بررسی موضوع نواندیشی دینی در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سیدسلمان صفوی؛
حجت‌الاسلام سیدسلمان صفوی با اشاره به چهار اصل مهم در فهم سلیم دینی عصری بیان کرد: نواندیشی دینی از سوی «متخصصین دینی» که با «روش علمی»، «توجه به مقتضیات زمان و مکان» و رجوع به «کتاب و سنت و عقل» انجام شود منتج به نتیجه خواهد شد ولی متأسفانه فضای تکفیر، تفسیق، تهدید و تحدید موجب محافظه‌کاری عده‌ای از اندیشمندان شده است.

به گزارش «سدید»؛ حجت الاسلام والمسلمین سیدسلمان صفوی، فیلسوف نوصدرایی، مفسر قرآن و مثنوی، در مجموعه پرونده نواندیشی دینی، مسائلی از قبیل مرز بین نواندیشی دینی صحیح و انحراف از آموزه‌های دینی و انتظار انسان از دین  را مطرح کرد. مشروح این گفت‌وگو در ادامه از منظر شما می‌گذرد؛

 

یکی از دلایل مخالفان نواندیشی یا بازاندیشی در آموزه‌های دینی این است که احتمال دارد با این قبیل مطالعات در دین‌داری مردم خللی ایجاد شود و با انحراف از مسیر صحیح مواجه ‌شویم. به نظر شما مرز بین نواندیشی صحیح با به انحراف ‌کشاندن‌ مذهب کجاست؟

 

امام خمینی(ره) در جواب نامه آیت‌الله قدیری در مورد فتوای جدید ایشان (امام خمینی) درباره آلات موسیقی و بازی شطرنج که گفته بودند: «خرید و فروش آلات مشترکه (آلات موسیقی) مانع ندارد»؛ گفتند: «سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس‌نماها و‏‎ ‎‏آخوندهای بی‌سواد واقع نشوید. چراکه اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و‏‎ ‎‏موقعیتمان نزد مقدس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذار هرچه‏‎ ‎‏بیشتر بخورد.»

چهار اصل راهنمای فهم سلیم دینی عصری عبارت‌اند از؛ نواندیشی دینی از سوی «متخصصین دینی» که با «روش علمی»، «توجه به مقتضیات زمان و مکان» و رجوع به «کتاب و سنت و عقل» انجام شود. چنین تحقیقاتی موجب دین‌باوری نسل جوان می‌شود نه دین‌گریزی آنها، اما متأسفانه فضای تکفیر، تفسیق، تهدید و تحدید موجب محافظه‌کاری عده‌ای از اندیشمندان شده است.

تحمیل مبانی فلسفه مدرن غربی بر مبانی دین‌شناسی، موجب ضلالت در دین‌شناسی می‌شود، اما بهره‌برداری از روش‌های جدید تحقیق اروپایی و دانش بشری برای فهم جهان معاصر و متن‌شناسی و تجزیه و تحلیل متن مفید است. اندیشمند مسلمان در حوزه مطالعات دینی، در مصارعه با آرای غربی نباید مغلوب و مسحور شود. نواندیش نباید مقلد کورکورانه افکار غربی‌ها باشد و هرچه را آنها گفته‌اند تکرار کند و ذیل آن چند آیه و روایت و شعر اضافه کند، بلکه باید با اجتهاد عصری به بازخوانی متون دینی بپردازد. پوزیتیویسم، تقلیل‌گرایی و تأویل‌گرایی افراطی رهزن فهم متون دینی هستند.

 

مسئله دیگر به‌روزرسانی آموزه‌های دینی متناسب با شرایط روز و مسئله دیگر نسبت بین انسان و دین است. انسان باید چه انتظاری از دین داشته باشد؟ زیرا در پی شیوع ویروس کرونا بسیاری معتقدند که برای رفع بحران باید دست به دعا شد، در حالی که علم در حال پایان بخشیدن به کروناست. در چنین مواردی می‌توان چه نسبتی را با دین برقرار کرد و باید چه انتظاری از دین داشت؟

 

دین به علوم تجربی نمی‌پردازد، بلکه از آن بهره‌برداری می‌کند. هیچ‌یک از مراجع نگفته‌اند که برای مقابله با کرونا، واکسن نزنید، بلکه همگی فرمودند که باید از نظر متخصصان بهداشت تبعیت کرد. برای مثال آیت‌الله صانعی نوشتند: «با توجه به توصیه و نظرات بهداشت جهانی و متخصصان داخلی جهت جلوگیری از گسترش بیماری نوظهور کرونا، بر همگان لازم شرعی و عقلی است از حضور در اماکن و مجامع عمومی و مذهبی خودداری نمایند.» تعداد انگشت شماری از معمّمین ادعاهای گزاف ضدعلمی دارند و مخالف واکسیناسیون هستند.

آنان به هیچ وجه نماینده جریان اندیشه فقهی علمای عظیم‌الشأن حوزه‌های علمیه نیستند. همانطور که مراجع بزرگی نظیر آیت‌الله جوادی‌آملی گفته‌اند که اساساً چیزی به نام طب الرضا، طب اسلامی و امثال آن نداریم. طب سنتی داریم، اما طب سنتی ابن سینا و امثالهم به معارف دینی ربطی ندارد و در حوزه معارف دینی هم نیست. طب سنتی ایرانی نیز مانند طب سنتی هندی یا چینی است؛ با روش‌های متفاوت و تجویزهای دارویی متشابه که در جای خود کاربرد دارد؛ مانند طب سوزنی چینی.

دین عمدتاً پاسخگوی مواردی است که علم تجربی و عقل راهی به آن ندارند، مانند امور اخلاقی، سیر و سلوک معنوی، جزئیات معادشناسی، عبادات الهی، قواعد کلی نظام اجتماعی و سیاسی مثل «قاعده لا ضرر و لا ضرار»، «قاعده نفی عسر و حرج»، «قاعده قبح عقاب بلا بیان»، «قاعده ید»، «قاعده احیای موات» و «قاعده نفی سلطه». برخی قواعد و احکام فقهی امضایی هستند و برخی تأسیسی.

 

سؤال پایانی ارزیابی عملکرد جریان نواندیشی در دوره معاصر است. پروژه فکری نواندیشان دینی ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا توانسته‌اند راه صحیحی را بپیمایند یا دست‌کم مقدمات گام‌های بعدی را بردارند؟

 

جریان نواندیشی دینی در ایران دارای نحله‌های مختلف فلسفی، کلامی، فقهی، قرآن‌شناسی، اجتماعی و تاریخی است که برخی اوقات با هم قابل جمع نیستند و حتی متعارض‌اند و در یک تراز هم نیستند، اما وجه مشترک همگی آنها تلاش علمی روش‌مند برای بازخوانی مسائل فرهنگ دینی با توجه به مقتضیات جدید است. افرادی جبهه نواندیشان دینی در ایران معاصر را تشکیل می‌دهند که اسامی آنها به شرح زیر است: در حوزه فلسفی علامه طباطبایی، آیت‌الله مهدی حائری و پروفسور سیدحسین نصر؛ در حوزه کلامی مهندس بازرگان، آیت‌الله مطهری، عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری، حسن یوسفی اشکوری، محسن آرمین، محسن کدیور و مصطفی ملکیان؛ در حوزه فقهی آیت‌الله منتظری، آیت‌الله صانعی، آیت‌الله موسوی اردبیلی و آیت‌الله سیدمصطفی محقق‌داماد؛ در حوزه اجتماعی دکتر علی شریعتی؛ در حوزه قرآن‌شناسی علامه طباطبایی، محمدتقی شریعتی، آیت‌الله طالقانی، دکتر سیدمحمدباقر حجتی، دکتر عبدالکریم بی‌آزار شیرازی؛ در حوزه تاریخی دکتر عبدالهادی حائری، دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، دکتر سیدجعفر شهیدی، دکتر حمید عنایت، دکتر سیدهاشم آقاجری و دکتر رسول جعفریان.

 

مباحث اساتید و محققان مذکور منجر به مباحث و مناقشه‌های جدید در حوزه مباحث کلام جدید، فلسفه دین، فقه، تاریخ، قرآن‌شناسی و دین‌شناسی شده و برخی افکار آنها سبب شکل‌گیری جنبش‌های سیاسی - اجتماعی در ایران شده است؛ مانند تأثیر افکار دکتر شریعتی بر جنبش دانشجویی قبل از انقلاب. اکثر روشنفکران دینی مورد تهاجم مخالفان خود واقع شده‌اند، اما شجاعت ابراز بیان خود را حفظ کرده‌اند و هزینه‌های آن را پرداخته‌اند.

البته با همدیگر مناقشه فکری هم دارند؛ نظیر مناقشه فکری مثلث مهندس بازرگان، علامه طباطبایی و آیت‌الله مطهری با دکتر شریعتی، نقد آیت‌الله منتظری بر دکتر سروش در نظریه قرآن به مثابه کلام خدا یا کلام مصطفی(ص) و نقد دکتر سروش بر دکتر شریعتی. جامعه ما به مارتین لوتر جدیدی نیاز ندارد، بلکه در فقه سیاسی به آیت‌الله نایینی جدید، در فقه استدلالی به شیخ مرتضی انصاری جدید، در علم کلام به خواجه نصیرالدین طوسی جدید و در منصب «شیخ الاسلام» به شیخ بهایی جدیدی نیاز دارد.

 

/انتهای پیام/

منبع: ایکنا

ارسال نظر
captcha