حجت‌الاسلام انواری عنوان کرد؛
حجت‌الاسلام انواری در پاسخ به نقدها، اضافه کرد: اینکه گفته شد مقاله تتبع است نه تحقیق، باید از هر کسی به اندازه خودش توقع داشته باشیم و تتبع بنده هم به عنایت خداوند و کمک دوستان بوده است.

به گزارش «سدید»؛حجت‌الاسلام والمسلمین جعفر انواری، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) ۵ تیرماه در نشست علمی «جواز تفسیر قرآن» با طرح این سؤال که آیا تفسیر قرآن رواست یا ناروا و آیا امکان تفسیر وجود دارد یا خیر، گفت: برخی معتقدند تفسیر مخصوص معصومان است و دیگران آن را نمی‌فهمند و به تعبیری «انما یعرف القرآن من خوطب به»، ولی هدف ما از این بحث آن است که نشان دهیم فهم و تفسیر قرآن صرفا مخصوص ائمه (ع) نیست.

وی با اشاره به ضرورت بحث درباره جواز فهم قرآن، افزود: اثر این بحث آن است که اگر باب تفسیر قرآن را به روی همه جز انسان‌های معصوم مسدود کردیم باب فهم قرآن هم بر روی همه بسته خواهد شد و همه فقط باید به قرائت قرآن بسنده کنند کما اینکه برخی واقعا چنین روشی را پی گرفته‌اند، ولی اگر جواز تفسیر قرآن صادر شود همه می‌توانند وارد تفسیر شوند البته ورود به تفسیر مانند ورود به هر کار تخصصی، شرایطی لازم دارد از جمله اینکه افراد باید توانمندی لازم را در عرصه‌های مختلف داشته باشند.

انواری بیان کرد: پیشینه این بحث به دوره رسالت بر می‌گردد، ولی به صورت علمی از قرن ۱۱ وارد حوزه تحقیق علما شده است و ملا امین استرآبادی، رئیس اخباریون آن را به صورت کلی مطرح کرد همچنین رویکرد قرآن‌بسندگی هم به تدریج در برابر رویکرد اخباریون مطرح شد.

۳ دیدگاه درباره تفسیر قرآن
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) تصریح کرد: به صورت کلی سه دیدگاه در این زمینه وجود دارد؛ اول دیدگاه افراط‌گرایی که می‌گویند تفسیر قرآن برای همه افراد جایز است و ما به هیچ چیزی جز قرآن در تفسیر نیاز نداریم. برخی می‌گویند مثلا اگر گسی عربی بداند می‌تواند به فهم قرآن اقدام کند این در حالی است که بر اساس برخی گزاره‌های تاریخی کسانی مانند ابن عباس هم معنای برخی واژه‌ها را نمی‌دانستند یا یکی از خلفای اول یا دوم معنای «ابا» را در فاکهة و ابا نمی‌دانست.

وی با تاکید بر اینکه افراطیون مطرح می‌کنند که ما قرآن را راحت می‌فهمیم و هیچ نیازی به غیر قرآن نداریم، اظهار کرد: در مقابل این دیدگاه، دیدگاه دوم یعنی تفریطی‌ها هستند که معتقدند هیچ کسی جز معصومان نمی‌توانند وارد دایره فهم و تفسیر شوند و دیدگاه سوم، اعتدالیون هستند.

اتهام ذهبی به شیعه
انواری با اشاره به برخی اتهامات از سوی مخالفان مذهبی به شیعه، بیان کرد: ذهبی گفته است اینکه شیعه می‌گویند تفسیر قرآن جایز نیست و همه علم آن در نزد امام است می‌خواهند باب تدبر و اندیشه را در قرآن ببندند، این فرد، این موضوع را به کل شیعه نسبت داده در حالی که تعداد اندکی از عالمان شیعه، اخباری هستند؛ در مسئله تحریف قرآن هم چنین اتهامی وجود دارد، چون فقط محدث قمی از علمای شیعه معتقد به تحریف شد، ولی همه شیعه در مظان اتهام قرار گرفتند.

وی با اشاره به ادله جواز تفسیر اعم از قرآنی و روایی، گفت: برخی حکم عدم جواز مطلق می‌دهند، یعنی ورود افراد به همه آیات و در تمام سطوح را مسدود می‌دانند؛ برخی آیات متشابه را ممنوع کرده و برخی عدم جواز فهم سطوح باطنی و تاویل را می‌دهند و با تفسیر ظاهر مشکلی ندارند.

سطوح مختلف مخاطبان قرآن
استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی بیان کرد: در مورد مخاطبان هم گفته‌اند افراد در سطوح مختلفی قرار دارند؛ در تاریخ آمده که امام علی (ع) در ذیل آیه‌ای که مقدار شیردهی را بیان می‌کند فرمودند حداقل حمل، شش ماه است و وقتی از ایشان پرسیدند از کجا فهمیدید، چون در آیه بیان نشده است، حضرت فرمودند شما ظاهر را می‌فهمید، ولی ما به باطن قرآن راه داریم.

وی با اشاره به دیدگاه اخباریون در تفسیر و تقسیم‌بندی احکام نظری و حرمت وضعی و تکلیفی در این باره، افزود: مقال اول این است که آیا اخباری‌ها می‌گویند ما در احکام نظری نیاز به روایات داریم؟ شیخ حر عاملی در وسائل بیشتر بر این تاکید دارد که در احکام نظری باید به روایت مراجعه شود. سؤال دیگر در این باره این است که آیا فهم حرام است؟ یعنی هر چه را فهمیدید نمی‌توانید به خدا نسبت دهید که در حقیقت همان حرمت تکلیفی است.

انواری تصریح کرد: بحث دیگر در اینجا آن است که آیا از ادله امکان فهم می‌توان در تفسیر هم استفاده کرد؟ جواب مثبت است و تصریح آیت الله مصباح هم همین است.

ادله جواز
انواری با اشاره به ادله قائلان به جواز فهم و تفسیر قرآن گفت: اولین دلیل آنان این است که قرآن طبق محاوره مردم سخن گفته است تا آن‌ها بفهمند و اگر برای فهم مردم نبود خطابات آن هم طور دیگری نازل می‌شد همچنین آیات تحدی که قطعا آیات محکم هستند دال بر این مسئله‌اند، زیرا از یک‌طرف نمی‌توان کسی را به تحدی دعوت کرد و از طرفی بگوییم امکان فهم برای او وجود ندارد. همچنین بحث مرجعیت قرآن از دیگر ادله است که در نهج البلاغه هم بر آن تاکید شده است و پذیرش مرجعیت هم مؤید نیاز به فهم است.

اخباریون چالش‌های منع تفسیر را پاسخ دهند
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: ادله عدم جواز هم شامل؛ ادله عقلی و عقلایی است. این‌ها هفت دلیل آورده‌اند که ما جواز فهم نداریم، ولی استادان پاسخ آن‌ها را داده‌اند و ما هم نظراتشان را در قالب این مقاله آورده‌ایم. باور ما این است که اگر ما تفسیر را ممنوع کردیم با چالش‌های زیادی روبرو هستیم، چالش‌هایی که البته اخبارگرایان با آن روبرو هستند و باید جواب بدهند.

وی افزود: قرآن فقط برای یک عده نیامده و اینطور نیست که بقیه نباید هیچ چیزی از آن را بفهمند، چون اگر مبنا این باشد اعجاز قرآن هم زیر سؤال می‌رود؛ در تحدی بحث شد که از یک‌طرف ما از منکران می‌خواهیم مثل این قرآن را بیاورند و از طرف دیگر می‌گوییم فهم مخصوص یک‌سری افراد دیگر است.

انواری بیان کرد: اگر به استدلال قائلان به عدم جواز رجوع کنیم که، چون قرآن آیات صعبی دارد، نمی‌توان آن را فهمید، درباره روایات هم داریم که صعب (دشوارفهم) هستند، پس روایات را هم باید کنار بگذاریم. همچنین اگر عدم جواز را بپذیریم، این همه آیه داریم که با روایت تفسیر نشده است، پس تکلیف چیست؟ در روایات متعارض تکلیف ما چیست؟ همچنین جواب شبهاتی که پیرامون قرآن مطرح است در روایات وجود ندارد و این یکی از بزرگترین مشکلات امروز است و آیا باید دست روی دست بگذاریم تا شبهات دامن زده شوند و بگوییم حق ورود به قرآن نداریم.

نقد بر مقاله
در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین احمد طاهری‌نیا، استاد مؤسسه امام خمینی (ره)، گفت: محتوای مقاله طولانی است و از منابع فراوان استفاده کرده و تقریبا همه مطالبی را که حول جواز بوده آورده است، ولی مقاله بیشتر تتبعی است تا تحقیقی. حضور پررنگی از محقق در مقاله دیده می‌شود و عمدتا نقلیات است لذا اشکالاتی که وجود دارد بر محتوای مقاله نیست.

وی افزود: بحث جواز فهم قرآن گاهی از منظر جواز عقلی و گاهی از منظر شرعی بحث می‌شود، از منظر عقلی این سؤال مطرح است که آیا بشر امکان فهم قرآن را دارد یا خیر؟ و اگر بر فرض جواز عقلی بود آیا شارع اجازه این کار را داده است یا خیر؟ این بحث باید مفصلا در مقاله اشاره می‌شد که نشده است.

وی تاکید کرد: جواز شرعی هم دو نوع است، تکلیفی و وضعی؛ یعنی آیا شارع تکلیفا اجازه تفسیر به ما داده است یا خیر و دوم اینکه فرض کنید که جواز هست، ولی آیا این تفسیر، حجت است و براساس تفسیر می‌تون فتوا داد؟ در مقاله بین این دو هم تفکیک نشده است و عدم تفکیک این دو بحث یک‌سری خلط‌هایی ایجاد کرده است.

طاهری‌نیا اظهار کرد: درباره سطوح معنایی و اینکه آیا جواز شرعی وجود دارد یا خیر باز ابهام دارد و عدم صراحت در تفکیک بین این‌ها چالش‌هایی درست می‌کند. ایشان فرموده‌اند برخی می‌گویند احکام نظری نیازمند روایت است، ولی بحث احکام نظری هم ربطی به موضوع مورد بحث ندارد.

وی افزود: ابهام دیگری که در مطالب وجود دارد این است که در بحث ارائه تعریف تفسیر، بحث مقاصد را مطرح کردید و اینکه همه تفسیر، فهم مقاصد است و آن را مؤید به نظر امام کرده‌اید در صورتی که امام نظر دیگری دارند، همچنین ابهام دیگر بحث در دلایل جواز است، زیرا ایشان همان دلایل امکان را آورده است و آن را به علامه مصباح یزدی نسبت داده است حال این سؤال مطرح است که آیا همه دلایل امکان تفسیر، دلایل جواز هم هست یا مقدماتی لازم دارد؟

تفسیر راه فهم قرآن است
حجت‌الاسلام انواری در پاسخ به نقدها، اضافه کرد: اینکه گفته شد مقاله تتبع است نه تحقیق، باید از هر کسی به اندازه خودش توقع داشته باشیم و تتبع بنده هم به عنایت خداوند و کمک دوستان بوده است.

وی افزود: در بحث جواز وضعی و تکلیفی هم تمایز صورت گرفته و اختلاطی نیست، زیرا وقتی ما از حجیت ظواهر سخن می‌گوییم ناظر به جواز وضعی است و نه تکلیفی، بنده عرض کردم جواز وضعی و تکلیفی مترتب به یکدیگر است.

وی در تفاوت بین فهم و تفسیر گفت: تفسیر همان فهم است یعنی وارد تفسیر می‌شویم تا آیات را بفهمیم و فهم، مقصود و تفسیر، راه ماست. همچنین کسانی که می‌گویند فهم، جایز نیست، منظورشان این است که آیا وارد میدان تفسیر بدون روایت بشویم یا خیر و اگر با روایت شدیم هر چه فهمیدیم حجت خواهد بود؟

انتهای پیام/

منبع:ایکنا

ارسال نظر
captcha