های اخیر، غیر از چند کتاب، در محافل آکادمیک و فرهنگی ما کمتر درباره این عنوان مهم و حیاتی و حیات‌بخش، کار شده است.

برخی، هنر انقلابی را صرفا هنری می‌پندارند که به وقایع و عواقب سال ۵۷ متمرکز باشد. این درحالی است که انقلاب اسلامی مفهومی بی‌کرانه است. بنابراین، هنر انقلابی نیز محدوده خاصی ندارد. هر ژانر و موضوعی می‌تواند در دایره هنر انقلابی بگنجد، حتی یک اثر عاشقانه.

با این حال، شاخصه‌هایی را می‌توان فرض کرد که پرداختن به آنها، فضا و حال و هوایی انقلابی به یک اثر هنری می‌بخشد.

به‌طور مثال، هنر انقلابی مسئله محور است. یعنی چنین آثاری، مشغول به ابتلائات و مسائل فردی و اجتماعی هستند. تفاوت توجه این نوع هنر با فعالیت شبه‌روشنفکرانه در رویکرد به معضلات و کاستی‌های اجتماعی و فردی این است که هنر شبه‌روشنفکری در پی نفی همه چیز است، اما هنر انقلابی با هدف ساخت جامعه آرمانی به مصائب، نقب می‌زند و نقد می‌کند.

هنر انقلابی، می‌تواند عارفانه باشد، اما معنویت جاری در چنین آثاری، به تبعیت از روح عدالت خواه اسلام و تشیع، الزاما با حوادث اجتماعی و سیاسی، درگیر می‌شود. به بیانی دیگر، عرفان در هنر انقلابی، در پی رستگاری و نجات جمعی و بلکه کل جامعه بشری است.

هنر انقلابی، خنثی و بی‌طرف نیست و با منافع راهزنان سیاسی و اقتصادی مبارزه می‌کند. هنر انقلابی هم دغدغه حمایت از محرومان و مستضعفان را دارد و هم اینکه معاندان و مخالفان نظام و حکومت دینی و جبهه حق را می‌تاراند و به تشویش دچار می‌سازد.

در هنر انقلابی، جذابیت‌های غریزی و ظاهری پاک می‌شود و به جایش فطرت، مخاطب قرار می‌گیرد. بر این اساس، هنر انقلابی، گرچه از عقاید و باور‌های اسلامی الهام می‌گیرد، اما باید زبانی عامه فهم و جهانشمول داشته باشد. به این معنی که در عین برخورداری از هویت و شخصیتی خاص، همه انسان‌ها را مخاطب قرار می‌دهد. این به ذات انقلاب ما هم برمی‌گردد. این انقلاب با اینکه با عنوان «اسلامی» شناخته می‌شود، اما در سرتاسر جهان، حامیانی از مذاهب، ادیان و فرهنگ‌های گوناگون دارد. هنر انقلابی نیز محتوایی بومی دارد، اما فرم و ساختارش جهانی و بین‌المللی است.
در هنر انقلابی، فقرا و محرومان می‌درخشند؛ برخلاف هنر شبه‌روشنفکری که از مستضعف‌ها استفاده ابزاری می‌کند، در هنر متعلق به انقلاب اسلامی، محرومان دارای کرامت و بزرگی هستند.

هنر انقلابی، نه رئالیست مفرط است و نه ایده‌آلیست مطلق، بلکه در این نوع هنر، واقعیات و آرمان‌ها به‌صورتی توأمان متجلی می‌شوند. در این گفتمان، هنرمند مقهور واقعیات نمی‌شود و در عین حال نگاهی آرمان‌گرایانه به واقعیات دارد.
بهترین و کارآمدترین نرم‌افزاری که قابلیت تحقق هنر تراز انقلاب اسلامی را دارد، پیام تاریخی و تاریخ‌ساز امام خمینی (ره) خطاب به هنرمندان است. بیانیه‌ای که می‌توان آن را مانیفست فعالیت هنری در جمهوری اسلامی ایران دانست. راه روشنی که محدود به زمان و مکان خاصی نیست و در هر موقعیتی، مسیر هنرمندان را به هدف کوتاه‌تر می‌کند. متنی که خودش یک اثر هنری محسوب می‌شود و بهترین الگو و راه برای رسیدن به هنر و سینمای مطلوب یک جامعه انقلابی و اسلامی است. به همین دلیل نیز شهید آوینی به‌عنوان شاگرد اول مکتب هنری امام خمینی (ره) این پیام کوتاه و گویا را منشور تجدید عهد هنر نامید.

با بازخوانی این متن، می‌توان نگاه آینده‌نگر امام درباره شرایط جدید اجتماعی پس از جنگ در ایران و وظیفه هنر در قبال این شرایط را دید. چه این که پس از اتمام جنگ تحمیلی- که مدتی پس از آن نیز داغ بی‌تسلای رحلت امام بر ایران سایه افکند- تهاجم دشمن از عرصه سخت و نظامی به حوزه نرم و فرهنگی تغییر یافت. اما به جز عرصه تقابل خارجی، جبهه دیگری نیز در داخل پیش روی مردم گشوده شد؛ امام خمینی (ره) از این جبهه نوین داخلی به‌عنوان جنگ فقر و غنا یاد کردند. همچنان که در پیام قطعنامه و به مناسبت پایان جنگ فرمودند: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد شروع شده است...» و پیام امام به هنرمندان نیز در راستای مقابله با شبیخون فرهنگی غرب و جنگ فقر و غنا در داخل بود. به‌طوری که در بخشی از این مانیفست تصریح شده است: «هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.»

امروز اگرچه امام در میان ما نیست، اما نایب بر حق او هست. اندیشه‌های رهبر انقلاب هم در این زمینه، در راستای آرای امام است. معظم‌له هم در زمینه هنر دینی- به‌عنوان زمینه و زیربنای هنر طراز انقلاب اسلامی- معتقد هستند: «هنر دینی به هیچ وجه به معنای قشری‌گری و تظاهر ریاکارانه دینی نیست. این هنر لزوماً با واژگان دینی به‌وجود نمی‌آید.‌ای بسا هنری صد درصد دینی باشد، اما در آن از واژگان عرفی و دینی استفاده نشده باشد... هنر دینی «عدالت» را در جامعه به‌صورت یک ارزش معرفی می‌کند. ولو شما هیچ اسمی از دین و هیچ آیه‌ای از قرآن و هیچ حدیثی در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید... شما می‌توانید در باب «عدالت» رساترین سخن را در هنر بیاورید. در این صورت به هنر دینی توجه کرده‌اید.» (در دیدار اصحاب فرهنگ و هنر، ۱ مرداد ۸۰)
 
انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha