نادر مشایخی در هفتمین نشست «زبان شناخت» مطرح کرد؛
 هفتمین نشست «زبان شناخت» دفتر زبان فارسی حوزه هنری با موضوع «موسیقی زبان» میزبان نادر مشایخی آهنگساز مطرح و رهبر ارکستر بود. به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، مشایخی در این نشست با تأکید بر این موضوع که «موسیقی شبه زبان است»، گفت: واژه‌هایی که در موسیقی استفاده می‌شود از زبان گرفته شده‌اند، ولی موسیقی زبان نیست.

 به گزارش «سدید»؛ هفتمین نشست «زبان شناخت» دفتر زبان فارسی حوزه هنری با موضوع «موسیقی زبان» میزبان نادر مشایخی آهنگساز مطرح و رهبر ارکستر بود. به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، مشایخی در این نشست با تأکید بر این موضوع که «موسیقی شبه زبان است»، گفت: واژه‌هایی که در موسیقی استفاده می‌شود از زبان گرفته شده‌اند، ولی موسیقی زبان نیست. او در ادامه به ذکر خاطره‌ای از نگارش اُپرای ملکوت اثر بهرام صادقی اشاره کرد و گفت: من این اپرا را به آلمانی نوشته بودم که اگر به فارسی نوشته می‌شد کسی متوجه آن نمی‌شد. ۲ سالِ پیش در بنیاد رودکی برای اجرای این اُپرا دعوت شدم که قبول کردم، اما در ادامه یادم آمد که اپرا را به زبان آلمانی نوشته‌ام و فارسی کردن آن خنده‎‌دار می‌شد و من آن را از ابتدا به فارسی نوشتم لذا برای چندمین‌بار به من ثابت شد که زبان، موسیقی خودش را می‌خواهد. این آهنگساز به دشواری نگارش اُپرا به زبان فارسی اشاره کرد و با بیان اینکه در موسیقی دستگاهی آهنگساز با شعر روبه‌رو است چراکه شعر تعیین کننده است، تأکید کرد: شعر و کلام در موسیقی یک مطلب خیلی قدیمی بوده است چراکه اصلاً موسیقی با کلام شروع شده است. اگر از قرن ۱۷ موسیقی اروپا را با موسیقی ایران مقایسه کنیم متوجه برخورد سیستماتیک اروپا با موسیقی هستیم؛ منظورم از سیستماتیک سلسله‌مراتب است چراکه هرچیزی سلسله مراتب داشته باشد دارای سیستم می‌شود و این اتفاق در اروپا رخ داد و ارتباط موسیقی با کلام کشف شد و در ادامه آن را به مطالب ادبی ارجاع دادند.


مشایخی در ادامه به تشریح جایگاه موسیقی و متن در موسیقی اروپا پرداخت و گفت: کلودیو مونته‌وردی برای اولین‌بار با متن ادبی شعرای معاصر خودش در موسیقی کار کرد که مخاطب آن را نمی‌شناخت. بعد‌ها موسیقی چندصدایی شد و این چندصدایی ریتم‌های مختلف را به‌وجود آورد. مونته‌وردی از اولین کسانی بود که سعی کرد موسیقی زینت متن باشد یعنی اگر سخن از لبخند است این لبخند با موسیقی نشان داده شود تا به گوش برسد. او گفت: ۱۵ سال بعد از انقلاب فرانسه پیشنهادی به بتهوون برای نگارش متن جدید داده شد چراکه انقلاب فرانسه باعث ایجاد یک طبقه جدید اجتماعی شده بود که نوکیسه بودند. این نوکیسه‌ها پول و تجملات داشتند، اما تجمل روحی نداشتند لذا فلسفه زبان به آن‌ها آموخته می‌شد. بتهوون پیشنهاد ساخت فیگور یا متن‌های جدید را برای زندگی روستایی و زندگی در طبیعت و… مطرح کرد. این آهنگساز و رهبر ارکستر با تأکید براینکه در اروپا هنوز تدریس موسیقی علت و معلولی است، گفت: البته این کار برای من سخت و خسته کننده بود؛ در اروپا دوستان به من گفتند شما چرا چنین نکردید و من گفتم فرهنگ ما چنین است.

توصیه استاد صبا به شاگردانش
مشایخی در تشریح چگونگی نگارش موسیقی به زبان فارسی گفت: استاد ابوالحسن صبا به شاگردانش گفته بود اگر می‌خواهید گوشه‌های موسیقی ایرانی را یاد بگیرید نوحه‌خوانی گوش دهید؛ چرا چنین توصیه‌ای کرده است؟ ما ۷ سال پیش یک کنسرت داشتیم که از یک مداح به اسم سبزعلی که به چند واسطه شاگرد یک نوحه‌خوان دوره قاجار بود دعوت کردیم. او هفت‌هزار شعر حفظ بود و گفت ائمه هرکدام گوشه‌خوانی خودشان را دارند. این هنرمند با بیان اینکه گوشه در مرثیه‌خوانی تعیین می‌کند که ما از چه کسی نوحه می‌خوانیم، افزود: این فرایند در مرثیه‌خوانی باعث ایجاد مرکب‌خوانی شده است که خیلی جالب بود؛ این نوع مرثیه‌خوانی شبیه سیستم اروپایی فیگورشناسی است لذا مشکل ما این است که درباره ریتم آواز ایرانی کار تحلیلی نداریم. او چگونگی و شناخت ریتم آواز را مهم دانست و با تأکید براینکه موسیقی بدون زمان غیرممکن است، اظهار داشت: هر موسیقی که می‌شنویم رنگ و زمان و مکان دارد درحالی که امروز موسیقی شبیه به طرح‌دستی شده است و یک جو‌گیری وجود دارد و موزیسین‌ها انگار طرح‌دستی می‌کنند درحالی که موسیقی برخلاف این است.

موافق کار جدید در موسیقی ایرانی هستم
مشایخی با بیان اینکه مخالف جلوگیری از کار جدید و نوآوری در موسیقی است و با تأکید براینکه فرهنگ مثل آب‌روان است و نباید مانع آن شد، افزود: اعتقاد دارم چیزی که امروز بیش از هرچیزی روی موسیقی تأثیر می‌گذارد وزن است لذا وزن مهم‌تر از ریتم است؛ چیزی که بچه‌های ایرانی آن را از ۵ ـ ۶ سالگی متوجه می‌شوند. این هنرمند با تأکید بر اینکه دارای یک فرهنگی غنی هستیم، گفت: ما فارسی‌زبانان در وزن غنی هستیم و آن به خاطر زبانی است که دارای وزن است؛ زبان فارسی پُر از مفاهیم نهفته است. اینکه می‌گوییم «هرکسی ساز خودش را می‌زند» یا «طرف به سیم آخر زده است» این‌ها همگی دارای مفهوم نهفته‌اند که از قوت زبان می‌باشد. او به چندصدایی در موسیقی ایرانی و آثاری از کیوان کلهر و حسین علیزاده اشاره کرد و گفت: ما در آثار علیزاده و کلهر یک لحظه احساس نمی‌کنیم مشغول ادا در آوردن موسیقی اروپایی هستند چراکه در دل موسیقی ایرانی چندصدایی دارند

انتهای پیام/

منبع:روزنامه ایران

ارسال نظر
captcha