سالمندان کار ازجمله سوژههایی هستند که در فضای اجتماعی روزمره مواجهههای بسیاری با آنها داریم. اینکه یک سالمند پس از رسیدن به حولوحوش سنین بازنشستگی و پس از آنکه عمری را با فراز و نشیبهای احتمالی دوران اشتغال خود سرکرده کماکان در بازار کار مشغول باشد فینفسه امر نامطلوبی تلقی نمیشود، لیکن تأمل در این موضوع که ادامه اشتغال سالمند تا چه میزان ناخواسته و حاصل جبر شرایط اجتماعی است بیانگر نکته مهمی است که شاید تا حد زیادی گویای وضعیت این مساله اجتماعی در جامعه ما و بخصوص جامعه شهری است.
سالمندان کار همچون موضوعی، چون کودکان کار میتواند مساله اجتماعی تأملبرانگیز و حتی تا حدی بهعنوان آسیب اجتماعی تلقی و تحلیل شود، اما ازآنجاییکه در تحلیل مسائل اجتماعی نوعی قالبزدگی ذهنی در اذهان ما حضور پررنگ دارد شاید تابهحال کمتر این موضوع را بهعنوان "مساله اجتماعی" دیدهایم یا با آن مواجهه تحلیلی داشتهایم.