بررسی سیاست و اجتماع در نزد محقق کرکی؛
وضعیت روحانیت در دولت صفویه، فراز و فرود‌های مختلفی را به خود دیده است. تقریبا از ابتدای تشکیل این حکومت تا اواسط حکومت شاه عباس اول، روحانیت شیعه در صدر قرار داشته و محل رجوع بوده است، اما از اواخر حکومت شاه عباس ورق برگشته و آرام آرام روحانیت شیعه به کناری گذاشته شدند. این موضوع به واسطه سیاست ورزی خاص شاهان صفوی و البته رویکرد محتاطانه علما در برابر آنان می‌تواند باشد. محقق کرکی، نخستین بار در زمانه شاه اسماعیل بنیان گذار صفویه وارد ایران شد.

گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ مرحوم محقق کرکی از علمای بزرگ شیعه و از جمله محققینی بوده که تاریخ را پس از خود، تحت تأثیر آراء و عملکرد خویش قرار داده است. در وصف عظمت و بزرگی ایشان می‌توان چنین گفت که شیخ انصاری، علی رغم آنکه هیچ گاه داعی تمجید از کسی را ندارد، در وصف ایشان می‌فرماید «کرکی کسی که کاری کرد تا پس از وی شیعه دو محقق داشته باشد». تا پیش از ایشان وصف محقق تنها در خصوص محقق حلی به کار برده می‌شد، اما با نبوغ خاص علمی ایشان، وی نیز به عنوان محقق ثانی در تاریخ تشیع شناخته شد. اما عظمت جایگاه ایشان تنها به واسطه نبوغ علمی نبوده، بلکه محقق کرکی از جمله علمایی بوده است که از منظر اجتماعی و سیاسی، فعال بوده و منشأ آثار مختلفی گشته است. برخی حتی ایده طرح ولایت فقیه امام خمینی (ره) را نخستین بار به ایشان منتسب دانسته و معتقدند محقق کرکی توانست در عمل به گونه‌ای سیاست ورزی نماید که به نحوی شاهان صفوی را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد.[۱] از همین رو در ادامه به تحلیل عملکرد ایشان در قبال سیاست و قدرت می‌پردازیم.

زندگی و زمانه محقق کرکی

وضعیت روحانیت در دولت صفویه، فراز و فرود‌های مختلفی را به خود دیده است. تقریبا از ابتدای تشکیل این حکومت تا اواسط حکومت شاه عباس اول، روحانیت شیعه در صدر قرار داشته و محل رجوع بوده است. اما از اواخر حکومت شاه عباس ورق برگشته و آرام آرام روحانیت شیعه به کناری گذاشته شدند. این موضوع به واسطه سیاست ورزی خاص شاهان صفوی و البته رویکرد محتاطانه علما در برابر آنان می‌تواند باشد.

محقق کرکی، نخستین بار در زمانه شاه اسماعیل بنیان گذار صفویه وارد ایران شد، اما بعد‌ها اوج کار وی در زمانه شاه طهماسب فرزند شاه اسماعیل رقم خورد. ایران قرن نه هجری درگیر چند مسئله اصلی بود:

  • درگیری با ازبک‌ها: ایران در آن برهه درگیری طولانی مدتی را با ازبک‌ها داشت. این درگیری‌ها از دلایل متعددی نشأت می‌گرفتند. نخست آنکه ازبک‌ها در نزد ایرانیان نوادگان مغول شناخته شده و خاطرات تلخ حملات مغول در ذهن ایرانیان موجبات دشمنی آنان با ازبک‌ها را فراهم می‌آورد. از طرف دیگر ازبک‌ها به لحاظ سیاسی، وابسته حکومت عثمانی بوده که رقابت سنگینی با ایران داشت. همچنین اعلان مذهب رسمی شیعه توسط شاه اسماعیل، موجبات اختلافات دینی میان ازبک‌ها و ایران‌ها به وجود آورد.

  • درگیری با عثمانی: امپراطوری عثمانی که داعیه احیای خلافت را داشت، به دنبال الصاق و یا حد اقل، پذیرش سروری خویش توسط ایران بود، همچنین تشیع صفویه نقطه اختلاف برانگیز جدی بود که میان ایران و عثمانی، موجبات درگیری‌های سنگینی را فراهم کرد. از طرف دیگر بخش زیادی از پیروان خانقاه صفویه که نیرو‌های نظامی وی را تشکیل می‌دادند، در منطقه آناتولی زندگی می‌کردند، سرباز گیری صفویه از میان این نیروها، موجبات کاهش مالیات عثمانی و نگرانی‌های امنیتی وی را فراهم می‌کرد. همچنین اقدام نسنجیده شاه اسماعیل، در فرستادن سر فرمانده ازبکان به دربار امپراطوری عثمانی، موجبات برانگیختن خشم این امپراطوری نسبت به ایران را بیش از پیش فراهم می‌آورد.

  • اختلافات داخلی قزلباش‌ها و درگیری‌های قبایل مختلف قزلباش، موجبات نا امنی در کشور و ضعف قدرت صفویه را به وجود می‌آورد.

مرحوم محقق کرکی، شیخ بهایی و برخی علمای دیگر در چنین شرایطی و به درخواست شاه اسماعیل به ایران وارد شدند، اما دوره شکوه روحانیت در زمان شاه طهماسب رقم خورد، شاه طهماسب در میان دیگر شاهان صفویه، باور بیشتری به احکام شرعی داشته و از جمیع معاصی توبه نموده بود [۲]، از طرف دیگر تدبیر وی در کشور داری، دوره طولانی مدت وی را به دوره نظم، امنیت و اقتدار تبدیل نمود. جنگ‌های ایران با عثمانی متوقف شده و ازبک‌ها نیز از مرز‌های شرقی به دور رانده شدند.

شاه اسماعیل که شیعه را مذهب رسمی کشور اعلان داشته بود، برای تقویت پایه‌های شیعه نیاز به حضور علمای دیگر بلاد در ایران داشت. وضعیت نهاد روحانیت تا پیش از آن به نحوی بود که حتی کتب فقهی شیعه نایاب و تعداد روحانیون بسیار اندک بودند، در ایران حوزه علمیه قوی وجود نداشت و این مانع جدی پیش پای صفویه برای بسط مذهب تشیع به شمار می‌رفت


اما گذشته از وضع سیاست و قدرت در زمانه محقق کرکی، لازم است تا پیرامون وضعیت فرهنگی و دینی جامعه نیز نکاتی را ذکر کنیم. نقشه دینی جامعه در زمان محقق کرکی دچار تحولات عمیقی گشت. تا پیش از ظهور صفویه، سیاست تساهل مذهبی سیاست غالب در جهان اسلام بود. حاکمان ایلخان از تعصبات مذهبی تا حدی به دور بوده و چه خود را شیعه می‌دانستند و چه اهل سنت، از درگیری‌های مذهبی و تحمیل مذهب خود بر دیگران دوری می‌جستند. این سیاست تا زمان تیموریان نیز ادامه داشت، تیمور هرچند از نظر مذهبی حنفی بود، اما هیچ گاه دیانت خود را بر کسی تحمیل ننموده و احترام سران مذاهب مختلف را رعایت می‌نمود. البته از سب و لعن خلفای اهل سنت جلوگیری می‌کرد، اما بر شیعیان معتدل نیز سخت گیری نداشت. این سیاست دینی در زمان صفویه دگرگون شد. ظهور و گسترش امپراطوری عثمانی از غرب ایران و ازبک‌ها از شرق، به معنای ظهور دو قدرتی بود که سیاست‌های متعصبانه مذهبی را داشتند. عثمانی‌ها تنها در زمان شاه اسماعیل، بیش از چهل هزار شیعه را کشته و یا داغ بردگی نهاده و به مستعمرات اروپایی خود کوچاندند. ازبک‌ها نیز در هر بار دست یابی خود به خراسان و هرات، هر شخصی را که دو نفر بر تشیع وی شهادت می‌دادند می‌کشت. در عین حال صفویه نیز بر باور‌های مذهبی تشیع اصرار داشته  این موجبات جدی شدن اختلافات مذهبی را فراهم می‌آورد. [۳]

ظرافت‌های کنش اجتماعی و سیاسی محقق کرکی

اکنون که تا حدودی از زمانه مرحوم محقق کرکی اطلاع یافتیم، می‌توانیم بیشتر پیرامون کنش‌های وی نکاتی را بیان داریم. طرح مرحوم محقق کرکی در زمانه صفویه، ترویج و بسط شیعه فقاهتی و جامعه سازی شیعی است. ایشان از طرفی رویکردی محتاطانه در مواجهه با قدرت رسمی داشته و از همین رو، با فراغ بال هرگاه عرصه را بر خود تنگ می‌بیند، از ایران خارج می‌شود. اولین سفر محقق کرکی به ایران، در اواسط حکومت شاه اسماعیل صورت می‌گیرد. شاه اسماعیل که شیعه را مذهب رسمی کشور اعلان داشته بود، برای تقویت پایه‌های شیعه نیاز به حضور علمای دیگر بلاد در ایران داشت. وضعیت نهاد روحانیت تا پیش از آن به نحوی بود که حتی کتب فقهی شیعه نایاب و تعداد روحانیون بسیار اندک بودند، در ایران حوزه علمیه قوی وجود نداشت و این مانع جدی پیش پای صفویه برای بسط مذهب تشیع به شمار می‌رفت. از همین رو شاه اسماعیل در دعوتی از علمای عرب عراق خواست که به ایران بیایند. در اجابت این دعوت محقق کرکی به ایران آمد و با حضور در قزوین و چند شهر دیگر، حوزه‌های علمیه‌ای را بنا کرده و به تربیت شاگردان پرداخت. شاه اسماعیل نیز سالیانه مبلغ هفتاد هزار درهم برای پیش برد أمور در اختیار وی قرار می‌داد.

شاه اسماعیل که در جنگ چالدران شکست خورده بود، نا امید شده و به می‌گساری روی آورده و مملکت سرشار از تضاد و درگیری شده بود. در چنین شرایطی محقق کرکی مجدد به عراق بازگشته و تا زمان شاه طهماسب در نجف سکونت داشت. با تثبیت قدرت شاه طهماسب به عنوان جانشین شاه اسماعیل، شخص شاه در نجف حضور پیدا کرده و از محقق کرکی می‌خواهد که مجدد به ایران باز گردد



شاه به حضور کرکی نیاز داشت تا هم بتواند از طریق گسترش شیعه و علی الخصوص با تکیه بر توان ایشان برای مناظره و گفتگو با علمای اهل سنت مذهب رسمی را تقویت کند و هم بتواند شیعه فقاهتی را در مقابل تصوف قزلباش‌ها که درگیری‌های مداوم آن‌ها موجبات ضعف حکومت را در بر داشت علم سازد، شاه اسماعیل به درستی فهمیده بود که با اندیشه تصوف نمی‌توان کشور را اداره کرد. از طرف دیگر کرکی نیز به شاه نیاز داشت تا با استفاده از وضعیت پیش آمده، طرح خویش برای گسترش تشیع و ساخت یک جامعه شیعی را پیاده سازد.

با بالا گرفتن اختلاف‌ها و کشته شدن مجتهد خراسان توسط فرمانده قزلباش آن منطقه، محقق کرکی تصمیم به بازگشت به عراق را می‌گیرد. از طرفی شاه اسماعیل نیز که در جنگ چالدران شکست خورده بود، نا امید شده و به می‌گساری روی آورده بود. از همین رو مملکت سرشار از تضاد و درگیری شده و نیرو‌های قزلباش به جان هم افتاده بودند. در چنین شرایطی محقق کرکی مجدد به عراق بازگشته و تا زمان شاه طهماسب در نجف سکونت داشت. با تثبیت قدرت شاه طهماسب به عنوان جانشین شاه اسماعیل، شخص شاه در نجف حضور پیدا کرده و از محقق کرکی می‌خواهد که مجدد به ایران باز گردد. شاه بدین منظور دعوت نامه‌ای را صادر کرده که به دلیل ادبیات فقهی آن، برخی معتقد اند که این نامه به قلم خود محقق نگارش شده و جزو شروط وی برای بازگشت به ایران دانسته شده است. طبق این دعوت نامه هرگونه مخالفت با حکم مجتهد شرک بوده و باید اشخاص به سزای عمل خود برسند. [۴]

مستند چنین حکمی ادله ولایت فقیه است که تا پیش از آن محقق کرکی در آثار خود بدان اشاره داشت. ازهمین رو برای نخستین بار پس از خواجه نصیر، چنین فرصت عظیمی برای یک روحانی شیعه جهت بسط مذهب تشیع به وجود می‌آید. محقق کرکی در سفر دوم خود به ایران، احکام مختلفی را به حکام نواحی صادر کرده و قوانین را مشخص می‌نمود، وی همچینن به تقویت حوزه‌های شیعه کمک نموده و به نحوی تصوف قزلباش‌ها را از رونق انداخت. ایشان در نهایت به واسطه خصومت‌های صورت گرفته مجدد به نجف باز می‌گردند. هرچند که شاه طهماسب بعد‌ها توبه نموده و سنت می‌گساری که از رسوم رایج قزلباش‌ها بوده را کنار می‌گذارد و نامه‌ای با اختیارات بیشتر برای محقق کرکی می‌نگارد و مجدد وی را به ایران فرا می‌خواند، اما عمر محقق دیگر کفاف حضور در ایران را نمی‌دهد.

در نهایت اینکه...

در جمع بندی سخنان فوق باید گفت که محقق کرکی به واسطه بنیان‌های کلامی خود مبنی بر غاصب بودن سلاطین، هیچ گاه پیوندی ناگسستنی با سلاطین را برقرار نمی‌ساخت، از همین رو هرگاه عرصه را بر خود تنگ می‌دید، دربار و ایران را ترک می‌نمود، اما به واسطه مشاهده بستر تاریخی که شیعه در آن قرار گرفته، فرصت را غنیمت دانسته و به ساخت جامعه شیعی و بسط هویت جدید به وجود آمده می‌پرداخت و در همین راستا، هیچ گاه سلاطین صفویه را تضعیف نمی‌نمود. وی حتی پس از رجعت اول خود به نجف، کتاب جامع المقاصد، مهم‌ترین اثر فقهی خود را به شاه صفویه هدیه می‌دهد و با وجود دلخوری ها، به واسطه نقش محوری صفویه در بسط تشیع، به تخریب آن نمی‌پردازد، اما تضاد‌های وی با مبانی صوفی گرایانه قزلباش ها، همواره موجبات خصومت بخشی از بدنه دولتی را با او فراهم می‌آورد. یکی از گمانه زنی‌ها در خصوص وفات ایشان، به قتل رسیدن وی توسط قزلباش‌ها است چراکه اگر ایشان با توجه به اختیارات گسترده‌ای که شاه طهماسب پس از توبه خود، در اختیار وی قرار داده بود، موفق می‌شد به ایران بیاید بساط تصوف چیده می‌شد.

[۱]برای نمونه رجوع کنید به: فقه و تئوری دولت، حسن رحیم پور ازغدی
[۲]حسن بیک رملو، احسن التواریخ: ص ۳۲۳
[۳]سید محمد علی حسینی زاده: اندیشه سیاسی محقق کرکی، صص ۳۵-۴۲
[۴]خوانساری، روضات الجنات، ج ۵: ص ۱،۰

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha