گروه راهبرد «سدید»؛ در سالهای اخیر کلمه دو قطبی را زیاد شنیدهایم خصوصاً در مواقعی که شاهد بروز حوادث و یا اتفاقاتی در سطح جامعه بودهایم و جریانهای سیاسی برای بهرهگیری از این حادثه به نفع جریان خود زمینه را برای بروز دو قطبی فراهم میکنند. البته مسئله گرایش به دو قطبی در زمان انتخابات به دلیل اینکه دربرگیری فراوانی دارد نمود بیشتری دارد. به منظور بررسی بیشتر این مسائل به سراغ یک کارشناس مسائل سیاسی که سالیان متمادی به تحلیل و بررسی مسائل سیاسی کشور میپردازد رفتیم و با حسین رجبی از اساتید دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در خصوص کارکردهای دوقطبی سازی گفتگو کردهایم. مشروح این گپ و گفت در ادامه از منظر شما میگذرد:
لطفا در ابتدای بحث، بفرمایید دوقطبی به چه معناست؟
رجبی: دو قطبی سازی به معنای یک شکاف سیاسی و نوعی تقابل و تعارض در بین گروههای اجتماعی و یا تشتت در افکار عمومی است. یعنی افراد جامعه در حد دشمنی و در یک حالت شکنندهای به شکلی که صدا دو قطب در جامعه شنیده میشود و صدای گروههای دیگر شنیده نمیشود.
آیا دوقطبی سازی، تنها محدود به حوزه سیاسی است یا در سایر حوزهها نیز دو قطبیسازی وجود دارد؟
رجبی: مسئله دوقطبی میتواند در مسائل صرفاً سیاسی و یا در مسائل فرهنگی و مسائل دیگر هم رخ دهد. ولی نمود دوقطبی در مسائل سیاسی بیشتر است، ولی در مسائل فرهنگی، اجتماعی و حتی عرصه ورزشی نیز شاهد بروز دو قطبی بودهایم به گونهای که طرفداران دو تیم به شکل دو قطبی با یکدیگر رفتار میکنند.
ریشههای میل به دو قطبیسازی در جامعه چه مواردی هستند؟
رجبی: اینکه چرا دو قطبی شکل میگیرد دلیلش این است که دو جریان تلاش میکنند گفتههای خودشان را معرفی کنند. یک دلیلش این است که عوامگرایی شدت پیدا میکند. ریشه عوامگرایی بر میگردد به نبود مدارا، صفر و صدی دیدن مسائل و یا سیاه و سفید دیدن مسائل البته کم ظرفیتی خواص هم در این مسیر تأثیرگذار است به دلیل اینکه خواص الگو هستند و یک حرکتشان میتواند دو قطبی را شدت و یا کاهش دهد البته ضعف قانون بخصوص در انتخابات در کنار پایبند نبود افراد به مسائل اخلاقی باعث تشدید دو قطبی و در برخی مواقع به دو قطبی رادیکال منجر میشود.
چه عواملی باعث تشدید دو قطبی در جامعه میشود؟
رجبی: ترجیح منافع فردی و حزبی به منافع ملی، جا زدن منافع شخصی به جای منافع ملی، بازی کردن در زمین دشمن و مهمتر از این موارد حیثیتی کردن رقابتها در انتخابات یعنی اگر جناح پیروز نشود مرگ و نابودی جناح را رقم میزند و در همین راستا دست به هر اقدامی برای موفقیت میزند، از مهمترین عواملی هستند که به تشدید دو قطبی کمک میکند.
مصادیقی که زمینه بروز دو قطبی را در جامعه ایجاد کردهاند را نام ببرید؟
رجبی: در نظام جمهوری اسلامی زمینههایی برای دو قطبی سازی وجود داشته مثلاً سیاستهای منطقهای و یا کلا سیاست خارجی که یکسری طرفدار غرب و یکسری افراد مخالف هستند. یک عدهای طرفدار نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه و یک عده مخالف نفوذ در منطقه، متأسفانه تغییر نگاه نخبگان بهویژه غربگرا به تحول، زمینهای شده تا دو قطبی شدت بیشتری پیدا کند و زمینهای برای انفعال نیروهای ارزشی را در دفاع از مفاهیم ارزشی و انقلابی شده و این موضوع باعث شده طرف مقابل جریتر شود. از طرف دیگر تغییر سبک زندگی مسئولین و فاصله گرفتن از خط امام (ره) و رهبری نیز به دو قطبی شدن جامعه کمک میکند.
انتخابات به چه میزان در بروز دو قطبی نقش دارد؟
رجبی: انتخابات هم به عنوان یک مسئله سیاسی عامل و زمینهای برای بروز دو قطبی است. افراد برای اینکه رأی به دست آورند معمولاً دست به شعارهای میزنند که بتوانند دو قطبی در جامعه ایجاد کنند. نمونههایی که در انتخابات اخیر بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است دوقطبی آزادی در مقابل نداشتن آزادی و سختیها، تعامل با دنیا و یا انزوا گرایی، آرمان گرایی و واقع گرایی، تنش زدایی در مقابل تنش زایی، سنتی و مدرنیته و برگزاری کنسرت و مخالف با برگزاری کنسرت، مذاکره و مخالفت با مذاکره، موافقان ورود بانوان به ورزشگاه در مقابل مخالف ورود بانوان به ورزشگاه، موافقان پیوست به تجارت جهانی و مخالفان پیوست به تجارت خارجی و درونگرایی و برونگرایی از مهمترین موارد هستند.
کارکردهای دوقطبی در جامعه چیست؟
رجبی: متأسفانه وقتی دو قطبی سازی ایجاد میشود قداست زدایی میشود وقتی رقابت از مرحله طبیعی خارج میشود مقدسات مورد هجمه قرار میگیرد. وقتی دو قطبی شدید میشود هدف این است که پایگاه اجتماعی رقیب تخریب شود. وقتی دو قطبی ایجاد میشود هدف این است که همه مسئولین نظام در این فضا قرار گیرند و هیچ کس نمیتواند از این فضا فرار کند. در واقع تقابل گفتمانی اساس دو قطبی سازی است. متأسفانه جریان غربگرا گاهی برای تحریک احساسات نیروهای انقلابی و بهرهبرداری از آنها دو قطبی را شدت میدهند. در واقع هدف تنزل جایگاه حاکمیت و ارسال سیگنال به غرب و جلب حمایت آنها و پوشاندن ضعفهای سیاسی و مشکلات اقتصادی که گروهها ایجاد کردهاند و انحراف افکار عمومی از مشکلات اصلی و هدر دادن ظرفیتهای نیروهای انقلاب بهجای خدمت، غفلت از دشمن اصلی و سرگرم شدن به حاشیهها و گسترش خشونت و رواج دروغ و تهمت و از همه برتر به هم خوردن وحدت ملی است. در دوقطبی واقعی حق و باطل همواره در روبه روی هم قرار دارند و مسئله خودی و غیرخودی، انقلابی و ضدانقلابی، پابرهنگان و مرفهین بی درد در مقابل یکدیگر قرار میگیرند.
سرمنشا ریشههای میل به دو قطبیسازی در یک جامعه کجاست؟
اگر جامعه باور باشیم و قرار باشد انتخابات پرشوری داشته باشیم دو قطبی در یک حد متعادلی نیاز است به شرایط که تبدیل به دشمنی و تخریب وحدت نشود و افرادی که ورود میکنند با رعایت اخلاق مسائل را مطرح کنند و تاکید شود از مسیر خارج نشوند البته باید باور داشت در جامعه آزاد حتماً دو قطبی خواهیم داشت چرا که افراد آزاد هستند و میتوانند انتقاد و نظرات خودشان را داشته باشند.
چه زمان دوقطبی برای جامعه مؤثر خواهد بود؟
رجبی: اگر دو قطبی همراه با دغدغه مردم و برای خدمت بیشتر و رقابت برای حل مشکلات مردم باشد ارزشمند و دوقطبی خوب خواهد بود در ضمن اگر دو قطبی توسط حاکمیت مدیریت شود و از مرز قانون خارج نشود و ایجاد شور و نشاط کند و منجر به تخریب و تعرض به مردم نشود میتواند برای جامعه موثر باشد.
برای اینکه بتوان اثرات منفی دو قطبی سازی را کاهش دهیم چه کاری باید انجام دهیم؟
رجبی: در این راستا لازم است در دو قطبی فعال باشیم نه منفعل، ایجابی عمل کنیم نه منفعل در نقد دو قطبی نقد گفتمانی انجام شود نه نقد فردی و شخصی، اگر بر این مبنا عمل کنیم توانستهایم دو قطبی را در راستای اهداف نظام به حرکت در بیاوریم. در مجموع نظام توانسته در سالهای گذشته دو قطبی را مدیریت کند و اجازه نداده دوقطبی تبدیل به نقیضه بزرگ برای کشور شود که قابل حل نباشد.
/انتهای پیام/