حرکت دنیای کسب‌وکار به سمت اعتدال؛
افراد معتاد به کار‌ معمولا چندوظیفه‌ای‌بودن را ابزاری ضروری برای بقا می‌دانند‌ اما بر‌اساس نتایج به‌دست‌آمده از تحقیقات متعددی که در‌این‌باره انجام شده است، چندوظیفه‌ای‌بودن و پیش‌بردن چند مسوولیت به‌طور همزمان، بهره‌وری و کارایی را تضعیف می‌کند.

به گزارش «سدید»؛ بسیاری از ما پس از چند روز تعطیلات، حس خوبی از تمام‌شدن تعطیلات و بازگشت به کار نداریم اما در مقابل افرادی که به کارشان معتاد هستند تمام تعطیلی‌ها زجر می‌کشند و لحظه‌شماری می‌کنند که هرچه زودتر به محل کارشان برگردند.

در حالی که بیشتر همکاران‌شان شنبه‌صبح را خواب‌آلود و کسل آغاز می‌کنند، این افراد پر از انرژی و با حال خوب سر کار حاضر می‌شوند.

تا اینجای کار به‌نظر می‌رسد که چنین افرادی ایده‌آل‌ترین کارمندان برای استخدام در کسب‌ و کارها هستند‌ اما واقعیت این است که همه‌چیز به حال خوب صبح شنبه ختم نمی‌شود.

نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد این افراد در بیشتر موارد با کار تیمی مشکل دارند؛ از آنجا که بیش از اندازه روی کارشان حساس هستند و دوست دارند همه‌چیز تحت‌کنترل‌شان باشد، در چالش‌هایی که نیاز به حل مشکلات به‌صورت مشارکتی دارد و شرکت در موقعیت‌هایی که برای پیشبرد کار نیاز هست با فرد دیگری بده‌بستان کاری داشته باشند، معمولا نمی‌توانند عملکرد خوبی داشته باشند و کار‌کردن را برای بقیه نیز دشوار می‌کنند.

معمولا چنین افرادی معتقدند بهترین عملکرد را دارند و هیچ‌وقت راهکارهای پایین‌تر از ایده‌آل‌ها برایشان قابل‌قبول نیست.

وقتی دیدگاه فرد بر کار معطوف باشد، خودانگیختگی و خلاقیت کاهش می‌یابد. به دلیل همین مشکلات برخی کارشناسان کسب‌وکار پا را فراتر گذاشته‌ و می‌گویند بهترین توصیه برای افراد معتاد به کار این است که به‌تنهایی یا فقط با افرادی شبیه به خود کار کنند. چالش‌های استخدام چنین افرادی البته موارد دیگری را هم شامل می‌شود.

به‌طور سنتی در ادارات و شرکت‌های قدیمی همیشه معتاد به کار بودن یک فضیلت به‌حساب می‌آمد و بسیاری از مدیران تعمدا به دنبال استخدام افرادی بودند که همه فکر و ذکرشان کار باشد تا امور بهتر پیش برود و پول بیشتری به دست آورند؛ بنابراین شرکت‌ها و ادارات نقش مهمی در قبال ایجاد و ترویج روحیه اعتیاد به کار بر عهده داشته‌اند.

افراد معتاد به کار‌ معمولا چندوظیفه‌ای‌بودن را ابزاری ضروری برای بقا می‌دانند‌ اما بر‌اساس نتایج به‌دست‌آمده، چندوظیفه‌ای‌بودن، به استرس و فرسودگی شغلی منجر می‌شود.

اتفاق‌نظر بر این است که برای بقا در این فرهنگ، کارمندان دیگر نمی‌توانند‌ هر زمان فقط روی یک موضوع تمرکز کنند.

افراد معتاد به کار‌ معمولا چندوظیفه‌ای‌بودن را ابزاری ضروری برای بقا می‌دانند‌ اما بر‌اساس نتایج به‌دست‌آمده از تحقیقات متعددی که در‌این‌باره انجام شده است، چندوظیفه‌ای‌بودن و پیش‌بردن چند مسوولیت به‌طور همزمان، بهره‌وری و کارایی را تضعیف می‌کند و به استرس و فرسودگی شغلی منجر می‌شود.

نتایج تحقیقات نشان می‌دهد افراد معتاد به کار، افرادی با عملکرد سطح بالا، آنچنان که مدیران تصور می‌کنند نیستند و اعتماد را در سراسر سازمان از بین می‌برند.



۶ اثر مخرب معتادان به کار

آنها - آگاهانه یا ناآگاهانه - جذب محیط‌های کاری پراسترس می‌شوند زیرا به دنبال کارهای زیادی برای انجام‌دادن هستند.

آنها به‌جای تمرکز بر تکمیل وظایف‌ فقط کار می‌کنند که کار کرده باشند.

آنها بیشتر با ترس و از دست‌دادن موقعیت برانگیخته می‌شوند تا تمایل به مشارکت خلاقانه.

در مقایسه با افرادی که عملکرد مطلوبی دارند، نسبت به انجام ریسک‌های لازم برای دستیابی به نتایج مثبت و خلاقانه بی‌میل هستند.

میزان تلاشی که یک معتاد به کار برای کار به خرج می‌دهد بیش از سطح مطلوب بهره‌وری است.

به گفته کارشناسان، آنها بحران ایجاد می‌کنند و برای حل آنها مورد‌توجه و تشویق قرار می‌گیرند.

به گفته دکتر گیل پورتر، محقق دانشگاه راتگرز، در طول یک بحران، توجه همه به حل آن بحران معطوف می‌شود و به‌ندرت زمان لازم برای بررسی مجدد تاریخچه نقاط تصمیم‌گیری که در آنها ممکن است از بحران جلوگیری شود صرف می‌شود‌ اما هزینه روبه‌رو‌شدن با شرایط بحرانی بسیار زیاد است. همه اعضای یک مجموعه باید به این مسأله توجه کنند که ممکن است کسی در میان آنها به ایجاد بحران کمک کرده یا بحران ایجاد کند. درواقع مدیران بر تشویق کسانی تمرکز می‌کنند که در زمان بحران عملکرد خوبی دارند اما از این غافلند که ممکن است یک فرد هر دو نقش را بازی کند و این فرد ممکن است یک معتاد به کار باشد.

پورتر معتقد است: فرد معتاد به کار به دنبال حفظ سطح بالایی از مشارکت در کار است حتی زمانی که کار می‌تواند با درگیری کمتر انجام شود. چنین شخصی خود را متقاعد می‌کند که کار در روز جمعه هم ضروری است و وقت خود را صرف ردیف‌کردن وظایفی می‌کند که بدون این روش انجام نمی‌شود. در مقایسه کارمند دیگری در طول هفته تلاش بیشتری می‌کند، درخواست کمک می‌کند یا راه‌های کارآمدتری برای انجام کار پیدا می‌کند تا آخر هفته را کاری نداشته باشد. هر دو وظیفه مورد نیاز را انجام می‌دهند با این حال کارمند اول بیش از یک هفته‌کاری را به این کار اختصاص داده است. از نظر برخی، آن شخص بیشتر درگیر کار است یا سختکوش‌تر به نظر می‌رسد اما باید توجه کنیم که انگیزه او این نبوده که کارش را بهتر انجام دهد بلکه فقط دوست دارد به کارکردن ادامه دهد.



حرکت دنیای کسب‌وکار به سمت اعتدال

این روزها یافتن راه‌های مقرون به‌صرفه برای کمک به کارکنان برای ایجاد تعادل بین شغل و نیازهای خانواده، تفریح و مراقبت از خود یکی از دغدغه‌های اصلی کارفرمایان است. بیشتر شرکت‌ها به دنبال افرادی هستند که تعادل‌اجتماعی بیشتری دارند و به‌همین منظور به برگزاری برنامه‌های ورزشی و مراقبه در کسب‌وکارشان اقدام کرده‌اند.

در برخی موارد، مدیران به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به کارکنان می‌گویند که سرعت خود را کاهش دهند و تعداد فزاینده‌ای از شرکت‌ها اصرار دارند‌ کارمندان از زمان مرخصی‌هایشان استفاده کنند. کسب‌وکارهای بیشتری متوجه شده‌اند که اعتیاد به کار یک مسأله مهم سلامت و ایمنی‌کار است، ارتقای کارکنان و محیط‌های کاری سالم به نفع آنهاست و مراقبه و یوگا هم برای کارفرما و هم برای کارکنان مفید است.

مارک برتولینی، مدیر‌عامل سابق یکی از شرکت‌های بیمه ایالات‌متحده، متوجه شد که یوگا به او کمک می‌کند تا دردهای مزمن ناشی از سانحه اسکی را که به آن دچار بود، برطرف کند؛ بنابراین او یک برنامه تمرکز حواس کاهش استرس را برای کارکنان مجموعه‌اش در نظر گرفت و از محققان دانشگاه دوک خواست که نتایج این اقدام را بررسی کنند.

یافته‌ها نشان داد که با یک‌ساعت کلاس یوگا در هفته، ۳۳د‌رصد کاهش استرس در محل کار ایجاد شده است. شرکت‌های بزرگی مانند ‌گوگل‌ و ‌دو کمیکالز‌، کلاس‌های مدیتیشن آگاهانه را برای کاهش سطح استرس کارمندان‌ داخل مجموعه راه‌اندازی کرده‌اند. برخی دیگر از شرکت‌ها نیز با استفاده از نور‌طبیعی، فضای‌سبز داخلی و اتاق‌های استراحت با فواره‌های مه‌پاش‌ تلاش کرده‌اند‌ محیط‌های کاری را تنش‌زدایی کنند. برخی دیگر نیز سیاست‌های کاهش استرس مانند ساعت‌کار انعطاف‌پذیر، اشتراک‌گذاری کاری و مرخصی با‌حقوق برای کسانی را که پدر می‌شوند به برنامه‌های خود اضافه کرده‌اند.

 

10نکته برای ترک «اعتیاد به کار»

هوشمندانه کار کنید: آگاهانه تلاش کنید تا جایی که می‌توانید در لحظه بیشترین کارایی را داشته باشید. حواستان به حال و احوال همکاران‌تان باشد و آهسته‌تر غذاخوردن، راه‌رفتن و رانندگی‌کردن را وارد سبک‌زندگی‌تان کنید.

تعادل را پیدا کنید: روزهای خود را با اختصاص‌دادن زمان‌شخصی برای استراحت، خوردن غذاهای مغذی، ورزش منظم و خواب‌کافی متعادل کنید.

از انجام چند کار هم‌زمان خودداری کنید:  پیش‌بردن همزمان چند کار آن طوری که به‌نظر می‌رسد کارآمد نیست و کارمندانی که در یک زمان خاص روی یک کار تمرکز می‌کنند آرام‌تر، مؤثرتر و سازنده‌تر هستند.

تعیین حد و حدود: زمانی که حجم‌کاری بالایی دارید‌ از ایجاد تعهد به پروژه‌های بیشتر خودداری کنید و به خودتان بگویید برای میزان کاری که می‌توانید انجام دهید محدودیتی وجود دارد و این رفتار را به‌عنوان یک نقطه‌قوت و نه ضعف در نظر بگیرید.

با خودتان مهربان باشید: به جای این‌که وقتی چیزی را فراموش می‌کنید، مرتکب اشتباه می‌شوید یا در کاری شکست می‌خورید‌ به خودتان حمله کنید، به خودتان مهربانی کنید، تمرین‌های انگیزشی انجام دهید و خودتان را موردحمایت قرار دهید.

زمانی برای هواخوری در نظر بگیرید: طبیعت بدن شما طوری طراحی نشده که برای مدت‌طولانی پشت میز قرار گیرد پس زمانی را برای نفس‌کشیدن، خوردن یک میان‌وعده یا کشش و قدم‌زدن در محیط اختصاص دهید.

ذهن‌تان را خاموش کنید: زمانی را برای مراقبت از خود اختصاص دهید. اختصاص زمان کوتاهی در حد 5 یا10دقیقه در روز می‌تواند تفاوت بزرگی در کاهش استرس و افزایش سطح انرژی شما ایجاد کند.

اختصاص زمانی برای با هم بودن: در برنامه خود فضایی برای گذراندن وقت با خانواده، دوستان و همکاران خود بگذارید.

بینش عمیق‌تری به‌دست آورید: اعتیادتان به کار را ریشه‌یابی کنید تا بفهمید چرا به کار بیش‌از‌حد نیاز دارید و چرا این پناهگاه را برای در حال زندگی‌نکردن نیاز دارید.

از افراد دیگر کمک بگیرید: اگر نمی‌توانید به‌تنهایی کار بیش‌از‌حد را متوقف کنید، منابعی مانند ‌مشاوره‌حرفه‌ای، گروه‌های پشتیبانی و کارگروه‌هایی برای کمک به ایجاد تعادل میان کار و زندگی در دسترس هستند.

 

/انتهای پیام/

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha