بررسی علل و انگیزه‌های رواج نگهداری از حیوانات خانگی در جامعه ایران؛
علیرغم سبک متفاوت زندگی و وجود تفاوت‌های فرهنگی و دستورات دینی و فقهی، در سال‌های اخیر، شاهد افزایش روزافزون تمایل به نگهداری از حیوان خانگی بوده‌ایم. تحقیقات نشان داده است که ۸۵ درصدِ افرادی که از حیوانات خانگی نگهداری می‌کنند آن‌ها را یکی از اعضای خانواده خود می‌دانند. خانواده کوچک‌ترین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی-فرهنگی و سنگ بنای جامعه و نظام فرهنگی-اجتماعی محسوب می‌شود و هرگونه تغییر در آن باعث ایجاد تغییراتی در سایر نهادها و ساختارهای اجتماعی خواهد شد. در این گزارش درک فهم چرایی تغییر کنش‌های اجتماعی و فرهنگی در نسبت با مسئله حیوانات خانگی انگیزه‌های نگهداری از آن‌ها موردبحث قرارگرفته است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ از زﻣﺎن اﻧﺴﺎنﻫﺎی اوﻟﯿﻪ ﺗﺎﮐﻨﻮن، ﺣﯿﻮاﻧﺎت ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در زﻧﺪﮔﯽ اﻧﺴﺎنﻫﺎ داﺷﺘﻪاﻧﺪ. امروزه با پیشرفت فناوری و تغییرات فرهنگی، نیاز‌های انسان به حیوانات تغییر کرده و بسیاری از خانواده‌ها در کشور‌های مختلف جهان از حیوانات خانگی نگهداری می‌کنند. ا دیدگاه برخی نویسندگان خارجی، نگهداری از حیوان خانگی نوعی رفتار است که میتواند نیاز‌های اساسی و بدون تغییر انسان - مانند نیاز به همنشینی و مصاحبت را برآورده سازد. در کشور ما نیز علیرغم سبک متفاوت زندگی و وجود تفاوت‌های فرهنگی و دستورات دینی و فقهی، در سال‌های اخیر، شاهد افزایش روز افزون تمایل به نگهداری از حیوان خانگی بوده ایم. ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﮐﻪ ۸۵ درصدِ افرادی که از حیوانات خانگی نگهداری میکنند آن‌ها را یکی از اعضای خانواده خود میدانند. رابطه برخی از این افراد با حیوانات خانگی خود بسیار نزدیکتر از رابطه آن‌ها با سایر انسان‌ها است. در واقع، اصطلاح «پیوند انسان و حیوان» توصیف کننده رابطه این افراد با حیوانات خانگی است و نشان میدهد که این رابطه تا چه حد میتواند بر روی وضعیت روانی و جسمی آن‌ها تأثیر بگذارد. از دیدگاه محققان خارجی، ارتباط با حیوانات خانگی باعث بهبود سلامتی بزرگسالان و افراد مسن شده و کاهش ریسک بیماری‌های قلبی عروقی، افزایش شانس زنده ماندن این افراد پس از یک حمله قلبی و بهزیستی روانی و جسمی در بین افراد مسن را به همراه دارد. از این رو میتوان گفت که وﺟﻮد ﺣﯿﻮاﻧﺎت ﺧﺎﻧﮕﯽ در زﻧﺪﮔﯽ اﻓﺮاد ﺑﺎ اﺣﺴﺎس ﺧﻮﺷﯽ و ﺷﺎدﻣﺎﻧﯽ همراه است و از جهت برقراری رابطه انسان دوستی و حیوان دوستی به حفظ سلامت ذهنی افراد کمک می‌کند. اما این تنها یک جنبه موضوع است؛ در دهه‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که ساختار‌های فرهنگی-اجتماعی نهاد خانواده تغییرات پرشتابی به خود دیده است، از جمله می‌توان به تغییر در الگو‌های اعضای حاضر در یک خانواده که با هم زندگی می‌کنند و روند صعودی تمایل به نگهداری از حیوان خانگی اشاره کرد. از آنجایی که خانواده کوچکترین و مهمترین نهاد اجتماعی-فرهنگی و سنگ بنای جامعه و نظام فرهنگی-اجتماعی محسوب می‌شود، هرگونه تغییر در آن باعث ایجاد تغییراتی در سایر نهاد‌ها و ساختار‌های اجتماعی خواهد شد. به خاطر اهمیت این موضوع در پژوهشنامه حاضر سعی شده تا پدیده نگهداری از حیوانات خانگی و نسبت آن با خانواده ایرانی مورد بررسی قرار گیرد.

 

حیوانات خانگی و خانواده
تغییر ساختار خانواده در دوره مدرن و تبدیل شدن خانواده از خانواده گسترده به هسته‌ای و بعد به مادر مجرد و به رسمیت شناختن ازدواج همجنس‌بازان در برخی کشور‌ها و جوامع و تبدیل خانواده به اشکال غیرمتعارف، نیاز به تحقیق و پژوهش برای این تغییرات بنیادی را ضروری ساخته است. چرا که تغییرات در ظاهر خانوده بازنمایی تغییرات فرهنگی، زبانی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سطح گسترده‌تر جامعه است. نگهداری از حیوانات خانگی به خصوص سگ‌ها از زمان‌های گذشته در بین انسان‌ها رایج و حتی ضروری بود. همانطور که خانوده در طی دوران‌های مختلف از سنت به مدرن تغییراتی داشته است حضور حیوانات در کنار انسان‌ها نیز دچار تغییراتی شده است. و، چون در خانوده ایرانی مادر قلب خانواده شناخته میشود و حتی زنان متاهل بدون فرزند نیز مادران بالقوه دانسته میشوند، با توجه به اینکه منظور از ویژگی مادری صرفاً توجه به ویژگی ارگانیکی و فرزند زدایی نیست؛ بلکه مادری، کیفیتی روحی و روانی و مبتنی بر نوعی ارتباط است که بخش زیستی تنها نوعی جزئی از آن محسوب میشود و با توجه به آموز‌های اجتماعی و خانودگی حس نگهداری و پرورش نسبتاً در زنان بیشتر از مردان است؛ از این رو نقش حیوانات خانگی و تاثیری که آن‌ها می‌توانند به عنوان بهبود دهنده یا جایگزین به شیوه‌های مثبت و منفی داشته باشند، باید مورد مطالعه قرار گیرد. تاکنون مطالعات زیادی در زمینه آثار و پیامد‌های نگهداری از حیوان خانگی بر وضعیت فیزیکی افراد و همچنین انتقال بیماری‌ها از حیوان به انسان صورت گرفته است و این پژوهشنامه برای درک فهم چرایی تغییر کنش‌های اجتماعی- فرهنگی؛ مانند میل به نگهداری از حیوان خانگی در یک جامعه به دنبال انگیزه‌های نگهداری از حیوانات خانگی است.

 

حیوان خانگی به مثابه شیء زینتی
برخی دیگر که در این دسته جای می‌گیرند، معتقدند که حیوان خانگی یک شیء زینتی است. این دسته از افراد معتقدند کسانی که حیوان خانگی نگهداری می‌کنند، به دنبال داشتن نوعی کلاس هستند و حیوان خانگی برای آن‌ها نقش یک عروسک زینتی را بازی می‌کند. همچنین انتشار مداوم فیلم و عکس از نگهداری حیوانات خانگی و رفتار‌های خاص آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی تاثیر زیادی در دیده شدن و جذب فالوور دارد به طوری که بخشی از افراد نیز بیشتر به همین خاطر تصمیم به خرید حیوان خانگی می‌کنند.

یکی از انگیزه‌های بسیار پررنگ در بین نگه‌دارندگان حیوان خانگی، حیوان خانگی به‌مثابه داروی ضدافسردگی است. آن‌ها معتقدند که وجود حیوان خانگی در هر خانه‌ای ضروری است و آن‌ها از امراض روحی جلوگیری می‌کنند

حیوان خانگی به مثابه همدم
بخش دیگری از افراد حیوان خانگی را به عنوان همدم و همراه خود در نظر می‌گیرند. از دید آن‌ها حیوان بسیار باوفا، بی ریا و بی توقع است و نگهداری از آن‌ها در خانه باعث میشود احساس تنهایی نکنند. معمولا افراد تنها و افرادی که که از اطرافیان خود نامرادی دیده اند زمینه مثبتی برای نگهداری از حیوانات خانگی را در خود می‌بینند. برای نمونه از دید آن‌ها نگهداری از سگ که حیوانی باوفا خوانده می‌شود، از تنهایی جلوگیری می‌کند، احساس آرامش میدهد و از تنش واضطراب کم می‌کند. منظور از کلمه همدم موجودی است که همیشه با آدم همراه است و نزدیک‌ترین به او محسوب می‌شود؛ بنابراین همدم با دوست متفاوت است و درباره دوست در ادامه توضیح داده خواهد شد.


حیوان خانگی به مثابه فرزند
برخی افراد معتقدند که حیوان خانگی عضوی از خانواده آن‌ها است و برای آن‌ها همانند فرزندشان است و به آن‌ها همانند یک مادر عشق ورزیده و وابسته هستند. این افراد معمولا نگاه حق محور به حیوانات دارند و معتقدند که حیوان خانگی را باید به سرپرستی گرفت و نباید آن‌ها را خریداری کرد. همچنین پس از مدتی حیوان برای آن‌ها به عضوی از اعضای خانه بدل می‌شود که آزار و اذیت و زبان تلخ ندارد. در مواردی حیوانات به عنوان دختر یا پسر خانواده خوانده می‌شوند که حتی برای آن‌ها جشن‌های مختلف نظیر جشن تولد نیز گرفته می‌شود. بخشی از زنانی که در این دسته جای می‌گیرند، حیوان خانگی خود را کودکی در نظر میگیرند که پر از نشاط و انرژی است و نیازمند مراقبت و رسیدگی است.


حیوان خانگی به مثابه موجودی متعالی
برخی افراد نگاه بسیار اغراق آمیزی به حیوان خانگی دارند به طوری که معتقدند حیوان خانگی یک فرشته است. برای مثال از دیدبرخی از کسانی که گربه نگهداری می‌کنند، این حیوان فرشته بی زبانی است که هیچ انتظاری از انسان ندارد و فقط نوازش میخواهد، ولی خودش به تو انرژی و امید میدهد. همچنین برخی دیگر آن‌ها را صادق می‌دانند که مایه آرامش اند و آن‌ها را فرشته‌های کوچک روی زمین می‌خوانند که زیبا و مهربان هستند. برخی دیگر حیوان خانگی را یک موجود معصوم و مخلوق پروردگار می‌دانند که جایگاه بالایی نزد پروردگار دارد، زیرا ظلم نمی‌کند.


حیوان خانگی به مثابه دوست
در کنار افرادی که حیوان خانگی را به عنوان همدم و نزدیک‌ترین به خود می‌دانند، برخی هم هستند که آن را به عنوان یک دوست تلقی می‌کنند. آن‌ها معتقدند که حیوانات خانگی زندگى را لطیف و بچه‌ها را مسؤل می‌سازند. آن‌ها دوستی خوب و دوست داشتنی هستند. برخی از آن‌ها وجود حیوان خانگی را دلیلی برای دورهمی‌های خانوادگی می‌دانند و او را گاه وفادارترین دوست خود به حساب می‌آورند. آن‌ها می‌گویند که حیوانات خانگی دوستانی اند که همیشه کنارشان هستند و اگر نباشند انگار چیزی کم است.

از دید مخالفان نگهداری، حیوان خانگی مانع و محدودیت به‌حساب می‌آید. آن‌ها حیوان خانگی را دردسر کامل می‌دانند و بر اساس آموزش‌های مذهبی و فرهنگی و یا انگیزه‌های اقتصادی آن را همانند فرزندی بی خیر تلقی می‌کنند که نگهداری از آن‌ها اتلاف انرژی کامل بوده و وابستگی بیخود همراه دارد


حیوان خانگی به مثابه اسباب بازی
برخی از افراد که به ویژه مادران فرزنددار نیز جزو آن‌ها هستند، توضیح می‌دهند که حیوان خانگی وسیله سرگرمی آن‌ها است. آن‌ها معتقدند که وجود یک حیوان در خانه ضروری نیست، ولی می‌تواند جزء سرگرمی‌های مفرح باشد و آن‌ها را مثل اسباب بازی جاندار و با احساس می‌بینند. از دید آن‌ها نگهداری از حیوان خانگی در افراد مختلف می‌تواند انگیزه‌های متفاوتی داشته باشد که از جمله آن‌ها لذت بردن و وقت گذرانی سالم است. نگهداری حیوان خانگی به منظور سرگرمی بچه‌ها و مصرف غذا‌های مانده هر وعده از دیگر مواردی است که می‌تواند در این دسته جای گیرد.


حیوان خانگی به مثابه نگهبان
یکی از انگیزه‌های بسیار پررنگ برای نگهداری حیوان خانگی آن است که می‌تواند کارکرد نگهبان داشته باشد. در نمونه‌های مرتبط با این موضوع، شاهد آن هستیم که افراد، حیوانات خانگی و به ویژه سگ‌ها را نگهبان و محافظ خانه خودشان میدانند. برخی از آن‌ها گاه به دنبال یک نژاد خاص از سگ هستند که در ایران یافت نمی‌شود و یا بسیار گران است. آن‌ها سگ‌ها را برای نگهبانی و محافظت بسیار موثر می‌دانند و معتقدند که سگ منظم و باهوش می‌تواند از خانه و اعضای خانواده مراقبت کند.


حیوان خانگی به مثابه موجودی برای عشق ورزی
از دید کسانی که در این دسته جای می‌گیرند، حیوان خانگی عشق مطلق است که می‌توان از آن‌ها صفاتی نظیر مهربانی، وفاداری و راستگویی را یاد گرفت. برخی دیگر آن‌ها را شریک عاطفی خود می‌دانند که سرشار از انرژی مثبت هستند و بدون هیچ بدی و حس منفی محبت میکنند. فرق افراد این دسته با دسته‌های پیشین در آن است که در اینجا حیوان خانگی جای شریک عاطفی و عشقی افراد را نیز می‌گیرد. آن‌ها معتقدند که حیوان خانگی احتمالاً تنها کسی است که محبتهایش را بی دریغ و بدون توقع جبران بذل می‌کند. برخی از آن‌ها حتی آن را جایگزینی برای فرزند می‌دانند.


حیوان خانگی به مثابه داروی ضد افسردگی
یکی دیگر از انگیزه‌های بسیار پررنگ در بین نگهدارندگان حیوان خانگی، حیوان خانگی به مثابه داروی ضد افسردگی است. آن‌ها معتقدند که وجود حیوان خانگی در هر خانه‌ای ضروری است و آن‌ها از امراض روحی جلوگیری میکنند. در این دیدگاه حیوانات خانگی داروی ضد افسردگی و مایه آرامش میدهند. آن‌ها معتقدند که ارتباط با حیوانات برای انسان و به ویژه برای بچه‌ها بسیار آرامش بخش است و حیوانات افسردگی را از بین نمی‌برند و آدم احساس تنهایی نمیکند.


مخالفان نگهداری از حیوانات خانگی
از دید بخشی از افراد این دسته، حیوان خانگی مانع و محدودیت به حساب می‌آید. آن‌ها حیوان خانگی را دردسر کامل می‌دانند و بر اساس آموزش‌های مذهبی و فرهنگی و یا انگیزه‌های اقتصادی آن را همانند فرزندی بی خیر تلقی می‌کنند که نگهداری از آن‌ها اتلاف انرژی کامل بوده و وابستگی بیخود همراه دارد. از دیدگاه این دسته نگهداری از حیوان خانگی با سبک و فرهنگ ایرانی جور در نمی‌آید و همچنین برخی از حیوانات طبق احکام دین نجس هستند. به همین دلیل نگهداری از حیوان در خانه به هیچ عنوان درست نیست و باعث پایمال شدن برخی اعتقادات میشود. همچنین برخی دیگر نیز معتقدند که حیوانات موجوداتی بسیار دوست داشتنی هستند، اما به هرحال در نظام طبیعت آن‌ها باید در فضای مخصوص به خود در طبیعت زندگی کنند و نباید مرز میان زندگی انسان‌ها و حیوان‌ها برداشته شود و حیوان‌ها وارد حریم زندگی انسانی شوند.


برخی یافته‌های علمی نشان می‌دهند که تفاوت معناداری بین گروه دارای حیوان خانگی و گروه بدون حیوان خانگی در متغیرهای شادکامی، سلامت روانی و مهارت‌های ارتباطی وجود دارد که این تفاوت به نفع گروه بدون حیوان خانگی بوده است؛ درنتیجه افرادی که بدون حیوان خانگی زندگی می‌کنند، شادکامی، سلامت روانی و مهارت‌های ارتباطی بیشتری نسبت به افرادی که با حیوان خانگی زندگی می‌کنند، دارند


نگاهی به یک پژوهش علمی
مطالعات متعددی پیرامون مشکلات روانی و مهارت‌های ارتباطی افراد دارای حیوان خانگی انجام شده است، اما پژوهش‌های چندانی که به مقایسه شادکامی، سلامت روانی و مهارت‌های ارتباطی در افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی پرداخته باشد انجام نشده است. به همین خاطر در این بخش به یکی از پژوهش‌های انجام شده در این باره و نتایج آن اشاره خواهد شد. [۱]این پژوهش با هدف مقایسه شادکامی، سلامت­روانی و مهارت­های ارتباطی در افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی انجام شده و یافته‌های آن نشان می‌دهند که تفاوت معناداری بین گروه دارای حیوان خانگی و گروه بدون حیوان خانگی در متغیر‌های شادکامی، سلامت روانی و مهارت‌های ارتباطی وجود دارد که این تفاوت به نفع گروه بدون حیوان خانگی بوده است؛ در نتیجه افرادی که بدون حیوان خانگی زندگی می‌کنند، شادکامی، سلامت روانی و مهارت‌های ارتباطی بیشتری نسبت به افرادی که با حیوان خانگی زندگی می‌کنند، دارند. جامعه نمونه این پژوهش از بین تمام افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی شهر تهران انتخاب شده که گروه محدودی از آن‌ها بر حسب روش علمی در دسترس مشخص شده اند. بر مبنای نتایج این پژوهش افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی از نظر مولفه‌های شادکامی، سلامت روانی و مهارت‌های ارتباطی وضعیتی به صورت جدول زیر داشته اند.

مهم‌ترین انگیزه‌های نگهداری از حیوان خانگی

همان گونه که در این جدول مشهود است، بین شادکامی، سلامت روانی و مهارت ارتباط دو گروه تفاوت وجود دارد. هدف این پژوهش مقایسه شادکامی، سلامت روانی و مهارت‌های ارتباطی در افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی بود. نتایج جهت بررسی تفاوت بین میانگین گروه‌های افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی در متغیر شادکامی نشان داد که میانگین شادکامی گروه بدون حیوان خانگی نسبت به افراد دارای حیوان خانگی بیشتر گزارش شده بود بنابراین نتایج این قسمت از پژوهش حاکی از این بود که میانگین شادکامی افراد بدون حیوان خانگی نسبت به افراد دارای حیوان خانگی بیشتر گزارش شده است. پژوهشی که به مقایسه شادکامی افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی پرداخته باشد یافت نشد تا همخوانی یا ناهمخوانی با نتایج این پژوهش مشخص شود. در تبیین این نتیجه می‌توان گفت باید توجه داشت که بررسی تاثیر نگهداری حیوانات خانگی بر شادکامی در ایران تا حدودی هم میتواند متاثر از زمینه فرهنگی در جامعه ایرانی باشد. همه ما بخوبی می‌دانیم که تعالیم دینی اسلام بر حفظ حقوق حیوانات، نگهداری و عدم آزار و اذیت آن‌ها اشاره داد. از سوی دیگر برخی خانواده‌های ایرانی به طور سنتی علاقمند به نگهداری کبوتر هستند البته افراط در این امر آسیب‌هایی را از جمله اذیت و آزار همسایگان به همراه داشته است. یا از سوی دیگر در مناطق روستایی ایران نگهداری بعضی از انواع حیوانات خانگی امری بدیهی و حتی اقتصادی محسوب میگردد. همچنین ممکن است در ایران هم مانند دیگر جوامع از سگ به عنوان نگهبان خانه استفاده شود. از طرفی شادکامی به قضاوت فرد از درجه و میزان مطلوبیت کیفیت کلی زندگیش اطلاق میگردد. به عبارت دیگر شادمانی، به این معناست که فرد چقدر زندگی خود را دوست دارد، اطلاق میشود. داشتن حیوان خانه همان قدر که تاثیرات مثبت بر شادکامی میگذارد به دلیل شرایط نگهداری، ترس از دست دادن حیوان خانگی، انس گرفتن به آن مشکلاتی را بوجود میآورد که میتواند شادکامی افراد نگهدارنده حیوان را تحت تاثیر قرار دهد.

علیرغم تصور اولیه مبنی بر اینکه نگه‌دارندگان حیوانات خانگی حیوان‌دوست هستند و حامی حقوق حیوانات‌اند، اما واقعیت‌ها نشان می‌دهد که ظلم به این دسته به حیوانات بسیار بیشتر و پررنگ‌تر است. زیرا نگهداری از حیوان با شرایط خاص و در آپارتمان نوعی حیوان آزاری است. برای نمونه مسئله پررنگ در بین نگه‌دارندگان حیوان خانگی در این رابطه عقیم‌سازی است



نتیجه بعدی پژوهش این بود که از بین مؤلفه‌های متغیر سلامت روان، بین مؤلفه‌های علائم جسمانی؛ اضطراب و افسردگی در دو گروه افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی تفاوت وجود دارد. همچنین در مؤلفه اختلال در عملکرد اجتماعی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.

میزان میانگین افسردگی، اختلال عملکرد اجتماعی، اضطراب و علائم جسمانی در افراد دارای حیوان خانگی از افراد بدون حیوان خانگی بالاتر است. به نظر میرسد در ایران بر خلاف سایر کشور‌ها که داشتن حیوان خانگی با افزایش سلامت روان همراه است، وضعیت این گونه نیست و سلامت روان این افراد با کاهش همراه است؛ بنابراین بر خلاف سایر کشوها، در ایران ممکن است داشتن حیوان خانگی میزان سلامت روان افراد را کاهش دهد و یا افراد یا سلامت روان پایین‌تر تمایل به نگهداری حیوانات خانگی داشته باشند. همچنین عوامل متعددی از قبیل عوامی قومی، نگرش‌های شخصی فرد نسبت به یک حیوان، میزان وابستگی شخص به آن حیوان، نژاد و نسل آن حیوان همگی از عواملی هستند که میتوانند بر روی میزان اثرگذاری روابط بین انسان و حیوان و بر روی سلامتشان تاثیرگذار باشد. نکته‌ای که در رابطه با این پژوهش وجود دارد آن است که کسانی که از سطح تعامل اجتماعی پایین تری برخوردارند، به احتمال زیاد حیوانات خودشان را جایگزین بخشی از این کمبود میکنند بنابراین افراد با حیوان خانگی با گذراندن بیشتر اوقات فراغت خود با حیوانشان و وقت گذراندن با آن، روابط اجتماعی کمتری خواهند داشت و در نتیجه در مهارت‌های اجتماعی خود منزوی‌تر عمل میکنند و بیشترین انرژی خود را به جای پرداختن به افراد به حیوان خانگی خود می‌دهند. در نتیجه مهارت کلامی آنها، مهارت یازخورد و مهارت شنود آن‌ها بالطبع کاهش روابط اجتماعی شان کاهش می‌یابد.


چه باید کرد...
در ارتباط با موضوع نگهداری از حیوانات خانگی چند نکته مهم وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند:

  • در دهه‌های اخیر شاهد آن بوده ایم که ساختار‌های فرهنگی-اجتماعی تغییرات پرشتابی به خود دیده است که از جمله این تغییرات میتوان به تغییر در الگو‌های فرزند آوری و همچنین تغییر در الگو‌های اعضای خانواده اشاره کرد. مشکلات پرورش فرزندان، از جمله مشکلات مالی در زمینه مایحتاج فرزند، هزینه‌های تحصیل، نگرانی از آینده آنها، مشکلات تربیتی و... باعث شده است تا خانواده‌ها حیوان خانگی را جایگزین فرزند کنند. بسیاری از خانواده‌هایی که از یک حیوان خانگی نگهداری می‌کنند آن‌ها را فرزندان خود میدانند و عشق و وابستگی زیادی به آن‌ها دارند. حتی زنان مجردی که از یک حیوان خانگی نگهداری میکنند به دلیل وابستگی و عشق زیادی که به این حیوانات پیدا کرده اند آن‌ها را فرزند نداشته و عضوی از خانواده میدانند. بسیاری نیز به دلیل محبت و وفاداری این حیوانات، همراهی با آن‌ها را به بودن در کنار انسان‌ها ترجیح میدهند.

  • با توجه به بند بالا و پژوهش مورد اشاره در متن، می‌توان گفت که مسئله نگهداری از حیوانات خانگی یک مسئله ذوابعاد است که جنبه‌های اقتصادی، فرهنگی، تربیتی، روانی، اقتصادی و حتی سیاسی نیز ممکن است داشته باشد. نگاه تک بعدی به مسئله به این صورت که آن را تنها ناشی از وضعیت اقتصادی دانست و یا با زدن برچسب غربگرایی آن را به یک مسئله ظاهری تقلیل داد، بسیار نادرست است. طبیعتا هرگونه سیاستگذاری بر مبنای چنین نگاه‌های تقلیل گرایانه‌ای نیز نتایج اثربخشی به دنبال نخواهد داشت و به شدت گرفتن مسئله نیز ممکن است منجر شود.
    تا چند سال گذشته، مسئله نگهداری از حیوانات خانگی عمدتاً در میان اقشار مرفه جامعه و طبقات بالا رواج داشت، اما در طول چند سال اخیر شاهد هستیم که حتی در مناطق پایین‌شهر نیز که افراد عمدتاً جزو طبقه متوسط یا پایین‌دست هستند، نگهداری از حیوانات خانگی رواج پیداکرده است


  • با وجود تصور اولیه مبنی بر اینکه نگهدارندگان حیوانات خانگی حیوان دوست هستند و حامی حقوق حیوانات اند، اما واقعیت‌ها نشان می‌دهد که ظلم به این دسته به حیوانات بسیار بیشتر و پررنگ‌تر است. زیرا نگهداری از حیوان با شرایط خاص و در آپارتمان نوعی حیوان آزاری است. مسأله پررنگ در بین نگهدارندگان حیوان خانگی عقیم سازی است. بسیاری از افرادی که به خصوص سگ یا گربه نگهداری می‌کنند، آن‌ها را عقیم می‌کنند تا اولا از فرزندآوری آن‌ها جلوگیری کنند و ثانیا با عقیم سازی آن‌ها میل به پرخاش و خشونت طبیعی را از بین ببرند. این موضوع می‌تواند مورد توجه رسانه‌هایی که قصد پرداخت به این موضوع را دارند قرار گیرد.

  • با توجه به تفاوت‌های فرهنگی و مذهبی بین نسلی، واقعیت‌ها نشان می‌دهد که یکی از مسائل قابل توجه در بین کسانی که تصمیم به نگهداری از حیوان خانگی می‌کنند، افزایش تنش‌ها و دردسر‌های خانوادگی است؛ در برخی گروه‌ها خانواده‌ها با این اقدام مخالف اند، اما فرزندان بر تصمیم خود پافشاری می‌کنند و این مسئله باعث بروز اختلافات خانودگی می‌شود. این پدیده نیز از منظر علمی و رسانه‌ای قابل توجه است.

  • بنابر اظهارنظر برخی کارشناسان، یکی دیگر از مشکلاتی که وجود دارد، دستکاری در ژن و طبیعت سگ‌ها است که در سال‌های اخیر افزایش یافته؛ تا جایی که اکنون عمل زیبایی سگ هم رواج پیدا کرده است. در برخی کلینیک‌های تهران عمل‌های روی سگ‌‍ با هزینه بالا حتی تا ۳۰۰ میلیون تومان انجام می‌شود. مثلا مدل پوزه سگ را تغییر می‌دهند، غافل از اینکه وقتی پوزه عمل شود، خاصیت اصلی سگ که دریافت فرکانس بالاتری از بویایی است، از بین می‌رود. چرا باید در طبیعت حیوان مداخله شود و از طرفی هم همان فردی که سگ را نگهداری می‌کند مدعی است که حامی حقوق حیوانات است. این دوگانگی در رفتار نگهدارندگان حیوان خانگی قابل توجه و برجسته است.

  • تا چند سال گذشته، مسئله نگهداری از حیوانات خانگی عمدتا در میان اقشار مرفه جامعه و طبقات بالا رواج داشت، اما در طول چند سال اخیر شاهد هستیم که حتی در مناطق پایین شهر نیز که افراد عمدتا جزو طبقه متوسط یا پایین دست هستند، نگهداری از حیوانات خانگی رواج پیدا کرده است؛ بنابراین از آنجایی که برای این دسته افراد انگیزه‌های طبقه مرفه نظیر حیوان به مثابه شی زینتی کارایی ندارد، می‌توان برای شیوع این پدیده در این بخش از جامعه، انگیزه‌های روانی و اجتماعی درنظر گرفت که در جای خود باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند. همچنین نگهداری از حیوانات خانگی که تا پیش از این در شهر‌های بزرگ رواج داشت، امروزه به تدریج به شهر‌های کوچک نیز کشیده شده و تقریبا مسیر به گونه‌ای پیش می‌رود که در آینده به عنوان یک عرف اجتماعی به این موضوع نگریسته می‌شود.



[۱]. عسگری گرمی میترا، تاجری بیوک، آقاجانی طهمورث. مقایسه شادکامی، سلامت روانی و مهارت‌های ارتباطی در افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی. فصلنامه علمی پژوهشی علوم روانشناختی. ۱۳۹۹؛ ۱۹ (۹۲):۹۹۸-۹۹۱.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha