مرور جایگاه صنعت انیمیشن سینمایی در ایران در گفتگو با فاطمه حسینی شکیب؛
این عالیست که در دو دهه اخیر مرکز گسترش بشکلی جدی و مستمر از انیمیشن تجربی حمایت کرده و در کمرنگی نقش کانون، حرکت‌های بسیار ارزشمندی را رقم زده است. اما آن بخش معظم و «سترگ» و بدنه سینمایی کشور که زیر فرمان وزارت ارشاد بوده است، هرگز ارتباط مستقیم، منطقی و بسیار سودآور خود را با انیمیشن درنیافته و از آن حمایتی نکرده است.
گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ فاطمه حسینی شکیب، مدرس و پژوهشگر مطالعات انیمیشن و رسانه، استادیار دانشکده سینما و تئاتر است و دکتری مطالعات انیمیشن دارد. او معتقد است که ما از نظر توانمندی و استعداد در ایران در حوزه انیمیشن به وضوح مشکلی نداریم، اما تولید انبوه در این حوزه به دلیل اینکه یک فرآیند طولانی، پیچیده و گرانقیمت است باید در یک زنجیره ارزش قرار گیرد و نیازمند شبکه‌ای از تخصص‌ها و روابط کاری و اقتصادی است تا به ثمر برسد.


در حال حاضر جایگاه ایران در صنعت انیمیشن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ وقتی از صنعت اسم می‌بریم قطعا منظورمان انیمیشن‌های بلند سینمایی است که علاوه بر اکران‌های داخلی، وارد چرخه اکران‌های خارجی و جشنواره‌های بین المللی نیز می‌شوند و ارز آوری دارند. درباره این جایگاه به لحاظ توانایی هنرمندان ایرانی این حوزه و به لحاظ رقابت انیمیشن‌های سینمایی تولید شده با تولیدات کشور‌های همسایه قدری صحبت کنیم.

در ابتدای بحث شاید بهتر باشد که تعریف شما را از صنعت در انیمیشن کمی تصحیح کنم. انیمیشن صنعتی فقط در قالب فیلم سینمایی بلند نیست، بلکه اشکال دیگری هم دارد که مهم‌ترین آن‌ها سریال‌های تلویزیونی و اینترنتی (وب‌سری) است که در تعداد بالا ساخته می‌شوند که جزء این تولید انبوه و صنعتی هستند. (و حتی تبلیغات بر اساس انیمیشن). ما در ایران نمی‌توانیم ادعا کنیم صنعت انیمیشن در این معنا و یا بشکل وسیع داریم، البته اشکالی ابتدایی از تولید انبوه انیمیشن و تجربیات بسیار محدودی در تولید انیمیشن بلند سینمایی داریم. با درک من و تحقیقاتی که انجام داده‌ام، می‌توان گفت برآیند موقعیت فعلی انیمیشن ایران وضعیت روبه رشد و در حال گذاریست که بسته به اتفاقاتی که ممکن است در آینده بیافتد، از این نقطه خاص می‌تواند به‌سمت رشد عالی برای پیوستن به لیگ تولید‌کنندگان صنعتی و یا سقوط و از دست رفتن برای همیشه حرکت کند.
ما از نظر توانمندی و استعداد در ایران به وضوح مشکلی نداریم؛ سهل است، برخی از بهترین و توان‌مندترین و خلاق‌ترین هنرمندان را در نسل‌های قبلی و یا امروزی شاهدیم. اما تولید انیمیشن به شیوه صنعتی و انبوه ملزوماتی بسیار فراتر از ایده‌های خوب و یا هنرمندان و استعداد‌های ویژه منفرد دارد. انیمیشن یک فرایند طولانی، پیچیده، کند و گرانقیمت است و به عنوان کالای سرگرم کننده برای فروش باید در یک زنجیره ارزش تعریف شود که فقط یک بخش آن تولید است، اما از سفارش‌دهنده و سرمایه‌گذار و تهیه کننده تا توزیع کننده و خریدار و مصرف‌کننده و همه انواع کالا‌های جانبی و حقوق معنوی قابل فروش آن نیازمند شبکه‌ای از تخصص‌ها، نهادها، روابط کاری و اقتصادی و بقول امروزی‌ها اکوسیستم یا زیست‌بوم سازگار و رشددهنده است.
 

حضور انیمیشن‌های ایرانی در اکران‌های بین المللی و یا جشنواره‌های خارجی برای موفقیت به چه المان‌هایی نیاز دارد؟ با وجود فعالیت مهم انیمیشن‌های سینمایی ما در دهه اخیر گویا این ظرفیت وجود دارد. در ادامه سوال، ظرفیت‌های تاریخی فرهنگی ما برای تولید قصه‌های ایرانی متناسب با ذائقه بین المللی وجود دارد؟

این ویژگی‌ها یا به‌قول شما المان‌ها بسته به اینکه در چه نوع جشنواره‌ای بخواهیم شرکت کنیم، تفاوت دارد. بهتر است کمی واضح‌تر ژانر‌ها و فرمت‌ها و گونه‌های انیمیشن را از هم جدا کنیم و ببینیم بحث صنعتی شدن وجهانی شدن درباره کدام نوع از انیمیشن اصولا مصداق دارد. دسته اول که انیمیشن‌های کوتاه و تجربی و هنری و مستقل هستند، خوراک رفتن به جشنواره و جایزه بردن هستند و انیمیشن ایرانی از این بابت به شکل تاریخی همواره درخشیده است؛ یعنی از دهه‌های آغازین تا اکنون که دیگر جایگاه قابل توجهی در جشنواره‌ها یافته است. اما این جشنواره‌ها و این نوع از آثار که ریشه و اساس «هنر» انیمیشن را تشکیل می‌دهند، اگرچه در همه کشور‌های صاحب صنعت انیمیشن خوراک اصلی برای کالایی‌شدن و صنعتی‌شدن را بشکل بالقوه می‌توانند فراهم کنند، اما خودشان باعث رونق صنعت نمی‌شوند و قرار هم نیست بشوند. اما صنعت انیمیشن در اشکال دیگری مثل سریال، سینمایی، و تبلیغات (و البته انواع و اشکال حاشیه‌ای دیگر مثل فیلم‌های صنعتی) نهفته‌است که ما در این اشکال هنوز با وجود دهه‌ها تلاش هنوز ضعیفیم و حرف جذابی برای گفتن به جهان نزده‌ایم یا کم زده‌ایم. در جشنواره‌های حرفه‌ای و تخصصی این فرمت‌ها هم کمتر کار درخشانی ارائه کرده‌ایم.
پاسخ بخش دوم سوال شما، البته اظهرمن‌الشمس است؛ ظرفیت‌های بسیار ویژه و غنی داریم و حرف زدن به زبان بین‌المللی را تازه داریم تمرین می‌کنیم و هنوز تجربیات موفق بسیار کم داریم.
 

قدری درباره آسیب شناسی بازار انیمیشن در ایران صحبت کنیم؛ از تصدی گری دولت در این حوزه تا بودجه‌هایی که گا‌ها در بی عدالتی تقسیم می‌شوند تا توانایی شرکت‌های خصوصی تولید انیمیشن در دهه اخیر و موفقیت‌های آنها.
دلیل اصلی صنعت نشدن انیمیشن ایران مرتبط با بحث اقتصاد تولید آن است. در همه جای دنیا دولت‌ها در این حیطه‌ها متولی هستند برای حمایت، سیاست‌گذاری، معرفی سیاست‌های مالی و پولی و مالیاتی و... اما نه پول دادن برای ساختن کار!

خوب این سوال یعنی هزار صفحه صحبت! آسیب شناسی هم از آن کلماتیست که من شخصا به آن حساسیت پیدا کرده‌ام، چون پاسخ‌ها واضحند، ولی متولیان علاقه‌ای به این پاسخ‌ها ندارند. انیمیشن صنعتی در همه کشور‌هایی که از انیمیشن کالای صنعتی قابل فروش و تولید زنجیره ارزش ساخته‌اند، با بودجه دولتی و برای مصرف در یکی دو کانال دولتی به عنوان کالای یکبار مصرف تولید نمی‌شود. دلیل اصلی صنعت نشدن انیمیشن ایران مرتبط با بحث اقتصاد تولید آن است. در همه جای دنیا دولت‌ها در این حیطه‌ها متولی هستند برای حمایت، سیاست‌گذاری، معرفی سیاست‌های مالی و پولی و مالیاتی و... اما نه پول دادن برای ساختن کار! دولت‌ها معمولا حتی اگر در موارد نادری برای بخشی از هزینه‌های تولید یک اثر بودجه‌ای درنظر بگیرند (مثل برخی کشور‌های اروپای غربی و نه جایی مثل آمریکا یا ژاپن)، مثل هر شراکتی در کل سود فروش و کالا‌های جانبی بعدی آن اثر سهیمند و مثل انیمیشن سریالی تلویزونی دولتی ایران، سفارش دهنده، تعیین کننده موضوع، جهت‌دهنده تم‌ها و خریدار و پخش‌کننده انحصاری نیستند؛ بنابراین بحث تولید در اقتصاد سرمایه‌داری و با تولید در سیستم بسته و انحصاری ایران تفاوت‌های ماهوی دارد که به زعم من بحث‌هایی مثل عدالت در توزیع بودجه تولید –اگرچه مهم و صحیح– در آن فقط یک بحث حاشیه‌ایست.
 

در ادامه بحث بازار انیمیشن، قدری درباره «مشارکت و تولید جمعی» صحبت کنید. با این توضیح که معمولا در کشور‌های دیگر و حتی صاحب سبک، برای تولید انیمیشن‌های سینمایی، معمولا چند کشور با یکدیگر برای تولید مشارکت می‌کنند تا هم هزینه‌های ساخت را پایین بیاورند و هم از میزان ضرر‌های احتمالی اکران بکاهند. اما در ایران کمتر شاهد همچین اتفاقی هستیم.

صحیح می‌فرمایید. در اتحادیه اروپا نمی‌توان انیمیشن سینمایی را یافت که حاصل سرمایه‌گذاری مشترک حداقل سه-چهارکشور نباشد. ما در ایران بخصوص در دهه اخیر دنبال چنین شراکت‌هایی بوده‌ایم، اما تا رسیدن به نقطه‌ای که بشود گفت ایران تولید مشترک انیمیشن دارد، فاصله زیادی داریم. بحث ناامنی سرمایه‌گذاری در ایران و با ایرانیان بخصوص درحیطه محصولی مانند انیمیشن ایرانی که دارای گارانتی فروش و نشان تجاری قابل اعتمادی نیست (برخلاف مثلا فرش یا زعفران)، به علاوه بحث همواره حاضر تحریم‌ها تنها بر مشکلات و پیچیدگی‌های چنین فرایندی می‌افزاید.
 

آیا سیاست گذاری مشخصی از سوی وزارت ارشاد، خانه انیمیشن و یا هر متولی دیگری برای ساخت و تولید انیمشن تا مرحله اکران وجود دارد؟

پاسخ کوتاهش خیر است! و پاسخ بلند مستلزم مقدماتی در حدو اندازه مثنوی هفتادمن کاغذ است! اخیرا خیلی‌ها از این متولیان که برخی از آن‌ها مثل کانون پرورش فکری و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به شکل سنتی و سازمانی وظیفه حمایت و اشاعه انیمیشن تجربی و کوتاه را دارند هم به صرافت تولید فیلم سینمایی انیمیشن و این بحث اکران که شما به آن خیلی توجه دارید، افتاده‌اند. اما باید ایستاد و دید این فرایند‌ها چقدر در عمل و تا رساندن یک محصول به سود واقعی موثر و کارآمد از آب درمی‌آیند.
 

چرا با وجود اثبات توانایی‌ها و ظرفیت‌های این حوزه در سینما، هنوز انیمیشن جایگاه ارزنده‌ای در جشنواره فجر ندارد؟

جشنواره فجر و هر نهادی که زیرمجموعه وزارت ارشاد است، به دلیل کهنگی و محافظه‌کاری ذاتی این وزارت‌خانه، هنوز با همان تعاریف و وظایف و درک قدیمی و بلکه منسوخ درباره بسیاری از رسانه‌ها کار می‌کنند و انیمیشن را هنوز بسیاری از این دوستان در کسوت «نقاشی متحرک» می‌بینند. این عالیست که در دو دهه اخیر مرکز گسترش بشکلی جدی و مستمر از انیمیشن تجربی حمایت کرده و در کمرنگی نقش کانون، حرکت‌های بسیار ارزشمندی را رقم زده است. اما آن بخش معظم و «سترگ» و بدنه سینمایی کشور که زیر فرمان وزارت ارشاد بوده است، هرگز ارتباط مستقیم، منطقی و بسیار سودآور خود را با انیمیشن درنیافته و از آن حمایتی نکرده است. نهاد‌ها و متولیان مدرن‌تری مثل معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری در ۸ سال دوران آقای روحانی تلاش‌هایی کرده‌اند تا جنبه رسانه‌بودن و صنعت خلاق بودن و پیوند انیمیشن را با اشکال دیگری از هنر‌ها و رسانه‌های نو و فضای وب نشان دهند که البته آن‌ها هم خیلی توفیقاتی نداشته‌اند و برونداد درخوری در حیطه انیمیشن سینمایی یا سریالی با سیاست‌ها و حمایت‌های آنان هم متاسفانه ندیدیم.
برای رویکردی کمی سیستماتیک و درک فراگیرتری از همه موضعات مرتبط با اقتصاد انیمیشن ایران خوانندگان این مصاحبه را به کتابی ارجاع می‌دهم با عنوان «جستار‌هایی در اقتصاد انیمیشن»‌که در سال ۹۷ به مناسبت جشنواره بین‌المللی پویانمایی تهران به بنده سفارش داده شد و کتاب اکنون چاپ شده و در دسترس است. بسیاری از این سوالات و مسائل در آن کتاب بحث شده و مضاف بر آن تا سال آینده نتایج تحقیقات فعلی بنده و تیم پژوهشی‌ام درباره انیمیشن ایران به مثابه صنعت خلاق انشالله منتشر خواهد شد.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha