شهر‌های بزرگ یا به اصطلاح کلان‌شهرها، امروزه مراکز انسانی جلودار عرصه فرهنگ بوده و به نوعی زیست اجتماعی غالب در یک کشور بر اساس زیست اجتماعی موجود در کلان‌شهر‌ها ترسیم می‌شود. این شهر‌ها مراکز نوآوری‌های فرهنگی، تولید آثار مختلف فرهنگی، ابتکار‌ها و خلاقیت‌های اثر گذاری هستند که وضع آینده را رقم می‌زند. از طرف دیگر این شهر‌ها نبض اقتصاد و سیاست کشور‌ها را بر عهده دارند و با توجه به ابعاد در هم تنیده حیات انسانی، همین موضوع عامل مهمی در رهبری فرهنگی کشور‌ها توسط کلان‌شهر‌ها است. اما این تمام ماجرا نیست، کلان‌شهر‌ها محل حضور و عرصه گشایی تام و تمام رسانه به معنای گسترده آن است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ دور زمانی بر تاریخ انسان نمی‌گذشت که ارتباطات وی در حداقلی‌ترین صورت ممکن رخ می‌داد. کاروان‌هایی که هفته‌ها در راه بودند تا مسافت اندکی را طی کنند تنها راه ارتباطی میان فرهنگی بین شهر‌ها بودند. هرچند حکومت‌ها دست و پایی برای انتقال سریع‌تر اطلاعات میان واحد‌های شهری می‌زدند، اما این‌ها صرفا در حد انتقال چند نامه و خبر ساده برای مدیریت سیاسی شهر‌ها صورت می‌گرفت. حاصل چنین وضعی از منظر فرهنگ، ایجاد نوعی خلوص فرهنگی است، خلوصی که به دنبال خود جدای از یک دستی میان فرهنگ و آداب و رسوم یک منطقه، موجبات برانگیختن حساسیت‌های مردمی برای حراست از جهان اجتماعی خود را به دنبال می‌آورد. مردم محافظان تنها فرهنگی بودند که می‌شناختند و حق می‌پنداشتند. در نتیجه مفهوم بیگانه هراسی و یا بیگانه ستیزی در جدی‌ترین وضعیت خود حاضر بود. نباید تصور کنید که چنین وضعیتی میان دو شهر با فاصله بسیار زیاد برقرار باشد، بلکه این وضعیت می‌توانست در میان دو شهر نزدیک به هم وجود داشته باشد. البته که امروزه مدت هاست چنین شرایطی به هم ریخته است، دنیا به اصطلاح رنگ و بوی دیگری گرفته و جهانی شدن مرز‌های همه فرهنگ‌ها را در نوردیده است. در ادامه این مجموعه از نوشتارها، می‌خواهیم پیرامون وضعیتی که جهانی شدن برای امروز شهر‌های ما و فرهنگ آنان به وجود آورده به بحث بپردازیم.

جهانی شدن چیست؟
شاید ابتدا لازم باشد تا به این سوال ساده پاسخ دهیم که منظور ما از جهانی شدن چیست؟ جهانی شدن در این نوشتار، به همان معنایی است که آنتونی گیدنز در کتاب جامعه شناسی خود از آن یاد می‌کند، یعنی أموری بر فرهنگ، اقتصاد، جامعه و... ما اثر بگذارند که نه در محیط جغرافیایی ما، بلکه در هزاران کیلومتر آن طرف‌تر شکل گرفته باشند. جهانی شدن حکایت از نوعی همبستگی میان کشور‌های دنیا و تأثیر و تأثر متقابل میان آن‌ها دارد؛ بنابراین حالت جهانی شدن دقیقا در نقطه مقابل وضعیتی است که در سطور پیشین برای جهان قدیم برشمردیم.

طبیعتا چندی از اضلاع جهانی شدن، گذشته از اقتصاد جهانی، سازمان‌های بین الملل، ارتباطات میان فرهنگی و رسانه‌های گسترده است. در حقیقت این رسانه (به معنای عام آن شامل تمام پیام رسان ها، روزنامه ها، شبکه‌های ماهواره ای، وبلاگ‌ها و...) هستند که امروزه مرز میان فرهنگ‌ها را در نوردیده و عاملی گشته اند که اتفاقی در آمریکا، بر زندگی مردمان کشوری در هزاران کیلومتر آن طرف‌تر اثر بگذارد. این رسانه است که عاملی شده تا موسیقی پاپ کره‌ای در دیگر کشور‌ها شنیده شود و...

بنابراین دانش‌های متعددی متکفل بررسی مسئله جهانی شدن هستند. دانش ارتباطات، جامعه شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد و ... همگی از منظری به مسئله جهانی شدن توجه دارند. اندیشمندانی نیز که در حوزه جهانی شدن فعالیت می‌کنند معمولا شخصیت‌های چند بعدی هستند. برای نمونه کاستلز پژوهش‌های خود را از اقتصاد و جامعه شناسی شروع کرد، با جامعه شناسی شهر اوج گرفت و در نهایت با توجه به نظریه جامعه شبکه‌ای، بنیانی اساسی در دانش ارتباطات درافکند.

نسبت جهانی شدن با شهر‌ها چیست؟
اما اکنون نوبت به پرداختن به این مسئله می‌رسد که جهانی شدن دارای چه نسبتی با شهر هاست؟

شهر‌های بزرگ یا به اصطلاح کلان‌شهرها، امروزه مراکز انسانی جلودار عرصه فرهنگ بوده و به نوعی زیست اجتماعی غالب در یک کشور بر اساس زیست اجتماعی موجود در کلان‌شهر‌ها ترسیم می‌شود. این شهر‌ها مراکز نوآوری‌های فرهنگی، تولید آثار مختلف فرهنگی، ابتکار‌ها و خلاقیت‌های اثر گذاری هستند که وضع آینده را رقم می‌زند. از طرف دیگر این شهر‌ها نبض اقتصاد و سیاست کشور‌ها را بر عهده دارند و با توجه به ابعاد در هم تنیده حیات انسانی، همین موضوع عامل مهمی در رهبری فرهنگی کشور‌ها توسط کلان‌شهر‌ها است. اما این تمام ماجرا نیست، کلان‌شهر‌ها محل حضور و عرصه گشایی تام و تمام رسانه به معنای گسترده آن است. مدیریت رسانه در کلان‌شهر‌ها انجام می‌شود، رسانه از کلان‌شهر‌ها شروع شده و تا نقاط کوچک‌تر گسترش پیدا می‌کند، از همین رو این شهرها، شبکه‌های ارتباطی و اطلاعاتی تشکیل می‌دهند که در یک پیوستگی با شبکه ارتباطات جهانی، پیشران مسئله جهانی شدن می‌شوند؛ بنابراین مسئله کلان‌شهر‌ها به نحو جدی با جهانی شدن گره خورده است.

همین موضوع نحوه زندگی متفاوتی را در کلان‌شهر‌ها رقم زده است، فرهنگ خاصی را ایجاد کرد و انسان متفاوتی را متولد کرده است که ظرفیت پرداخت به عنوان یک سوژه مهم و جذاب اندیشه‌ای را داراست.

مسائل شهر و جهانی شدن
با توجه به مطالب پیش گفته، می‌توان مسائلی را که در ادامه از ظرفیت پردازش و تحلیل برخوردار هستند را به شرح زیر مطرح ساخت:

۱. زندگی در کلان‌شهر‌های جهانی دارای چه زوایایی است؟ فرهنگ، سبک زندگی، طبقات اجتماعی، حساسیت‌های ملی، دینی، قومی و فرهنگی در کلان‌شهر‌ها به چه نحو وجود دارد؟ ریخت و بافت جامعه در این کلان‌شهر‌ها به چه نحوی است؟ روحیه شهروندان در این کلان‌شهر‌ها چگونه است؟

۲. اقشار و گروه‌های اجتماعی، همچون بانوان، کودکان، اقلیت‌های مذهبی، دگرباشان فرهنگی و کسانی که با جریان غالب فرهنگ همراه نیستند در کلان‌شهر‌ها چگونه تعامل و زیست می‌کنند؟

۳. هر یک از کلان‌شهر‌های جهانی متعلق به کشوری هستند، از طرف دیگر این کلان‌شهر‌های کشور‌ها هستند که واسطه مناطق کوچک‌تر با فرهنگ جهانی خواهند بود، با توجه به چنین وضعیتی جهانی شدن چه مخاطراتی برای فرهنگ بومی کلان‌شهر‌ها در مرتبه اول و سپس چه مخاطراتی برای فرهنگ ملی یک کشور خواهد داشت؟ آیا از اساس می‌توان از چیزی با عنوان فرهنگ بومی در کلان‌شهر‌ها سخن گفت؟ و یا آنکه نوعی از فرهنگ جهانی در این مناطق حکومت می‌کند؟ توجه به این موضوع علی الخصوص در دانش ارتباطات و ذیل جریان اطلاعات شمال به جنوب بحث بسیار مهمی را به خود اختصاص داده است.

۴. روی دیگر سکه مخاطرات و چالش‌ها، ظرفیت‌ها قرار دارد. آیا در فرهنگ ایرانی-اسلامی ما ظرفیت‌هایی برای عرضه در جریان جهانی شدن وجود دارد؟ دین اسلام چگونه می‌تواند با مسئله جهانی شدن تعامل برقرار سازد؟ در این میان چه چالش‌ها و ظرفیت‌هایی وجود دارد؟

همه این مسائل موضوعاتی است که قابلیت طرح بحث در ذیل عنوان اثرات جهانی شدن بر زیست اجتماعی انسان ها، در شهر‌های بزرگ را داراست. در حقیقت مسئله جامعه شناسی شهری از موضوعات بسیار مهم دانش جامعه شناسی است. عمده اندیشمندان این رشته به این موضوع به طور خاص توجه داشته‌اند و حتی برخی از اندیشمندان که به این عنوان ورود نداشته‌اند، در تحلیل جامعه، جامعه را معادل شهر قرار داده‌اند از همین رو می‌توان به نوعی پژوهش علمی آنان را نوعی جامعه شناسی شهر دانست و متناسب با این تعریف، عنوان پرونده را به مناسبات زیست اجتماعی و جهانی شدن تغییر داد؛ بنابراین بحث بر سر مناسبات شهر و جهانی شدن، با طرح بحث فرهنگ یا زیست اجتماعی و جهانی شدن، تقریبا دارای همپوشانی فراوانی است. در بخش بعدی این پرونده، ابتدا نگاهی به تطورات نظریات جهانی شدن می‌اندازیم تا از دریچه آن، مفهوم شهر جهانی یا گیتی شهر را تصویر کنیم.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha