محمد اسدی گرمارودی ضمن اشاره به امتحان شیعیان در زمان امامت امام جواد (ع) به سه نمونه از شبهه‌افکنی‌های واقفیه پیرامون امامت آن حضرت اشاره کرد.
به گزارش «سدید»؛ مراسم ولادت امام جواد (ع) با سخنرانی محمد اسدی گرمارودی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف و موضوع «امتحان شیعه با امامت امام جواد (ع)» شب گذشته بیست و دوم بهمن‌ماه با برگزار شد. گزیده سخنان اسدی گرمارودی را در ادامه می‌خوانید.

موضوع بحث این است که در رابطه با امامت امام جواد (ع) چه امتحانی برای شیعیان پیش آمد. امام رضا (ع) بیست ساله بودند که امام کاظم (ع) به شهادت رسیدند و آغاز امامت حضرت رضا (ع) در بیست سالگی بود. بیست و هفت سال از دوران امامتشان گذشته بود که امام جواد (ع) به دنیا آمدند یعنی امام رضا (ع) تا سن چهل و هفت سالگی فرزند پسر نداشتند و چنان که توضیح خواهم داد خود این امتحانی برای مردم بود.

پرسش این است که چه شد با وجود اینکه پیامبر (ص) اسامی ائمه دوازده‌گانه را بیان فرموده بودند شیعیان در مسئله امامت دچار لغزش شدند. گروهی از وکلای امام کاظم (ع) بودند که کار‌های امام را از جمله دریافت وجوهات شرعی انجام می‌دادند. در میان وکلای امام، سه نفر یعنی علی بن ابی حمزه، عثمان بن سعید و حسین بن قیاما وقتی امام رضا (ع) به امامت رسیدند امامت ایشان را قبول نکردند و واقفیه را ایجاد کردند. آن‌ها گفتند امام کاظم (ع) نمرده است و قرار است برگردد لذا امامی پس از امام کاظم (ع) را قبول نمی‌کنیم. سوال این است که شما که وکیل امام کاظم (ع) بودید و روایتی که می‌گوید ائمه دوازده نفر هستند را شنیده بودید، پس قضیه چیست؟ شیخ طوسی در کتاب الغیبه می‌گوید سران واقفیه در مال دنیا طمع کردند و به حطام آن دل بستند. حتی ذکر شده است چه مبلغ از وجوهات پیش آن‌ها مانده بود.

پس اینجا امتحان مال شروع شد. این افراد برای اینکه وجوهاتی که در اختیار داشتند را به امام رضا (ع) ندهند گفتند امام رضا (ع) امام نیست. مرحوم کشی نقل می‌کند منصور بن یونس یکی از وکلای امام کاظم (ع) بود که نص بر امامت امام رضا (ع) را به جهت اینکه اموالی نزدش بود انکار کرد. در رجال نجاشی آمده است صفوان بن یحیی وقتی دید برخی دوستانش جزء واقفیه شده‌اند با آن‌ها بحث کرد و آن‌ها هم سعی کردند مقداری پول بدهند او را بخرند تا با خریدن او فرقه خود را تقویت کنند، ولی او دینش را نفروخت.

تلاش‌ها برای تردید در امامت امام جواد (ع)
ارتباط این بحث با امام جواد (ع) چیست. واقفیه دنبال بهانه بودند تا بر مبنای آن بگویند به این دلیل امام رضا (ع) را امام نمی‌دانیم. یک دلیلش همین بود که امام تا چهل و هفت سالگی پسر نداشتند. خدا می‌توانست در جوانی به امام رضا (ع) پسر بدهد، ولی این محک امتحان است. چنانکه در روایت آمده است در آخرالزمان اتفاقاتی می‌افتد که فقط شیعیان قوی ثابت‌قدم می‌مانند. یکی از این‌ها که حسین بن قیاما است همین قضیه را بهانه کرد و نامه‌ای برای امام رضا (ع) نوشت: «کَتَبَ ابْنُ قِیَامَا إِلَى أَبِی الْحَسَنِ کِتَاباً یَقُولُ فِیهِ کَیْفَ تَکُونُ إِمَاماً وَ لَیْسَ لَکَ وَلَدٌ فَأَجَابَهُ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا شِبْهَ الْمُغْضَبِ وَ مَا عَلَّمَکَ أَنَّهُ لَا یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَ اللَّهِ لَا تَمْضِی الْأَیَّامُ وَ اللَّیَالِی حَتَّى یَرْزُقَنِیَ اللَّهُ وَلَداً ذَکَراً یَفْرُقُ بِهِ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ». حضرت در پاسخ فرمودند خداوند فرزند پسری به من عنایت می‌کند که میان حق و باطل فرق می‌گذرد. این نشان می‌دهد علم امام متصل به حضرت حق است، پس خود این یکی از امتحانات برای شیعه بود.

در روایتی از امام رضا (ع) نقل شده است: «هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسْلَامِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنْهُ» یعنی مولودی پربرکت‌تر از امام جواد (ع) به دنیا نیامده است. شاید سوال شود مگر علی (ع) و حسن (ع) و حسین (ع) مبارک نبودند؟ قضیه این است در برهه‌ای از زمان شیعه قرار است دچار حیرت شود. بناست دشمنان شیعه تفرقه ایجاد کنند و شیعیان را از اعتقادشان باز بدارند. در این شرایط ولادت امام جواد (ع) همه آن برنامه‌ها را منتفی کرد.

نکته این است که اگر ما هفت امام را قبول کردیم، ولی دچار تعلق مال شدیم، حتی وکیل امام کاظم (ع) باشیم ممکن است طوری بلغزیم که دنبال شبهه‌پراکنی اعتقادی برویم. مال‌دوستی می‌تواند زمینه شود تا عقاید حقه را زیر سوال ببرند و افراد را دچار تردید و اشتباه کنند. اراده الهی بر آن بود که امام جواد (ع) دیر به دنیا بیاید تا افرادی که قرار است بریزند، بریزند.

واقفیه پس از ولادت امام جواد (ع) هم دست از شبهه‌پراکنی برنداشتند. مادر امام جواد (ع) از کنیزکان سودانی بود و به همین خاطر چهره امام گندمگون بود. به همین سبب برخی شایعه کردند این پسر امام رضا (ع) نیست. حتی برخی بستگان امام رضا (ع) را هم دچار تردید کردند. علی بن جعفر عموی امام رضا (ع) و برادر امام کاظم (ع) است که زمان امامت امام جواد (ع) هشتاد سال سن داشت و در تحکیم امامت امام جواد (ع) نقش زیادی داشت، ولی در ضمن روایتی تصریح می‌کند ما بر امام رضا (ع) ستم کردیم، چون پس از ولادت امام جواد (ع) گفتیم امامی در بین ما نبوده که رنگش متمایل به سیاهی باشد. به همین جهت یک قیافه‌شناس احضار کردیم تا اینکه بر این مسئله گواهی داد.

شبهه‌افکنی پیرامون سن کم امام
وقتی وکلا و بستگان امام کاظم (ع) دیدند از این طریق هم نتوانست شبهه‌پراکنی کنند شبهه جدیدی مطرح کردند. زمانی که امام رضا (ع) به شهادت رسید و امام جواد (ع) به امامت رسید ایشان هفت هشت سال سن داشت لذا افرادی دوباره گفتند مگر می‌شود بچه هفت ساله امام باشد. این در حالی است که امام رضا (ع) قبل از شهادت خودشان مسئله سن امام در خردسالی را برای شیعه مطرح می‌کردند و می‌فرمودند هیچ استبعادی ندارد کسی در کودکی امام شود. امام این را مطرح کردند تا بهانه‌جو‌ها نگویند ما نمی‌دانستیم.

امامت به سن نیست به قدرت لیاقت دریافت است. در کتاب شرح حال اصحاب امام رضا (ع) در خصوص همین علی بن جعفر که عموی امام رضا (ع) است ماجرایی آمده است که قابل توجه است؛ ابن عمار می‌گوید من دو سال در درس علی بن جعفر بودم و احادیثی که علی بن جعفر از برادش نقل می‌کرد می‌نوشتم. روزی در مجلس درس دیدم علی بن جعفر بدون کفش و عبا به استقبال کودکی رفت، دستش را بوسید و در مقابلش تعظیم کرد. کودک گفت عموی من بنشین. علی بن جعفر گفت چگونه بنشینم و شما ایستادی. شاگردان علی بن جعفر گفتند شما با این سوابق و سن در برابر کودک این همه خضوع می‌کنید! علی بن جعفر گفت ساکت باشید خداوند مرا با این محاسن سپید دید، ولی لایق امامت ندانست، ولی این کودک را اهل امامت دانست. پس من وظیفه دارم در مقابل کسی که خدا او را بالاتر قرار داده تسلیم باشیم.

انتهای پیام/
منبع:ایکنا
ارسال نظر
captcha