دیدگاه قرآن درباره مصرف‌گرایی چیست؟
 اسلام و قرآن همان گونه که به بيان الگوي صحيح و درست مصرف و تصرفات بشري توجه داشته و آن را در قالب فرمان‌ها و احکام و قوانین تشریع کرده است، برخي از شيوه‌هايي را که آسيب‌زا و بحران آفرين است به عنوان روش‌هاي ضد مصرف و صرفه‌جويي معرفي کرده است. به اين معنا که اگر اسلام از انسان‌ها مي‌خواهد که اعتدال و ميانه روي را به عنوان يکي از مباني اساسي الگوي مصرف در پيش گيرند، از آنها مي‌خواهد که از برخي شيوه‌هاي مصرف و تصرف خودداري کنند.

به گزارش «سدید»؛ آموزه‌هاي قرآن به عنوان راهنماي زندگي بشر، در بردارنده بهترين، آسان‌ترين‌، ساده‌ترين و کامل‌ترين شيوه زندگي است. از اين رو دين اسلام به عنوان اکمال و اتمام اخلاق بشر معرفي شده است؛ زيرا در مواردي که انسان نسبت به اموري غافل می‌شود راهنمايي‌هايي ارائه می‌کند که وي را به کمال مطلق مي رساند.

بخش بزرگي از زندگي بشر بر اساس تصرف در چيزها و مصرف کردن آن شکل گرفته است. تصرفات بشر‌، مجموعه اي بزرگ را در بر مي‌گيرد که بخشي از آن شامل مصرف کردن است. هر تصرفي که بشر انجام مي‌دهد‌، در راستاي تغيير و دگرگون سازي چيزي براي استفاده بهتر و آسان‌تر و کامل‌تر از آن چيز است. از اين رو، تصرفات بشري‌، در کليت امر، تصرفاتي کمالي بخش مي‌باشد. به اين معنا که هر تصرفي از سوي انسان به خود وي و يا چيزي که در آن تصرف مي شود، کمال مي‌بخشد.

با اين همه برخي از تصرفات بشر در چيزها، به گونه اي است که آثار و پيامدهاي زيانباري بر انسان و يا اشيا به جا مي‌گذارد. خداوند براي اينکه تصرفات انساني همواره در مسير کمالي و در راستاي خلافت الهي وي باشد، راهنمايي‌هايي را در قالب امر و نهي بيان کرده است. اين مجموعه از آموزه‌هاي دستوري قرآن نيز مانند سنت‌ها و قوانين تکويني الهي‌، تنها در راستاي بهره وري و بهينه سازي مصرف و تصرفات بشري و جلوگيري از آسيب‌هاي احتمالي مي باشد.

اسلام و قرآن همان گونه که به بيان الگوي صحيح و درست مصرف و تصرفات بشري توجه داشته و آن را در قالب فرمان‌ها و احکام و قوانین تشریع کرده است، برخي از شيوه‌هايي را که آسيب‌زا و بحران آفرين است به عنوان روش‌هاي ضد مصرف و صرفه‌جويي معرفي کرده است. به اين معنا که اگر اسلام از انسان‌ها مي‌خواهد که اعتدال و ميانه روي را به عنوان يکي از مباني اساسي الگوي مصرف در پيش گيرند، از آنها مي‌خواهد که از برخي شيوه‌هاي مصرف و تصرف خودداري کنند.

در مطلب پیش‌رو روش‌های غلط مصرف و مخالف با صرفه‌جویی که در قرآن آمده، تشریح شده است.

 

اخلاق مصرف در قرآن

بي‌گمان ارائه الگوهاي هنجاري به معناي ارائه راهکارهايي است که انسان را در مسير کمالي قرار مي دهد تا هر چيزي را به مقدار توان و ظرفيت خويش به‌اندازه نياز مورد استفاده قرار دهد.

هنگامي که در آموزه‌هاي عقلاني و يا شرعي از اموري پرهيز داده مي شود و افعال اختياري انسان در آن تحليل مي شود و از وي خواسته مي‌شود که افعال خاصي را در پيش گيرد‌، در حقيقت از وي خواسته مي‌شود تا کمالاتي را به دست آورد و نواقص و کاستي‌هايي را از خود دور سازد. اصولا تاکيد بر هنجارها و اخلاق در علوم مختلف از آن روست که انسان به کمال فردي و جمعي شايسته خويش دست يابد. بسياري از چيزهايي که عقل و عقلا و شريعت آن را به عنوان امور خوب و پسنديده معرفي مي کند و خواستار تحقق صفاتي خاص در انسان از طريق تکرار مي شود، در حقيقت همان امور اخلاقي و هنجاري است.

يکي از زير مجموعه‌هاي اخلاق‌، اخلاق کاربردي است که در حقيقت خود زير مجموعه اخلاق هنجاري است. با اين تفاوت که اخلاق کاربردي ناظر به حوزه خاصي از زندگي فردي و اجتماعي بشر است. از جمله اخلاق کاربردي مي‌توان به اخلاق زيستي و يا اخلاق سياسي و اخلاق جنسي اشاره کرد.

اخلاق کاربردي بيانگر اصول و ارزش‌ها و آرمان‌هاي اخلاقي است که شخص می‌بايست در محيط اجتماعي آن را رعايت کند. در اخلاق کاربردي به انسان آموخته مي‌شود که چگونه باید زيست کند. از اين رو می‌توان آن را اخلاق زيستن به شمار آورد. در اين شيوه به انسان اين معنا آموخته می‌شود که چه چيزي ارزشي است و چگونه می‌توان بهره‌مندي از خوبي‌ها را تجربه کرد و از زشتي‌ها گريخت.

بنابراين افزون بر تحليل و بررسي ريشه‌اي فضايل و رذايل اخلاقي‌، راه تشخيص تکاليف اخلاقي و شيوه‌هاي تحقق آنها در قلمروهاي خاصي از زندگي تبيين می‌شود.

اخلاق مصرف نيز يکي از بخش‌هاي مهم زندگي بشر است که آموزه‌هاي اخلاق کاربردي ناظر به آن است. هرچند که اين بخش خود زير مجموعه بخش کلي‌تر و عمومي‌تري به نام اخلاق معيشت است ولي از آنجا که شيوه درست مصرف تاثير شگرفي در کليت زندگي بشر بجا می‌گذارد‌، توجه خاصي به اين بخش مبذول می‌شود.

قرآن به مسئله مصرف به عنوان يکي از مهم‌ترين کليدهاي دستيابي به اخلاق کامل زيستي در کنار اخلاق معيشت توجه داشته است. از اين رو الگوهاي درست و نادرست در اين حوزه را به شکل آموزه‌هاي اخلاقي و يا حقوقي و بلکه فقهي بيان کرده است تا انسان‌ها از آن بهره‌مند شده و در مسير کمالي خويش از آن سود جويند.

بخش عمده‌اي از مباحثي که قرآن در اين حوزه بدان پرداخته است‌، مربوط به حوزه الگوهاي ضد کمالي مصرف است. به اين معنا که قرآن خواسته با معرفي روش‌هاي نادرست مصرف که آدمي را از کمال دور می‌سازد‌، الگوهاي درست مصرف را تبيين کند. در ادامه اين بحث‌، برخي از اين شيوه‌هاي نابهنجار در مصرف مورد بررسي و تحليل قرار می‌گيرد.

 

اتراف (رفاه‌زدگي)

اتراف از واژه عربي ترف به معناي تنعم و برخورداري از مال و نعمت گرفته شده است. مترف که اسم فاعل از باب افعال می‌باشد به معناي کسي است که در مال و نعمت خويش فساد پديد آورد و با طغيانگري و مصرف نادرست آن‌، حق نعمت را ادا نکرده و شکرگزار آن نباشد. در کاربردهاي عربي مترف به کسي گفته می‌شود که از نعمت بسيار برخوردار بوده و متنعم به آن باشد و در تصرفات خويش هيچ‌گونه منعي را نپذيرد و زير بار هيچ حد و مرزي نرود. از اين رو گاه به انسان جبار‌، مترف گفته می‌شود.(المنجد)

بنابراين اتراف نوعي تصرف و مصرف کردن نابهنجار و ضد اخلاقي در نعمت‌هاي الهي است.از آنجایی که متنعم و مترف از نعمت‌هاي الهي به درستي بهره نمي‌گيرد و رفتار ضداخلاقي و ناسپاس گونه‌اي را در پيش گرفته است، انساني ضد اخلاقي تلقي می‌شود.

ثروت و مکنت زياد و امکان هرگونه تصرف بي‌حد و مرزي چنين انسان‌هايي را به انسان‌هاي متکبر در باطن و مستکبر نسبت به ديگران تبديل می‌کند.(هود آيه 10 و نيز اسراء آيه 83 و کهف آيه 32 و 34) احساس از مصونيت از عذاب الهي (سبا آيات 34 و 35) و روحيه تجاوزگري (شورا آيه 27 و قصص آيه 76)‌، اعراض از حق و حقانيت (سبا آيات 15 و 16) تفاخر (هود آيه 10)، شادماني غرورآميز (انعام آيه 44) از اخلاق چنين افرادي است.

خداوند توضيح می‌دهد که چنين اخلاق زشت و نابهنجاري در مترفان موجب می‌شود که آنان رفتارهاي ضداخلاقي و ضدهنجاري خويش را نيک و زيبا بینگارند و در چشم ديگران زشت را زيبا جلوه دهند. (يونس آيه 12) اين گونه است که تباهي و رفتارهاي ضد اخلاقي و هنجاري را در جامعه گسترش داده و دامن می‌زنند.

رفاه‌زدگي و اتراف در انسان‌ها موجب می‌شود تا نه تنها خود اهل فساد و تباهي باشند بلکه ديگران را به فساد بکشانند و در زمين افساد و تباهي کنند. (قصص آيات 76 تا 83) اين گونه است که شيوه نادرست مصرف و تصرفات آنان در اموال‌، هرگونه پيشرفت و سازندگي را منع می‌کند و زمينه تباهي و فساد جامعه را فراهم می‌آورد. از اين رو خداوند‌، اين الگوي مصرف را نابهنجار و ضداخلاقي ارزيابي کرده و بشدت از آن منع می‌کند؛ زيرا از نظر خداوند‌، اين گونه تصرفات موجب فروپاشي جامعه و عذاب الهي می‌شود.(انعام آيه 44 و هود آيه 116 و فرقان آيه 18)

 

تبذير (ريخت و پاش)

از ديگر الگوهاي نادرست مصرف که در قرآن بدان پرداخته شده است، روش تبذير است. تبذير که از ريشه بذر گرفته شده است به معنای ريخت و پاش است. به اين معنا که اموال به گونه‌اي نادرست و نامناسب چون بذر پخش شود.

خداوند در آيات 26 و 27 سوره اسراء اين شيوه مصرف کردن را نقد کرده و آن را ضداخلاقي می‌شمارد و مردمان را از آن رفتار نابهنجار پرهيز می‌دهد: و حق خويشاوند و درويش بينوا و در راه‏مانده را بده و مال خود را بيهوده و به گزاف مريز و مپاش- تباه مكن- همانا ريخت‌وپاش‌كنندگان- كسانى كه مال را به گزاف تباه مى‏كنند- برادران شيطانهايند و شيطان خداوند خويش را ناسپاس است.

در اين آيات سخن از اين است که در هر مالي حقي براي خويشان و مساکين و در راه ماندگان است. اما در اين مسئله نباید چنان شيوه‌اي را در پيش گرفت که مصداق ريخت و پاش باشد. به سخن ديگر، حتي در انفاق و کارهاي خير باید رعايت اعتدال و تعادل را کرد؛ چه برسد که در کارهاي ديگر باشد. بنابراين هر گونه ريخت و پاشي به معناي کفران نعمت و ناسپاسي و مصداقي از مصرف بي رويه و ناهنجاري است که معيشت فردي و جمعي بشر را مختل می‌کند.

در جامعه کنوني مصاديق بسياري را می‌توان براي تبذير و ريخت و پاش شناسايي و معرفي کرد. اين مسئله اختصاص به افراد مترف ندارد بلکه در بسياري از عروسي‌ها و مهماني‌هاي خصوصی افراد عادی و نیز در همایش‌های دولتی‌، به وفور می‌توان مصاديق آن را يافت.

نصب بنر و پارچه‌نويسي‌های بسيار براي بازگشت از زيارت و يا براي مراسم تدفين و مانند آن يکي از مصاديق تبذير است. پس از هر مهماني و مجلسي رسمي از جشن تولد گرفته تا وليمه نوزاد و حج و عروسي‌، می‌توان غذاهاي تبذيري را ديد که در ظروف اشغال و پلاستيک‌ها گذاشته شده است و اين در حالي است که بسياري از مردم به نان شبشان محتاجند و با سيلي چهره‌شان را سرخ نگه می‌دارند.

 

اسراف (خروج از اعتدال)

از ديگر رفتارهاي ضدمصرفي می‌توان به مسئله اسراف اشاره کرد. اسراف كه به معناي زياده‌روي و تجاوز از حد و مرزهاي قانوني و طبيعي در هر كاري است نه تنها از نظر قرآن امري ناپسند است و در حوزه منكرات قرار می‌گیرد. بلكه يكي از عوامل اصلي دوري از رحمت خداوند محسوب می‌شود.

خداوند در آيه 141 سوره انعام و 31 سوره اعراف به صراحت بيان می‌کند كه خدا مسرفان در حوزه اقتصادي و مصرف را دوست نمي‌دارد.

براي كساني كه می‌خواهند محبوب خداوند باشند اين مسئله بسيار مهم است، از اين رو از هر كاري كه آنان را از حوزه محبوبان خداوندي بيرون برد و يا در جرگه دشمنان خدا قرار دهد، پرهيز می‌كنند و می‌كوشند تا به هر شكلي شده با شناخت عوامل و علل دوري و يا دشمني، از آن پرهيز كنند. به نظر می‌رسد كه حتي براي كساني كه طالب دنيا و متاع دنيوي هستند نيز می‌بايست دوري از اسراف در دستور زندگي قرار گيرد؛ زيرا چنانكه از آيات قرآن به دست می‌آيد اسراف نه تنها عامل مهم در دوري از محبت خداوند می‌شود بلكه موجب می‌شود خود شخص و يا جامعه دچار نابودي گردد. (يس آيات 13 و 19)

با توجه به اينكه بحران غذايي در جهان و پيامدهاي زيانبار آن دست كم يك ميليارد انسان را تهديد به مرگ و گرسنگي می‌كند، بازخواني مسئله اسراف و آثار و پيامدهاي آن در حوزه مادي و معنوي و دنيوي و اخروي از نگاه قرآن مهم و اساسي است. هدف از اين بازخواني بيان نگرش قرآن نسبت به مسئله زياده‌روي و اسراف در حوزه اقتصادي و مصرف است تا با شناسايي پيامدهاي آن، در شيوه مصرف و بهره‌مندي خود از مواهب خداوندي تجديدنظر کنیم و راه را براي بهينه سازي مصرف هموار سازيم.

 

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha