«عجله کن، دیر شد»، عبارت پرتکرار زندگی پیچیده شهروندان است که بخشی از روزمرگی جامعه را شکل می‌دهد. انسان شهری، بارها با خود مرور می‌کند که «دیر شد، دیر می‌رسم، عجله کن، زود باش، سریع‌تر و...» و این عبارت پشت سر هم تکرار می‌شود. شیوه زیستن انسان شهری آن‌چنان متحول شده است که گویی فراموش کرده روزگاری مَثلِ «عجله کار شیطونه» از ملموس‌ترین عبارت‌های رایج در بین جامعه ایرانی بوده است، عبارتی که بر مسئله عاقبت‌اندیشی و تأمل در امور تأکید داشت. اما از چه زمانی انسان تصمیم گرفت که «باعجله» و «بی‌درنگ» عمل کند؟ پاسخ در یک عبارت است «مدرنیته»... انسان عصر مدرنیته، بی‌درنگ دست به اقدام می‌زند بی‌آنکه تأمل کند، بیندیشد، پیامدسنجی کند و برای اقدامات خود آینده‌نگری داشته باشد. در جهانی که همه عجله دارند، نگاه‌های انسانی، عقلایی و عاطفی کنار گذاشته می‌شود. درنتیجه ارتباط انسان با جهان پیرامونش از محیط‌زیست تا دیگر انسان‌ها دچار کمرنگی شده و به‌نوعی خویشتن فردی و لامسه ارتباطی‌اش کم‌سوتر، کم تأمل تر و کم طمأنینه تر می‌شود. البته که جهان امروز اگر منظم و به‌موقع عمل نکند، ساختار به هم می‌ریزد، اما اینکه سازمان‌ها و ساختارها با استثمار برخی از نیروهای زیرمجموعه تلاش می‌کنند تا امورات را کنار هم منظم نگه‌دارند، نیز حاصل همین مدرنیته است که بر جامه تحمیل‌شده است. در همین باره اغلب «دیر می‌شود» و این گزارش تصویری تلاش می‌کند تا کمی بیشتر عجله کند!
ارسال نظر
captcha